گفتگوی گفتمان ترکمنها با یوسف کرُ بمناسبت گرامیداشت یاد چهلمین سال
ترور وحشیانه چهار رهبر خلق ترکمن
ضمیمه ؛یوسف کرُ …. این حالت موجب شد به مساله وحساسیتهای
بین «پیشگامیها» با «کانونیها»، مساله وحساسیتهای ما بین زنان خانواده ها نیز
افزوده شود. مساله ی جدید درون جمع مان را اولین بار بلافاصله پس از عبور از مرز
ازجانب آقای ب.گری متوجه شده احساس کردم پتکی بر سرم فرود آمد. او مرا کناری کشید
و خبرداد که «ازاین ببعد حاضر نیست با فرد سوم جمع سه نفری مان درجایی قرارگیرد».
این مساله باعث شد به پیشنهاد زنده یاد دکتر بردی آهنگری در روز دوم ویا سوم ورود
به شوروی مبنی بر تکیه به سابقه فعالیت درکانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن را با
پیشنهاد موکول شدن به بعد از برقراری ارتباط با سازمان، جواب بدهم. بهر حال این
تصمیم گیری براثر دلخوری وناراحتی نادرست واشتباه بود. برای اینکه بعدها پس از
برقراری ارتباط با سازمان آقای ب.گری با زنده یاد دکتر بردی آهنگری هم درتشکیلات
سازمان وهم درتشکلیابی برای نشریه ایل گویجی بدون کوچکترین اعتراض دریکجا قرارگرفت.
گفتمان ترکمنها : آقای یوسف کرُ، ترکمنها درانقلاب 1357 با چه خواسته هایی شرکت
کردند، وبرای دستیابی به خواسته های خود به چه سیاستی روی آوردند؟ وعدم موفقیت آنها را درچه می بینید؟
یوسف کرُ :
درانقلاب بهمن 1357 (1979م) ترکمنها
نیز همانند دیگران با شعارهایی که بیانگر خواسته هایشان بود شرکت کردند. از میان
شعارهای آنها شعاری بمعنی«تحصل درمدرسه ی ترکمنی وبازپس گرفتن حقوق واراضی از دست رفته مان را
میخواهیم. بترکمنی ”ا ُکو گرئگ خاط گرئگ، تورکمنچه مکتب گرئگ، الدئن گیدئن یرلری
هم حق لاری، قایتاریپ آلماق گرئگ.” یعنی تحصل درمدرسه ی ترکمنی وبازپس گرفتن حقوق
واراضی از دست رفته مان را میخواهیم. درتمام نقاط ترکمن صحرا بیشتر مورد استقبال
قرار گرفته در روستاهای دور افتاده هم با زنویسی می شدند. بدین جهت فعالین ترکمن
برای پیگیری متحدانه وسازمانیافته خواسته های فوق، تشکلیابی افقی نیروها را که
درآن افراد بخاطر چند هدف مشخص همکاری میکنند را مناسب دیده به راه اندازی کانون
فرهنگی خلق ترکمن ونیز کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن روی آوردند. این طرح بعلت
همخوانی با وضعیت موجود با استقبال بی نظیری مواجه شد، ودرفاصله ی زمانی کوتاهی با
شرکت گسترده ی مردم واحدهای کانون درهمه ی شهرها ونیز دربسیاری ازروستاهای ترکمن صحرا
تشکیل و دفاتر آن افتتاح گردیدند. این موفقیت تشکلیابی زحمتکشان شهرها و
روستاها را تسریع نموده بوجود آوردن ارگانی برای هماهنگی را اجتناب ناپذیر نمود.
بنابراین درگنبد ابتدا بخش امور روستایی بمحل جدیدی انتقال یافت. آن مکان دراولین
جلسه ی هماهنگی منطقه در25اسفند1357 که بهمت رفیق عباس هاشمی برگزارگردید “ستاد مرکزی شوراهای
ترکمنصحرا” نامیده شد. استقبال گسترده وفعال توده های مردم ازاین دستاوردها موجب تحکیم
یافتن اتحاد گسترده روشنفکران مترقی وستمدیدگان زحتمکش شهر و روستاهای منطقه گردید
که همکاری علنی آنها بمدت یکسال دوام آورد، وبا عنوان “دوره ی کانون وستاد”
درتاریخ مبارزات حق طلبانه ی ترکمنها ونیز درتاریخ مبارزات دموکراسی خواهانه ی همه
ی ایرانیها ثبت گردید.
این دوره ی تاریخی نیز همانند دوره ی خودمختاری سالهای 1918 تا 1925میلادی
ترکمنصحرا ونیزهمانند دوره
خودمختاری مناطقی چون کردستان و آزربایجان دریکسال بین آزرماه ۱۳۲۴ تا
آزرماه ۱۳۲۵با جنگ تحمیلی وخونریزی پایان یافت. رژیم جمهوری اسلامی برخاسته
ازانقلاب بهمن1357 – فورال 1979 نیز همانند رژیم دیکتاتوری سرنگون شده ی پهلوی،
سیاست اعمال تبعیض قومی و پایمال نمودن حقوق ملی غیرفارسها را ادامه داد. بدینجهت،
اگر رژیم پهلوی آزادیها ودیگر ارزشهای بدست آمده از انقلاب مشروطیت که اروپاییان
بدرستی «انقلاب قانون اساسی 1906م ایران» مینامند را از مردم گرفت، رژیم جمهوری اسلامی ایران ضمن
گرفتن آزادی های دموکراتیک بدست آمده با انقلاب بهمن 1357 ، تبعیض مذهبی
براقلیتهای ملی واهل سنت ودیگر اقلیتهای مذهبی، ونیز تبعیض بر زنان را هم اعمال
نمود. درنتیجه با انقلاب 1357 بجای دیکتاتوری پادشاهی، دیکتاتوری ولایت فقیهی
برایران مسلط شد، و تجربه گردید. در ایران متنوع به لحاظ زبانی، فرهنگی، اتنیکی با
باورهای دینی و مذهبی متفاوت و غیره بدون شرکت برابرحقوق آنها دریک ساختار حکومتی غیرمتمرکز
و دموکراتيک، حاکمیت سیاسی نمی تواند منتخب آزادانه ی همه ی شهروندان کشور باشد،
وتسلط رژیم دیکتاتوری خانه خراب کن و رذالت آور بر کشور نیز اجتناب ناپذیر می شود.
علت عدم موفقیت ترکمنها برای رسیدن به خواسته هایشان درعدم موفقیت کل
مردمان ایران درحفظ دستاوردهای دمکراتیک ناشی از پیروزی بریک رژیم دیکتاتوری می بینم.
برای اینکه مردم ترکمن ایران بخشی از همه ی مردمان ایران بوده وشکست کل موجب شکست
تمام اجزای اش میشود. بطور خلاصه کل مردمان ایران نیز بنوبت خود جزیی از کل جامعه
ی جهانی است. بنابراین علت اساسی شکست کل عدم توجه به اجتناب ناپذیر بودن استفاده از
دستاوردهای مردمان کشورهای موفق دنیا ودر نتیجه عدم توجه به نرم ها واستانداردهای جامعه
مدنی ومدرن جهان بود.
گفتمان ترکمنها : انتشار ایل گؤیجی نشریه
کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن درمهاجرت چگونه پی گیری شد؟
یوسف کرُ :
اوایل پائیز سال ۱۳۶۳ش برابربرابربا ۱۹۸۴میلادی حدود شش ماه پس ازخلاصی از اردوگاه یکساله وزندگی درشهر مرکزی استان
طی نامه ای ازمرکزیت سازمان تقاضای کمک به چاپ وانتشار دور دوم نشریه ی «ایل گویجی» کانون فرهنگی وسیاسی خلق
ترکمن را نمودیم. متن نامه را آقای احمد مرادی از طرف مرکزیت تشکیلات سازمان درشهر
داش اوغوز نوشت. درخواست بعدی مان تشکلیابی افراد براساس عنوانهای فرهنگی و
اجتماعی درنظر گرفته شده برای مضمون نشریه کانون بود. درنتیجه تشکلبایی بحالت
ایجاد گروه های کاری باعنوانهای مختلفی چون «دایره تاریخ» ، «دایره ادبیات و
هنر»و «دایره زنان»، «دایره جوانان» و غیره بر مبنای علاقمندی افراد صورت گرفت. البته لازم
به اشاره است که هردو درخواست مکتوب پیشتر با دبیرکل سازمان آقای فرخ نگهدار
بهنگام آمدن به شهر «داش اُغوز» و نیز با مسئول اعزامی «شعبه تشکیلات» مرکزیت
سازمان آقای دکتر جوشنی بطور شفاهی مطرح شده بود. خوشبختانه مرکزیت سازمان با
درخواستها موافقت نمود وجمع نیز علاوه بر نشریه اقدام به تهیه نوار کاست ضبط صوت
نیز نمود.
دراینجا لازم بیادآوری است که
مهاجرت افراد متاهل مرکزیت کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن درفاصله پائیز۱۳۵۹تا
اوایل بهار۱۳۶۰، در بهار ۱۳۶۲ بحالت جدا ازافراد مجرد صورت گرفت. درنتیجه به مساله
وحساسیتهای «پیشگامیها» با «کانونیها»، مساله
و حساسیتهای ما بین زنان نیز افزوده شد. مساله ی جدید درون جمع مان اولین بار بلافاصله پس از عبور از مرز ازجانب آقای
ب.گری متوجه شده احساس کردم پتکی بر سرم
فرود آمد. او مرا کناری کشید و خبرداد که «ازاین ببعد حاضر نیست با فرد سوم جمع سه
نفری مان در جایی قرارگیرد». این مساله باعث شد به پیشنهاد زنده یاد دکتر بردی
آهنگری در روز دوم ویا سوم ورود به شوروی
مبنی بر تکیه به سابقه فعالیت درکانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن را با پیشنهاد
موکول شدن به بعد از برقراری ارتباط با سازمان، جواب بدهم. بهر حال
این تصمیم گیری بر اثر دلخوری و ناراحتی اشتباه بود. برای اینکه بعدن پس از برقراری
ارتباط با سازمان آقای ب.گری با زنده یاد دکتر بردی آهنگری هم درتشکیلات سازمان
وهم درتشکلیابی برای نشریه ایل گویجی بدون کوچکترین اعتراض دریکجا قرار گرفت.
گفتمان ترکمنها :
چرا بخش بزرگی از روشنفکران ترکمن مجبور
بمهاجرت شدند.
آنها درمهاجرت با چه مشکلاتی روبرو شده به چه نوع فعالیت هایی روی
آوردند؟ وامروزه چه نوعی از فعالیتها را دنبال می کنند؟
یوسف کرُ :
بخش بزرگی از روشنفکران ترکمن برای این مجبور بمهاجرت شدند که از روشنفکران مترقی و طرفدار جدایی دین از دولت( سکولار) ودارای آرمانهای عدالت خواهانه بودند. بدین خاطر آنها بیشتر درمعرض حساسیت های ویژه ی افراد ارگانهای سرکوب حکومت ی قرار می گرفتند و راهی جز مهاجرت نداشتند. بیشتر آنها مجبور به دوبار مهاجرت در اوایل دوره ی گذر از زندگی مجردی به خانوادگی و مجبور به دوبار تحمل درد و رنج های اجتناب ناپذیر دشواریهای طی کردن دو مرحله اصلی زندگی مهاجرتی یعنی مرحله انطباق ومرحله انتگراسیون گشتند.
بخش بزرگی از روشنفکران ترکمن برای این مجبور بمهاجرت شدند که از روشنفکران مترقی و طرفدار جدایی دین از دولت( سکولار) ودارای آرمانهای عدالت خواهانه بودند. بدین خاطر آنها بیشتر درمعرض حساسیت های ویژه ی افراد ارگانهای سرکوب حکومت ی قرار می گرفتند و راهی جز مهاجرت نداشتند. بیشتر آنها مجبور به دوبار مهاجرت در اوایل دوره ی گذر از زندگی مجردی به خانوادگی و مجبور به دوبار تحمل درد و رنج های اجتناب ناپذیر دشواریهای طی کردن دو مرحله اصلی زندگی مهاجرتی یعنی مرحله انطباق ومرحله انتگراسیون گشتند.
مهاجرت اول ویا مهاجرت به اتحاد شوروی را با یکسال بازداشت درمحدوده ی
اردوگاهی دربیابان وسپس بیش از یکسال دیگر درشهر مرکزی ولایت شمالی جمهوری
ترکمنستان با مدرک شناسایی «بیوطنی» که از حق پا گذاشتن بخارج از شهر و دیگر
محرومیتها ازحقوق پناهندگی برطبق کنوانسیون جهانی تایید و امضا شده از طرف کشور
میزبان یعنی بطور خلاصه دو سال آنطور که اشاره واربیان شد در محرومیتهای رو به
کاهش سپری شد وبه آغاز مرحله ی «بازسازی دموکراتیک با پای بندی به علنیت» معروف به
«پرویسترویکا» رسید.
واقعیت دردناک این است که درسال سوم چهارم متوجه شدم که سرنوشت
مهاجران به جمهوری ترکمنستان شوروی تخمینن چند ماه پیش از مهاجرت مان تعیین شده
بوده وما توان درک و متوجه شدن آنرا نداشتیم.
مهاجرت دوم درشرایط گذار از «دوره ی جنگ سرد» وآغاز«دوره
گلوبالیزاسیون» صورت گرفت. این دوره آمادگی های بنیادین دیگری را می طلبید که ما
نداشتیم. ولی جامعه مهاجر ترکمن با توطئه های پیچیده ای مواجه شده نتوانست مرحله ی
انطباق خلاق را بطور موفقیت آمیز طی نماید.
دراین دوره از یک طرف نقش
«دنیای مجازی» بطور روزافزون افزایش یافت. واز طرف دیگر ضمن افزایش سن و سالها و
آغاز دوره ای متلاطم رو به افزایش نهاد. در واقع محیط خانوادگی مهاجران بحالت قطره
ی محاصره شده در دریای متلاطم گردید. فرزندان ویا نسل نو بیگانه با والدین درمرحله
تحصیل در دوره متوسطه ویا مرحله آغاز تا پایان تحصیلات عالی رسیده وبا حوصله و
قابلیت ی بیشتر و ابتکار آمیز تری با تکنولوژی و ابزارهای جدید زندگی آشنا شده
بودند. ولی با سرعت گرفتن تغییر و تحولات زندگی بشریت فاصله ی بین دو نسل رو به
افزایش و ثبات زندگی رو به کمتر شدن نهاد و موجب افزایش گرفتاریهای روزافزون
گشت.
روزگاردر حال گلوبال شدن امروزی از فعالین جنبش «حق طلبی برای برابر
حقوق شدن» را از ترکمنهای داخل و خارج نیز
می طلبد که درکنار دیگر هموطنان بطور متشکل قرار گرفته در راه گسترش همسوئی ها وهمکاریها بکوشند.٪
یوسف کرُ
۱۵ فوریه ۲۰۲۰ – ۲۶بهمن ۱۳۹۸
*-برگرفته از گفتمان ترکمنها
*-برگرفته از گفتمان ترکمنها
۱ نظر:
با سلام، ایکاش در انتشار متن گفتگو با یوسف کر، رعایت موازین ژورنالیستی را رعایت می کرده اید.چرا که تهیه و تنظیم این گفتگو توسط وبلاگ گفتمان ترکمنهای صورت گرفته است و علیرغم آن نام آن از متن حذف گردیده است.
با سپاس
گفتمان ترکمنها
ارسال یک نظر