آب درایران از خط بحران عبور کرد
دویچه وئله: استعفای
نمایندگان به دلیل وضعیت آب استانهایشان بیانگر بحرانی بودن وضعیت آب درایران
است. بحرانی که سوء مدیریت در حوزه آب در دو دهه اخیر موجب بروز آن شده است و
وضعیت آب درسراسر کشور را با بحران روبهرو کرده است.
در روزهای
گذشته درپی بحرانی شدن وضعیت آب اصفهان نمایندگان این استان استعفا کردند تا
بتوانند امتیازاتی از دولت دریافت کنند. این استعفا موجب شد که علی لاریجانی، رییس
مجلس وعدههایی برای تامین ردیف بودجه آب اصفهان به نمایندگان بدهد تا آنها به
مجلس بازگشتند.
پیش از استعفای
نمادین نمایندگان اصفهان درماههای پایانی سال، درآغاز سال در روز۲۵ فروردین حسینعلی میراحمدی دبیر خانه
کشاورز شهرستان اصفهان گفته بود وضعیت آب اصفهان از مرز بحران گذر کرده است.
اما استعفای
نمایندگان اصفهان و چارهجویی علی لاریجانی پایان ماجرای بحران آب نبود. با بازگشت
نمایندگان اصفهان به صحن مجلس، نمایندگان خوزستان و چهارمحال بختیاری در جایگاه
هیئت رییسه مجلس تجمع کردند و خواهان رسیدگی به اعتراضاتشان در باره وضعیت آب استانهایشان
شدند. آنان تهدید کردند که اگر دولت به استان اصفهان امتیازاتی دهد، آنها هم
استعفا خواهند کرد.
استعفای نمایندگان
به دلیل وضعیت آب استانهایشان بیانگر بحرانی بودن وضعیت آب در ایران است. بحرانی
که سوء مدیریت در حوزه آب در دو دهه اخیر موجب بروز آن شده است و وضعیت آب در
سراسر کشور را با بحران روبهرو کرده است.
روزنامه واشنگتن
پست در گزارشی در تیرماه امسال به بحران آب در ایران اشاره کرد و عامل این بحران
را مدیریت آب در یک دهه دانست. دراین گزارش آمده بود که «ایران به سوی بحران آب در ابعاد
گسترده پیش می رود و راهکارهای کمی برای حل این مشکل که یک دهه تداوم داشته وجود
دارد. ایرانیها روزانه ۶۶ گالن
آب مصرف می کنند که در مقایسه با شهروندان آمریکایی که روزانه ۱۰۵ گالن آب مصرف می کنند کمتر است ولی
ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه از فراوانی آب تازه موجود در اروپا و آمریکا
برخوردار نیستند.»
ساخت و
ساز غیراصولی سد درایران
مهمترین مشکل
سد درایران، پدیده فرسایش و تجمع رسوبات درمخازن سدها است که عمر سدها را کاهش میدهد
و سرمایه ملی را نابود میکند. در ایران بسیاری از بندها و سدهای کوتاه با معماری
غیر مهندسی ساخته شدهاند. در برخی از سدها به دلایل سرریزی سد، تجمع رسوب،
استفاده از مصالح نامناسب و طراحی غلط مولفههای جنبی، این بند و سدها از بین رفته
و غیر قابل استفاده ماندهاند.
در مواردی، در
تعریف اهداف سد نیز مغایرتهایی با طبیعت مشاهده میشود از جمله سد کرج که به
تامین آب تهران اختصاص دارد، آب حوضه آبریز کرج را به محل دیگری انتقال میدهد.
لذا اثرات ناگوار آن به صورت افت سطح آب زیر زمینی، کاهش کیفیت آب زیر زمینی وهجوم
آب شور به دشت پایین دست کرج خطر نابودی سفره آبی را درپیش دارد وناحیه سر سبز
شهریار وکرج را به بیابان تبدیل میکند.
درمناطق شمالی
ایران نیز شرایطی مانند کشور سریلانکا وجود دارد که سد سازی را با مشکلات مختلفی
روبهرو میکند. از جمله این مشکلات میتوان به نابودی جنگلها، خسارات به اراضی
کشاورزی، غرقاب شدن روستاها و اجبار در جابهجایی مردم، لغزش شیبها، تجمع رسوب در
پشت سدها و آلودگی آب اشاره کرد.
در سدهای جنوب
کشور به دلیل ارتفاع کم منطقه از سطح دریا و مقدار تبخیر نسبتاٌ زیاد از سطح
دریاچه، همچنین ورود مواد آلی، فاضلابهای روستایی، کودهای شیمیایی و جریانهای
سطحی با مقدار هدایت الکتریکی(EC) زیاد و نمک بالا به دریاچه، احتمال لایهبندی در
دریاچه سد وجود دارد که این امر موجب کاهش کیفیت آب دریاچه خواهد شد. سد میناب یک نمونه
بارز از گندیدگی آب است.
نهضت سد سازی
بعد از انقلاب
سد سازی همواره
به عنوان یکی از مهمترین فعالیتهای مهندسی مطرح بوده است به طوری که ساکنین
مناطق مختلف بنا به شرایط جغرافیایی و ضرورتهای ایجاد شده نسبت به احداث سدها یا
آبگیرهای مختلف با مصالح و مشخصات گوناگون، اقدام کردهاند.
در این راستا
نیازهایی از جمله تامین آبیاری و آبرسانی مطرح بوده و یا در مناطقی نیز به خاطر
پایین بودن سطح آبهای رودخانهها یا نیاز جهت تغییر مسیر رود، سدسازی انجام میگرفته
تابتوانند سطح آب را بالا آورده و از آن برای نیازهای کشاورزی و عمرانی استفاده
کنند.
سد سازی در
ایران طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی در ایران به شکلی بیسابقه افزایش پیدا
کرد. ۷ سد با ظرفیت
حجم مخزن دو هزار و ۲۷۵
میلیون متر مکعب بعد از انقلاب تا سال ۱۳۶۷ ساخته شد.
اما با وجود
ساخت سدها ایران در چندین سال اخیر با بحران کم آبی روبهرو شده است.
سد سازی به
منظور ذخیره سازی وآبرسانی دردستور برنامه توسعه کشور قرارگرفت. ۶ سد به حجم کل مخزن ۱۰۴۶ میلیون مترمکعب و ۱۶ سد به حجم کل مخزن دوهزار و ۹۰ میلیون مترمکعب احداث شد. اما درپنج
ساله سوم وچهارم نهضت سد سازی درایران به اوج خود رسید.
دربرنامه پنج
ساله سوم توسعه ۳۵ سد با
حجم کل مخزن ۱۲ هزار
و ۵۵۰
میلیون متر مکعب و در برنامه پنج ساله چهارم ۳۳
سد با حجم کل
مخزن هفت هزار و ۵۲۹
میلیون مترمکعب احداث شد. دربین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۷ در
مجموع ۹۷ سد احداث و آبگیری
شده است.
۴۶۴ سد ازسال ۵۸ تا ۷۶ در دست ساخت بوده است که از ۳۸۸ سد بهرهبرداری انجام شده است. ۳۷۸ سد دربین سالهای ۷۷ تا ۸۴ در دست ساخت قرار داشته که ۱۶۸ سد به بهرهبرداری رسیده است. اما ۳۳۷ سد بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲
در دست ساخت
قرار داشته که فقط ۱۶ سد به
بهرهبرداری رسیده است.
نهضت سدسازی درایران
در دولت یازدهم نیز ادامه داشت وبین سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ برای احداث۴۰ سد بازنگری صورت گرفت واهداف این سدها تغییر
یافت، اما در مجموع ۳۰ سد در
دولت یازدهم به بهرهبرداری رسید.
حجم کل مخزن
سدهای کشور از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۹۲ برابر با ۱۲۳هزار و ۴۴۲ میلیون مترمکعب است که میزان بهرهبرداری
شده، ۴۸ هزار و ۴۵۴ میلیون متر مکعب است. دربین سالهای
۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ حجم کل مخزن آب ۳۳ هزار و ۲۷۵ میلیون متر مکعب بوده است که ۴۵۴ میلیون مترمکعب به بهرهبرداری
رسیده است.
حجم مخازن آب درسال
۱۳۹۶بیش از
۲۳ میلیارد
مترمکعب به ثبت رسیده است که میزان بهره برداری ازآب سدها ۸ میلیارد ۵۹۰ میلیون متر مکعب بوده، میزان حجم مخازن آب با ۱۴ درصد کاهش ومیزان خروجی سدها با ۷ درصد کاهش نسبت به سالهای گذشته
روبروبوده است.
این
آمار میزان تعهدات دولتها دربحث سیاست ذخیرهسازی و آبرسانی در۴۰ سال گذشته را نشان می دهد. نشان می
دهد که چه میزان دولتها نسبت به تعهدات خودشان درساخت و ساز سدها عمل کرده اند،
دردولت نهم و دهم با توجه به تعداد سدهای در دست ساخت بیش از ۳۰۰ مورد بوده، اما فقط ۱۶ سد به بهرهبرداری رسیده است.
کاهش
آب سدها
از مجموع ۱۰۰ سد که تامین کننده بخش اصلی آب درایران
هستند، درحال حاضر ۵۲ سد کشور کمتر از ۴۰ درصد ظرفیت کل مخزن، آب دارند. ۲۸ سد کشور۵۰ تا ۷۰ درصد
کل مخزن پرشدگی آب دارند و ۲۰ سد
بین ۴۰ تا ۵۰ درصد حجم مخزن را دارا هستند. حجم ۲۵ سد بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد کل مخزن و ۲۸ سد
نیز بین ۷۰ تا ۹۰ درصد پرشدگی آب دارند. در کل ۳۵ در صد سدها کمتر از ۴۰ درصد پرشدگی آب را دارا هستند.
براساس آخرین آمار تا سال ۹۶ نزدیک
به ۵۰ درصد مخازن سدهای
کشور پر بوده، اما در شرایط کنونی تنها ۴۱ درصد سدهای کشورپر است و ۵۹ درصد سدهای کشور خالی است.
نتايج
بهدست آمده از حجم تبخیر سالانه از سطح درياچه سدهای درحال بهره برداری كشور نشان
میدهد كه مجموع حجم تبخير سالانه معادل ۲.۰۲ ميليارد متر مكعب است كه با توجه به حجم كل مخازن درحال بهرهبرداری ۵.۳۲ ميليارد متر مكعب حدود ۶.۲ درصد ازآب سدها تبخير میگردد. هر
چند مقايسه ميزان تبخير و حجم مفيد مخازن نشان دهنده ۸.۴ درصد تبخير است. درچند سال گذشته آب
سدها با کاهش چشمگیر آب روبهرو بوده است وهمین امر باعث بحرانی شدن وضعیت آب در
ایران شده است.
عدم بیتوجهی
به قناتها و تغذیههای مصنوعی
قنات یکی ازپیچیدهترین
وکهنترین ابزار تمدن ایرانی برای مقابله با کم آبی درایران باستان بوده است. هنوز
هم حدود ۸ میلیارد مترمکعب
ازآبهای زیرزمینی در سطح کشور از طریق قناتها استحصال میشود. به گفته برخی پژوهشگران
در ایران بالغ بر ۳۰هزار
رشته قنات درکشور به صورت فعال وجود دارد که وظیفه آب رسانی بخشهای کم آب کشور را
بر عهده دارند.
قنوات جزو
منابع آب زیرزمینی درمناطق خشک و نیمهخشک ایران به حساب می آیند. دو عامل اصلی در
کاهش آبدهی قنوات مؤثر است: یکی افت سطح آب زیرزمینی ودیگری پدیده تغییر اقلیم
جهانی که اثرات آن درایران به صورت خشکسالیهای شدید نمود یافته ودرتشدید افت سطح
آب و کسری مخزن آب زیر زمینی مؤثر واقع شده است.
درسالهای اخیر
به علت استفاده بی رویه از آبهای زیر زمینی، کمبود نزولات جوی در مقیاس سالانه و
همچنین عدم مدیریت و رسیدگی به قناتها موجب کاهش آبدهی تعداد زیادی از انها شده
است. سطح آب زیر زمینی آبخانهها همواره در حال نوسان است یکی از مهمترین عواملی
که باعث نوسان سطح آب زیرزمینی بویژه افت مستمر آن میشود اضافه برداشتهای مداوم
از آبخانه است.
کاهش
بارندگی درایران
در حالی که
خشکی یک شاخص و ویژگی آب و هوایی مناطق خشک به شمار میرود، خشکسالی پدیدهای است
که از کاهش پیشبینی نشده بارش در مدتی معین در منطقهای که لزوما خشک نیست سرچشمه
میگیرد.
میزان این کاهش
به اندازهای است که روند عادی رشد را در منطقه مختل میسازد و آثار بیدرنگ و زیانباری
بر کشاورزی و آثار دراز مدت بر عرصه منابع آب دارد. با بررسی میزان بارندگی در بین
سالهای ۸۷ تا ۹۳ می توان مشاهده کرد که وضعیت بارندگی
هر سال کاهش چشم گیری داشته است. ارتفاع کل ریزشهای جوی از اول مهر تا بهمن سال
آبی ۹۶-۹۵ بالغ
بر ۶۸ میلیمتر است.
این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت ۳۶ درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ۵۰ درصد کاهش نشان میدهد.
شاخص بحران آب
در ایران به علت قرار گرفتن درمنطقه خشک و نیمه خشک جهان به مراتب نامطلوبتر از
متوسط دنیاست. از طرفی وقوع خشکسالیهای متناوب و طولانی و نوسانات بالای آب و هوایی
از عوامل اصلی کمبود آب بویژه منابع آب سطحی است که فشار مضاعفی را بر منابع آب
های زیر زمینی وارد میکند و باعث ایجاد پدیده بیابانزایی میشود.
سیاستهای
حکومت در دو دهه گذشته در حوزه آب و سد سازی موجب شده که ایران با بحران آب روبهرو
شود و در این میان جمهوری اسلامی نه تنها هنوز برای رفع این بحران تلاش نمیکند،
بلکه به جای استفاده از نیروهای متخصص، برخورد امنیتی در این حوزه را در پیش گرفته
است.%
20.12.2018
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر