۱۳۹۸ فروردین ۵, دوشنبه

ترکمن صحرا را آب فرا گرفته، دولتمردان ایران را خواب

امروز خرابی کار ازحیطه توان مسئولین استانی نیز گذشته است

زمانی درکودکی ما آب رودخانه گرگان آنقدر پر بود که بهترین محل برای بازی بچه‌های روستاهای کنار رودخانه بود، ازجمله اوبه پدری من گامیشلی واوبه مادریم آغزلی (منزل جدم خواجه نفس و...). بهترین محل تفریح ما شنا کردن در رودخانه، شیرجه زدن از بلندی رودخانه و مسابقات شنا توی رودخانه بود. درآن زمانی که تازه شنا کردن را یاد می‌گرفتیم بزرگترین دلهره ما هم غرق شدن درآب روخانه بود. آب رودخانه آنقدر پربود که بهترین محل سرگرمی بچه‌ها بود، بچه‌هایی که حتی اسم پارک را هم نشنیده بودند. ما اولین عروسک‌هایمان را با گل‌های کنار رودخانه ساختیم. اولین سرسره‌ها را لب رودخانه بازی کردیم و ...
سالها گذشت و من هم به گروه آدم بزرگها ملحق شدم و سرنوشت دست مرا کشید و برد به دور از وطن. یک روز نشسته بودم که دلم برای رودخانه تنگ شد. از دایی‌هایم در آغزلی خواستم که عکس رودخانه را برایم بفرستند. آهی کشیدند و گفتند:
- آن رودخانه‌ای که تو می‌گویی؟ به رویاها پیوسته است. دیگر جز گل و لای چیزی از آن بر جای نمانده.
عکسش را فرستادند. حیرت کردم. یعنی چطور می‌توانست آن رودخانه پرآب، خشکیده باشد کف رودخانه آنقدر بالا آمده بود که اگر نمی‌گفتند این عکس گرگان است باورم نمی‌شد.
دلیلش را بعدا فهمیدم: چندی از کله گنده‌ها درسمت شرقی ترکمن صحرا وگلستان سدهایی ساخته‌اند تا زمین‌های خصوصی و مزارع خود را آبیاری کنند و ماهی پرورش بدهند و... و جلوی عبور آب را گرفته‌اند. رودخانه لایروبی هم نمی‌شود و نتیجه این می‌شود که رودخانه پر جوش و خروش گرگان که زمانی ترنم بهار را درگوش ترکمنصحرا نجوا می‌کرد امروز به معبری خسته و شکسته تبدیل شده است.
حیرت کردم که چرا مردم ما دربرابر این بی‌عدالتی و محو کردن طبیعت پیرامونشان هیچ اعتراضی نکرده‌اند و در رسانه‌ها هیچ صدایی از آنها برنخاسته است. به عنوان یک ترکمن اخبار خشک شدن دریاچه ارومیه را از برادران ترکمن آذربایجانی خود بسیار می‌شنیدم و اخبارش را دنبال و با آنها ابراز همدردی می‌کردم غافل از این که رودخانه خود ما هم خشکیده است. اخبار خشکیدن رود کارون را می‌شنیدم و تاسف می‌خوردم برای آن کارونی که زمانی برایش ترانه‌ها ساخته‌اند اما رودخانه گرگان ما که در قطره قطره خاطراتمان نگین بسته بود رو به خشکی گذاشته بود و در رسانه‌های دنیا هیچ انعکاسی نداشت.
و امروز با ورود سال ۱۳۹۸ باران‌ها و بادهای سهمگین آنچنان برترکمن صحرا و خراسان وگلستان یورش آورده‌اند که آن سدها توان مقابله با خروش سیل‌ها را ندارند. رودخانه‌های اترک و گرگان لایروبی نشده‌اند و ظرفیت پذیرش آبها را ندارند. همان‌هایی که مسیر حرکت آب مردم را گرفته موجب خشک شدن رودخانه شده‌اند، به قلع و قمع جنگل‌های خراسان و گلستان و ترکمن صحرا نیز دست زده بودند، آن درخت‌های تنومندی که در برابر سیل‌ها می‌ایستادند واز سرعت و حرکت آنها می‌کاستند، دیگر درقید حیات نیستند.
امروز گنبد و آق قلا و کوموش دپه اسیر چنگال بی‌رحم سیل شده است. احتمال فرو ریختن سدها وجود دارد. حتی بندر ترکمن نیز که کمی دور از مسیر رودخانه و سیلاب است در مهلکه قرار گرفته است. مسئولین مردم را به ترک خانه‌هایشان دعوت می‌کنند. اما ترکمن کجا را دارد که برود؟
برخی از مسئولین دلسوز با دست خالی وامکانات محدود به یاری مردم می‌شتابند. اما با منطقه‌ای که کلش را آب گرفته چه می‌شود کرد: بیش از صد هزار زمین مزروعی زیر آب، ده‌های روستای بدون برق، راههای مسدود شده بی‌ارتباط. این سیل، واقعه بسیار هولناکی است که قبلا باید پیشگیری می‌شد. وقتی که شما بسان انحصارطلبی‌های سیاسی خود، در تصاحب آب رودخانه و درخت‌های جنگل نیز انحصارطلبانه و سودجویانه و وطن‌فروشانه عمل می‌کنید، امروز از دست چند مسئول محلی چه بر می‌آید؟ از ده روز قبل احتمال باران شدید و سیل وجود داشت اما مسئولین محلی استاندار را نمی‌یابند، استانداری برای تخلیه پیشگیرانه سدها کاری انجام نمی‌دهد.
امروز خرابی کار از حیطه توان مسئولین استانی نیز گذشته است. رئیس جمهور محترم باید شخصا به ترکمن صحرا بیاید و همزمان با پشتیبانی رسانه‌ای کشوری، تمام امکانات لازم را به این سوی سوق دهد. البته اگر امکاناتی در دستشان مانده باشد و همه را راهی سوریه و لبنان و یمن نکرده باشند.
امروز مردم ترکمن صحرا از هر سو فریاد بر می‌آورند که دولتمردان و روسای حکومت که در سخنرانی‌هایشان همواره از اتحاد و همبستگی ملی سخن می‌رانند کجا هستند و چرا به فریادشان نمی‌رسند؟
هیهات که امروز ترکمن صحرا را آب گرفته است و دولتمردان را خواب گرفته است. مدد یاهو!
دکتر عبدالرحمن دیه‌جی،  سایت ایران امروز 23مارس 2019
*برگرفته از سایت ایران امروز

هیچ نظری موجود نیست: