نگاهی به تشکل های سیاسی ومدنی تورکمن های ایران درخارج از کشور، رحیم اجانلی
دراین نوشته نگاهی می کنیم به
تشکل های سیاسی ومدنی تورکمنهای خارج ازکشور. منظور طرح بحثی ست درباره ی فعالیتها
و تلنگر زدن به آنها، وبه خاطر بهتر شدن وگسترش جنبش سیاسی تورکمنها درخارج
ازکشوراست. کسانی که علاقمند به دانستن وکسب اطلاعات بیشتر درباره آنها باشند می
توانند به سایتها ویا ارگانهای این تشکلها درشبکه های اجتماعی مراجعه نمایند.
ردیف بندی این تشکلها در نوشته، نه از جنبه اولویت دادن به این یا آن
تشکل، بلکه بر اساس الفبای اسامی آنها رده بندی شده است، اگر هم بی دقتی هم دراین
امر رخ داده باشد نه عمدی که سهوی است. تشکلهای ما ممکن است درنگاه به جهان، بینشهای
متفاوتی داشته باشند ولی روی برخی اصول اساسی دارای نقاط مشترکی هستند. بعنوان
نمونه جمهوری اسلامی را قبول ندارند، ازآزادی وعدالت، دموکراسی برای ایران دفاع
میکنند، پایبندی خودرا به اصول حقوق بشر اعلام می دارند، مدافع برابر حقوقی زن و
مرد هستند وجملگی تشکلهای حاضردراین لیست ازحقوق ملی ملت تورکمن دفاع
میکنند.تشکلهای مورد نظر نوشته به شرح زیراست:
ترکمن صحرا بیرلشیک قوراماسی خود را «تشکلی داوطلبانه، مستقل و
دموکراتیک» معرفی می کند واعلام می دارد که «برای تحقق حقوق ملی مردم ترکمن برپایه
منشور جهانی حقوق بشر وکنوانسیونها ومصوبات الحاقی آن فعالیت می کند.» داری یک
وبسایت به زبانهای تورکمنی، فارسی وانگلیسی است. سخنگوی علنی ندارد.
تورکمنهای دمکرات ایران: این تشکل درجریان جنبش زن زندگی آزادی
با انتشار بیانیه وپلاتفرمی اعلام موجودیت کرد. دراین پلاتفرم آمده است: «تورکمن
های دمکرات ایران همصدا و همراه با نیروهای آگاه ملت تورکمن وسایر مردم ایران برای
تحقق آرمانها واهداف زیر تلاش و کوشش میکند.
الف – گذار ازحکومت توتالیتر جمهوری اسلامی ایران به یک جمهوری
دمکراتیک، سکولار وغیرمتمرکز. انجام این مهم را درهمبستگی با جنبش انقلابی مردم
ایران وبه شکل مسالمت آمیزو با حفظ حق دفاع مشروع می دانیم.
ب – برقراری آزادی و عدالت اجتماعی
پ- دمکراسی درایران. ایجاد حکومتی دمکراتیک وسکولار برمبنای اصول
دمکراسی و اصو ل مندرج دراعلامیه جهانی حقوق بشر ومتمم های آن. دراین راستا ما بر
برابری حقوق زنان، برابری جنسیتی و نیز حفظ محیط زیست تاکید ویژه داریم. و…»
تورکمنهای دمکرات، ایران را کشوری چند ملیتی می شناسد و بر حقوق ملی ملت تورکمن
تأکید دارد. فعالیت رسانه ای این تشکل ازطریق شبکه های اجتماعی ازجمله فیسبوک صورت
می گیرد. سخنگوی علنی ندارد.
توهرا(سازمان مدافع حقوق بشر شهروندان ترکمن درایران) این تشکل خود را
«بخشی از فعالین حقوق بشر ترکمن صحرا» معرفی می کند وتصریح میکند که «صرف نظر از
تنوع دیدگاه ها وتعلقات گروهی … جهت ایجاد تشکلی که بتواند بر پراکندگی فعالین
ترکمن غلبه نموده و برای نسل های آینده پشتوانه ای معنوی فراهم کند دور هم گرد
آمده ایم.» اعضای این تشکل خود را «جمعی از ترکمنهای ایران» معرفی می کنند و تاکید
می کنند که «درپی تدارک و برپایی ارگان فعالان حقوق بشر ترکمن صحرا می باشیم. تا
بدین وسیله بتوانیم هر گونه تلاش خود را برای رفع تبعیض های ملی-نژادی-مذهبی-جنسی
و طبقاتی انجام دهیم.» توهرا از طریق وبسایتی به همین نام فعالیت رسانه ای و خبری
را پیش میبرد. سخنگو ویا مسئول علنی ندارد.
خانه آزادی ترکمن با شعار «همه با هم برای
آینده» به کارزار سیاسی وارد شده است. و خود را «بعنوان سازمان فراگیر فعالین مدنی
وحقوق بشری ترکمن درایران» معرفی کند. واعلام می دارد که «بعنوان جمعی فراگیر ازفعالین
مدنی وحقوق بشری ترکمن در ایران وخارج تحت نام “خانه آزادی ترکمن” گردهم آمدیم».
این تشکل از طریق اینستا گرام هر هفته برنامه زنده دارد که در آن کارشناسان و
وصاحب نظران درعرصه های گوناگون را دعوت می کند. در گفتگوها تلاش می کنند به مسایل
اقلیت های ملی به ویژه تورکمن ها اولویت بدهند. مسئول و سخنگوی این تشکل آقای جلال
گوگلانی است.
سازمان فرهنگی وسیاسی ترکمنصحرا؛ این تشکل خود را یک «تشکل مستقل مدنی
ترکمنهای ایران» اعلام می کند که «براساس مفاد منشور جهانی حقوق بشر» تشکیل شده و
«در راه از میان بردن انواع تبعیض وستم ملی. وبدین جهت به روشهای مدنی و مسالمت
آمیز مبارزه تأکید دارد.»
درمورد اهداف کانون به «تقویت روحیه ی همبستگی، تفاهم وهمکاری درمیان
ترکمنها ودیگر هموطنان از طریق بزرگداشت مشاهیر فرهنگی وهنری وفعال شدن درراه
برگزاری اجلاس (بحث و گفتگو) به مناسبتهای مختلف» تأکید می شود. ارگان رسانه ای این
تشکل وبسایتی به نام «ایل گویجی» است.
شوراى همكارى تركمنصحرا
درآوریل 2025 ازاتحاد سه تشکل ترکمنی (خيزش ملى تركمنصحرا، سازمان
فرهنگى وسياسى تركمنصحرا، وشوراى همبستگى تركمنصحرا) تشکیل گردید. این شورا
دربیانیه اعلام موجودیت خود اظهار میکند که «شورا درگسترش اتحاد عمل نيروهاى فعال
درگستره تركمنصحرا گام نهاده و درفرارویی آنها به يك نيروى منسجم درمبارزه عليه
جمهورى اسلامى واحقاق حقوق پایمال شده مردم تركمنصحرا تلاش خواهد نمود.ازاین منظر
براین باوريم که همکاری همه جانبه نیروهای سیاسی ومدنی ترکمنصحرا با یکدیگر میتواند
درجهت پاسخ به نیازتاریخی جامعه ترکمنصحرا بسیارموثرواقع گردد.»
این شورا برای «گسترش اتحاد عمل فعالین ترکمن ازطریق گفتگو، انعطاف
پذیری، تقویت همدلی واعتماد را یکی از راه های پاسخ عملی به ضرورتهای عاجل جنبش
دمکراتیک وملی ترکمنصحرا» می داند. ومبانی نظری واهداف کلی خود را از جمله به شکل
موارد زیر اعلام می دارد:
۱-اتحاد عمل ویا همسویی هماهنگ شده فعالین ترکمن با دیگر نیروهای سیاسی
ایرانی که معتقد به سرنگونی رژیم اسلامی در ایران هستند. 2- سرنوشت آرمانهای
آزادیخواهانه مردم ایران پس از پایان عمر جمهوری اسلامی منوط به نهادینه شدن امر
دمکراسی است. 3- تلاش درجهت اتحاد عمل فعالین سیاسی ومدنی ترکمنصحرا برمحور دفاع
ازاستقرار دمکراسی درایران و حقوق ملی ودمکراتیک مردم ترکمنصحرا» ارگان رسانه ای
خاصی ندارد وسخنگوی ویا سخنگویان آن نیز نامعلوم است.
همکاری> همانگونه که ملاحظه کردیم همهی
تشکلهای تورکمنی درلیست ما باور خودرا بر آزادی، دمکراسی، حقوق بشر، احقاق حقوق
ملی ملت تورکمن اعلام داشته اند. این خواسته های آنها تقریبا بافرمولبندیهای مشابه
ودریک چارچوب قرارمیگیرند، اما آنچه که باید در کار ارزش گذاری معیار و محک باشد،
نه فرموله کردن خواست ها روی کاغذ و یا مونیتور، بلکه جاری کردن پروسه سیاسی در
فعالیت ها و اعتراضات است. هریک از تشکلهای ما خود کلاه خودشان را قاضی کنند تا چه
حد به این معیار پایبندی عملی داشته اند.
نکته دیگر، برغم خواست های مشترک، همکاری عملی بین این تشکل ها در سطح
بسیار نازلی قرار دارد. چرا؟ اگراز اتحاد سه تشکل تورکمنی تحت عنوان «شورا»
بگذریم، که آن هم به نظر میرسد بیشتر روی کاغذ است. با وجود این اتحاد به روی کاغذ
هم گامی مثبت است، اما هنوز به معنی همکاری عملی نیست.
لودویگفونمیزس فیلسوف و اقتصاددان اتریشی
در رابطه با موضوع همکاری به نکته جالبی اشاره می کند که دانستنش خالی از فایده
نیست، او می نویسد: «همکاری اجتماعی هیچ ارتباطی با علاقه ی شخصی یا فرمانی عام
برای دوست داشتن یکدیگر ندارد. مردم تحت نظام تقسیم کار به خاطر اینکه دیگری را
دوست دارند یا باید دوست داشته باشند، باهم همکاری نمی کنند. آنها بدین خاطر
همکاری میکنند که این امر به بهترین شکل منافع شان را تامین میکند. نه عشق، نه
خیرخواهی، نه هرگونه احساس دلسوزانه ی دیگر، بلکه دراصل خودخواهی به درستی درک
شده است که انسان را وادار به سازگار کردن خود با الزامات جامعه، وادار به احترام
به حقوق وآزادی های همنوعان خود، و وادار به جایگزین کردن همکاری مسالمت آمیز با
دشمنی و ستیز کرد.» (کنش انسانی). تشکلهای ما احترام به حقوق وآزادیهای همنوعان
خود با صراحت بیان می کنند ولی چرا این به همکاری عملی منجر نمی شود؟
غالب تشکل های ما به پراکندگی کنشگران تورکمن اذعان دارند و حتی بر
همبستگی آن ها تأکید می کنند، اما به قول جاشوا گرین روانشناس و محقق علوم اعصاب
«نه احساسات اجتماعی منفی» نظیر جنایات حکومت اسلامی ایران و نه «احساسات شریف»
مثل باور به حقوق بشر و حقوق ملی خلق تورکمن انگیزه عملی برای همکاری بین تشکل های
ما را ایجاد نکرده است. به نظر او «احساسات اجتماعی منفی موجود درما، به دیگران
این انگیزه را میدهد که با ما همکاری کنند. اما این امکان هم هست که همکاری توسط
احساسات شریف تری به وجود آید.» (قبیله های اخلاقی. جاشوا گرین) .وقتی صحبت از عمل
پیش می اید تشکل های ما نیز به همان درد تشکل های غیر تورکمنی خارج از ایران مبتلا
هستند. یعنی دادن بیانیه، اعلامیه در همبستگی با این یا آن موضوع، یا محکومیت این
یا آن حادثه و یا محکوم کردن اقدامات رژیم.
صدور اعلامیه و بیانیه درطول تاریخ نوشتن اعلامیه و بیانیه تأثیر مهمی
در جامعه و بر حکومت چه در داخل ایران و چه در کشورهای دیگر داشته است. یکی از
تاریخی ترین و مشهورترین آن ها نامه «من متهم می کنم» امیل زولا نویسنده فرانسوی
در اواخر قرن 19 است باربارا تاکمن در کتاب «برج فرازان» مینویسد، هدف اصلی زولا
از نوشتن آن(نامه)، خارج کردن پرونده دریفوس از دادگاه نظامی و کشاندن محاکمه به
دادگاههای عادی بود. که منجر به تحمل یک سال زندان و جریمه نقدی زولا شد. درسال ۱۳۸۵ برخی از طرفداران حقوق زنان درایران
قطعنامهای درمخالفت با قوانین زنستیز درجمهوری اسلامی صادر کردند. پس از آن
حرکتی هدفمند تحت عنوان «کمپین یک میلیون امضا» برای تغییر قانون به راه انداخته
شد. بسیاری از فعالان این کمپین، با وجود مضمون رفرمیستی و اهداف کاملاً قانونی و
حمایت بخشی از حاکمیت از آن، به زندان و ضربات شلاق محکوم شدند. با این حال جنبش
توانست تا سالها به مبارزهى خود ادامه دهد. بیانیهی ۱۴ فعال سیاسی در سال ۱۳۹۸ که خواستار برکناری علی خامنه ای از
قدرت شده بودند نیز تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت، و با دستگیری ومجازات دستاندرکاران
آن ختم شد.
وقتی به کارنامه تشکل های تورکمنی در خارج از کشور نگاه میکنیم عمده
ترین فعالیت آن ها به صدور اعلامیه و بیانیه برای اعلام همبستگی با یک حرکت و یا
محکوم کردن این یا آن موضوع خلاصه شده است. که متأسفنه هیچ یک از آن ها کمترین
تأثیری را در پی نداشته است. البته این شیوه فعالیت مختص تورکمنها نیست، تقریبا
همه اپوزیسیون خارج از کشور ایرانی عمده فعالیت خود را به صدور اعلامیه و بیانیه
محدود کرده اند. بسیاری بر این باورند که صدور بیانیه و یا حتی امضا کردن یک
بیانیه درشبکه های اجتماعی نیز خود یک عمل ومشارکت در ترویج یک ایده و حمایت از
یک خواستهی معین است. درصورتی که به نظر من چنین نیست. دادن بیانیه درکلیتش امری
مثبت است، ولی فعالیت سیاسی و مدنی به تلاشی اطلاق میشود که در ضمن ترویج یک
خواستهی معین به نوعی از مداخلهی واقعی و فیزیکی برای تغییر مستقیم یا غیرمستقیم
در جامعه ختم شود. این خواستهها میتواند درحوزهی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ویا
فرهنگی باشد. واشکال مختلفی نظیراعتصاب، تحصن، راهپیمایی، تحریم خرید یک محصول
معین، ویا انواع اقدامات بدیع دیگر داشته باشد. در واقع معنای کنشگری اقدام به عمل
برای تغییرات اجتماعی بوده وهست، یعنی قبل از هرچیز با عمل پیوند دارد. پر واضح
است که مشارکت در این اعمال در شرایط استبدادی حاکم میتواند پیامدهای معینی برای
شخص شرکت کننده دربر داشته باشد. اما درشرایط دمکراتیک خارج از کشور خطر ریسک
پذیری بسیار پایین تر است.
به نظر می رسد که درشرایط کنونی هدف اعلامیه ها وبیانیه ها نه نقطهی
آغازی برای یک اقدام عملی معین، بلکه پیش ازهمه اظهارنظر درمورد یک حادثه و
بیشتر«برای ثبت درتاریخ» صورت میگیرد و نه چیزی بیشتر. پرسش اینجاست که آیا میتوان
به این شیوه تأثیری بر روندهای اجتماعی گذاشت وافراد بیشتری را جذب فعالیتهای
تشکل خود نمود؟
سخن آخر
فعالیت تشکلهای سیاسی ونهادهای
مدنی، راه اصلی تغییرات مهم درجامعه تلقی میشوند، تشکلهای سیاسی تورکمنی درخارج
می توانند به عنوان نیروی پشت جبهه مؤثر واقع شوند. براى آنكه با اطمينان دراین
راه به پيش روند، اولا لازم است بدانند که به کجا میروند یعنی هدف روشن ومشخصی
داشته باشند؛ درغیراینصورت تلاش و انرژی شان تلف میشود. ثانیا برای رسیدن به هدف
سیاست به معنای راه و روشی معین را برگزینند، چرا که هدف بدون سیاست وسیاست بدون
هدف هرگز به جایی نمی رسد. ونکته مهم دیگر اجرای سیاست را نه به روی کاغذ که
درمیدان عمل ودرهمکاری با دیگرنیروها به پیش ببرند.
23/07/2025، رحیم
اجانلی
برگرفته ازصفحه تلگرام»سو «
https://t.me/aateshsu/830