۱۳۹۹ اسفند ۱, جمعه

سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر سوء تفاهم است

 پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: یک دیپلمات سابق کشورمان سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر را سوء تفاهم دانست و گفت: ادعای ۵۰ درصد روی دست ملت ناسیونالیست ایران مانده و الآن دولت از دو طرف تحت فشار است. میهن پرستان داخلی فراموش کرده‌اند که ما درگیر مبارزه با اسرائیل و تحریم هستیم و می‌خواهند ۵۰ درصد از آبی که هیچ تعلقی به ما ندارد را بگیرند و مرتب اعلامیه می‌دهند که ترکمانچای دوم دارد امضا می‌شود و دریا را فروخته‌اند و دریا را از دست داده‌اند. به نظر من اینها باعث می‌شود که دولت محتاط باشد و نخواهد برای خودش بدنامی بی جهتی ایجاد کند.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با فریدون مجلسی را در ادامه می‌خوانید:

ارزیابی شما از رژیم حقوقی دریای خزر چیست؟ آیا می‌تواند منافع کشور ما را تأمین کند؟

بله؛ ولی متأسفم که با ۲۵ سال وقت‌کشی و تأخیر امضا شد. تنها نکته منفی آن این است که شهامت لازم را نداشته‌اند که حدود مرزی کف دریا برای استفاده و بهره برداری را در آن بگنجانند.

ظاهرا قراراست درآینده نه چندان دور خطوط مرزی هم مورد بحث و توافق نظر قرار بگیرد.

خطوط مرزی بین دولت روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان ۳۰ سال است که ترسیم شده و هیچ مسأله‌ای بین خودشان ندارند؛ فقط بین ایران و ترکمنستان و آذربایجان مسائلی وجود دارد که من فکر می‌کنم به این سادگی قابل حل نباشد. دلیلش این است که روس‌ها، چون خودشان نفت نداشتند و قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان نفت فراوان داشتند، دنبال بهانه می‌گشتند که شریک شوند و آن موقع از ایران استفاده و شایعه تعلق ۵۰ درصدی و استفاده مشاء از دریا را مطرح کردند که امتیاز بگیرند.

امتیاز گرفتن یا نگرفتن آنها را خبر نداریم ولی ادعای ۵۰ درصد روی دست ملت ناسیونالیست ایران مانده و الآن دولت از دو طرف تحت فشار است. میهن پرستان داخلی فراموش کرده‌اند که ما درگیر مبارزه با اسرائیل و تحریم هستیم و می‌خواهند ۵۰ درصد از آبی که هیچ تعلقی به ما ندارد را بگیرند و مرتب اعلامیه می‌دهند که ترکمانچای دوم دارد امضا می‌شود و دریا را فروخته‌اند و دریا را از دست داده‌اند. به نظر من اینها باعث می‌شود که دولت محتاط باشد و نخواهد برای خودش بدنامی بی جهتی ایجاد کند.

آیا مقایسه رژیم حقوقی دریای خزر با ترکمانچای می‌تواند توجیه داشته باشد؟

این را بهانه کرده‌اند که بگویند این دولت خائن و وطن فروش است ومنافع ملی را رعایت نمی‌کند. من به لحاظ سیاسی بی طرف هستم ولی واقعیتی که می‌دانم وشاهدش هستم را می‌گویم. مقصودشان از ترکمانچای دوم این است که در آن قرارداد بخش‌هایی از سرزمین ایران به روسیه داده شد وحالا دارند با یک قرارداد دیگر آب دریای خزر را می‌دهند؛ در حالی که در ترکمنچای کل دریای خزر به روسیه واگذار شد و ایران حتی حق قایقرانی و ماهیگیری هم نداشت. در قرارداد مودت ۱۹۲۱ اجازه داد که ایران ماهیگیری و حمل و نقل غیر نظامی داشته باشد و ماهی‌ها را در برابر قیمتی که آنها توافق می‌کنند به دولت شوروی بدهد.

به نظر شما بهترین توافقی که الآن در زمینه سهم کشور ما از دریای خزر می‌تواند انجام شود چیست؟

یک بار از من پرسیدند که اگر شما وزیر خارجه بودید چه می‌کردید؟ گفتم که با توجه به نوع احساسات برانگیخته شده و سوء تفاهم‌هایی که تزریق شده ۵۰ درصد از دریای خزر متعلق به شما است، در مقام وزیر خارجه جرأت نمی‌کردم نسبت به حق و حقیقت که مطابق قوانین بین المللی دریایی است قراردادی را امضا کنم. لذا با صحبت دوستانه با طرفین مقابل می‌گفتم که قضیه را به دادگاه لاهه بدهیم و رأی آنها را بپذیریم؛ آن وقت آن دادگاه مطابق نظر من رأی می‌داد چون عین رعایت قوانین و حقوق بین المللی است.

من این راه حل را عملی می‌دانم و اگر ۲۵ سال پیش این را انجام داده بودیم الآن روابط گسترده تری به همسایگانمان از جمله ترکمنستان و آذربایجان داشتیم ومی‌توانستیم به توافق‌هایی هم دست پیدا کنیم. عمق زیاد هم مانع بهره برداری از نفت خزر نیست. الآن کشورها و تکنولوژی‌هایی هستند که بتوانند این کار را در عمق بیشتر هم انجام دهند.

با توجه به این مسائل، الآن چند درصد از دریای خزر می‌تواند متعلق به کشور ما باشد؟

دریای خزر هم مثل خلیج فارس یک آب ساحلی دارد که انحصارا متعلق به ایران است ویک آب بین المللی دارد که ایران به طور متساوی با همه کشورها، چه یک کشور و چه چهار کشور، حق کشتیرانی دارد. ولی منابع زیرزمینی، کف دریا و ماهیگیری درصدی نیست و اصول حقوق دریا، آب‌های ساحلی و توافق بین همسایه‌ها تعیین می‌کند. برآورد من در این زمینه ۱۲ یا ۱۳ درصد است؛ البته از زمان شوروی بیشتر است.

یعنی زمان شوروی سهم ما کمتر این بود؟

زمان شوروی سهم ما همین بود، اما دولت شوروی اجازه نمی‌داد. نحوه محاسبه آن را باید جغرافی‌دانان و ریاضی‌دانان چانه زنی و طوری تعیین کنند که نفع بیشتری برای ایران داشته باشد. در قرارداد هوانوردی که زمان شوروی بسته بودند گفته شده بود که هواپیماهای ایران حق ندارند از خط آستارا – حسین قلی(از توابع گرگان) تجاوز کنند و بعد هم به آن استناد می‌کردند و می‌گفتند این مرز ایران و شوروی است. ایران هرگز آن خط موهوم را قبول نکرد و گفت این فقط برای هوانوردی است.

کسانی هم که می‌گویند ۵۰ درصد از این دریا متعلق به ما است به این استناد می‌کنند که نوشته‌اند ما به طور متساوی حق کشتیرانی داریم. من وشما و بیل گیتس از حقوق متساوی برخوردار هستیم؛ ما می‌توانیم جلوی بانک برویم و بگوییم حقوقم را با حقوق بیل گیتس روی هم بریزید ونصف آن را به من بدهید؟! افغانستان هم اگر کشتی بخرد به طور متساوی در دریای آزاد حق کشتیرانی دارد؛ به این معنی نیست که نصف خلیج فارس متعلق به افغانستان باشد.

به کسانی که این ادعا را دارد باید نقشه را داد و گفت تقسیم کنید و۵۰ درصد را به ایران بدهید؛ ببینیم این کار چطور ممکن است. اگر بگوییم نصف دریای خزر متعلق به ما باشد به شکم روسیه می‌رود وازکنار دوکشور آذربایجان وترکمنستان عبور می‌کند. نقشه باید طبق ضوابط باشد. به این دلیل است که من می‌گویم این موضوع را به داوری بین المللی بدهیم؛ تا دیگر کسی نگوید خائن بودند که امضا کردند.

موازنه سیاسی چقدر در گرفتن سهم بیشتر ایران می‌تواند مؤثر باشد؟

هیچ تأثیری ندارد؛ ذره‌ای هم به ما سهم بیشتر نمی‌دهند. خود ترکمنستان وآذربایجان به استناد اینکه زمان شوروی شرکت آذربایجانی ازخط نمونه به سمت ترکمنستان بهره برداری می‌کرده دعوا دارند و دعوای آنها هم به جایی نخواهد رسید. مگر ما از حقوقمان درشط العرب می‌توانیم کوتاه بیاییم که آنها روی سرزمین و ثروت خودشان کوتاه بیایند؟! می‌دانیم که ۲۵ سال است داریم روی امر محال وقت تلف می‌کنیم وآن را به بیم و هراس و توسعه طلبی تبدیل کرده ایم که فایده‌ای هم ندارد وبه هیچ جای دیگری هم نخواهد رسید.

http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/88124/

هیچ نظری موجود نیست: