۱۳۹۹ تیر ۲۲, یکشنبه

یادنامه کوتاهی از مرحوم جعفر پیری در روز درگذشت اش

عصر یکی از روزهای اواخر تابستان ویا اوایل پائیز سال 1362/1983 خانواده ای با یک بچه به جمع پناهجویان ایرانی در اردوگاه «کمونالنیک» آورده شده. همشهری هایش زود او را شناختند و بسوی اش رفتند. به این ترتیب دیگران از جمله من نیز با او آشنا شدیم.
از اواخر آپریل سال 1984 درشهر داش حوض اقامت یافتیم. چند روز پس از اقامت مان اول ماه مه «روزجهانی کارگر» فرا رسید وما برای تماشای رژه ی گروه های مختلف زحمتکشان استان، از کارگران و دهقانان گرفته تا صیادان و کارمندان و دیگر گروه های اجتماعی رفتیم. 
جعفر در دوره ی باز سازی دمکراتیک و علنی «اتحاد جماهیر شوروی» اقدام به مهاجرت دوم نمود و به جمهوری فدراتیو آلمان پناهنده شد و در شهر برلین اقامت یافت.
اول ماه مه امسال در روزهای قرنطینه سه ماهه برای مقابله با «ویروس کرونا» فرا رسید ومن بهمراه همسرم در موقع برگشت پس از گشت زدن درمکان های برگزاری جشن روز جهانی کارگر درسال های قبل به تلفون جعفر زنگ زدم تا بیست دقیقه بعد بیاد کنار پنجره و باهم حضوری دیدار و حال احوال پرسی کنیم. 
عصر امروز دهم ژوئیه 2020 آخرین دیدارم که در واقع وداع با او بود حدود یک و نیم ساعت قبل از وفات اش صورت گرفت و برایم دقایق بسیار دردناکی بود.
 یادش گرامی باد
مرحوم ینگ ایزی یاراسین وغالان لاری نینگ یاشی اوزین بولسین.
 *-در زیر بیتی از شعر «گچیپ بارادیر» از ماغتیمقولی فراغی شاعر متفکر وشخصیت تاریخی ترکمنها:  
دؤویرلر دولانار گردیشلر دؤنر،
Dewirler dolanar gerdishler döner,
 نیچه لر گؤچرلر نیچه لر قونار،
nicheler göcherler nicheler gonar ,
نیچانینگ چیراسی تازه دن یانار،
nichäning chyrasy täzeden yanar,
نیچانینگ چیراسی اؤچیپ بارادیر.
  nichäning  chyrasy öchip baradyr.

  یوسف کرُ ، 10 ژوئیه 2020

۴ نظر:

jahanshahakyky گفت...

سلام یوسف آقا، جعفر پیری پاخیری الله رحمت ادسین یادی همیشه نیک بولسئن غاتی غئناندئم. بو دنیا بیر یالانچی دنیا دورنوقلئغی دوغانلئقلاری ساقلایلی یوسف آقا. بو دنیا ائنام یوق

jahanshahakyky گفت...

تماس دا بول ینه سندن غاویسی یوق!

jahanshahakyky گفت...

من خانگلدی یوسف آقا! کیم دیر مئقا دیماوری

jahanshahakyky گفت...

جعفر پیری پاخیری آلمان دا برلین ده گوریپ تانئش بولدئق