۱۴۰۳ بهمن ۲۲, دوشنبه

سدسازی در افغانستان و تاثیرات آن بر منابع آبی ایران

 بهار مقدم ـ یکی از مشکلات اصلی دیپلماسی آب ایران، استفاده نکردن مؤثر از ابزارهای بین‌المللی برای اعمال فشار بر افغانستان است. تاکنون جامعه بین‌المللی نیز حمایت قاطعی از حقوق ایران به‌عنوان کشور پایین‌دست نداشته و کشورهای تأثیرگذاری نظیر چین و ترکیه نیز در حمایت از سدسازی‌های افغانستان وارد عمل شده‌اند.

۲۲ بهمن ۱۴۰۳ ، "اگر زودتر دست به کار نشویم و با طرف افغانستانی به یک توافق نرسیم، قطعاً دیگر نمی‌توانیم برای تامین آب استان‌های شرقی روی حقابه هیرمند یا هریرود حساب کنیم".  محمد درویش، کنشگر محیط زیست

بحران منابع آبی، به ویژه در مناطق شرقی ایران، به یکی از چالش‌های جدی ایران در دهه‌های اخیر تبدیل شده است. یکی از محورهای اصلی این بحران، کاهش حقابه ایران ازرودخانه‌های هیرمند وهریرود به دلیل ساخت سدهای متعدد درافغانستان

 است. این وضعیت، که با ساخت سدهایی نظیر کمال‌خان، پاشدان، بخش‌آباد و… تشدید شده، نه تنها بر اکوسیستم طبیعی و حیات اقتصادی مناطق مرزی ایران تأثیر گذاشته، بلکه به عنوان یک مسئله ژئوپلیتیکی و امنیتی نیز اهمیت یافته است.

قطع جریان آب رودخانه‌های هیرمند و فراه علاوه بر خشکاندن تالاب‌ها، موجب از دست رفتن معیشت کشاورزان و دامداران، افزایش بادهای ۱۲۰روزه وطوفان‌های گردوغبار، وگسترش بیماری‌های تنفسی ومهاجرت گسترده مردم ازسیستان شده است.

معاهدات و منازعات آبی ایران و افغانستان: اختلافات بر سر حقابه رودخانه هیرمند و سایر منابع آبی مشترک میان ایران و افغانستان، تاریخی بیش از ۱۵۰ سال دارد. نخستین نشانه‌های جدی این اختلافات به دوران قاجاربازمی‌گردد. درسال۱۳۵۱، معاهده‌ای رسمی میان دو کشور امضا شد که حقابه ایران را ۲۶ مترمکعب در ثانیه تعیین کرد. این توافق، که با هدف پایان دادن به منازعات آبی میان دو کشور انجام شد، در ظاهر به یک توافق بلندمدت منجر شد.

با این حال، افغانستان بارها به دلایل مختلف از پایبندی به این معاهده سر باز زده است. به‌ویژه در سال‌های اخیر و با روی کار آمدن طالبان، این معاهده عملاً به حالت تعلیق درآمده است. کاهش جریان آب به ایران نه‌تنها تأثیرات زیست‌محیطی شدیدی داشته، بلکه مناطق شرقی کشور، به‌ویژه سیستان و بلوچستان، را با بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و امنیتی مواجه کرده است.

سدسازی در افغانستان؛ تأثیرات گسترده بر حقابه ایران: افغانستان در دهه‌های اخیر پروژه‌های گسترده‌ای را برای ساخت سد بر روی رودخانه‌های هیرمند، هریرود، وفراه آغاز کرده است. این سدها با هدف مدیریت منابع آبی، تولید برق، و توسعه کشاورزی طراحی شده‌اند، اما در عمل تأثیرات ژرفی بر کشورهای پایین‌دست، به‌ویژه ایران، داشته‌اند. هرکدام از این سدها با اهداف متفاوت، ولی با نتایج مشترک، حقابه ایران را تحت تأثیر قرار داده‌اند.

سد کمال‌خان؛ چالش مدیریت منابع آبی: سد کمال‌خان یکی از مهم‌ترین سدهایی است که افغانستان روی رودخانه هیرمند ساخته است. این سد در ولایت نیمروز و در نزدیکی مرز ایران واقع شده و ظرفیت ذخیره‌سازی آن به حدود ۵۲ میلیون مترمکعب می‌رسد. هدف اصلی از ساخت این سد، تأمین آب برای کشاورزی و تولید برق بوده است. با این حال، این سد جریان آب ورودی به ایران را به شدت کاهش داده است.

به دلیل بهره‌برداری یک‌جانبه افغانستان از این سد، حتی در فصل‌های بارندگی نیز آب کافی به سمت ایران جاری نمی‌شود. این موضوع به طور مستقیم بر تالاب هامون تأثیر گذاشته و خشکی این تالاب بین‌المللی را تسریع کرده است.

سد پاشدان؛ پیامدهای منطقه‌ای: سد پاشدان در ولایت هرات و روی رودخانه هریرود ساخته شده است. این سد با ظرفیت ذخیره‌سازی ۵۴ میلیون مترمکعب، برای مهار سیلاب‌ها، تولید برق و آبیاری زمین‌های کشاورزی درغرب افغانستان طراحی شده است. ساخت سد از سال ۱۳۹۰ آغاز شد، اما به دلایل مختلفی از جمله ناامنی و کمبود منابع مالی، تکمیل آن با تأخیر مواجه شد. در سال‌های اخیر، با حمایت دولت طالبان، این پروژه مجدداً فعال شده است.

سد پاشدان جریان طبیعی آب به سمت سد دوستی، که یک پروژه مشترک بین ایران و ترکمنستان است، را به شدت کاهش داده است. این کاهش جریان آب تأمین آب شرب شهر مشهد و مناطق اطراف را با چالش مواجه کرده و نگرانی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی گسترده‌ای ایجاد کرده است.

 سد بخش‌آباد؛ تهدیدی برای کشاورزی ایران: سد بخش‌آباد، که روی رودخانه فراه درغرب افغانستان احداث شده است، یکی دیگر از پروژه‌های آبی بزرگ این کشور محسوب می‌شود. این سد با هدف تأمین آب برای کشاورزی و تولید برق طراحی شده است وظرفیت ذخیره‌سازی آن حدود ۶۷۵ میلیون مترمکعب برآورد می‌شود.

تکمیل این سد می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر جریان آب ورودی به ایران داشته باشد. کارشناسان هشدار می‌دهند که بهره‌برداری کامل از سد بخش‌آباد، جریان آب به سمت استان سیستان و بلوچستان را تقریباً به صفر خواهد رساند. این وضعیت نه تنها کشاورزی منطقه را تهدید می‌کند، بلکه معیشت هزاران نفر از ساکنان مرزی را نیز به خطر می‌اندازد.

سد کج‌صمد؛ کابوسی تازه: سد کج‌صمد، پروژه جدیدی که بر رودخانه خاشرود در ولایت نیمروز افغانستان در حال مطالعه و طراحی است، چالش دیگری برای بحران آبی سیستان محسوب می‌شود. رودخانه خاشرود نقشی کلیدی در تغذیه تالاب هامون پوزک دارد. این رود همراه با رودخانه خوسپاس، از اصلی‌ترین منابع آب‌رسانی به این تالاب محسوب می‌شوند.

نقش خاشرود در تأمین آب تالاب هامون پوزک به قدری حیاتی است که ساخت این سد، خشکی تالاب را به شدت تسریع کرده و شرایط زیستی نامناسبی را برای افغانستان، ایران و پاکستان به وجود خواهد آورد.

زیست‌محیط واجتماع؛ پیامدهای بحران آب

ساخت سدهای مذکور، پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی متعددی به همراه داشته است. خشکی تالاب هامون، کاهش تنوع زیستی، نابودی زیستگاه‌های طبیعی، افزایش بیابان‌زایی، ومهاجرت معکوس از جمله مهم‌ترین اثرات این بحران هستند. علاوه بر این، کاهش جمعیت در مناطق مرزی امنیت ملی را نیز تهدید می‌کند، چرا که این مناطق به مرزبانان طبیعی تبدیل شده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست: