۱۳۹۹ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

هیچ خط بدون اشکال خیال نیست زیرا هیچ خطی کامل نیست

چرا هیچ خطی هیچگاه کامل نیست؟

بهمن شهری، زبان‌شناس ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶ مارس ۲۰۲۱

درآستانه سده نوِ خورشیدی درمجموعه نوشتارهایی به موضوع خط فارسی و دگرگونی‌های آن در دوران معاصر- دراینجا به معنای بعد از ورود چاپ- وهمچنین به چالش‌های پیش روی خط فارسی در روزگار دیجیتال، فضای مجازی و شبکه اجتماعی، پرداخته می‌شود. صاحب‌نظران، کارشناسان وپژوهشگران دراین نوشتارها با رویکردهای متفاوت واز زاویه‌های مختلف به موضوع خط درحوزه فرهنگی زبان فارسی پرداخته‌اند که بمرور در وبسایت بی‌بی‌سی فارسی منتشر می‌شوند.

 رسیدن به "خط بدون اشکال" خیالی واهی است زیرا هیچ خطی کامل نیست، بدین معنا که هیچ نظام نوشتاری نمی‌تواند تمام جنبه‌های زبان‌شناختی را منعکس کند. دردقتِ خود زبان درتوصیف واقعیت های ملموس نیز شک است، چه برسد به خط که خودش صورتِ ناقصی از نوشتار است.

ورود نشانه‌گذاری یکی از قدم‌ها برای پیشرفت خط و نزدیک کردن صورت نوشتار به واقعیتِ گفتار و تفکر بوده است. به همین دلیل در الفبای آوانگاری بین‌المللی که درقسمت چهارم با آن آشنا شدیم، برای حالتهای مختلف بیانی مانند تاکید، آهنگِ جمله، اتصال میان واژه‌ها، نوک‌زبانی سخن گفتن، دندان‌قروچه، ومواردی از این دست، نمادهای گوناگونی مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این وجود باز هم پژواک تمام حالات و ویژگیهای زبانی با خط، شُدنی نیست.

در دوران ما شِکلَکها یا همان ایموجیها به محض پدیدآمدن به نوشتار روزانه افراد راه پیدا کردند زیرا آنها جنبه‌هایی از ویژگیهای جملات و کلمات مثل احساس ولحن را بازنمایی می‌کنند که نشان دادنشان با خطوط رایج دشوار است. پس شکلکها کم‌کم جزیی از نظام نوشتاری روزانه شدند شاید به این خاطر که بیان مقصود گویشور با بکارگیری آنها دقیقتر می‌شود. جالب است بدانید واژه "ایموجی" به معنای نشانهٔ زبانی تصویری یا حرفِ مُصوّر از زبان ژاپنی وارد دیگر زبانها شد.

دلیل دیگری که خط هیچگاه نمی‌تواند نوشتار زبان را به صورت کامل نشان دهد، در دانش معناشناسی می‌توان یافت. معناشناسی شاخه‌ای از زبان‌‌شناسی است که به مطالعهٔ معنا در زبان می‌پردازد. واژگانی هستند که با داشتن صورت آوایی یکسان، معانی کاملاً مختلف، یا صورت نوشتاری یکسان اما تلفظ متفاوت دارند. واژگانی هم صورت آوایی نوشتاری یکسان دارند، اما تأکید وآهنگِ ادای آنها به تمایز معنایی منجر می‌شود. مولانا سالها پیش این نکته را به زیبایی به شعر درآورده است:

کار نیکان را قیاس از خود مگیر

گرچه باشد در نوشتن شیر شیر

آن یکی شیر است اندر بادیه

آن دگر شیر است اندر بادیه

آن یکی شیر است کآدم می‌خورد

وآن دگر شیر است کآدم می‌خورد

اگر دوست دارید دربارهٔ دانش معناشناسی بیشتر بدانید، کتاب "آشنایی با معنی‌شناسی" به قلم دکتر کوروش صفوی را می‌توانید مطالعه کنید.

تغییرات زبان در بستر زمان مسألهٔ دیگری است که باعث می‌شود خط در تنگنا قرار گیرد و هیچ خطی کامل نباشد. برای درک این مسأله بهتر است کمی به گذشته بازگردیم. نوشتن یعنی ثبت گفتار و اندیشه با استفاده از گروهی علامت قراردادی. اختراع نوشتار که حدود ۵۵۰۰ سال پیش در ناحیهٔ میان‌رودان یا بِینُ‌النَهرین رخ داد به دگرگونی فرهنگ شفاهی انجامید و باعث شد افسانه‌ها، داستانها، حماسه‌ها، و نمایشنامه‌ها به نوشتار درآیند. کم‌کم و از طریق رونویسی و نُسخه‌نویسی، مردمان بیشتری به متون نوشتاری دسترسی پیدا کردند. ادیان و مذاهب از نوشتار برای تبلیغ، آموزش، و حکومت‌داری بهره‌ها بردند.

اما نوشتار از همان ابتدا در تنگنای عجیبی گیر کرد که تا امروز پابرجاست. از یک سو نوشتار به ثبت و بایگانی گفتار می‌پردازد و در نتیجه گفتار و تفکر که اموری سیال‌اند به نوشتاری ثابت بدل می‌شوند. در عین حال و با گذر زمان وقتی نوشتار از بافت اصلی خویش جدا می‌شود، جستجو برای دریافت "معنای اصلی متن" بیهوده می‌نماید. به همین دلیل نوشته‌های کهن فقط از طریق معانی مختلفی که مفسران و مترجمان امروز به آن نسبت می‌دهند فهمیده می‌شوند. حتی متون حقوقی که قرار است بسیار دقیق باشند و به قانون‌گذاری دربارهٔ زندگی افراد بپردازند، باز هم نیازمند تفسیری جدید برای هر مورد جدید هستند. نوشتار با پیدایش صنعت چاپ رونقی بیش از پیش یافت زیرا نیاز به رونویسی‌های دستی از میان رفت، اما مسألهٔ تفسیر، دریافت، و معنا همچنان باقی ماند. پس گویی خط برای خلق و حفظ معانی ثابت همچنان در تنگناست.

با این توصیفات بهتر می‌توان درک کرد که چرا بسیاری از جُنبشهای اصلاح خط و زبان در طول تاریخ ناکام بوده‌اند.

درقسمت آینده که بخش نهایی این مجموعه خواهد بود، پرسشهایی را درباره جنبشهای اصلاح خط و زبان مطرح خواهم کرد.

https://www.bbc.com/persian/arts-54234608

------------------------ 

زبان‌های خویشاوند

برای بسیاری از عرب‌ها آموختن زبان عبری چندان دشوار نیست؛ هر دو زبان از خانواده زبان‌های سامی هستند و واژگان و قواعد دستوری مشابه در آنها زیاد است.

اشتفانی میلر، آموزگاری که از سال‌ها پیش درآمریکا وامارات زبان عبری تدریس می‌کند می‌گوید برخی شهروندان اماراتی زبان عبری را بسیار روان صحبت می‌کنند.

برداشت میلر این است که شهروندان اماراتی زبان عبری را پیش از هر چیز برای گسترش شبکه ارتباطی و آشنایی با افرادی برای پیشبرد فعالیت‌ها تجاری واقتصادی خود می‌آموزند. او پیش‌بینی می‌کند که به زودی در دانشگاه‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز دوره‌های زبان عبری راه‌اندازی شود.

پیش از توافق‌نامه‌هایی که درچارچوب طرح "پیمان ابراهیم" به امضاء رسیدند، ازمیان کشورهای عربی فقط مصر واردن با اسرائیل روابط دیپلماتیک داشته‌اند.

با این حال پس از امارات وبحرین، سودان نیز به عادی‌سازی رابطه با اسرائیل روی آورد ومراکش هم درهمین مسیر گام برداشت. انتظار می‌رود رابطه اسرائیل با برخی دیگر ازکشورهای عربی، از جمله کویت وعمان نیز به زودی عادی شود.  

  لینک کوتاه شده https://p.dw.com/p/3qep9

 

هیچ نظری موجود نیست: