۱۳۹۶ آبان ۱۱, پنجشنبه

تاثیرات انقلاب اکتوبر1917 روسیه برترکمنصحرای ایران- بخش2


به مناسبت یکصدمین سالگرد انقلاب اکتوبر1917 
بخش1 مرور کوتاه چگونگی وقوع انقلاب اکتوبر1917 روسیه بود. درآنجا دیدیم روند رویدادها چگونه منجر شد به اینکه حزب بلشویکها( حزب شاخه اکثریت سوسیال دمکرات روسیه)، در25م اکتوبر1917 مقر دولت موقت را تصرف کرده پایان حیات آنرا اعلام میکنند.
  با پیروزی بولشویکها درسرنگونی دولت موقت روسیه وتشکیل جمهوری فدراتیو روسیه ی شوروی سوسیالیستی و شکل گیری حکومتهای محلی درمنطقه های اداری( أدمینستراتیوی)امپراطوری روسیه، وضعیت دگرگون میگردد. بعنوان مثال درآسیای میانه ابتدا جمهوری خودمختارترکستان بمرکزیت تاشکنت واستان ترکمن بجای استان زاکاسپی( ماوراء خزر)وغیره درترکیب جمهوری فدراتیو روسیه ی شوروی سوسیالیستی پدید اورده می شوند.
با این اشاره می پردازیم به تاثیرات انقلاب اکتوبر1917 روسیه برترکمنها وترکمنصحرا ایران
 بدنبال سرنگونی دولت موقت ازجانب بولشویکها که طرفدار عدم شرکت روسیه درجنگ، ضد استعمار واسثمار، خواهان پایان دادن به ستم ملی وانواع تبعیض های اتنیکی، جنسیتی وغیره بودند. آنها اسرای جبهه های جنگ و دیگر زندانی ها آزاد می کنند. 
  بخشی از اسیران جنگی ونیز افسران ترکمن رژیم تزاری ودولت موقت و دیگر مخالفان بلشویکها که از شرق دریای خزر در راه خروج میکوشند وارد ترکمنصحرا میشوند. بیشترین افراد مهاجر مذکور درشهر "گوموش تپه" شهر پر رونق ناشی از تجارت گسترده با شهرهای اطراف دریای خزر که آن زمان شهر پرجمعیت ترکمنصحرا بود مستقر می شوند. 
 ورود مهاجرین وآوردن موضوع های گفتمان شرایط انقلابی با خودشان، به تغییر فضای سیاسی، اقتصادی واجتماعی  ترکمنصحرا کمک کرده زمینه های تحولات فرهنگی وسیاسی را فراهم می کند.
  ازطرف دیگر بدنبال صدور فرمان حکام جدید روسیه دراوایل 1918 مبنی بر بازگشت واحدهای ارتش روسیه به داخل مرزهای شناخته شده، ترکمنصحرا از جانب واحدهای ارتش استعماری تزار روسیه تخلیه می گردد.
 دستگاه قضایی وسنتی ترکمن ها که متشکل ازنخبه گان قشر تحصیل کرده وعثمان آخوند قاضی القضات پرنفوذ آن با برگزاری کنگره خلقی با همکاری تاجران، معتمدین و ریش سفیدان درگنبدقابوس حکومت محلی تشکیل داده مسبب پدید آمدن شرایط حاکمیت دوگانه درترکمنصحرا میگردد. بدین ترتیب اولین بهره گیری ترکمنهای ایران از اصل انجمن ایالتی و ولایتی قانون اساسی انقلاب مشروطه ایران عملی میشود.

 تحت تاثیر مدارسی که درمنطقه ترکمن نشین شوروی بویژه درقوم داغ واسئنقولی راه اندازی شده حکومت محلی ترکمنصحرا نیز علاقمند میشود مدارس مذهبی را با افزودن دروس جدید وآوردن میز ونیمکت و گچ وتخته سیاه  بمکتب خانه تبدیل نماید. دراین راه با بکارگرفتن مهاجرینی که سابقه معلمی دارند موفق میشوند تعدادی از مدارس مذهبی زیر عنوان "مکتب جدید" بمدارسی که درآن دروس جدید( جغرافی بیولوژی، ریاضی وغیره) به ترکمنی تدریس می شده تبدیل شدند. آغازگر اینکار انقلابی آخوندی بنام رجب آخوند بوده که درتشویق دیگران نیز فعال و موفق بوده. معلم ریاضی معروف آن دوره شخصی بوده بنام عظیم از تاتارهای استراخان وخوشبختانه ازمیان افسران عثمانی نیز دونفرشان دبیر دبیرستان بودند که بعنوان افراد ذخیره فراخوانده شده به جبهه اعزام شده بودند.  
  مرحوم عبدالغفور آخوند آهنگری درصفحات 183 و184 کتاب "تورکمنلر تاریخی" چاپ 1381 خورشیدی درباره مکتب خانه جدیدی ازآن زمان اطلاعات جالبی میدهد. ازجمله می نویسد دروس مکتب جدید رجب آخون شامل تاریخ اسلام ، شریعت، جغرافیا، حساب، هندسه، املاء، انشاء بود. لازم بیادآوری است ایشان شاگرد، داماد و وقایع نگار رجب آخوند بوده.  
 نگارنده علاوه برشنیدن اطلاعات فراوانی ازمردم درمورد نوع مدارس اروپایی آن زمان شخصا کتاب بیولوژی با عتوان "مأمه لی جانی بارلار"، بفارسی "جانوران پستاندار" را ازصندوق چوبی مخصوص کتابهای پدربزرگم گرفتم و خواندم. درکتابخانه مرحوم خوجا قلی آخوند( پیش نماز مسجد محله مان) تعداد کتابها بسیار زیاد بود بطوریکه همه دیوارهای کتابخانه را چندین ردیف تاقچه زده بودند وهمه پر از کتاب بود. شاید لازم بیادآوری باشد که بسیاری از کتابهای ترکمنی آن زمان چاپ شهر قازان مرکز تاتارستان بودند. احتمالن آنجا تنها شهری از روسیه بوده که چاپخانه برای چاپ کتاب با حروف عربی- فارسی داشته است، برای اینکه بقیه کتابهای آن زمان چاپ سنگی بخارا ، تاشکنت وغیره بودند. میدانیم که قازان شهر دانشگاهی بود و ولادیمیر ایلیچ لنین در دانشگاه قازآن حقوق تحصیل کرده بود.
   یکی از تأثیرات بسیار منفی انقلاب اکتوبر برترکمنها وترکمنصحرای ایران بسته شدن راه های زمینی و آبی رفت و آمدها و پایان یافتن مطلق تجارت بود. این واقعه ی دردناک تمامی ارتباط ها ومناسبات اجتماعی، افتصادی وفرهنگی به درازای تاریخ را قطع کرد. ازآن به بعد اُفول اقتصادی نواحی غربی ترکمنصحرا شروع شد وتا پایان جنگ دوم جهانی کوچ گسترده اهالی نواحی ساحل دریای خزر به دیگر نقاط ترکمنصحرا بوِیژه بشهرهای گنبد قابوس، آق قالا، بندرترکمن وغیره صورت میگیرد. وضعیت اقتصادی وامکانات زندگی درمناطق مختلف ترکمنصحرا هرچه از نواحی مرزی فاصله گرفته بطرف جنوب برویم رو به بهبودی نهاد.
 عواقب بسته شدن مطلق مرز ازجنبه ی اجتماعی نیز بسیار دردناک بود. درسالهای دوره کودکی بویژه دهه های سی و چهل شمسی بطور دایمی شاهد گریه و زاریهای زنان و مردان پیری بودیم که  تا لحظه آخر زندگی آرزوی دیدن عزیزانشان در طرف دیگر مرز را داشتند. 

تاثیرات بسیار منفی دیگر با پدید آمدن دوره ی جنگ سرد بین دواردوگاه متخاصم سوسیالیستی و کاپیتالیستی شامل حال ترکمنها وترکمنصحرا گردید. دو اردوگاه متخاصم بر سر "حسن همجواری" نمودن منطقه مرزی ایران- شوروی بتوافق رسیده نواحی مرز شمالی ایران را بطورمشترک تحت نظر گرفتند. این توافق با سفر شاه ایران به شوروی و خریداری کارخانه  ذوب آهن و ماشین آلات ترانسپورتی نظامی به اوج خود رسید وفضای امنیتی خفقان آوری را بر ترکمنصحرا مسلط نمود.
 فضای ناشی از تدابیر متقابل رقابت های غیرعلنی اعضای دواردوگاه متخاصم موجب تزریق فرهنگ مخربی در ترکمنصحرا گردیده باعث پدید آمدن و بروز پدیده های منفی شد. بروز پدیده های منفی و مخربی همانند "ازخوذ بیگانگی" و "عدم اعتماد بنفس"، در ادامه فرهنگ "یابیشاق لیق" و غیره را بدنبال آورد وکار بدانجا رسید که از رویدادهای تاریخی منطقه حتی یک نفر حاضر به تهیه یک گزارش و ارائه یک عکس به جامعه مدنی درمحدوده کشوری و بین المللی نشد. ولی تا هرمقدار خواسته شود نسبت بهم بی اعتماد، حساس و بیش از هر دشمن حاضر به بی رحمی درتخریب و توهین همدیگر. دراین رابطه برای تشخیص میزان تفاوت کافی است وضعیت قبل و پس از پایان جنگ سرد درنواحی دوطرف دریای خزر را با نواحی پیرامونی شرق و غرب و جنوب ایران یعنی طرفهایی که در دوره "جنگ سرد" هر دو سوی مرز  درمحدوده ی اردوگاه کاپیتالیستی بود مقایسه شود.

   تاثیر منفی بعدی ویا سومی، عدم پرداخت خسارت کشتار بیش از چهارصد هزار نفرازترکمنهای ایران وغارت و چپاول اموال آنها توسط ارتش روسیه تزاری بفرماندهی ژنرال مادریتف در دسامبر 1916 یعنی حدود دوماه قبل از وقوع انقلاب دموکراتیک فوریه وحدود ده ماه قبل از وقوع انقلاب سوسیالیستی اکتوبر روسیه است. 
 مساله ی ضرورت پرداخت غرامت بعلت پذیریش ارتکاب جنایت جنگی در رابطه با ترکمنصحرا اولین بار توسط  یک سرهنگ ترکمن ارتش روسیه  بنام خان یومودسکی از نوادگان قیات خان( رهبر ترکمنهای نواحی بالقان، دریای خزر وغرب ترکمنصحرا درقرن 19م)با کرنسکی، وقتی او وزیر دادگستری دولت موقت روسیه بود درمیان گذاشته میشود. آلکساندر کرنسکی پس از تحقیق و بررسی آن کشتار جنایتکارانه را بعنوان جنایت علیه بشریت دانسته با پرداخت مبلغی پول بخانواده های قربانیان بعنوان غرامت می پذیرد، ولی بولشویکها با ادعای داشتن برنامه رهایی زحمتکشان وحل مسدله ملی خلقهای تحت ستم از پرداخت غرامت خودداری میکنند.
 دکترآراز محمد سارلی درصفحات 173 تا191 جلد دوم کتاب تاریخ ترکمنستان چاپ وانتشار وزارت امورخارجه ایران در1383، درباره چگونگی ماجرای دلخراش کشتار دسته جمعی اهالی ترکمنصحرا وچگونگی غارت و چپاول گله های اسب، گاو ، گوسفند ، قالی واشیای قیمتی و غیره اطلاعات گسترده ای میدهد.
نگارنده نیز بهمرا دیگران درتابستانها انعکاس نور از فسفر استخوان کشته شدگان دره سنگیر سوات درناحیه شمال شرقی ترکمنصحرا را از دور مشاهده نمود. آخوند ولی محمد ارزانش میگفت، بارها  ازاهالی نواحی نزدیک به گوللی داغ شنیده که تا سانها ناله ی مردم پناه برده به دره را که پس از کشف پناهگاهشان توسط جانیان با توپ و مسلسل گلوله باران شده کشته میشوند، ازگوشهایشان نمی رفته و آزارشان میداده است.  

 خوانندگان گرامی با اندکی دقت متوجه خواهند شد که دراینجا درسه  چهار مورد از اثرات مثبت و منفی انقلاب اکتوبر1917 روسیه بر ترکمنها و ترکمنصحرای ایران صحبت شده است. ولی موارد دیگری هم می تواند به نظر شان برسد ویا از دیگران شنیده باشند دراینصورت از یاد داشت و انتشار آنها خود داری نکرده به اطلاع عموم برسانند. 
یوسف کـُر ،  31.10.2017 - 09.08.1396 

هیچ نظری موجود نیست: