۱۴۰۰ بهمن ۲۸, پنجشنبه

شاه تا آخر تن به فضای بازسیاسی وانتقال قدرت نداد

شاه تا آخر تن به فضای بازسیاسی وانتقال قدرت درمعنای متعارف و واقعی نداد

*این مطلب به دو علت باز نشر می شود: 1-امروزها مدافعان نظام سطنتی در داخل وخارج کشور فعال شدند،

2-بهمن ماه است و روزهای آغازین 44مین سال حیات انقلاب بهمن 57 می باشد.  

داستان انقلاب ونقش شاه به روایت بی بی سی

محمدرضا شاه درتمامی این دوره زمانی اقدامی برای باز کردن فضای سیاسی چون قول برگزاری انتخابات آزاد، آزاد شدن احزاب یا تمایل به استعفا وانتقال سلطنت انجام نداد. وقتی او دید تمامی تدبیرهایش به شکست انجامیده است ودرعین حال موافق کشتار گسترده وسیاست حمام خون نیز نبود و از ناحیه دولت آمریکا نیز چنین حمایتی را احساس نمی‌کرد به عنوان آخرین تیر ترکش با عقب‌نشینی آشکار، شاپور بختیار که پیشتر سالیانی در زندان بود را بعد از مخالفت چهره‌هایی چون «دکتر علی امینی»، «دکتر غلامحسین صدیقی» و«مهندس مهدی بازرگان» با پذیرش نخست‌وزیری به ریاست دولت گمارد. این انتخاب شاه از سرناچاری بود. صحنه سنگین دیدار او با کابینه بختیار درکاخ نیاوران وناخرسندی هردوطرف به خوبی نشان می‌دهد که این اقدام شاه با هدف پذیرش تغییرات نبود بلکه تمهیدی برای خاموش شدن اعتراضات و بازگشت مردم معترض به خانه‌ها بود.

دولت بختیار درواقع محصول انقلاب واوج گرفتن شعله‌های آن بود. .بدنه ارتش و شهربانی در سرکوب گسترده و خونین مخالفان همراهی نکرد و فرارازپادگان‌ها، نافرمانی در برابر مقامات ارشد و پیوستن به صفوف مردم معترض پیش از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شروع شد. اگرچه بختیار ساواک را منحل کرد و فضا بازتر شد اما باز آزادی‌های سیاسی، رسانه‌ای و مدنی در عرصه رسمی در حد متعارف نبود. بازشدن مطبوعات نیز نتیجه گسترش امواج انقلابی و فعال شدن روزنامه‌نگارانی بود که رویکرد انقلابی داشتند و با اعتصاب و به خطر انداختن خود در اندیشه کمک به پیروزی انقلاب بودند. تلویزیون و رادیو تا قبل از پیروزی انقلاب فضایی به مخالفان و منتقدان نداد. در آن دوره کوتاه نیز راهکاری برای انتخابات آزاد و زمان دقیق آن ارائه نشد فقط کسانی که تا پیش از این در محدوده کارگزاران رسمی حکومت نبودند، وزیر شدند. اما افکار عمومی که بشدت به شاه ومقاصد او بدبین بود این کار را نپذیرفت ودولت بختیار را توطئه‌ای برای منحرف کردن فضای سیاسی تفسیر کرد. ازاین رو بعدازمحمدرضا شاه، بختیارآماج حملات وشعارهای منفی مردم شد. درواقع برای کثیری ازمردم پذیرش نخست ‌وزیری درحالی که شعله‌های انقلاب همه‌جا را فرا گرفته وحکومت استبدادی درحال ازهم پاشیدن بود نوعی «خیانت» قلمداد می‌شد.

 سوابق شاه وبخصوص برخورد او درتغییر زودهنگام سرلشگر «فضل‌الله زاهدی» بعدازکودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مردم را به درستی نگران ساخته بود که بعد از فروکش کردن اعتراضات و بازگشت شاه، دولت بختیار دچار فرجامی مانند زاهدی «تاج‌بخش» شده ودوباره وضعیت گذشته بازسازی بشود. برای درک منطق رفتاری مردم در آن مقطع کافی است تصور شود که الان یک ابرجنبش اجتماعی با رویکرد انقلابی قوی کشوررا فرا بگیرد و دستگاه سرکوب حکومت فروبریزد و اعتصابات گسترده برقرارباشد، آقای خامنه‌ای بعد از ناتوانی در سرکوب اعتراضات و مهار انقلاب بپذیرد که یکی از مخالفان ومنتقدان رئیس‌جمهور شود. دراین فضا بعید است اکثریت معترضان این اتفاق را پذیرفته وازخواست انقلابی خود دست بکشند.

بدین ترتیب همانطورکه درمطلب توضیح داده شد محمدرضا شاه پهلوی تا آخرین روزهای سلطنت تن به فضای باز سیاسی و انتقال قدرت درمعنای متعارف و واقعی نداد.

آخرین پادشاه ایران در هفته‌های آخر حضور درایران تسلط بر امور را از دست داده ودستگاه محاسباتی‌اش مختل شده بود. دکتر هوشنگ نهاوندی درمصاحبه با برنامه «تاریخ شفاهی» دانشگاه هاورارد شرح می‌دهد که محمدرضا شاه در دیداری که روز قبل از ترک ایران داشت درپاسخ به درخواست او برای ماندن درکشور می‌گوید: «آقای نهاوندی؛ این کله را می‌بینید؟ این دیگر کار نمی‌کند. ولم کنید. می‌خواهم بروم. ارتش هم هرغلطی می‌خواهد بکند خودش بکند از دست من دیگر کاری برنمی‌آید.» پیشتر نیز درواکنش به درخواست‌های مشابهی ازسوی کارگزاران ارشد حکومتی واکنش عصبانی نشان داده و آنها را سرزنش کرده بود که «می‌خواهند به او درس سیاست بدهند».

پادشاه دوم سلسله پهلوی خود را "عقل کل" می‌دانست وازاین جهت آسیب‌پذیر بود. شاید اگر توصیه «جمال امامی» درمدارا با سرلشگر زاهدی و رعایت قانون اساسی مشروطه در عدم مداخله در کار دولت (قوه مجریه) را پذیرفته بود کارش به اینجا نمی‌کشید که به قول امامی اگر عصای حکومت متزلزل شد آن را به دست فرد دیگری بدهد ومشکلات درشرایط بحرانی متوجه او نشود. اما محمدرضا شاه شخصیتی اقتدارطلب داشت؛ درهنگامی که اوضاع بر وفق مراد بود خود را «قدرقدرت» تلقی می‌کرد ووقتی شیرازه امور ازهم می‌گسیخت توان تصمیم‌گیری را از دست داده و منفعل می‌شد. ازاینرو اقدامات واپسین او درتعدیل فضای بسته سیاسی، واکنش به گسترش امواج انقلابی وکاربست تدابیری برای مهارانقلاب بود که درنهایت جواب نداد وشکست خورد.

*-توضیح: اظهار نظر بالا درباره ی انقلاب بهمن57 ونقش شاه به پیامدهایش، مطلبی مرتبط به مطلب زیربود.

آیا محمدرضا شاه در آستانه انقلاب فضای باز سیاسی ایجاد کرد؟

https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-60355597

-----------------

صفحه ویژه؛ چهلمین سالگرد انقلاب ایران

https://www.bbc.com/persian/iran-47096372

هیچ نظری موجود نیست: