لغو مجوز نشریه صحرا با موج مخالفت روزنامهنگاران وکنشگران سیاسی منطقه ترکمن صحرا همراه شد
سوم شهریور ۹۹ خبری کوتاه درصفحههای اجتماعی وبرخی خبرگزاریهای
استانی دراستان گلستان منتشرشد: «مجوز نشریه صحرا لغو شد»
با وجود پیگیریهای روزنامهنگاران
و فعالان رسانهای استان گلستان، هنوز پاسخ روشنی در مورد دلیل لغو مجوز «نشریه
صحرا» داده نشده و مشخص نیست دلیل این اقدام دولت دوم تدبیر و امید چه بوده است.
نشریه صحرا اولین رسانه رسمی
ترکمنهای ایران بود. این نشریه در اسفند سال ۷۶ با شعار «با بهار میآییم» فعالیت خود را آغاز کرده
بود. بعد از ثبت نشریه صحرا راهی برای ترکمنها هموار شد که در آن توانستند طی سالهای
گذشته چندین نشریه دو زبانه فارسی-ترکمنی دیگر را نیز به ثبت رسمی برسانند. از
جمله این نشریات میتوان به فصلنامه «یاپراق» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی
«یوسف قوجق»، فصلنامه «مختومقلی» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «محمد سارلی»،
فصلنامه «ترکمن نامه» به صاحب امتیازی ومدیر مسئولی «عبدالقهار صوفی راد» وهفتهنامه
«عصر گلستان» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی «قیوم آقآتابای» اشاره کرد.
با گسترش تکنولوژی و دسترسی مردم
به اینترنت، رسانههایی اینترنتی چون وبسایت «دانشجویان ترکمن» و وبسایت
«اولکامیز» نیز به جمع رسانههای ترکمنی اضافه شدند.
با این حال لغو امتیاز نشریه
باسابقه صحرا که از پیشگامان توسعه آزادی بیان در ترکمن صحرا بود، موجب اعتراض
گسترده در فضای مجازی و بین اصحاب رسانه دراین منطقه شد.
بسیاری از روزنامهنگاران محلی
ضمن انتقاد ازلغو مجوز این نشریه دوزبانه، این کار را مغایر اصل ۲۴ قانون اساسی کشور دانستند.
اصل ۲۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی درباره آزادی مطبوعات است ومیگوید:
«نشریات ومطبوعات دربیان مطالب
آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین
میکند.»
همچنین دراصل ۱۷۵ قانون اساسی نیز آمده است تأمین آزادی انتشار وبیان، برطریق
موازین اسلامی در رسانههای گروهی (رادیو وتلویزیون) ضرورت دارد.
جدای ازاینکه لغو مجوز نشریه
صحرا را میتوان اقدامی علیه آزادی بیان و مطبوعات دانست، این نشریه نقش مهمی هم
در تربیت روزنامهنگاران نسل جدید ترکمن صحرا داشت که با تعطیل شدن این نشریه عملا
امکان کار و اشتغال از آنان سلب شده است.
«امان محمد خوجملی» که از
روزنامهنگاران شناخته شده استان گلستان است، از جمله کسانیست که کار رسانهای
خود را از نشریه صحرا آغاز کرده. او که ساکن شهر گنبد کاووس است، به تازگی به
اتهام «نشر اکاذیب» و «تشویش اذهان عمومی» به جریمه نقدی چهار میلیون تومانی محکوم
شده بود که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کرده است. خوجملی به دلیل انتشار
مطالبی درباره وضعیت بحران اقتصادی و با شکایت نهادهای امنیتی به دادگاه رفت. او
بهمن ماه ۹۸ بازداشت و با تأمین کفالت آزاد شده بود.
درهمین زمینه: گزارشگران بدون مرز سرکوب روزنامهنگاران ایرانی را محکوم کرد
امان محمد خوجملی درباره جایگاه
نشریه صحرا به زمانه میگوید:
«درآن سالها
ما ترکمنها نشریه نداشتیم و این نقص بزرگی برای ما بود. حفظ و تداوم و زنده ماندن
یک اتنیک حتماً به نشریات مکتوب مانند روزنامه و هفتهنامه و ماهنامه و مجلات و
کتب نیازمند است. اوایل نشریه ماهنامه بود، بعد هفته یا دوهفتهنامه شد.»
او درباره فشارهای دولتی به
مطبوعات هم میگوید:
«فشار برمطبوعات درسالهای اخیر
و بهخصوص از زمان دولت محمود احمدینژاد تشدید شد. گرچه بهار مطبوعات در همان
زمان دولت اول خاتمی در سال ۷۹ به خزان گرایید و روزنامهها به
صورت فلهای بسته شدند.»
نشریه صحرا و رویکرد انتقادی
شماره دوم نشریه صحرا دراردیبهشت
۱۳۷۷ با تیتر اصلی «آیا ترکمنها درپستهای کلیدی استان
گلستان نقش خواهند داشت؟» منتشر شد.
-زیرنویس
عکس: شماره دوم نشریه صحرا، اردیبهشت ۱۳۷۷
نقدی مهم که انعکاسی وسیع درکل
منطقه داشت چرا که تا آن روزهیچ نشریهای به این صراحت از حقوق ترکمنهای ایران در
رسانهها دفاع نکرده بود. ترکمنهایی که به دلیل تعلقات مذهبی و اتنیکی از بسیاری
از حقوق شهروندی محروم بودند وبه بهانههای مختلف از مدیریتهای استانی و شهری
کنار گذاشته میشدند ومسئولان استانی و کشوری نیز تحمل کوچکترین حقطلبی، هویت
طلبی و اعتراض ترکمنها را که گویی به لگدمال شدن حقوقشان عادت کرده بودند،
نداشتند. ازاین رو نشریه صحرا درمدتی کوتاه توانست به تریبونی برای دفاع ازحقوق
فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ترکمنها بدل شود اما «دکتر عبدالرحمن دیهجی»، مدیر
مسئول نشریه صحرا پس ازسالها تجربه سردبیری وصاحب امتیازی این نشریه، نهایتاً به
دنبال فشار نیروهای امنیتی ازایران به ترکیه مهاجرت کرد. او اکنون سالهاست عضو
هیأت علمی دانشگاه تراکیا ترکیه است.
دیهجی که فارغالتحصیل رشته
هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ودارای مدرک دکترای تاریخ
هنر ازدانشگاه استانبول است درباره وضعیت آزادی رسانهها در دوران ریاست جمهوری
محمد خاتمی ومحمود احمدی نژاد به زمانه میگوید:
«در دوره خاتمی نسبتاً خوب بود.
بعضاً تذکراتی از سوی مقامات امنیتی میگرفتیم اما مشکل حادی پیش نمیآمد.
گاه به خاطر نوشتن مطلب انتقادی از عدم نبود امنیت در ترکمن صحرا از سوی فرماندهی
نیروی انتظامی استان گلستان به دادگاه کشیده میشدیم و گاه تابلوی نمایندگیمان در
گرگان را میشکستند و پایین میکشیدند اما از دوره احمدی نژاد به بعد فضا کاملاً
امنیتی شد. مخصوصاً صحرای ما که در هماهنگی اصلاح طلبان ترکمن صحرا و حمایت از
کاندیدای ریاست جمهوری اصلاح طلبان نقش عمدهای ایفا میکرد، به نقطه تهاجم جناح
اصولگرا و نیروهای امنیتی تبدیل شد و در جلسات امنیتی از من به عنوان شخصی خطرناک یاد
میکردند. به دنبال آن سعی کردند با قطع یارانه کاغذ نشریه ما را زمین بزنند.
کسانی که اهل مطبوعات هستند میدانند نشریاتی که بنیه مالی ضعیفی دارند، بدون کاغذ
یارانهای نمیتوانند روی پای خود بایستند.»
اعمال این فشارها به نشریه صحرا
با وجود آن بوده است که بر اساس حقوق مطبوعات که در فصل سوم قانون مطبوعات آمده،
حق انتقاد، اظهار نظر و حق کسب و انتشار آزادانه اخبار داخلی و خارجی از جمله حقوق
مطبوعات عنوان شده است. همچنین، در ماده چهار این قانون آمده است که هیچ
مقام دولتی و غیردولتیای حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای در صدد اعمال فشار
بر مطبوعات برآید یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند.
نشریه، جایگزین حزب
در دهه ۸۰ شمسی نشریه صحرا درنبود احزاب و سازمانهای سیاسی مستقل
درترکمن صحرا به محل همفکری وانسجام روشنفکران ترکمن تبدیل شد؛ ظرفیتی که حساسیت
نیروهای امنیتی را برانگیخت.
دیهجی درباره فشارهای مضاعف
مقامات اطلاعاتی و دولتی درآن سالها میگوید:
«سالی که احمدینژاد روی کارآمد،
یک بار یکی از سخنان احمدینژاد را که از سایت “روز” گرفته بودم تیتر کردم. بنا
به گزارش سایت روز احمدینژاد به ترکمنهای “بجنورد” که تقاضای کمک کرده بودند
گفته بود: بروید از همان کسی کمک بخواهید که به او رأی دادهاید. چون ترکمنها به
معین رأی داده بودند. همان سال ما ازکاغذ یارانهای محروم شدیم. گاه نیرو های
امنیتی به دفتر نشریه صحرا میآمدند وبه خاطر چاپ برخی مطالب درنشریه تذکراتی می
دادند وگاهی هم تهدیدهایی می کردند. البته بعضاً پیشنهادهای خوبی هم میکردند
ولی انتظار داشتند که نشریه را در راستای سیاستهایشان قرار دهیم و به
ما مطالبی کاملاً برنامهریزیشده بدهند که در شمارههای مختلف به چاپ برسانیم. به
نظرم بیشتر در پی اهداف مذهبی و آسیمیلاسیون درمیان ترکمنها بودند اما من فقط به
هدف خود و رسالت خود فکر میکردم و وجدانم اجازه معامله را نمیداد. راه خودم را
ادامه دادم.»
عبدالرحمن دیهجی درطی سالهای
فعالیت خود بارها آماج حملات تهدید آمیز با شمارههای ناشناس قرارگرفت. او حتی یک
بار توسط افراد ناشناس مورد ضرب و جرح قرار گرفت و به شدت زخمی شد.
او درباره این ماجرا میگوید:
«معلوم نبود
چه کسانی بودند و دردادگاه نمی توانستم اثبات کنم اما برای من مثل روز روشن بود که
تحت امر کجا هستند. کلا زندگی را درهمه زمینهها برایم بسیار تنگ کرده بودند که
بیان تمام آنها درحوصله این گزارش نخواهد بود ودرآینده شاید موضوع یک رمان قرار
بشود.»
دیهجی اما به دنبال این اعمال
فشارها نهایتا مجبور به مهاجرت شد گرچه هیچوقت از مدیریت نشریه دست برنداشت و
گاهی هم مطالبی برای انتشار درآن میفرستاد.
صاحب امتیاز نشریه صحرا درهمین
باره میگوید که هیچوقت به فکر مهاجرت طولانی نبوده واساسا هدف او از مهاجرت این
بوده است که وقتی شرایط سیاسی درایران بهتر شد دوباره به وطن برگردد؛ گرچه این
شرایط با گذشت سالها نه تنها بهتر نشده بلکه روند، نزولی بوده است.
دیهجی اما در ترکیه هم دست از
فعالیت درمطبوعات برنداشته. او به نوشتن مقالات انتقادی به فارسی و ترکی ادامه
داده و برای معرفی ترکمن صحرا و وضعیت سیاسی و اجتماعی آن در رسانه های ترکیه نیز
تلاش کرده است:
«نشریه را به دوست سردبیر سپردم
که چند سال زحمت انتشارش را کشید. اما نشریهای که دیگر مدیر مسئول بالای سرش
نبود، نمی توانست آزادی عمل زیادی داشته باشد. مجبور به خودسانسوری بود. یک بار
یکی از اهل قلم ترکمن صحرا را به عنوان مدیر مسئول معرفی کردم و نامه کتبی نوشتم و
فرستادم. نپذیرفتند. گویا نشریهای که مدیر مسئولش در دور دست بود برایشان بیخطرتر
بود. به این صورت چند سالی گذشت اما صحرا هرگز از آن مسیر رسالت اصلی خود جدا نشد.
من هم از دور کنترل داشتم وگاه مطالبی میفرستادم تا این که کار به لغو مجوز آن
کشیده شد.»
مخالفتها با لغو مجوز صحرا
لغو مجوز نشریه صحرا با موج
مخالفت روزنامهنگاران وکنشگران سیاسی منطقه ترکمن صحرا همراه شد، به طوری که
برخی از آنها صراحتاً این اقدام را نقض آزادی بیان و نقض حقوق بشر دانستند.
طبق ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، هرکس حق آزادی عقیده و بیان
دارد؛ این حق دربرگیرنده آزادی، داشتن عقیده بدون مداخله وآزادی در جستوجو،
دریافت و انتقال اطلاعات و عقاید از طریق هرنوع رسانهای بدون درنظر گرفتن
مرزهاست.
همچنین آزادی بیان وعقیده درماده
۱۹میثاق بینالمللی حقوق مدنی وسیاسی نیز مورد تأکید قرارگرفته
است.
توقیف، لغو مجوز وپاکسازی
روزنامهنگاران اما پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ وبه قدرت رسیدن روحالله خمینی در کارنامه جمهوری
اسلامی دیده میشود واین جریان تا به امروز ادامه دارد.
حالا اما بد اقبالی گریبانگیر «نشریه صحرا» شده است. نشریهای که روزنامهنگاران آن به دنبال روزنه امید برای حل بحرانهای ترکمنهای ایران بودند. همکاران این مجموعه برای حفظ استقلال مالی این نشریه گاهی حتی به صورت افتخاری درآن قلم میزدند.٪
دانیال بابایانی ، سایت رادیو زمانه ، ۹سپتامبر ۲۰۲۰
برگرفته ازسایت رادیو زمانه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر