۱۴۰۰ بهمن ۲۵, دوشنبه

اعدام پزشکی که از تشیع به تسنن تغییر مذهب داد

علی مظفریان، روحانی اهل سنت و پزشک مشهور شیرازی با حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شد

«۲۹ سال گذشته است! آن موقع اینترنت وفضای مجازی وجود نداشت که خبر مربوط به او جایی منتشر شود. به همین دلیل هم کمتر عکسی ازاو موجود است. خانواده ‌او هم دراین سال‌ها درترس و دلهره زندگی کرده وازصحبت دراین مورد پرهیز کردند. ایشان یک مسلمان شیعه بود که به تسنن تغییر مذهب داد. جزو علمای خاص اهل تسنن محسوب می‌شد. سال ۱۳۷۱ بود که او را بعداز۹ ماه شکنجه و انفرادی وضبط اعتراف تلویزیونی ازطریق اعدام با طناب دار شهید کردند.» این گفته‌های «ابراهیم احراری»، یکی از فعالان حقوق اهل سنت درباره دکتر«علی مظفریان»، مفتی ایرانی است. علی مظفریان، روحانی اهل سنت و پزشک  مشهور شیرازی با حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شد.

دکتر علی مظفریان کیست؟

«علی مظفریان» پزشک جراح عمومی وفارغ‌التحصیل دانشگاه علوم پزشکی شیرازبود. او اصالتا شیرازی بود ودردانشگاه شیراز تدریس می‌کرد. دکتر مظفریان با اتمام تحصیلات و شروع به طبابت در دوره سه ساله طرح خدمت نیروی انسانی که پزشکان باید بعد از فارغ‌التحصیلی بگذرانند، به بندر لنگه رفت. او درمدت اقامت دربندرلنگه دچار تحول مذهبی شد و به مذهب تسنن گرایش پیدا کرد. او متولد سال ۱۳۲۵ درشهر كازرون و درخانواده‌ای شيعه بود.

دکتر مظفریان با اتمام دوره سه ساله طرح پزشکی خود از بندر لنگه به شيراز بازگشت. درآن زمان گروهی از دانشجويان پاكستانی دانشگاه شیراز، دریکی ازسالن‌های دانشکده مهندسی این شهر، نماز جمعه اهل سنت را برپا می‌کردند. علی مظفریان هرهفته برای خواندن نماز به آن‌جا می‌رفت. كم‌كم نمازگزاران که با درجه علمی او آشنا شدند، او را به‌عنوان امام جمعه انتخاب کردند.

سنت خواندن نماز جمعه اهل تسنن دراین دانشکده تا پس ازانقلاب۵۷ ادامه یافت. تا اینکه دانشگاه با ایراد بهانه‌های مختلف، تلاش کرد تا ازادامه اقامه نماز جمعه جلوگیری کند. اين ممانعت و بهانه‌تراشی‌ها باعث شد تا اهل تسنن این شهر به فكر تاسیس مسجد مستقلی برای اهل سنت شيراز بيفتند. اهل تسنن شیراز این خلاء را احساس کرده بودند که جایی برای اقامه نماز جماعت خود ندارند.

تدارک مسجد برای اهل تسنن شیراز

به گفته ابراهیم احراری، با تلاش و پیگیری دكتر مظفریان وحمایت مالی یکی ازافراد خير، او خانه دوطبقه بزرگی را در نزدیکی پل باغ صفا ودرکوچه مجاور محل بنیاد شهید و منتهی به بازارانقلاب شیراز خریداری وبا تغییراتی به مسجد تبدیل کرد: «او با دریافت مجوزهای رسمی این محل را بعنوان مسجد الحسنین نام‌گذاری وبرای برگزاری نماز جمعه و نماز پنج وقت اهل تسنن درشیراز وقف کرد. خود او هم ازطرف اهل تسنن به‌عنوان امام جمعه وجماعت مسجدی که خودش بانی تهیه آن بود، انتخاب شد.»

«مسجد الحسنين» دراداره اوقاف شيراز ثبت و وقف فعالیت مذهبی اهل تسنن این شهرشده است. آقای مظفریان آرام‌آرام با انجام تغییراتی دربنای اين خانه، دو طبقه ساختمان آن را تبديل به دو سالن بزرگ کرد وحياط وسيع آن را هم با سايه‌بان پوشانيد. بدين ترتيب اهل سنت شيراز پس از سال‌ها سرگردانی صاحب مسجدی دراین شهرشدند.

احضار وبازجویی به دلیل استقبال از فعالیت مسجد

یکی ازاهل تسنن ساکن این شهر، اقامه نماز دراین مسجد را برای ایران‌وایر این‌گونه روایت می‌کند: «روز‌های جمعه، سالن‌ها وحياط آن، مملو ازجمعيت نمازگزاربود. دراعیاد مذهبی به خاطر تعداد نمازگزاران، سرتاسر کوچه جنب مسجد، برای نماز خواندن پراز نمازگزار می‌شد، جمعیتی که نسبت به تعداد حاضران درنماز جماعت مساجد شیعیان این شهر بسيار چشم‌گير بود.»

او می‌افزاید: «درنماز جمعه اهل تسنن، افراد تحصيل‌كرده ودانشجويان شيعه هم شركت می‌كردند. اين مساله باعث نگرانی روحانیون متعصب شیعه شده بود. آن‌ها بارها با حمایت نهادهای امنیتی به بهانه‌های مختلف درفعالیت وقفه ایجاد ‌کردند. حتی منجر به تعطیلی مسجد هم شدند. اما با تلاش دكتر و هیات امناء، بار دیگر این مکان باز شد، ولی بهانه‌تراشی‌ها ادامه یافت. دشمنی آن‌ها با این مسجد، باعث شد تا بارها دكتر مظفریان و اعضای هيات امناء به اداره اطلاعات احضار شوند وتحت فشار قرار بگیرند.»

ابراهیم احراری، فعال حقوق اهل تسنن ایران درباره فعالیت‌های دکتر مظفریان به ایران‌وایر می‌گوید: «آقای مظفریان جراح بود. در بیمارستان‌های شهر شیراز فعالیت می‌کرد و مطب هم داشت. شخصیت باسوادی که بارها در مناظرات مذهبی با علمای شیعه حاضر شده وازعقاید اهل تسنن دفاع کرده بود. اما درفاصله دهه۶۰ تا ۷۰ آرام‌آرام فشارهای حکومت براو بیشتر ‌شد. به شکلی که بارها بازداشت و بازجویی شد.»

خواسته‌های حکومت از زبان بازجویان او

ابراهیم احراری درخواست‌های حکومت از این روحانی برجسته اهل تسنن را درجریان بازجویی‌ها چنین عنوان می‌کند: «از او ‌خواسته بودند تا این مسجد را تعطیل کند. از اهل تسنن برائت جسته و دوباره شیعه شود. او زیربار نرفته بود.»

به گفته احراری، روحانیون شیعه بارها با او درشیراز مناظره کردند؛ اما موفق به تغییر عقیده او نشدند. پس ازآن «درفاصله سال‌های۶۹ تا ۷۰ به طرزوحشیانه‌ای او را بازداشت کردند ومسجد الحسنین را هم بستند. آن روزهای پس ازجنگ و اعدام‌های سیاسی، دوران اوج رعب و وحشت بود. دراین دوره از بازداشت آقای مظفریان را به شدت شکنجه کردند. ۹ ماه تحت شکنجه برای اعتراف‌گیری بود.»

اعتراض پزشکان شیراز به اتهامات وارده به دکتر مظفریان

آقای احراری در ادامه به ایام بازداشت او اشاره کرده و می‌گوید: «آقای مظفریان در یکی از ملاقات‌های محدودش در این مدت، به خانواده گفته بود؛ وادارش کرده‌اند تا یک سری اعتراف کند. از او فیلم اعترافات اجباری هم ضبط کرده‌اند. این اعترافات اجباری که او را به آن وادار کردند؛ یکی مرتبط با اتهامات اخلاقی و دیگری جاسوسی برای آمریکا بوده است. دلیل این اتهام جاسوسی و اعتراف‌گیری هم آن بود که او برای درمان برخی از بیمارانش به آمریکا سفر کرده بود. همین دو اتهام را بهانه کردند تا حکم اعدام او را صادر کنند.»

پزشکان عضو سازمان‌ نظام‌ پزشکی فارس در نامه خود خواستند تا حکم اعدام دکتر مظفریان لغو شود؛ اما حکومت بدون توجه به این مساله، بی‌سروصدا او را اعدام کرد. به گفته ابراهیم احراری، «خبر اعدام او متاسفانه به دلیل فضای سرکوبی که در آن روزها وجود داشت، بازتابی در سطح رسانه‌های داخلی و خارجی پیدا نکرد. دستگاه امنیتی و قضایی حکومت هم در ادامه مسجد الحسنین را علی‌رغم وجود سند وقف ساختمان مسجد برای اهل تسنن تعطیل و مصادره کرد. البته سال‌ها بعد، با پیگیری‌هایی که صورت گرفت، اهل تسنن فارس توانستند یک زمین را خریداری و مسجدی را در آن احداث کنند.»

جاسوسی و لواط در مسجد؛ اتهام‌هایی که به دکتر مظفریان وارد کردند

به گفته ابراهیم احراری، اتهام جاسوسی برای دولت ایالات متحده آمریکا در پرونده او به آن‌جا باز‌می‌گردد که علی مظفریان برخی بیماران خود را داوطلبانه برای درمان در آمریکا همراهی کرده بود.

آقای احراری در مورد اتهام وجود مسائل اخلاقی پیرامون این روحانی برجسته اهل تسنن به ایران‌وایر می‌گوید: «این تهمت که به ایشان زدند، اصلا به او نمی‌چسبد. لواط، آن هم در مسجد!؟ او اگر در روز پنج‌شنبه نمی‌توانست روزه بگیرد، روز جمعه به هیچ‌وجه در مسجد سخنرانی نمی‌کرد. مسلمان معتقدی که باید حتماً یک روز روزه می‌گرفت و آن شب را به عبادت گذرانده باشد تا روز جمعه زبان به ذکر خداوند و سخنرانی برای عموم باز کند. هرگز هم برای سخنرانی درمسجد وسایر کارهایی که بالاخره رسم علماست، پول دریافت می‌کنند، ایشان یک ریال از مردم پول نگرفته بود. ظاهر فریبنده هم نداشت تا دیگران به خاطر آن به او احترام بگذارند. اما شما خوب می‌دانید که انسان گوشت و پوست واستخوان است. زیر شکنجه ممکن است به هر ناکرده‌ای هم اعتراف کند.»

وزارت اطلاعات درآن زمان برای بازداشت یا اعدام مخالفان ازاتهام‌های ساختگی جنسی، اعتیاد به مواد مخدر وجاسوسی استفاده می‌کرد.«علی‌اکبر سعیدی سیرجانی»، ادیب برجسته ایرانی پس ازانتشار نامه‌های اعتراضی خطاب به «علی خامنه‌ای»، درسال ۱۳۷۲ بازداشت وبا همین اتهام‌ها روبه‌رو شد. او درسال ۱۳۷۳ به طرز مشکوکی در زندان درگذشت. از سعیدی سیرجانی نیز تحت فشار وشکنجه اعتراف اجباری اخذ کردند.

پخش فیلم اعتراف اجباری برای پزشکان و اساتید دانشگاه

به گفته ابراهیم احراری، با اعتراض پزشکان عضو سازمان نظام پزشکی استان فارس و اساتید دانشگاه شیراز به صدور حکم اعدام دکترعلی مظفریان، فیلم اعترافات اجباری که ازاو اخذ شده بود، درجمع پزشکان واساتید دانشگاه شیراز نمایش داده شد: «آن زمان پخش این دست اعترافات تلویزیونی به شدت مرسوم بود. ضبط این اعترافات اجباری را حکومت ازسال۶۰ شروع کرده بود. آن زمان اوج پخش این اعترافات برای تطهیر خودشان بود. بعدتر حتی فیلم هویت را هم ساختند. ولی برای اینکه پرونده دکتر مظفریان خیلی مطرح نشود، آن فیلم اعترافات را درهمان سطح پزشکان واساتید دانشگاه شیراز پخش کرده‌اند.»

اتهام توهین به مقدسات شیعه

این عالم برجسته اهل سنت ایران تا پیش ازآنکه به اهل تسنن گرایش پیدا کند، شیعه وازمقدسات شیعه کاملا مطلع بوده است و درباره گرایش‌های تشیع اطلاع کامل داشت. اما دراتهامات او«توهین به مقدسات شیعه» نیز آورده شده بود. ابراهیم احراری دراین مورد می‌گوید: «این اتهام را معمولاً به اهل تسنن می‌زنند. غالب فعالان اهل سنتی که اعدام، ترور ویا به تبعید فرستاده شدند، با این اتهام مواجه شده‌اند.»

آخرین بازداشت

دکترعلی مظفریان صبح روز پانزدهم آبان‌ماه ۱۳۷۰هنگامی كه برای انجام عمل جراحی از خانه بیرون رفت، به دست ماموران اداره اطلاعات مقابل بيمارستان بازداشت وبرای بازرسی از منزل به خانه منتقل شد. پس از بازرسی محل سکونت ازآن‌جا به مکان نامعلومی منتقل می‌شود. خانواده‌ او تا دوماه پس از بازداشت هیچ اطلاعی ازاو نداشتند. تا اينكه سرانجام در زندان ويژه روحانيت درتهران موفق به ملاقات با او شدند. به گفته آقای احراری: «این ملاقات‌ها تقريبا هرسه-چهارماه یک‌بار صورت‌ گرفته است. هدف مقامات زندان از دادن این ملاقات‌ هم اين بود كه شايد خانواده‌اش بتوانند او را راضی كنند تا ازاعتقاداتش منصرف شود. چون علت بازداشت او رو‌گردانی ازمذهب شيعه بود. حکومت ايران معتقد بود؛ چون دكتر به اهل سنت گرويده وازآن پیروی می‌کند؛ از دايره دين خارج شده وكافر ومرتد شده است.» تیم حقوقی ایران‌وایر پیش‌ترگفته بود که تغییر مذهب از سنی به شیعه مصداق ارتداد نیست واغلب این افراد با اتهام‌های دیگر مواجه می‌شوند.

به گفته ابراهیم احراری: «دکترمظفریان چهارمین نفری ازعلمای اهل تسنن است که بعدازرهبری آقای خامنه‌ای اعدام می‌شود. استاد قدرت‌الله جعفری درخراسان درسال‌ ۶۸ اعدام شد. کاک ناصر سبحانی به همین صورت سال ۶۹ کشته شد. شخصی به نام عبدالوهاب خوافی که بسیار گمنام مانده هم درخراسان اعدام شد. دکتر مظفریان چهارمین نفری است که رسما اعدامش اعلام می‌شود.»

جواد متولی – ایران وایر

https://news.gooya.com/2022/02/post-61447.php
























































































































































































































































































































































































































هیچ نظری موجود نیست: