قریب به 800 میلیارد تومان رسما از منابع عمومی صرف برگزاری این مراسم میشود
29 اکتبر 2018 - 07 آبان 1397
جمهوری اسلامی
ایران درحال برنامهریزی و مقدمهچینی برای برگزاری پیادهروی بزرگ اربعین ۹۷ است.
قاعدتا صحنهپردازان
این مراسم، در پی بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی و فرهنگی از این مراسماند، اما آیا
دخالت پرهزینه حکومت در چنین سطح وسیعی، آن هم درشرایط بحرانی، چیزی برای بهرهبرداری
دارد؟
راهپیمایی اربعین مراسم بسیار گرانی
برای ایران است. محاسباتی که شرحشان در ادامه آمده نشان میدهد، چیزی قریب به ۸۰۰ میلیارد تومان رسما از منابع عمومی
صرف برگزاری این مراسم میشود. آن هم در شرایطی که دولت برای تامین نیازهای اساسی
جامعه دچار مضیقه است، به جز این راهپیمایی اربعین مخاطرات سیاسی، امنیتی و
اجتماعی هم دارد که حاصل جمع هزینهها را به مراتب بزرگتر از ۸۰۰ میلیارد تومان میکند.
اما چه فایدهای توجهکننده این میزان
هزینه است؟ آیا این مداخله گرانقیمت حکومتی توجیه سیاسی، اجتماعی یا حتی مذهبی
دارد؟ آیا دولت با تامین مالی این مراسم به هوادارن نظام و وابستگان نهاد قدرت
باج میدهد؟ یا اینکه همه چیز یک توهم و تعارف سیاسی است؟
برای فکر کردن به پاسخ این سوالات
باید تصویر نسبتا دقیقی از هزینههای راهپیمای اربعین به دست آورد.
هزینههای
مالی و اقتصادی
در ردیفهای قانون بودجه ۱۳۹۷ ۳۶ میلیارد تومان به طور اختصاصی پول
برای اربعین پیشبینی شده است. ۲۰ میلیارد
تومان در ردیفهای موقت (۳۸-۵۵۰۰۰۰) و ۱۶ میلیارد تومان هم در بخش درآمد-هزینه ردیفهای متفرقه (۳۴-۵۳۰۰۰۰) در نظر گرفته شده است.
همچنین در بند «ز» تبصره ۱۱ قانون بودجه گفته شده «زائران اربعین
که از تاریخ سوم مهرماه ۱۳۹۷ تا بیست و
دوم آبانماه ۱۳۹۷ از مرزهای
زمینی به مقصد کشور عراق از کشور خارج میشوند از پرداخت عوارض خروج معاف میباشند».
این در حالی است که در بودجه امسال نرخ عوارض خروج برای سفرهای عادی ۲۲۰ هزار تومان و سفرهای زیارتی ۱۱۰ هزار تومان تعیین شده است. اگر آن
طور که برخی رسانههای ایرانی گزارش دادهاند، حدود یک میلیون نفر برای راهپیمایی
اربعین در سامانه سماح ثبت نام کرده باشند، دولت برای این مراسم دستکم از ۱۱۰ میلیارد تومان درآمد بالقوه خود چشمپوشی
کرده است.
هنوز تکلیف ارز پرداختی به راهپیمایان
و قیمت آن قطعی نشده، اما آنچه مسلم است، رئیسجمهوری ایران با تخفیف ۳۵درصدی ارز نسبت به نرخ نیما موافقت
کرده است. این در حالی است که رسانهها از تعیین ۱۰۰ دلار ارز مسافرتی برای زائران اربعین خبر دادهاند. اگر نرخ هر دلار آمریکا را
در بازار نیما، ۱۴۱۵۰
تومان در نظر بگیریم، به هر زائر به
ازای هر دلار، حدود ۵ هزار تومان
و برای ۱۰۰ دلار ۵۰۰ هزار تومان تخفیف داده خواهد شد. با
این حساب دولت چیزی نزدیک به ۵۰۰ میلیارد
تومان سوبسید ارزی برای این راهپیمایی اختصاص میدهد.
از سوی دیگر دولت متعهد شده است به
ازای هر زائر حدود ۱۵۰ هزار تومان
دیگر برای تامین هزینه ۴۰ دلاری ویزای
عراق کمک کند. این رقم به ازای یک میلیون نفر راهپیمای اربعین در حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان آب میخورد.
جمع این ارقام چیزی در حدود ۸۰۰ میلیارد تومان خواهد شد.
اگر فرض کنیم که بقیه هزینههایی که
اشخاص یا سازمانهای دیگر برای اربعین هزینه میکنند هم به اندازه سوبسید رسمی و
دولتی ۸۰۰ میلیارد
تومان باشد، کل گردش مالی اربعین در حدود ۱۶۰۰ میلیارد
تومان برآورد میشود. این رقم در تصویر کلی اقتصاد ایران -به خصوص در وضعیت شکننده
امروز- قابل ملاحظه و موثر است.
به طور آشکار، تامین منابع ریالی و
ارزی ۸۰۰ میلیارد
تومان سوبسید دولتی، میتواند برای دولت مسالهساز باشد. این رقم حدود ۵ صدم درصد از کل نقدینگی است؛ در حالی
که برای بخش بزرگ آن چیزی پیشبینی نشده است.
این اتفاق درست همزمان با شرایطی است
که ایران در آستانه شدیدترین تحریمهای آمریکا قرار دارد. تحریمها مبادلات تجاری
و فروش نفت و در واقع درآمدهای ارزی ایران را هدف قرار داده است.
از سوی دیگر به دلیل همافزایی بحران
اقتصادی، بسیاری از نهادهای عمومی و خصوصی کشور با کسری بودجه و بحران مالی بیسابقهای
دست و پنجه نرم میکنند. در چنین شرایطی حساسیتهای اقتصادی آنچنان زیاد شده که
احتمال مشارکت ۱۰ میلیارد
تومانی شهرداری بحرانزده تهران در مراسم اربعین، با واکنش برخی اعضای شورای شهر
روبهرو میشود؛ واکنشهایی که میتواند هزینههای سیاسی برای نمایندگان مردم
تهران در پی داشته باشد.
هزینههای
سیاسی و امنیتی
یک روی سکه اربعین قدرتنمایی و مانور
اقتدار جمهوری اسلامی است. اما روی دیگر آن تشدید منازعات منطقهای است. حتی در
سالهای گذشته هم که ایران در گیر و دار زورآزمایی با حریفان منطقهای بود، برخی
با تردید به توجیهات سیاسی و امنیتی گردهمایی بزرگ اربعین نگاه میکردند، چه برسد
به امسال که ایران چه از داخل و خارج تحت فشارهای فزاینده است. ایران بیش از یک
سال است که از کنشگری فعال، به واکنشگری منفعل تغییر فاز داده است. مجموعهای از
عوامل عمدتا اقتصادی در داخل و بحران در سیاست خارجی سبب شده، وضعیت سیاسی و
امنیتی ایران بیش از گذشته شکننده به نظر برسد.
در چنین شرایطی آخرین چیزی که ایران
نیاز دارد، تشدید بحرانهای داخلی منطقهای است.
از یکسو قدرتنمایی به حریفان سرسخت
منطقهای، میتواند اوضاع را از این که هست، بدتر کند. و از سوی دیگر نیز، اصرار
سیاسی و اقتصادی به برگزاری باشکوه این مراسم، مخالفان داخلی را که آستانه تحملشان
به مراتب کمتر از گذشته است، خشمگینتر میکند
هزینههای
اجتماعی: اما بیشترین
هزینه مراسم امسال اربعین، تشدید دوقطبی در جامعه است. فشارهای اقتصادی و سیاسی
باعث شده، آستانه تحمل جامعه به شدت کم شود. اعتراضها و اعتصابهای صنفی و سیاسی
یک سال اخیر - از اعتراضات سراسری دی ماه ۹۶ گرفته تا تجمعات و اعتصابات صنفی- همه زمینه مشترک سیاسی و اقتصادی
داشتهاند.
قاعدتا سوبسید ۸۰۰ میلیارد تومانی برای اربعین میتواند
افراد زیادی را در ایران خشمگین کند. در شرایطی که مشکلات معیشتی عرصه را بر زندگی
عادی و روزمره ۸۰
میلیون ایرانی تنگ کرده، اعطای تسهیلات و امکانات برای راهپیمایی یک میلیون نفر میتواند
از سوی بسیاری از افراد یک تبعیض آشکار تلقی شود. در شرایطی که دولت از مردم میخواهد،
از اتلاف منابع ارزی در مسافرتهای خارجی پرهیز کنند، خود زمینه خروج بیش از ۱۴۰ میلیون دلار (۱۰۰ دلار برای مسافر و ۴۰ دلار برای ویزا) را از کشور فراهم و
خروج این میزان سرمایه را با ارائه تخفیف و سوبسید آسان میکند.
حاصل کار عمیقتر
شدن شکاف اجتماعی و تشدید دوقطبی با قدرت دافعه زیاد است. علائم این دو قطبی را میتوان
به وضوح در شبکههای اجتماعی و در گیر و دار بحثهای مربوط به اربعین مشاهده کرد؛
فضایی پر از خشونت کلامی که اگر تنها بخشی از آن به عالم واقعی نشت کند،تبدیل به
فاجعههایی بزرگ خواهد شد.
سادهانگارانه
است اگر فرض کنیم همه کسانی که در مراسم اربعین شرکت میکنند، هوادار جمهوری
اسلامیاند، بعضی از راهپیمایان افراد مذهبی غیر سیاسیاند، حتی بعضی غیر سیاسی و
غیرمذهبیاند. اربعین برای بعضی از شرکتکنندگان، به خصوص در میان جوانان کمدرآمد،
جنبه تفریحی دارد؛ سفر گروهی ارزان و در دسترس که نهتنها مزاحم ندارد، بلکه مطلقا
تحت حمایت حکومت برگزار میشود.
قاعدتا شکلگیری
و تشدید دو قطبیها افراد غیرسیاسی را هم که جمعیتشان کم نیست به سمت و سوی سیاسی
یکی از دو قطب هل میدهد؛ دوگانهای تمام عیار که یک طرف آن جامعهای حساس و
سرخورده قرار دارد که احساس تبعیض میکند وطرف دیگر که زیر نگاههای سنگین گروه
مقابل هویت خود را درمقام دفاع تعریف میکند وازهمینجا با حکومت همداستان میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر