۱۳۹۷ اسفند ۹, پنجشنبه

اطلاعیه شورای دموکراسی خواهان ایران درحمایت از فراخوان حشمت طبرزدی

از فراخوان حشمت طبرزدی حمایت می کنیم
فراخوان حشمت طبرزدی به منظور اعتراض برعلیه حکومت جمهوری اسلامی درحالی اعلام می شود که بحران عظیمی تمامیت کشور و مردمان ایران را دربر گرفته است. جمهوری اسلامی در غرقاب فسادی عظیم فرو رفته است و شیرازه اداره امور کشور از دست حکومت خارج شده است. نابسامانی ها گسترش یافته وجامعه دچار ناهنجاری های حاصل از فساد حکومت شده است. مردمان مناطق مختلف کشور بویژه اهواز، بلوچستان و کردستان که دچار بحرانهای شدید اجتماعی و اقتصادی شده اند درکنار لرستان و ترکمن صحرا و آذربایجان، مشهد و اصفهان و شیراز و تهران باید بسوی اتحاد و همبستگی سراسری روی آورند. این تنها راه حل ممکن برای مقابله با جمهوری فاسد اسلامی است. دراین موقعیت خطر ساز هراقدامی که به اتحاد و همبستگی مردمان ایران کمک نماید، ضروری است.
شورای دموکراسی خواهان ایران اعلام می کند، فراخوان اعتراضات اجتماعی در روز جمعه ۱۰ اسفند از سوی حشمت طبرزدی در راستای سیاست های شوای دموکراسی خواهان ایران قرار دارد و بنابراین شورا از این فراخوان اعلام حمایت می نماید.
جبهه دموکراتیک ایران
جنبش همبستگی ستم دیدگان دادخواه
حزب دموکرات کردستان
حزب کومله کردستان ایران
حزب تضامن دموکراتیک اهواز
جبهه متحد بلوچستان
حزب اتحاد بختيارى لرستان وکهگلویه و بویر احمد(لرستانات)
حزب مردم بلوچستان
سازمان فرهنگی وسياسى ترکمن صحرا
سازمان فرهنگی وسياسى آذربایجان
دبیرخانه شورای دموکراسی خواهان ایران
۲۸ فوریه ۲۰۱۹

۱۳۹۷ اسفند ۵, یکشنبه

اطلاعيه آغاز فعاليت "همبستگی برای آزادی و برابری در ايران"

شنبه، 23فوریه 2019 - چهل سال از به قدرت رسيدن جمهوری اسلامی در ايران می گذرد، که در اين مدت حاصلی جز جنايت، سرکوب، کشتار و اعدام، غارتگری و تشدید فقر روز افزون برای مردم نداشته است۔ درچنين شرايطى، شاهد اعتراضات توده‌های مردم برای رفع تبعيض، آزادی و عدالت اجتماعی، دراشکال مبارزات برابرى طلبانه مليتهای مختلف ايران، جنبشهای اجتماعی و اعتراضات مدنى کارگران، زنان، دانشجويان، کشاورزان، فرھنگيان، حفظ محيط زيست، بیکاران و تھيدستان ميباشيم.
تعميق بحرانهای چندگانه درتار و پود جامعه از يکسو، و تشديد تنش و تخاصم در مناسبات منطقه اى وبين المللى و تحريمهای ناشی از آن از سوى ديگر، جمهوری اسلامی ايران را ناتوانتر از ھميشه و درسراشيب فروپاشى قرار داده است.
درچنين وضعيتى، ادامه حاکميت اين رژيم جز زيان و مصائب بيشترى برای مردم ندارد۔ از اين رو همراهی و اشتراک مساعی همه نيروهای جمهوريخواه دموکرات برای پشتيبانی از مبارزات مردم در جھت مقابله با جمھورى اسلامى درايران ، بيش از هرزمان ديگری، ضرورى است.
با درک اين واقعيت، ما احزاب و سازمانهای امضاکننده تفاهم نامه 25 آبان 1397 – 16 نوامبر 2018، همکاری رسمی خود را با نام زير آغاز می کنيم :
"همبستگی برای آزادی و برابری در ايران"
بنا به تفاهم نامه مورد توافق، ما مشترکا برای سرنگونی جمهوری اسلامی وجایگزینی آن با یک نظام برخاسته از آراء مردم بر مبناى جمهوریت، دمکراسی، جدائی دین و دولت و فدرالیسمى که تأمين حقوق برابر ملی - دموکراتیک ملیت ها و اقوام ساکن ایران باشد، مبارزه می کنيم.
ما از مبارزات آزاديخواهانه و حق طلبانه مردمان ايران و جنبشهای مدنی و اجتماعی جاری، قاطعانه حمايت می کنيم. ما مصمم هستیم با تاکید برمنافع وحقوق مردم کشورمان وپایان بخشیدن به ستمها و تبعیضات موجود و تامين برابر حقوقی، ایران فدرال، آزاد، آباد، دموکراتيک، یکپارچه ومتحد آینده را باهم بسازیم.
ما خواهان صلح ومخالف سیاستھاى مداخله جويانه وجنگ افروزانە جمھوری اسلامی ايران در منطقه و جھان ھستيم۔
ایران آیندە، ضمن احترام متقابل و رعايت حسن ھمجوارى، بە حق حاکمیت کشورھا احترام ميگذارد۔ ما اعلام ميداريم که جمھورى اسلامى ايران بايد به مداخلات خود درامور کشورھاى ھمسايه و ماجراجويى ھايش درسطح منطقه پايان داده وبى قيد وشرط، نيروھايش را از تمامى کشورھاى منطقه خارج نمايد۔       
"ھمبستگی برای آزادی و برابری درایران"، ازحمایت افکار عمومى جھان، نيروھاى مترقى و نھادھای بین المللی از مبارزات مردم برای استقرار دمکراسی درايران استقبال میکند و مخالف دخالت دولتھاى خارجی در امور داخلی ایران میباشد.
ما تشکيل "همبستگی برای آزادی و برابری در ايران" را گامی مفيد و ضروری در جهت اتحاد گسترده نيروها و جريانات جمهوريخواه دموکرات ايران می دانيم و به همين دليل نيز دست همکاری مان را به سوی همه نھادھا، سازمانها، احزاب، شخصيتها و فعالان سياسی واجتماعی دموکرات، آزاديخواه و مدافع حقوق بشر، دراز کرده و آمادگی خود را برای همکاری در چارچوب فوق اعلام می کنيم.
"همبستگی برای آزادی و برابری درايران"
4 اسفند 1397 – 23 فوريه 2019
(احزاب و سازمانهای تشکيل دهنده : اتحاد دمکراتيک آذربايجان – بيرليک، جنبش جمهوريخوهان دموکرات ولائيک ايران،- حزب تضامن دمکراتيک اهواز،- حزب دمکرات کردستان ايران،- حزب دمکرات کردستان،- حزب کومه له کردستان ايران، -حزب مردم بلوچستان،- سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران،- شورای موقت سوسياليستهای چپ ايران، کومه له زحمتکشان کردستان)
منبع کنگره ملیتهای ایران فدرال

۱۳۹۷ اسفند ۲, پنجشنبه

عجیب‌ترین زبان‌های جهان

منبع: صفحه فیسبوکی آقای محمد صالح راسخ
خوب است بدانید که زبان فارسی دارای 23 واج صامت وشش واج مصوت است
دوستان محترم! امروز 21 فبروری روز جهانی زبان مادری است. این روز فرخنده را به همه تبریک گفته، یک مطلب جالب را درباره عجیب ترین زبانهای دنیا شریک میسازم.
عجیب‌ترین زبان‌های جهان
می‌توان گفت آدمی بدون زبان زنده نیست، زیرا نمی‌تواند با دیگران رابطه برقرارکند. از این‌روست که انسان‌ها از بدو زندگی دراین کره خاکی تلاش کردند، با زبان، با دیگران ارتباط برقرارکنند. نخستین نتیجه این تلاش‌ها درآواها سپس قالب زبان تصویری نمود پیدا کرد وبعد از آن، خط آمد و کم‌کم درکنار زبان گفتاری، نوشتار هم ایجاد شد.
به گزارش جام جم، احتمالا تاکنون نام زبان آیاپانکو را هم نشنیده اید؛ زبانی برای مردم بومی درقاره آمریکا که حالا فقط دو نفر به آن صحبت می کنند. با این حال این زبان که توانسته ازمیان اتفاقات مختلف تاریخی ازجنگ وانقلاب گرفته تا قحطی و دیگر بلایای طبیعی، سالم بیرون بیاید؛ احتمالا تا چند سال دیگر وجود نخواهد داشت. دلیل اصلی این است که این دو نفر با یکدیگر مشکل دارند وبه نوعی قهر هستند و حاضر نیستند با یکدیگر صحبت کنند. خانه این دو فرد درروستای محل زندگی شان فقط 500 متر با هم فاصله دارد؛ ولی این قهر باعث شده که احتمالا درآینده نه چندان دور این زبان ها از یاد این افراد برود وازفرهنگ جهان هم حذف شود. اما بشنوید از زبان Xóõ درآفریقا که هم نام عجیبی دارد وهم مختصات بسیار خاصی. گفته می شود این زبان که 3000 نفر از ساکنان کشور نامیبیا وبوتسوانا به آن تکلم می کنند، احتمالا یکی از بیشترین تعداد آواها درجهان را دارد. گفته می شود این زبان بومی دارای 58 تا 122 صدای صامت، 31 آوای صدادار وچهار صدا یا حرکت آهنگین است. (برای این که بفهمید و وضع این زبان را بهتر درک کنید، خوب است بدانید که زبان فارسی دارای 23 واج صامت وشش واج مصوت است.) از این روست که دراین زبان می توان کلماتی را یافت که حتی روخوانی آن برای افرادی که به دیگر زبان ها سخن می گویند، بسیار سخت است.
شگفتی بعدی از دنیای زبان ها، زبان آرچیب در روسیه است. درحالی که مثلا در زبان انگلیسی برای فعل خوردن یا Eat چند پایان متفاوت به تناسب زمانهای گوناگون تجویز شده است و در زبان فارسی هم فعل های اندکی چون (خورده ام، خورده بودم و...) قرار دارد، جالب است بدانید که دراین زبان یک میلیون و 502 هزار و 839 نوع وضع مختلف برای نوشتار و گرامر انتهای فعل های خود دارند. به نوشته سایت ODDEE که کل این گزارش را تهیه کرده؛ زبان آچریب با حدود 80 هجای صامت و 26 هجای مصوت، جان می دهد برای جریمه کسانی که دوست ندارند، قواعد زبانی ساده زبان هایی چون فارسی و انگلیسی را بیاموزند.
درکنار این زبان باید اززبان تویوکا هم نام برد که شاید سخت ترین زبان جهان برای یادگیری باشد. به این زبان 500 تا هزار نفر ازمردم بومی کلمبیا و جنگل های آمازون صحبت می کنند. سختی این زبان دراین است که درحالی که بیشتر زبانهای دنیا دارای چند پسوند محدود برای فعل هستند تا زمان یا جنسیت را برای فاعل تغییر دهد؛ این زبان 50 تا 140 پسوند فعلی دارد که می تواند یک معنا را به طور کلی تغییر دهد. مثلا با یک پسوند، معنای فعل دانستن است و با یک پسوند معنای آن فرض کردن می شود.
زبان عجیب و غریب دیگری که درجهان وجود دارد؛ سیلبو گومرو نام دارد. این زبان چهار هجای صامت ودوهجای مصوت دارد وبیش از همه شبیه سوت زدن است. بنابراین باید برای این که به این زبان تسلط پیدا کنید سوت زدنتان خوب باشد واز آن سو ویژگی های بدنی مثل نفس خوب هم داشته باشید. البته درکنارسختی خاص این زبان، باید درنظر داشته باشید که خواهید توانست صدا و پیام خود را تا مسافت های طولانی، حتی تا پنج کیلومتری هم برسانید!
زبان دیگری که می تواند درگزارش شگفتی ما مطرح شود زبان لینکس است. زبانی که از سوی یک دانشمند امریکایی اختراع شده تا بتوان به وسیله آن با موجودات فرازمینی ارتباط برقرار کرد. برای مدت ها این زبان به شکل یک تئوری باقی ماند تا این که دو دانشمند دیگر، توانستند با کدگذاری یک پیام به این زبان آن را به فضا بفرستند. پیام دیگری هم به این ترتیب به فضا فرستاده شده، اما متاسفانه پاسخی دریافت نشده است.
به این فهرست زبان های دیگری را هم می توان اضافه کرد. مثلا زبان ناوی که زبان شخصیت های فیلم آواتار اثر جیمز کامرون بود ومخصوص این فیلم طراحی شد یا زبان دیگری درتایلند که فقط مخصوص صحبت کردن با پادشاه است یا زبان دیگری که تلاش کرده مشترکات همه زبانها را با هم جمع کند. این زبان توکی پونا نام گرفته است. درانتها باید گفت حتی در میان زبان های معمولی هم می توان سراغ عجایب را گرفت. مثل زبان فرانسه که درآن کلمات مونث و مذکر دارند؛ ولی قاعده ای برای تشخیص این موارد از هم وجود ندارد.% ص.فیسبوکی محمد صالح راسخ
-------------------------    


 سه سوال ، 1-معنی و مفهوم چهار واژه ی: آوا ، واج ، صدا و مصوت چه فرق هایی باهم دارند؟  
 2-صداها ویا آواها درترکمنی به دو دسته: 1-چکیم لی= قابل کشیدنی و 2-چکیم سیز= غیرقابل کشیدنی، تقسیم میشوند. آیا تقسیمبندی صداها درترکمنی گویا تر ورساتر نیست؟  
3-الف در زبان فارسی کدام صدا را نمایندگی میکند؟

۱۳۹۷ اسفند ۱, چهارشنبه

اعلامیه بمناسبت روز جهانی زبان مادری سال 2019

اُکو گرئک حاط گرئک، توًرکمنچه مکتب گرئک
Oku gerek hat gerek, türkmenje mekteb gerek
هموطنان ايرانى 
٢١ فورال روز جهانى زبان مادري را به تمامى شهروندان ايرانى، بويژه اتنيك هايي كه از تحصيل و رشد و ترويج زبان مادري محروم هستند، صميمانه تبريک ميگوئيم. اين روز به مانند روز جهانی زن ويا روز جهانی كارگر ياد آور مبارزه
برعليه تبعيض و نابرابرى مي باشد كه دركشور ما نيز نزديک به بيش ازيک قرن ادامه دارد. سياست مملكت دارى حكومت هاى ايران  متاسفانه دريكصد سال گذشته بر پاشنه دو عنصر یک زبان يك نژاد ويا يك زبان يك مذهب ميچرخد وهدفى جز محو هوويت هاى ملى اتنيكهاى غير فارس مستقر درفلات ايران را ندارد .
رضا شاه  بنيانگذار خاندان پهلوى پس از اشغال توركمن صحرا بلافاصله مدارس توركمن زبان را بست وتدريس به ترکمنی را ممنوع نمود، مدارس فارسی زبان را اجباری کرد، تنها زبان فارسى بعنوان زبان رسمی درادارات ومراكز تحصيلى بکارگرفته شد. درست در40 سال پيش درآستانه سقوط نظام پهلوى تورکمن ها درتورکمن صحرا، كردستان، الأهواز ( خوزستان) و بلوچستان و آذربايجان  يكى از خواست ملى يعنى حق تحصيل بزبان مادري را مطرح كردند كه بنوبه خود يكى از مهمترين انگيزه هاى شركت درانقلاب بهمن بود وبه يمن اين تلاشها و فشارها بود كه نظام تباهى برآمده از اين انقلاب، يا ناگزير ويا به براى تزوير ماده 15 و 19 را درقانون اساسى خود گنجاند وتا به امروز از اجراى آن سرباز مي زند. رژيم حاكم درايران در طول 40 سال عمر خود تمامى امكانات دولتى و غير دولتى را براى محوشاخصهاى هوويت ملى توركمن از آنجمله فرهنگ و زبان توركمنى بكار گرفته وبه منظور محروم وبيگانه سازى كودكان توركمن از زبان مادری، آنهم درشرايطي كه مناطق فارس نشين با كمبود مهد كودك روبرو مى باشند، حتى در روستاهاى توركمن صحرا به احداث كودكستان فارس زبان روى آورده است .وخانواده هاى بى بضاعت توركمن را دربرابر تغيير مذهب از سنى( تجربه گرائی) به شيعه( تقلید گرائی)، مورد حمايت تأمين شغلى و مالى قرار ميدهد وبا پوشاندن لباس ملى توركمنها، آنان را براى انجام مراسم مذهبى روانه كربلا مي كند. اما از طرفى ديگر كارگزاران اين رژيم ضد بشرى نيك ميدانند كه دربطن و زير پوست جامعه جدالى آرام و سربزير درجريان است، جدالى كه نيرويش با كنش كاروان فرهنگى، مدنى وسياسى توركمن بارور مي شود و درود بى پايان براين كنشگران كه از كوچكترين روزنه ها براى نجات هوويت ملى توركمن بهره جستند و مشعل حركت ملى و دمكراتيك توركمن را همچنان افروخته نگه ميدارند.
ما ضمن گراميداشت روز جهانى زبان مادري بر اين عقيده ايم كه ديگر عمر رژيم آخوندى درايران رو به پايان است و دير نيست كه آن روزهايي كه یکبار ديگر همگام با مناديان وپاسداران زبان و فرهنگ توركمن درخيابان هاى گنبد، بندرتوركمن، آق قالا، كوميش دفه ، آی درويش و.... شعار " اُقو گرئک، حاط گرئک، توركمنچه مكتب گرئک" را سر دهيم.
به اميد آن روزها
شوراى همبستگى توركمن- ايران
19 فوریه 2019 

۱۳۹۷ بهمن ۱۸, پنجشنبه

انقلاب ومطالبات اقوام واقلیت‌ها درایران

گفت‌وگوی دویچه وئله با ماشالله رزمی

دولت جمهوری ‏اسلامی دولت شیعیان است نه دولت شهروندان
برای اینکه بنیانگذار جمهوری اسلامی به "دولت-ملت" اعتقاد نداشت بلکه به "دولت-امت" باورداشت
رزمی‌‌‌‌‌‌‌:  بنیانگذار جمهوری اسلامی به "دولت-ملت" اعتقاد نداشت بلکه به "دولت-امت" را باورداشت. براین اساس دولت جمهوری ‏اسلامی دولت شیعیان است نه دولت شهروندان.  سرکوبی‌های خونین دهه اول انقلاب برای تثبیت حکومت معتقدان به ‏ولایت فقیه بود.
چکیده : ماشالله رزمی روزنامه‌نگار وپژوهشگر مسائل اتنیک واقلیت‌ها درایران می‌گوید اقلیت‌های ساکن در ایران زمانی می‌توانند به‌صورت دموکراتیک به خواسته‌های خود برسند که ساختار حکومت درایران ‏غیرمتمرکز ومنشورجهانی حقوق بشر رعایت شود.
اقلیت‌های قومی و دینی ومطالبات سیاسی و فرهنگی و دینی‌شان همواره یکی از مسائل جدی حکومت‌ها درایران معاصر بوده است. اقلیت‌های ساکن درجغرافیای ایران علاوه برمطالبات عمومی، خواست‌های ویژه خود را داشته و دارند که بنابر شرایط  زمانی گاه حدت گرفته و گاهی نیز فروکش می‌نماید. درحوادث انقلابی سال ۱۳۵۷ که منجر به تغییر نظام سیاسی ایران شد، مناطق قومی ایران فعالانه دراین تحولات حضور داشتند. شعارها ومطالباتشان نیز چندان تفاوتی با بخش‌های دیگر جامعه ایران نداشت، اما پس از سقوط نظام پادشاهی درایران  فضای سیاسی درمناطق قومی تغییر کرد و رنگ هویت‌طلبی و خودمختاری‌خواهی بیشتری به خود گرفت.
درباره چگونگی مشارکت اقلیت‌های قومی ودینی درتحولات سال ۵۷ وشعارها ومطالبات آنها و نیز چگونگی رفتار حاکمیت پس از انقلاب با آنها با ماشالله رزمی، نویسنده و پژوهشگر آشنا به مسائل اقوام واقلیت‌ها درایران گفت‌وگو کرده‌ایم. آقای رزمی از زندانیان سیاسی پیش از انقلاب است و از سال ۱۹۸۶ درپاریس زندگی می‌کند.
دویچه وله: ابعاد حضور ومشارکت اقلیت‌های قومی و دینی درتحولات انقلابی سال ۵۷ چگونه بود وچه اهداف، انگیزه‌ها و انتظاراتی داشتند؟
ماشالله رزمی:  گسل بین مرکز وپیرامون اززمان ایجاد آمرانه دولت متمرکز درایران همواره ازگسل‌های اصلی جامعه بوده و ‏دربحران‌های اجتماعی عمق خودرا نشان داده است. محمدرضا پهلوی با توجه به رفتار خود و پدرش درحق اقلیت‌ها این گسل ‏را خوب می‌شناخت به‌همین جهت بارها برای ترساندن مخالفان مرکزگرای خود می‌گفت که "اگرمن نباشم ایران ایرانستان می‌شود".
درآستانه انقلاب به‌خاطر اعمال تبعیض‌های فرهنگی، سیاسی واقتصادی براقلیت‌های زبانی ودینی و نفی حقوق ‏آنها، توسط ارگان‌های حکومتی، مخالفت عمومی، با سیاست‌های شاه درمناطق اتنیک حالت انفجاری داشت. هنوز سرکوبی ‏خونین فرقه دموکرات آذربایجان و فرقه دموکرات کردستان درسال ۱۳۲۵ درخاطره مردم زنده بود. اکثریت زندانیان ‏سیاسی زمان شاه ترک آذربایجانی بودند وترکمن‌ها ضبط ظالمانه زمین‌هایشان را فراموش نکرده بودند. وقوع قیام ‏عمومی ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز که نقطه شروع تظاهرات عظیم درشهر های دیگر تا سرنگونی شاه در۲۲ بهمن ۱۳۵۷است ‏نشانگر بالا بودن پتانسیل اعتراضی دراین مناطق بود. درقیام تبریز که شهر یکپارچه به اعتراض برخاسته بود نه ‏حرفی ازحکومت اسلامی بود ونه نام آیت‌الله خمینی مطرح می‌شد وتنها شعارمردم "مرگ برشاه" بود.
مطرح نکردن شعارهای هویتی درتظاهرات بیشتر به‌خاطر حفظ وحدت ویکپارچگی صفوف مخالفان شاه بود. درضمن بعد‏ازکودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ مبارزه با دیکتاوری عمده شده و شعارهای دیگر را تحت‌الشعاع قرار داده بود. تسلط جریانات ‏سراسری نظیرمجاهدین خلق، فدائیان خلق، حزب توده، طیف‌های جبهه ملی و هیئت‌های اسلامی به سپهر سیاسی آن‌زمان ‏نیز که همگی با طرح شعارهای اتنیک مخالف بودند دلیل دیگر بود. من بعد از آزاد شدن از زندان شاه از سوم آذر ۱۳۵۷ تا ‏روز انقلاب در تبریز ارومیه و مهاباد چندین بار سخنرانی کرده و همراه با دیگران تظاهرات ترتیب داده‌ام. در هیچ یک از ‏این تظاهرات عظیم با شرکت اقشار مختلف مردم شعارهای منطقه‌ای داده نمی‌شد. شعارها عموما علیه شاه و رژیم ‏سلطنتی بود که اغلب به زبان محلی مردم داده می‌شد. هدف سرنگونی شاه بود و مردم با انگیزه مبارزه با دیکتاتوری، فساد و بی‌عدالتی در تظاهرات شرکت می‌کردند و انتظار داشتند که با تغییر رژیم آزادی، عدالت و حکومت مردم بر مردم ‏برقرار گردد.
دویچه وله: اما پس از سرنگونی حکومت پهلوی شعارها و مطالبات در مناطق قومی کاملا تغییر کرد؟
رزمی: درست است. زلزله انقلاب آتشفشان خاموش احساسات اتنیک را بیدار و فعال کرد. مردم خود را صاحب انقلاب می‌دانستند و حداقل ‏خواسته‌هایشان از انقلاب این بود که اداره امور محلی در دست مردم محل باشد. سقوط رژیم و از بین رفتن ساواک و اختناق ‏پلیسی زمینه طرح شعارهای اتنیک را فراهم ساخت و شعارهای حق تعیین سرنوشت، خودمختاری، خودگردانی، ‏حکومت شورائی و حقوق زبانی و فرهنگی جایگزین شعارهای قبل از انقلاب شدند. شهرهای بزرگ مرکزی آرام شدند ‏اما مناطق پیرامونی و استان‌های غیرفارس‌‌نشین به حرکت درآمدند. احزاب و گروه‌های هویت‌طلب تشکیل و فعال شدند و ‏برآورده ساختن خواسته‌های اتنیک را هدف اصلی خود تعیین کردند. حزب خلق مسلمان در آذربایجان، کانون فرهنگی ‏سیاسی خلق ترکمن در ترکمن صحرا، حزب دموکرات در کردستان و احزاب هویت‌طلب دیگر در سایر استان‌های ‏غیرفارس‌نشین با تشکیل کمیته‌ها و شوراهای محلی اداره مناطق خود را در دست خود گرفتند.
دویچه وله: پاسخ حاکمیت برآمده از انقلاب به این تحرکات و مطالبات چگونه بود؟
رزمی:  پاسخ حاکمیت برآمده از انقلاب به انتظارات و خواسته‌های اقلیت‌های دینی و قومی در ابتدا یکسان نبود. دولت ‏موقت تمایل به راه حل سیاسی داشت و برای رسیدگی به خواسته‌های کردها "هیئت حسن‌نیت" به کردستان فرستاد تا ‏مشکلات را از طریق مذاکره حل کند. اما دولت موقت قدرت اجرائی در اختیار نداشت. مهدی بازرگان نخست‌وزیر می‌‏گفت "چاقوی بی‌تیغه بدست من داده‌اند".
درمذاکره رویارو نمایندگان دولت می‌گفتند  "خودگردانی می‌دهیم" ونمایندگان ‏کرد می‌گفتند "خودمختاری می‌گیریم". نهایتا نتیجه‌ای از مذاکرات حاصل نشد درتبریز هم حزب خلق مسلمان می‌گفت ما ‏برای آذربایجان همان حقوقی را می‌خواهیم که دولت می‌خواهد به کردستان بدهد. این وضع ادامه داشت تا اینکه سفارت ‏آمریکا اشغال شد و دولت موقت استعفاء داد و سرکوبی‌های نظامی تشدید گردید.
دویچه وله: پس از کنار رفتن دولت موقت بازرگان، حاکمیت چه سیاسی درپیش گرفت؟
رزمی:  برخلاف دولت موقت، آیت‌الله خمینی اعتقاد به راه حل سیاسی و مذاکره نداشت. به اعتراف صریح صادق خلخالی دادستان ‏انقلاب، خمینی شخصا دستور کشتن نمایندگان ترکمن‌ها را داد و نه تنها حقوق اقوام و آزادی‌های اجتماعی را به‌رسمیت ‏نشناخت بلکه آزادی‌های فردی موجود را نیز از بین برد. طرفداران آیت‌الله خمینی با شعار "حزب فقط حزب‌الله رهبر فقط ‏روح‌الله" به سرکوبی تمام احزاب و افرادی پرداختند که در انقلاب شرکت کرده بودند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی اهل ‏تسنن را از شرکت در حکومت کنار گذاشت و اختیارات ولی فقیه را فراتر از اختیارات هر دیکتاتور مطلق‌العنان قرار داد. مردم ‏در آذربایجان و استان‌های سنی‌نشین به قانون اساسی رای ندادند و آیت‌الله خمینی با این استدلال که "کسی که رای نداده حق ‏نظر ندارد" راه‌های مبارزه مسالمت‌آمیز را بست و تهدید کرد که "اگر تبریز آرام نشود بمباران خواهد شد" و با استفاده ‏از قدرت نظامی دستور سرکوبی آذربایجانی‌ها را به‌خاطر مخالفت آنان با ولایت فقیه داد. چمران را برای سرکوبی به ‏کردستان فرستاد، خوزستان را توسط دریادار مدنی سرکوب کرد. بلوچستان نیز از سرکوب برکنار نماند. سپس برای تداوم ‏سرکوب در مناطق سنی‌نشین میلیشیای مسلمان مسلح استخدام کرد و آنها را علیه گروه‌های هویت‌طلب به‌کار گرفت و عملا ‏توسط بخشی از مردم بخش دیگر را سرکوب کرد.
دویچه وله: در مناطق قومی و اقلیت‌نشین واکنش‌ها به این رفتار حکومت جدید چگونه بود؟
رزمی:  سرکوبی آزادی‌های سیاسی در مناطق اتنیک با مقاومت جدی مواجه بود. و چون با خلع سلاح شدن پادگان‌ها مردم مسلح ‏شده بودند مخالفت با سیاست‌های حکومت جدید جنبه خشونت‌آمیز پیدا کرد و مبارزه مسلحانه برای خودمختاری ‏و خودگردانی شروع شد. گروه‌های چپ آن‌روزی که حکومت جدید به سرکوبی آنها پرداخته بود به این مناطق روی ‏آوردند و جنگ در ترکمن‌‌صحرا، کردستان، آذربایجان غربی، خوزستان و بلوچستان شعله‌ور شد. مقاومت مسلحانه اقلیت‌ها با انحصارگری‌های حکومت اسلامی تا شروع جنگ بین ایران و عراق ادامه داشت ولی با آغاز جنگ و نظر آیت‌الله ‏خمینی که می‌گفت "جنگ نعمت است" آرزوهای طلائی انقلاب در دریائی از اشک و خون غرق شدند.
دویچه وله: آیا حاکمیت جدید توانست اقلیت‌ها را ساکت کند؟ اگر نه، آنها چگونه مطالبات خود را پی گرفتند؟
رزمی:  درمناطق اتنیک مقابله با حاکمیت جدید برای حفظ دستاورد‌های انقلاب ادامه داشت. هم‌زمان  فعالین هویت‌‏طلب دوراندیش در تهران "خانه اقوام" را تاسیس کردند. جلسات مشورتی آنان در مطب زنده‌یاد دکتر جواد هیئت جراح ‏قلب و تورکولوگ معروف تشکیل می‌شد. آنان در تماس با نمایندگان مجلس خبرگان برای تدوین بعضی از قوانین پیشنهاد ‏همکاری دادند. این پیشنهاد را مجلس خبرگان پذیرفت و بدین‌سان اصل پانزدهم قانون اساسی که حقوق زبانی اقوام را ‏به‌رسمیت می‌شناسد تصویب شد و روزنه‌ای شد برای فعالیت‌های فرهنگی و حقوق زبانی در چارچوب قانون اساسی.
دویچه وله: شما گفتید مقاومت اقلیت‌ها دربرابر انحصارگری حکومت جدید تا شروع جنگ بین ایران وعراق ادامه داشت. لطفا درباره تاثیر این جنگ درمناطق قومی ومطالبات آنها قدری بیشتر توضیح دهید.
رزمی:  جنگ ایران و عراق در گسترش جنبش‌های هویت‌طلب نقش جدی بازی کرده است. ازیک طرف جمهوری اسلامی با ‏طولانی شدن جنگ متوجه شد که تبلیغات اسلامی برای جلب نیروی داوطلب رفتن به جبهه انگیزه کافی ایجاد نمی‌کند و لذا شروع به استفاده ازشعارهای ناسیونالیستی نمود و از طرف دیگرجوانان روستائی که گروه گروه ازروستا‌های ‏دورافتاده به جبهه اعزام می‌شدند برای اولین بارمتوجه تنوع فرهنگی ایرانیان می‌شدند و دراین میان هویت اتنیکی خود را ‏نیز کشف می‌کردند و چنین است که با پایان یافتن جنگ گروه‌های متعددهویت طلب درتمام مناطق اتنیکی توسط کسانی ‏که درجبهه با یکدیگر آشناشده بودند و از کشوری که با از جان گذشتگی نجاتش داده بودند انتظارداشتند که حقوق پایه‌ای ‏آنان را به رسمیت بشناسد لذا به طرح خواسته‌های فرهنگی و زبانی خود با استناد به اصل پانزدهم قانون اساسی می‌‏پردازند.
برخلاف سنت گذشته که احزاب سیاسی درایران توسط روشنفکران وسیاستمداران تشکیل می‌شدند گروههای هویت ‏طلب اتنیکی ازاقشار پائین جامعه تشکیل شدند و روشنفکران بعدا به آنها پیوستند. تمام فعالیت‌های این گروه‌ها در ‏آذربایجان درکادر قانون اساسی بود و با جمهوری اسلامی مخالفت نمی‌کردند تا اینکه درانتخابات مجلس پنجم کاندید ‏فعالین هویت طلب برای مجلس شورای اسلامی ازتبریز که در دوراول انتخابات بیشترازبقیه رای کسب کرده بود توسط ‏وزارت اطلاعات زندانی شد به این ترتیب جمهوری اسلامی ناتوانی خود را برای حل مشکلات اتنیکی ازراههای قانونی ‏عیان کرد و حرکت ملی آذربایجان را به مخالفت با جمهوری اسلامی واداشت. تقریبا ازهمان زمان انتخابات دراستانهای ‏غیرفارس اتنیکی شده واصلاح طلب واصولگرا رنگ باخته‌اند بویژه درشهرهایی که ترکیب اتنیکی مختلط دارند مانند ‏ارومیه واهوازانتخابات صد درصد اتنیکی می‌باشد و بازی اصلاح طلب واصولگراعملی نیست و مهندسی انتخابات توسط ‏نهادهای امنیتی کارایی ندارد. درارومیه ترک‌ها به کاندیداهای ترک و کردها به کاندیداهای کرد رای می‌دهند ‏دراهوازعرب‌ها به کاندیدا‌های عرب و لرها به کاندیدا‌های لررای می‌دهند و دراین میان آنچه که درنظرگرفته نمی‌شود ‏توانائی‌ها و شایستگی‌های کاندید ومواضع جناحی اوست.
دویچه وله: پس پایان جنگ ایران و عراق وآغاز دهه دوم حیات نظام جدید ما با تحرک تازه‌ای با عنوان "هویت‌طلبی" با تاکید بر اصل ۱۵ قانون اساسی درمناطق قومی مواجه می‌شویم. دراین باره قدری توضیح دهید.
رزمی: در دهه دوم انقلاب فصل جدیدی از فعالیت هویت‌طلبانه شروع می‌شود. انحلال اتحاد شوروی بحران ایدئولوژیک در بین ‏گروه‌های سوسیالیست به‌وجود می‌آورد. اکثریت افراد سوسیالیست درمناطق اتنیکی که در گروه‌های چپ سراسری فعال ‏بودند از گروه‌ها وسازمان‌های خود جدا می‌شوند و به گروه‌های هویت‌طلب اتنیک می‌پیوندند و یا احزاب و گروه‌های ‏جدید هویت‌طلب ایجاد می‌کنند. دانشجویان در دانشگاهها به انتشار نشریات دانشجویی به‌زبان مادری خود می‌پردازند. فعالیت‌های فرهنگی و انتشار نشریات و کتاب‌های هویت‌طلبانه گسترش می‌یابد. این فعالیت‌ها تا پایان دولت اصلاحات دوام ‏پیدا می‌کند. ولی نهایتا حکومت از گسترش گروه‌های هویت‌طلب اتنیکی احساس خطر می‌کند. نشریه مطالعات استراتژیک ‏دفتر ریاست جمهوری گروه‌های هویت‌طلب قومی را جزو گروه‌های برانداز دسته‌بندی می‌کند و بعد از آن کلیه نشریات ‏هویت‌طلب مستقل چه در دانشگاه‌ها و چه درمناطق اتنیکی به اتهام تبلیغات تجزیه‌طلبانه ممنوع می‌گردد و به جای بعضی ‏از آنها نهادهای اطلاعاتی نشریات دولتی منتشر می‌کنند و یا گروه‌های هویت‌طلب بدلی به‌وجود می‌آورند.
دویچه وله: ظاهرا سانسور وتعطیلی نشریات با پیدایش اینترنت وگسترش شبکه‌های اجتماعی وفضای مجازی تاثیر خودرا ازدست داد.
رزمی:  همینطور است. قطار جنبش‌های هویت‌طلبانه قومی در ایران که با انقلاب به‌ حرکت درآمده بود با سانسور و ممنوع کردن‌های دولتی متوقف ‏نشده زیرا حوادث و زمان به نفع آن عمل کرده است. انقلاب انفورماتیک و گردش آزاد اطلاعات راه‌های تازه برای طرح ‏خواسته‌های اتنیکی باز نموده است. قرن بیست یکم با گسترش اینترنت، تلفن‌های موبایل و تلویزیون‌های ماهواره‌ای ‏شروع می‌شود و جنبش‌های هویت‌طلب برای شکستن سانسور و انحصار رسانه‌های دولتی به استفاده از تکنولوژی‌های ‏جدید روی می‌آورند و شبکه‌های اجتماعی، سایت‌های اینترنتی و تلویزیون‌های ماهواره‌ای به زبان مادری فعالان ‏اتنیکی عمومیت پیدا می‌کند. اکنون احزاب و گروه‌های هویت‌طلب از مراحل بیداری و هویت‌یابی گذر کرده و به نیروهای ‏سیاسی مطرح در مناطق خود تبدیل شده‌اند.
دویچه وله: آیا امیدی به برآورده شدن خواست‌های اقلیت‌ها در جمهوری اسلامی وجود دارد؟
رزمی:  قانون اساسی جمهوری اسلامی تبعیض‌آمیز است و سیاست‌های عملی جمهوری اسلامی ایدئولوژیک می‌باشد. ‏تقسیم شهروندان به‌خودی و غیرخودی حاصل سیاست‌ورزی ایدئولوژیک است. تجربه چهل سال گذشته نشان می‌دهد ‏که نه اصلاح‌طلبان و نه اصولگرایان با این قانون اساسی و با نگاه ایدئولوژیک نمی‌توانند هیچ یک از مشکلات اساسی ‏جامعه را حل کنند و تبعیض علیه اقلیت‌ها، به‌ویژه تبعیض بر اقلیت‌های دینی از مشکلات بزرگ جامعه می‌باشد.
عدم اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی در چهل سال گذشته در حالی که اکثریت مردم با آن موافقند نشان از ناتوانی جمهوری ‏اسلامی برای حل مشکلات اتنیکی دارد. حسن روحانی برای جلب آراء آذربایجانی‌ها در تبریز و ارومیه قول داد که اگر رئیس جمهور بشود "فرهنگستان زبان ترکی آذربایجانی" ایجاد خواهد کرد. اما "فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی" که ‏به تنهائی تمامی بودجه فرهنگی یک کشور چند فرهنگی را می‌بلعد، به‌شدت با آن مخالفت کرد. و رئیس فرهنگستان فارسی ‏با همان شدت با اجرای اصل ۱۵ پانزده نیز مخالفت می‌کند. به‌گفته صریح مشاور رئیس جمهور در امور اقوام، مراجع ‏بزرگ مخالف سپردن مسئولیت‌های مهم به اهل تسنن هستند. نگاه غیرخودی به اقلیت‌های اتنیک باعث می‌شود که در ‏برنامه‌ریزی پروژه‌های صنعتی مناطق اتنیک در نظر گرفته نشوند وفقرزدائی انجام نگیرد.
همه خواسته‌های جنبش‌های اتنیک درچارچوب منشور جهانی حقوق بشر قابل‌حل هستند. مشکل اینجاست که رهبران ‏جمهوری اسلامی منشورجهانی حقوق بشر را قبول ندارند. لذا نمی‌توانند مشکلات اتنیک را حل کنند. ازطرف دیگر ‏کشور وسیع وچند فرهنگی وچند زبانی مثل ایران را نمی‌توان با حکومتی شدیدا متمرکز به‌صورت دموکراتیک اداره کرد، ‏تنها یک حکومت غیرمتمرکز متناسب با شرایط چنین کشوری است. اما روحانیون عدم تمرکز و تقسیم قدرت وآشتی ملی ‏را نمی‌پذیرند. سران جمهوری اسلامی نگاه امنیتی به گروه‌های اتنیکی واقلیت‌های دینی دارند و هرگونه حق‌طلبی ‏قانونی آنها را اقدام علیه امنیت کشور تلقی کرده وبا زندان وشکنجه ومحرومیت از حقوق اجتماعی جواب می‌دهند.
دویچه وله: به عنوان پرسش آخر؛ اصولا در چه شرایطی ‏اقلیت‌های ساکن ایران می‌توانند به خواست‌های خود برسند؟
رزمی‌‌‌‌‌‌‌:  بنیانگذار جمهوری اسلامی به "دولت-ملت" اعتقاد نداشت بلکه به "دولت-امت"را باور داشت. براین اساس دولت جمهوری ‏اسلامی دولت شیعیان است نه دولت شهروندان. سرکوبی‌های خونین دهه اول انقلاب برای تثبیت حکومت معتقدان به ‏ولایت فقیه بود. ازفردای انقلاب، جمهوری اسلامی به‌جای مدارا با مردم، با تحمیل دیدگاه‌ها وقوانینی که به‌هیچ وجه ‏متناسب با شرایط زمان نیستند بی‌وقفه اقشار مختلف اجتماعی را طرد نموده وبا آنان مثل دشمن رفتار کرده است. ‏جمهوری اسلامی اگر قصد حل مشکلات اتنیکی را داشت اوایل انقلاب مناسب‌ترین زمان حل آن بود اما اکنون که اعتماد ‏مردم نسبت سران جمهوری اسلامی از بین رفته مشکل چند برابر شده است.
 اقلیت‌های ساکن درایران زمانی می‌توانند به‌صورت دموکراتیک به خواسته‌های خود برسند که ساختار حکومت درایران ‏غیرمتمرکز بشود وحکومت ایران به منشور جهانی حقوق بشر پایبند باشد.
مسائل اتنیکی درهمه جای دنیا با ژئوپلیتیک پیوند دارد وقدرتهای جهانی وکشورهای همسایه می‌کوشند با استفاده ‏ازمسائل اتنیکی سیاست‌های خودشان را پیش ببرند جمهوری اسلامی با سیاست خارجی تشنج‌آفرین، دشمنان زیادی برای ‏خود درست کرده است وبیم آن دارد که دشمنان با تحریک گروه‌های اتنیکی جمهوری اسلامی را با مشکلات امنیتی ‏مواجه سازند. به‌همین خاطر هر چه خصومت جمهوری اسلامی با کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی بیشترمی‌شود. ‏ارگان‌های اطلاعاتی حکومت فشار سیاسی و امنیتی را بر گروه‌های اتنیکی واقلیت‌های دینی افزایش می‌دهند تا به باور ‏خودشان ازاین طریق خطر را برطرف سازند.  روشن است که با این سیاست‌ها ودرچنین شرایط متشنجی نمی‌توان به حل ‏دموکراتیک مسائل اتنیکی ایران امیدوار بود.%تاریخ 07.02.2019