۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

نگاهی به ترکیب قومی وسیاسی مجلس جدید افغانستان

یک بررسی غیررسمی حاکی است که ۹۸ کرسی مجلس به پشتون ها،

۷۲ کرسی به تاجیکها، ۵۲ کرسی به هزاره ها و ۱۹ کرسی دیگر به ازبکها

اختصاص یافته واقلیتهای قومی دیگر درمجلس صاحب هشت کرسی شده اند.

ترکیب قومی مجلس جدید افغانستان با مجلس پیشین تفاوت دارد و همین مساله یکی از عوامل مهم بحران سیاسی اخیر در افغانستان خوانده شده است.

ایوب آروین ، بی بی سی ، 26 ژانويه 2011 - 06 بهمن 1389

حامد کرزی، رئیس جمهوری در سخنرانی خود در روز اعلام نتایج انتخابات پارلمانی ترکیب قومی نامزدهای برنده در برخی ولایت ها، از جمله ولایت غزنی را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت که در این ولایت انتخابات منجر به تامین وحدت ملی نشده است.

یک بررسی غیررسمی حاکی است که ۹۸ کرسی مجلس به پشتون ها، ۷۲ کرسی به تاجیک ها، ۵۲ کرسی به هزاره ها و ۱۹ کرسی دیگر به ازبکها اختصاص یافته واقلیتهای قومی دیگر درمجلس صاحب هشت کرسی شده اند.

هرچند صحت هیچ یک از این آمار هنوز به طور رسمی تایید نشده، اما در کل به نظر می رسد که ترکیب قومی مجلس کنونی تفاوت هایی با مجلس پیشین دارد و یکی از دلائل اصلی جنجالهای انتخاباتی در چند ماه گذشته همین ویژگی قومی مجلس جدید بوده است.

در غزنی همه ۱۱ کرسی سهم این ولایت به نامزدهای قوم هزاره اختصاص یافته و نامزدهای قوم پشتون، موفق به کسب آرای لازم برای ورود به مجلس نشدند.

اگر آمار مرکز مطالعات استراتژیک کابل درست باشد، هزاره ها در انتخابات امسال ۱۸ کرسی جدید به دست آورده اند، اما پشتون ها شش کرسی را در مجلس از دست داده اند. به همین ترتیب آمار کرسی های تاجیک ها و ازبکها هم افت کرده است.

گرایش های سیاسی ترکیب مجلس جدید از لحاظ گرایش های سیاسی نیز قابل توجه است. هر چند تجربه مجلس پیشین نشان داد که موضع‌گیری سیاسی نمایندگان ثبات چندانی ندارد و آنها در مقاطع گوناگون تغییر موضع می دهند، اما برخی شاخص ها نشان می دهد که جهت گیری های سیاسی نمایندگان مجلس کنونی نسبت به گذشته مشخص تر خواهد بود.

هواداری و حمایت از سیاست های دولت یا مخالفت با برنامه های آن و یا بی طرفی نسبت به سیاست های این دو جناح، از مهمترین شاخص های بررسی گرایش های سیاسی نمایندگان مجلس کنونی شمرده می شود.

مخالفان سیاسی دولت به رهبری حامد کرزی، از همان آغاز اعلام نتایج نهایی انتخابات مدعی پیروزی چشمگیری در انتخابات شدند و عبدالله عبدالله، یکی از رهبران آنها گفت که ۹۰ تن از طرفداران ائتلاف "تغییر و امید" که او رهبری آن را به عهده دارد، وارد مجلس شده اند.

هر چند در مورد صحت این ادعا تردیدهای وجود دارد، اما بسیاری از آگاهان به این نظرند که حضور مخالفان سیاسی حامد کرزی در مجلس کنونی نسبت به گذشته پررنگ تر است و این امر می تواند تا حد زیادی برنامه های دولت او را به چالش بکشاند.

نمایندگانی که مخالف سیاسی رئیس جمهوری شمرده می شوند، عمدتا اعضای احزاب جهادی، طرفداران نظام پارلمانی و فدرالی واقلیتهای بزرگ قومی و افراد ناراضی از دولت هستند.

حفیظ منصور، محی الدین مهدی، احمد بهزاد، لطیف پدرام، فوزیه کوفی و محمد اکبری، از چهره های برجسته مخالفان دولت شمرده می شوند.

یونس قانونی ومحمد محقق، از رهبران جهادی، هر چند در مواردی با سیاستهای دولت مخالفت کرده اند، اما در مواردی دیگر با آقای کرزی هماهنگ بوده اند.

هواداران دولت به نظر آگاهان مسائل سیاسی، تعداد هواداران دولت در مجلس در حدی نیست که بتوانند مخالفت جناح مخالفان را بی اثر کنند و مجلس را به سوی سیاست های دولت سوق دهند.

آنها عمدتا نمایندگانی هستند که ارتباط نزدیک با شخص رئیس جمهوری دارند و یا عضویت احزاب هوادار دولت را دارند. گروه بزرگی از نمایندگان پشتون، هواداران و اعضای حزب اسلامی، افراد نزدیک به معاونان رئیس جمهوری و دیگر مقامهای بلندپایه دولتی شامل این جناح هستند.

همان گونه که از تعداد مخالفان و هواداران دولت آمار دقیقی در دست نیست، در باره تعداد نمایندگان "بی طرف" در مجلس هم آمار مشخصی وجود ندارد، اما به نظر می رسد که گروه بزرگی از نمایندگان را افرادی تشکیل می دهند که وابستگی مشخص سیاسی ندارند و "مستقل" دانسته می شوند.

احتمالا گروه های سیاسی و جناح های مختلفی، که در صدد گسترش حضور خود در مجلس هستند، به "مستقل ها" رو خواهند آورد و دو جناح مخالفان و هواداران دولت در هفته های آینده تلاش خواهند کرد که "مستقل ها" را به سوی خود بکشانند.

اما به نظر می رسد دولت برای جلب رضایت مستقل ها شانس و امکانات بیشتری دارند. آن چه که به عنوان دلیل این امر عنوان شده، این است که مستقل ها عمدتا افراد محافظه کار، سرمایه دار و رهبران قبائل هستند و به همین دلیل دست به کاری نخواهند زد که در امور تجاری و مسائل محلی خود حمایت دولت را از دست بدهند.

احزاب و گروه های سیاسی چهره های برجسته ای از اعضای سابق گروه طالبان در مجلس گذشته حضور داشتند. مولوی عبدالسلام راکتی، یکی از این افراد بود. اما در مجلس کنونی حضور این گونه افراد چندان محسوس نیست.

به همین گونه رهبران و چهره های برجسته از احزاب چپ پیشین هم کرسی های خود را در مجلس از دست داده اند. نورالحق علومی، سید محمد گلاب زوی و کبیر رنجبر، در انتخابات پارلمانی امسال شانس کامیابی را از دست دادند. تعداد چپی های سابق که به مجلس راه یافته اند، بسیار کم است.

بزرگترین گروه از افرادی که به یک حزب وابستگی دارند، از اعضا و هواداران شاخه های مختلف احزاب جهادی است. به گزارش این مرکز، ۱۶ درصد از اعضای مجلس جدید وابسته به حزب اسلامی هستند.

جمعیت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی، رئیس جمهوری پیشین، در حدود ۱۴ درصد از کرسی های مجلس را به خود اختصاص داده است. حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به رهبری محمد محقق، سومین حزب بزرگ در مجلس است که سه درصد از کرسی ها را اشغال کرده است.

زنها ۲۵ درصد از کرسی های مجلس را اشغال کرده اند. این سهمی است که قانونا در انحصار زنان بوده است.

مجلس جدید با چنین ترکیبی به نظر می رسد که شاهد بحث های داغی در پنج سال آینده باشد. برخی ها از همین اکنون پیشبینی می کنند که تلاش مخالفان دولت برای به چالش کشیدن سیاست های دولت و تلاش دولت برای گسترش نفوذش در آن، کار مجلس را در کل تحت تاثیر قرار خواهد داد.%

۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

اقوام ایرانی، هوویت و وحدت ملی

مصطفی تاجزاده : به رسمیت شناختن حقوق همه ایرانیان و اتحاد دموکراتیک آنان از هر قوم ضامن همزیستی همگرایانه فرزندان مام میهن است.

مقدمه : آیا دست یافتن به وحدت وهویت ملی به معنای این‌که کانون وفاداری هر تبعه ایران باشد مستلزم آن است که ما ترک، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن، لر و فارس نداشته باشیم و ایرانیان به جای حفظ رنگین‌ کمان اقوام و مذاهب خود، در یک زبان و لباس و آداب و رسوم واحد ذوب و مستحیل شوند؟ یا بر عکس، ملت ایران را واقعیتی جدا از این تکثر و تنوع نیست که با وجود جهانِ جهانی شده کنونی، همچنان می‌تواند با هم بودن را در کنار همه گونه‌گونی‌هایش حفظ کند و حتی از فرصت‌ها و مواهب آن نیز بهره‌مند شود؟
ازسوی دیگر آیا توسعه علمی، فنی واقتصادی ایران مستلزم نقض حقوق فرهنگی، مدنی وسیاسی ایرانیان است؟ وجز با «توسعه آمرانه» نمی‌‌توان به ایرانی صنعتی و پیشرفته رسید؟ یا برعکس، تنها با توسعه همه جانبه و در همه ابعاد، از جمله توسعه سیاسی، می‌توان به توسعه اقتصادی، علمی و فنی دست یافت؟ همچنین آیا دستیابی به عدالت اقتصادی و ارائه «خدمت» به مردم می‌تواند جایگزین نیازهای منزلتی، هویتی و حقوقی شهروندان ایران زمین با همه گونه‌گونی زبانی و تنوع قومی و فرهنگی آنان باشد؟
آیا تجربه عصر اصلاحات نشان نمی‌دهد که به رسمیت شناختن حقوق همه ایرانیان باهرعقیده و سلیقه، واتحاد دموکراتیک آنان از هر قوم ضامن همزیستی همگرایانه فرزندان مام میهن است؟ و توسعه اقتصادی، علمی، ‌ فنی، صنعتی و نیز صلح منطقه‌ای، برآیند همین تعریف دموکراتیک از توسعه، هویت و وحدت ملی است؟ آیا آن تجربه بیانگر آن نیست که دستیابی به عدالت اجتماعی و رفاه ملی نیز نه با تزریق صدقه‌وار بخش اندکی از پول نفت به اندام‌های جامعه، که با برنامه‌ریزی صحیح، مدیریت دوراندیش، جلب مشارکت همگانی (
۱) و تأمین حقوق شهروندان که در چند و چون آن قانون اساسی به صراحت بیان شده است، تحقق خواهد یافت؟ و دولت مرکزی نیز از طریق اعتماد به همین مردم و جلب اعتماد و مشارکت آنان با ر دین، مذهب و زبان و دین می‌تواند نیروی دفاعی و ملی خود را تقویت کند و به سازندگی همه‌جانبه کشور بپردازد؟

ادامه ی مقاله ی آقای تاج زاده، را علاقمنذان می توانند از طریق لینک زیر به خوانند.

http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic2/more/26190/

-------------------------------------------------------------------

۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

تونس ده خلق قوزغالانگی ینگیش قازاندیمی؟

فعالیت کلیه احزاب سیاسی در تونس آزاد شد

ممنوعیت احزاب اسلام گرا نیز لغو شده است

دولت جدید تونس میگوید ممنوعیت فعالیت کلیه احزاب و تشکل های سیاسی، از جمله اسلام گرایان را لغو و همه زندانیان سیاسی را عفو کرده است.

این اعلامیه بدنبال نخستین جلسه کابینه جدید و یک هفته پس از سرنگونی زین العابدین بن علی از ریاست جمهوری صادر می شود.

حکومت تونس گفته است کلیه احزاب سیاسی، از جمله حزب اسلام گرای النهضه را به رسمیت می شناسد.

این حزب در گذشته غیرقانونی بود.

دولت این کشور برای بزرگداشت کشته های ناآرامی های چند هفته اخیر از روز جمعه سه روز عزای عمومی اعلام کرد.

تظاهرات همچنان در نزدیکی دفاتر حزب کنگره ملی که حزب آقای بن علی بود ادامه دارد.

در پایتخت تونس، پلیس با تیر هوایی کوشش کرد معترضان را پراکنده کند. تظاهرکنندگان خواستار کناره گیری همه مقام های حکومت پیشین هستند.

در شهرهای قفصه و الکف هم تظاهراتی انجام شده است.

قضات نیز با برگزاری اجتماعاتی خواهان استعفای همه قاضی هایی شده اند که با رئیس جمهور پیشین همدست بوده اند.

پیشتر تلویزیون دولتی تونس گزارش کرد که همه وزرایی که عضو حزب حاکم سابق بودند، استعفا داده اند.

رئیس جمهوری فعلی و نخست وزیر تونس خود نیز روز سه شنبه با هدف فرونشاندن نارضایتی عمومی از ترکیب جدید هیئت دولت از حزب حاکم سابق کناره گیری کردند.

محمد غنوشی، نخست وزیر تونس به خاطر انتخاب وزرای اصلی دولت از میان اعضای حزب حاکم سابق به شدت مورد انتقاد قرار گرفته بود.

مقام های تونسی می گویند ناآرامی های چند هفته گذشته 78 کشته بر جای گذاشته است، اما سازمان ملل قربانیان را 100 نفر تخمین زده است.

- برگرفته از سایت رادیو بی بی سی ، 21 ژانويه 2011 - 01 بهمن 1389

۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

بیلدیریش Bildiriş

سخنرانی وگفتگوی پالتاکی بمناسبت

روز بزرگداشت جانباختگان ترکمن درجنگ برعلیه تجاوزاستعمار
سخنرانی وگفتگوی پالتاکی به مناسبت بزرگداشت شهیدانی که درمقاومت برعلیه ارتش جنایتکار استعمار و زنان و مردان و کودکانی که با توطئه های جنایتکارانه ی استعمار وهمکارانش درقتل و عام ترکمنها شهید شدند.

موضوع : اشغال سر زمین ترکمن از جانب واحدهای نظامی استعمارگران واجرای مرحله به مرحله ی نقشه های شوم استعماری، وپی آمدهای این واقعه ی جنایت بار تاریخی در وضعیت ترکمنها ، ترکمنستان و منطقه.

- این گفتگو، درصورت تمایل شرکت کنندگان می تواند به حالت بحث آزاد هم درآید.

- ازعلاقمندان به شرکت وهمکاری، دراشکال طرح سوال، اظهارنظر، شعرخوانی وپخش آهنگ و آواز متناسب با این مناسبت استقبال شده، وقت کافی داده خواهد شد.

سخنرانان : آقای آرنا مدیر مرکز مطالعات ترکمن، و دیگر علاقمندان .

زمان: یکشنبه 16 یانوار 2011 برابر با 26 دی 1389، ازساعت 18 بوقت اروپای مرکزی، ساعت 12 بوقت تورنتو ،

مکان: اتاق پالتاکی "تورکمن سازلی گوررونگدشلیک"، زیر کاتاگوری: Europa وسپس Germany

Adres: Paltalk, all rooms- Europe- Germany- Turkmen sazly gurrungdeshlik,

Temasy: Türkmen topragynyň basylyp alynmagy we basgançaklaýyn amala aşyrylan şum planlaryň netijesinde Türkmenistanda we sebitde emele gelen ýagdaý.

Guni : yekshenbe, 16.1.11, // 26-10 -1389 sh

Wagty : sagat 12 (Toronto), 18 (merkezi Awropa) da bashlanyar

Adminler topory 2011-01-14

۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

Öchmez Ody hemishe lawurdar

12 - نجی یانوار گونی، تورکمن توپراغی نینگ قوروغیندا شهید بولانلارینگ یادلاما گونی دیر.

تورکمنلر، کالونیالیزم ینگ قارشی سیندا واطانی قوراماق دا، والیندن آلینان حق – حقوق لاری قایدیپ آلماق یولوندا قوربان بولان شهیتلرینی اونوتمادی و اونوتماز.

تۆرکمنلر، 12 - نجی یانوارگونی ، اؤز واطانینی، دوغدوق توپروغینی قوراپ قربان بولونلاری یادلایارلار.

بو گون مونگلرچه واطانینی وخالقینی سویین تورکمنلر، دونیأنگ دورلی کونجه گینده "تورکمنلر اوتماز شیهت لری نینگ یادینی" دییپ قیغیردیلار. اُلار، " شهیتلرمیزی هیچ زامان اونوتماریس و المدام یۆرِکلریمیزده دیری ساقلاریس دییپ، ینه بیر گئزئگ آنت ایچدی لـــر.

بئییک سئلجوق دؤولتی نینگ تورکمن دیلینی، دولت دیلی اتمأن لیگی اوچین، بو أگیرت اولی دؤولت سیناناندان (۱۱۵۷- نجی ییلدا) سونگ، بیزینگ حالقیمیز دؤلتلی لیک مسله سینده شو گونکی یاغدایا دوشدی، دورومی قینلاشدی. موغوللار گلیپ حأکیمیتینی اورنوشدیریپ 200 ییل چمه سی حوکومت ادئن دورینده کاوکاز دا ، وآنا دولی یالی دا سئبیت لرده یئرله شئن تورکمن طایپالاری نینگ ایچینده شیعه چیلیک و علوی چیلیک یالی دینی آکیم لار گویچ له نیپ اؤزآرا اوروشلار، اوزاق وقت لاپ دووام اتیار. و اُورتا آسیادا قالان تورکمن لر بولسا، یانگی دؤرأن اؤزبک اتنیک توپاری بیله دورلی حانلیقلاردا یاشامالی بولدیلار.

روسیه پادشاسی نینگ قوشون بیرلیکلری 19- نجی عاصیرینگ 2 - نجی یاریمیندا، تورکمنلری اؤز توپروغیندا ایکی گزئگ قیریارلار. ایلکی 1873 نجی ییلدا "داش اُغوز" ولایتینده یاشایان تورکمنلری، وموندان 130 ییل اؤنگ، 1881ینگ باشیندا گؤگ دئپه قالاسیندا ، و 3 – نجی گزئگ تورکمنصحرا تورکمنلرینی 1916 نجی ییلینگ دسامبر آییندا وحشیانا چوزیشلار بیله قتل و عام ادیپ تالایارلار.

تورکمنستان جمهوری یتی، قاراشسیز بولوندان سونگ، واطان، و ایل- گون اۆچین شهیت بولان قاهرامانلار، 12 – نجی یانوار گونی "حاطیرا گۆنی" آدی بیله گچیریلیأن دابارالاردا یادلانیلیار، و صاداقا بریلیپ دوغا اوکالیار.

تورکمنلر شهیتلری نینگ حاطیراسینی اونوتماز ویادلاما دابارالار گه چیرمک بیله یوره گیندأکی "اوچمئز اودی" ابدی یاشادار.

تورکمن حالقی نینگ مدنی وسیاسی اُجاغی 2011-01-1 / 22 دی 1389

۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

رفراندوم جنوب سودان

پرسش و پاسخ : همه پرسی استقلال جنوب سودان

بي بي سی- 09 ژانويه 2011 - 19 دی 1389

چهار میلیون نفر در سودان، بزرگترین کشور آفریقایی، برای شرکت در همه پرسی امروز یکشنبه (نه ژانویه) ثبت نام کرده اند تا درمورد استقلال جنوب این کشور از منطقه شمال رای دهند. این همه پرسی براساس معاهده ی صلح سال ۲۰۰۵ برگزار می شود.

این معاهده به دو دهه جنگ شمال و جنوب سودان که بیش از یک و نیم میلیون کشته برجای گذاشت، پایان داد.

چرا جنوبی ها خواهان استقلال هستند؟ سودان هم مانند سایر کشورهای آفریقایی توسط قدرت های استعمارگر و بدون در نظر گرفتن تنوع فرهنگی و اجتماعی، مرزبندی شده است.

سودان جنوبی سراسر پوشیده از جنگل و باتلاق است در حالی که منطقه شمال کویری است.

بیشتر ساکنان شمال عرب زبان هستند، در حالی که جنوبی ها متشکل از چندین قوم مختلف هستند که بیشتر آنها مسیحی و یا پیرو باورها و مذاهب سنتی و قدیمی هستند.

بیشتر ساکنان شمال عرب زبان هستند، در حالی که جنوبی ها متشکل از چندین قوم مختلف هستند که بیشتر آنها مسیحی و یا پیرو باورها و مذاهب سنتی و قدیمی هستند

از آنجایی که دولت مرکزی واقع در شمال است، بسیاری از جنوبی ها می گویند که علیه آنها تبعیض وجود دارد و به همین دلیل قسمت اعظمی از تاریخ معاصر این کشور با جنگ بین شمال و جنوب توام بوده است.

ساکنین جنوب همچنین از اینکه قوانین اسلامی (شریعت) در سراسر سودان به اجرا در می آید ناراضی هستند. در صورت استقلال، این قانون فقط در شمال اجرا خواهد شد.

چه کسانی رای می دهند؟ تنها ساکنان جنوب سودان می توانند در همه پرسی شرکت کنند. به همین دلیل انتظار می رود که اکثریت مردم به استقلال این منطقه رای دهند.

صدها هزار نفر از مردم بخش جنوبی در دوران جنگ به شمال سودان مهاجرت کردند، اما علی رغم ترغیب آنها به ثبت نام توسط مقامات در جنوب، میزان ثبت نام آنها پائین بوده است.

دست کم شصت درصد از افرادی که ثبت نام کرده اند باید در همه پرسی شرکت کنند تا نتایج آن به رسمیت شناخته شود.

در روزهای آینده چه اتفاقاتی رخ می دهد؟

در صورتی که نتیجه همه پرسی به نفع استقلال جنوب سودان تمام شود، کشور جدید آفریقایی روز نهم جولای ۲۰۱۱ ، یعنی درست شش سال پس از معاهده صلح، تاسیس خواهد شد.

آیا جنوب سودان آماده استقلال است؟ اگر حقیقت تلخ را بخواهید، خیر. پس از سال ها جنگ و نادیده پنداشتن از سوی دولت مرکزی، کشور جدید که بزرگتر از مجموع مساحت فرانسه و آلمان خواهد بود، زیرساخت های کافی مانند جاده، مدرسه و یا امکانات بهداشتی برای تامین جمعیت هشت میلیونی اش را ندارد.

جنبش آزادیبخش خلق سودان که قبلا یک جنبش شورشی بود، از سال ۲۰۰۵ اداره منطقه جنوب را در دست داشته و حداقل تا حدی تجربه حکمرانی دارد.

آنها طرح های بلندپروازانه ای برای توسعه شهرها ارائه داده اند و مسابقه ای برای ساختن سرود ملی برای کشور جدید ترتیب داده اند.

درآمد حاصل از ذخایر نفت جنوب قابل ملاحظه است اما منتقدان می گویند، حاکمان در جنوب، بخش اعظم این درآمد را در ارتش هدر داده و اقدامات کافی برای بالا بردن استاندارد زندگی مردم یکی از فقیر ترین مناطق جهان را انجام نداده اند.

آینده شمال چه خواهد شد؟ حدود سه چهارم ذخایر نفتی سودان در جنوب این کشور قرار دارد ولی خط لوله های نفت صادراتی، از شمال سودان می گذرد.

مالکیت آبیه، که یک منطقه مرزی مهم است نیز از مسائل مورد اختلاف است که قرار است در یک همه پرسی جداگانه حل و فصل شود.

اولویت دولت شمال سودان، در کوتاه مدت دستیابی به بیشترین سهم از درآمد های نفتی است.

تا آنجایی که به زندگی روزمره مردم مربوط می شود، مقامات هر دو طرف توافق کرده اند که اجازه دهند تا مردم سودان، به خصوص آن دسته از جنوبی ها که در خارطوم زندگی می کنند، در مورد تابعیتشان تصمیم بگیرند.

اما احتمالا این گفته عمر البشیر، رئیس جمهوری سودان که درصورت تقسیم سودان به دو کشور مستقل، "برداشت سخت گیرانه تری از قانون شریعت درشمال به اجرا گذاشته خواهد شد"، ممکن است جنوبی ها را بیش از پیش ترغیب به ترک مناطق شمالی کند.

وی افزود در قانون اساسی جدید زبان عربی تنها زبان، اسلام تنها دین و شریعت تنها قانون در شمال سودان خواهد بود.%

۱۳۸۹ دی ۱۴, سه‌شنبه

تشديد نظارت دولت شیعی برمدارس اهل سنت

پیشگفتار کوتاهی برمقاله ی " شيعه دولتی واقليتهای مذهبی درايران" : درآغاز قرن 16 م. گروه حزب الهی معروف به " قزلباش" که مرید نوادگان شیعه مذهب شده ی شیخ صفی اردبیلی سنی مذهب بودند، با حمایت نظامی چند قبیله ی ترکمن، حکومت قبیله ی دیگری از ترکمنها بنام آق قویونلو را سرنگون کرده، واسماعیل 12 ساله را به حاکمیت رسانده، سلسله ی صفویه را بنیان گذاری کردند. آنها " شیعه ی دوارده امامی" را مذهب رسمی و"اهل سنت وجماعت" را دشمن اعلام کرده، به سنی کشی روی آورده، جنگ "شیعه وسنی" به راه انداختند. ولی نادرافشار که وجود خصومت مابین دومذهب را برای کشور واهالی مسلمان آن مضر میدانست، با برگزاری مراسم دیالوگ مابین خادمان روحانی وغیر روحانی دومذهب در راه پایان دادن به روابط خصمانه کوشید. ، که بزرگترین آن برگزاری کنگره ای سه ماهه در دشت مغان به سال 1736 میباشد که درآن هزاران نفر از رهبران وریش سفیدان طوایف وقبایل گرفته، تا کدخدایان، فرماندهان و روحانیون مذاهب مختلف مسلمان، مسیحی وغیره را شرکت داد. ورضایت نمایندگان مردم را برای اتخاذ تدابیری جهت پایان دادن به خصومت دربین پیروان ادیان ومذاهب و برقراری وحدت درمیان شهروندان کشورجلب نمود. اما آقامحمد خان قاجار که با کمک ترکمنهای ترکمنصحرا در 1795 م. به حاکمیت رسید، به قول راجر سیوری "میراث سلطنت مستبدانه ی صفوی را احیا کرد"، یعنی بار دیگر کشور را درانحصار مذهب خاصی درآورد که تا به امروز ادامه دارد.

تداوم قانونی نمودن امتیازات ویژه حکومتی بر پیروان یک مذهب، درشرایطی که جامعه جهانی زیانبخش بودن آن را تجربه و مغایر با حقوق انسان اعلام کرده وبه مخالفت روی آوردند، یکی ازعوامل مهم تبعیض روبه افزایش برعلیه اقلیتهای مذهبی در داخل و برقراری تناقضاتی با جامعه جهانی است.

-----------------------------------------------

شيعه ی دولتی واقليت های مذهبی درايران

درگيریها وبحثهای ماه های اخير پيرامون مدارس مذهبی اهل سنت فقط نوک کوه يخ رابطه ميان دولت ايران با اقليتهای مذهبی را نمايان ساخته است. انحصارطلبی وسياستهای شيعه محورانه حکومت در دهه های گذشته نوعی تبعيض آشکارمذهبی را درنظامی که خود را دينی میداند تحميل کرده است. آثاراين سياستها که نوعی خشونت نمادين عليه اقليتهای مذهبی رسمی وپنهان، کسانی که ديندار نيستند ويا باروايت دولتی با دين موافق نيستند درزمينه های آموزشی واجتماعی به شمارمی رود.

تنش بر سر مدارس اهل سنت: دولت ايران ازدوسال پيش به اين سو برآن شده نظارت برمدارس اهل سنت را تشديد کند. اين سياست دراستان سيستان وبلوچستان که شاهد نارامی ها وحرکتهای تروريستی خونين است بازتاب خاصی دارد. آيت الله عباسعلی سليمانی نماينده آيت الله خامنه ای درسيستان وبلوچستان درجديدترين برخورد علنی در رابطه با فعاليت مدارس اهل سنت به گونه ای مستقيم برخی ازمدارس ومدرسان اهل سنت را متهم کرد که با "تفکر وهابيگری وآموزشهای انحرافی، طلبه هارا شستشوی مغزی میدهند." (ايرنا، ۲ دی ۱۳۸۹). نماينده آيت الله خامنه ای براين باوراست که دراين قبيل "مدارس طلبه هايی را که بيشتر آنان ازنوجوان وجوان هستند وهنوزبه قدرت تحليل نرسيده و شعاع فکر وافق انديشه‌شان بسيارمحدوداست، با آموزشهای وهابی منحرف میکنند."
نماينده آقای خامنه ای درهمين مصاحبه با اشاره به ساماندهی مدارس وحوزه های علميه اهل سنت تاحدودی هم پرده ازاختلافات موجود برمی دارد ومی گويد "اخيرا درکشورموضوع ساماندهی مدارس مطرح شده که هنوز بعضی از اين مدارس ازآن تمکين نکرده اند. چون ساماندهی مدارس يک برنامه پنج ساله است پيش بينی شده که مديران مدارس عاقلانه تر با اين طرح همکاری وآن را اجرا کنند." وی آشکارا برخی طلبه های اين مدارس را متهم به شرکت درفعاليت ضددولتی وتروريستی میکند.
مشکل افزايش دخالت دولت درامورآموزش مذهبی مدارس اهل سنت واعمال نوعی نظارت امنيتی در
۲ سال گذشته مورد اعتراض روحانيون اين اقليت مذهبی بويژه درسيستان وبلوچستان ونيز کردستان قرار گرفته است وبرخی ازآنها به مخالفت با چنين سياستهای دست زده اند.
ازميان شخصيتهای روحانی اهل سنت بويژه بايد از مولوی عبدالحميد امام جمعه اهل سنت زاهدان ياد کرد که معتقد است "با توجه به اساسنامه وآئين نامه اجرائی اگرچه عبارت ساماندهی، عبارت خوبی است، اما درعمل اين طرح نه ساماندهی بلکه تصرف مدارس دينی اهل سنت است." وی با انتقاد از اين طرح می گويد "نظارت حق حاکميت است، اما دخالت هيچ مذهبی را در امور مذهب ديگر عرفاً، عقلاً، قانوناً و شرعاً جايز نمی دانيم. ما معتقديم که دخالت در امور مذهبی و مدارس اهل سنت مترادف با سلب آزاديهای مذهبی اهل سنت است."
مولوی عبدالحميد با اشاره به اين دخالت های جديد موضوع آزادی مذهبی را به عنوان "بزرگترين دغدغه اهل سنت" به ميان می کشد : "ما بايد بطور آزادانه بتوانيم درهر جای کشور احکام دين را به فرزندان اهل سنت تعليم بدهيم. نمازهای پنجگانه، جمعه وعيدين را به طور آزادانه برگزارکنيم. حوزه های ما بايد استقلال خودراحفظ کنند. هيچ نهاد و ارگانی نبايد درامورمساجد ومدارس دينی ما دخالت داشته باشند ودرکل آزادی مذهبی ما نبايد به مخاطره بيفتد. اينها همه حقوق قانونی ما است وما ازحقوق قانونی خود هرگز نمی گذريم." (ندای سبز آزادی،
۵ بهمن ۱۳۸۸)
سال گذشته مولوی عبدالحميد که برای اعتراض به سياست های تبعيض آميز دولت به قم و تهران سفر کرد. وی درمصاحبه با سنی نيوز (
۵ دی ماه ۱۳۸۸) در رابطه با اين سفر و ديدارهای رسمی به وجود اشکال گوناگون تبعيض عليه اقليتها در ايران از جمله در دسترسی به مقام های سياسی و نظامی و يا مشارکت در مسائل مربوط به منطقه خود اشاره می کند و همزمان نبود آزادی و عدم تحمل مخالفين و يا "توهين به اهل سنت" توسط دولت احمدی نژاد را به باد انتقاد می گيرد. بازتاب اين ديدارها در رسانه های جمعی دو طرف نشان می دهد که گفتگو با مسئولين مذهبی و سياسی با تفاهم و توافق چندانی همراه نبوده است. سايت رسمی آيت الله مکارم شيرازی و نيز شيعه نيوز بدون اشاره به مطالبات هئيت نمايندگی اهل سنت فقط به اظهارات انتقادی شخصيت های روحانی قم بسنده کرده اند.

نظام آموزشی وتبعيض عليه اقليتها: آموزش مذهبی در چهارچوب نظام آموزشی از دبستان تا دانشگاه يکی ديگر از حوزه های اصلی اعمال تبعيض مذهبی در ايران است. در حکومتی که خود را بطور رسمی درچهارچوب يک مذهب خاص تعريف می کند تقسيم افراد بر اساس باورها واعتقادات مذهبی بصورت امری ناگزير درمی آيد. اين واقعيت مهم درهمه مطالب درسی که به نوعی به مسائل اجتماعی، فرهنگی وانسانی ارتباط پيدا می کند به چشم میخورد.
تعداد دانش آموزان اقليت سنی در ايران از يک ميليون نفر فراتر می رود. به اين عده بايد دانش آموزان اقليت های رسمی کوچکتر ديگر (مسيحی، يهودی و زرتشتی) را افزود که در شرايط کم و بيش مشابهی به سر می برند. اين درست است که اقليت های به رسميت شناخته شده همگی دارای کتاب آموزش دينی خاص خود هستند. اما در برنامه تحصيلی و فعاليت های آموزشی موضوعات مذهبی فقط به کتاب های دينی محدود نمی شود. بخش بزرگی از کتابهای درسی ديگر مانند تاريخ، تعليمات اجتماعی، فارسی و عربی نيز دارای مطالب دينی مربوط به شيعه هستند. دانش آموزان غير شيعه ناچارند در کتاب های غير دينی مطالبی را بياموزند و يا در فعاليت های جمعی شرکت کنند که فقط در رابطه با قرائت مطرح می شوند.
در يک بررسی کلی پيرامون چند و چون برخورد به غير شيعيان در نظام آموزشی ايران می توان از وجود سه مقوله اقليت مذهبی در ايران نام برد.
- گروه اول شامل اقليت بسيار بزرگ سنی می شود که از نظر جمعيتی و نيز ويژگی های مذهبی- تاريخی و فرهنگی موقعيتی بسيار متفاوت از بقيه دارد. سياست رسمی دولت در اين مدارس اعمال نظارت شديد شيعی است. با آنکه در گفتمان آموزشی بر ضرورت اتحاد شيعيان و سنی ها تاکيد شده و يا از عمده نبودن اختلافات سخن به ميان آمده اما در عمل همه مسايل تاريخی و اجتماعی و دينی از منظر باورهای شيعی انجام می گيرند.
دنيا از دريچه نظم شيعی نگاه می شود و اديان ديگر جايی در اين جهان بينی ندارند. در نتيجه دانش آموز سنی با وجود آنکه در کتاب های دينی ويژه اهل سنت مبانی مذهب خود را می آموزد ولی در کتاب های و در فعاليت های ديگر با انبوه داده هايی سر و کار دارد که به باورهای شيعی باز می گردد. برای مثال در کتاب های دينی سنی از خلفای چهارگانه به عنوان جانشينان پيامبر ياد می شود در حاليکه کتاب های ديگر روايتی متفاوت از اين تاريخ را ارائه می دهند که گاه بکلی در برابر آموزه های اهل سنت قرار می گيرد. باور به ظهور امام دوازدهم و تشکيل حکومت جهانی نزد شيعيان که حضوری پررنگ در گفتمان آموزشی ايران دارد يکی ديگر از اين موارد اختلاف است.
- دسته دوم اقليت های شناخته شده را در برمی گيرد که شامل زرتشتيان، مسيحيان (ارمنی ها و آشوری ها) و نيز يهوديان می شود. اين گروه از اقليت ها نيز آموزش دينی خاص خود را دارند. اما همزمان اين گروه از اقليت ها در مدارس خاص خود ناچارند در مطالب درسی ديگر مفاهيم اسلامی و شيعه را فرا گيرند.
- دسته سوم اقليت ها و گروه هايی در بر می گيرد که از سوی دولت برسميت شناخته نمی شوند و يا حتی با آنها برخوردی خصمانه انجام می گيرد. پيروان دين بهايی از مشخص ترين اين گروه ها هستند. مطالب درسی از بهايت بعنوان "مذهب ساختگی" نام می برد و بهاييان متهم می شوند که آلت دست قدرت های بزرگ خارجی هستند. در کتاب تاريخ سال سوم راهنمايی (صفحه
۳۷) در درسی به عنوان "فرقه سازی استعمار" درباره بهائيان و تاريخ پيدايش آنها می خوانيم : "حکومت های انگليس و روس از وحدت مسلمانان در ايران به شدت وحشت داشتند. از اين رو کوشيدند تا در ميان مردم تفرقه بيندازند و يگانگی آنان را از ميان ببرند. يکی از کارهای آنها در تفرقه اندازی، حمايت از مذاهب ساختگی جديد بود. از جمله ی اين مذهب های دروغين، بابيگری و بهائيگری بود."
کتاب های درسی در موارد متعددی به واژه هايی مانند "منافقين" و "مشرکين" برای گروهای خاص نيز اشاره می کند که اعتبار و مبنای عرفی و حقوقی ندارد، بيشتر ماهيت گرايانه، ايدئولوژيک ويا سليقه ای است ومی تواند با توجه به زمان و حوادث سياسی و مذهبی معناهای مختلفی نيز پيدا کند. به عبارت ديگر در هر زمان می توان کسانی را بر پايه اختلافات دينی و يا سياسی "منافق" يا "مشرک" ناميد : « منافقين يعنی کسانی را که ايمان به خدا و پيامبر و آخرت ندارند ولی خود را مسلمان اصيل می نامند ودرجامعه ی مسلمانان فساد می انگيزند ». (فرهنگ اسلامی وتعليمات دينی، سال دوم راهنمايی، صفحه
۷۸).
درکنار اقليتهای پنهان همچنين بايد به گروه هايی اشاره کرد که دارای دين ومذهب خاصی نيستند ويارابطه بسيارسطحی وحاشيه ای با آداب و مراسم دينی دارند. گفتمان نظام آموزشی ايران از فرضيه ای حرکت می کند که براساس آن باور نداشتن به يک دين خاص نوعی "نابهنجاری" قلمداد می شود. واژه "کافر" به عنوان کسی که با دين دشمن است و يا "کسی که منکر خدا باشد يا برای خدا شريک قرار دهد يا پيامبری پيامبران را قبول نداشته باشد" (فرهنگ اسلامی و تعليمات دينی، سال دوم راهنمايی، صفحه
۸۳) بارها درکتاب های درسی استفاده شده است. درهمين کتاب از کافر به عنوان "نجس" ويکی از مصداق های دهه گانه "نجاست" در کنار ادرار و مدفوع انسان، مردار حيوانات، سگ، خوک و مشروبات الکلی نام برده شده است.

خشونت نمادين عليه غيرخودی: مطالب دينی در کتاب ها و درس های مختلف و نيز فعاليت های مذهبی و سياسی حدود يک چهارم زمان آموزشی در ايران را به خود اختصاص می دهد. اين ميزان سه برابر متوسط جهانی (کشورهايی که در برنامه درسی آنها آموزش دينی وجود دارد) است و ايران از اين نظر يکی از مذهبی ترين نظام های آموزشی دنياست. اين آموزش مذهبی فقط يک نوع قرائت از شيعه را از بالا به دانش آموزان تحميل می کند و آنها از حق طبيعی و مشروع انتخاب محروم می مانند. دنيا بر پايه تفسير بسيار خاص و تقليلی از مذهب به "خودی ها" و "ناخودی ها" تقسيم می شود و کسانی از دايره "خودی ها" بيرون می مانند بايد سکوت کنند و چيزهای را يادبگيرند و تکرار کنند که هيچ باوری به آنها ندارند.
اين نوع برخورد آمرانه و اجباری با دين از سوی نظام آموزشی ونيز بی اعتنايی به باورهای دينی وفلسفی دانش آموزان ودانشجويان و تحميل مجموعه ای از مقررات و آداب دينی مصداق روشن خشونت نمادين درمحيط های آموزشی ايران است. دانش آموزان ناچارند دين را نه از طريق آموزش باز ونقادانه که با تحميل از بالا درقالب مجموعه ای از دگم های ابدی وتغيير ناپذير قبول کنند. دراين آموزش يک سويه واجباری جايی برای يادگيرنده وباورها و تفکرات او وجود ندارد.
همين سياست درعرصه مدارس دينی ساير اقليتهای دينی سبب نوعی برخورد امنيتی ونظارت دولتی محدود کننده وهمراه با بی اعتمادی به آنها میشود. خشونت دولتی می تواند زمينه را برای نفوذ باورها وقرائتهای افراطی از دين درميان ساير دينداران فراهم آورد. "شستشوی مغزی" و"رفتارهای افراطی" درشرايط غيردمکراتيک وامنيتی نمی تواند فقط درانحصار دولت و گروه های دولتی باقی بماند.
اصل چهاردهم کنوانسيون جهانی حقوق کودک که دولت ايران هم ازامضا کنندگان آن است نه تنها خواهان احترام به آزادی انديشه وباورهای دينی کودکان است که ازهمه دولتها میخواهد از تحميل يک ايدئولوژی خاص به آنها خودداری کنند. سياستهای آموزشی ايران درست دربرابراين کنوانسيون جهانی قراردارد. دولت درچند سال اخير برشدت فشارهای مذهبی وايدئولوژيک خود برنظام آموزشی افزوده است. تلاش برای شستشوی مغزی جوانان و"معنويت" دولتی اجباری درعمل دين را ازمحتوای روحانی ومعنوی آن تهی میکند. درچنين شرايطی، همانگونه که بسياری از پژوهشهای جامعه شناسی هم نشان میدهد، بسياری جوانان ناچارند باتظاهر و بدون رغبت درونی خودرا باهنجارهای رسمی همرنگ سازند ويا به اشکال گوناگون مقاومت دربرابر دين دولتی تحميلی روی آورند.%

- سایت رادیو فردا ، ۱۳۸۹/۱۰/۱۳ ، سعید پیوندی (جامعه شناس)

http://www.radiofarda.com/content/f3_religious_minorities_iran/2265698.html