۱۳۹۸ شهریور ۱, جمعه

چرا درعصر جهانی شدن ازاجلاس گ.7 نباید انتظار زیادی داشت

اجلاس G7 این بار در24اوت درفرانسه برگزار میشود ولی رئیس جمهورش گفته "انتظار زیادی نداشته باشید"
دویچه وئله : درآستانه اجلاس "جی‌ هفت" رئیس‌جمهور فرانسه گفته است رهبران هفت کشور صنعتی جهان ممکن است به موضع مشترکی دست پیدا نکنند واین اجلاس بیانیه نهایی نداشته باشد. فرانسه از شنبه، دوم شهریور میزبان اجلاس "جی هفت" است.
 امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه ازشنبه دوم شهریور (۲۴ اوت) میزبان رهبران هفت کشور صنعتی جهان (G7) درشهر ساحلی بیاریتز درجنوب غربی فرانسه است.
رهبران بریتانیا، ایتالیا، کانادا، آمریکا، آلمان، ژاپن و فرانسه به مدت سه روز دربیاریتز دیدار و گفتگو خواهند کرد. رهبران نهادهای مهم اروپایی از جمله کمیسیون اروپا وشورای اروپایی نیز دراجلاس "جی هفت" حضور خواهند داشت.
خبرگزاری فرانسه نوشته است مکرون هرچند سه هفته درتعطیلات تابستانی خود فرصت داشته تا آماده میزبانی این اجلاس شود، اما می‌داند که هیچ نتیجه‌ای برای آن قابل پیش‌بینی نیست.
رئیس‌جمهور فرانسه با این حال تأکید کرده که تمام توان خود را به کار خواهد گرفت تا مانع از تکرار آن چیزی شود که سال گذشته در کانادا رخ داد. سال گذشته دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا پس از پایان اجلاس با انتشار پیامی در توییتر امضای خود پای بیانیه نهایی اجلاس را پس گرفت واز میزبان اجلاس جاستین تردو، نخستوزیر کانادا به شدت انتقاد کرد.
اختلاف نظر ترامپ با رهبران اروپایی
دراجلاس پیش‌رو موضوعات مناقشه برانگیزی ازجمله ایران، سیاست‌های آب‌وهوایی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی وبحث بر سر شیوه مالیات‌گذاری بر درآمد کنسرن‌های بزرگ اینترنتی آمریکا وهمکاری با روسیه در دستور بحث و بررسی قرار دارند.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در تمام این موارد موضعی کاملأ متفاوت از رهبران اروپایی دارد. این اختلاف نظر، موقعیت سیاسی گروه جی هفت درجهان را تضعیف و تلاش برای دستییابی به راهکاری مشترک را دشوار کرده است
ماکرون در آستانه اجلاس جی هفت به قدرتهای غربی هشدار داد که با توجه به نفوذ رو به رشد قدرت‌های آسیایی، غرب نمی‌تواند از خود ضعف نشان دهد وباید درشکل‌دهی "نظم‌ جدید جهانی" مشارکت فعال داشته باشد وگرنه روزی چشم باز می‌کند ومی‌بیند که "رعیت" دیگران شده است.
محل برگزاری اجلاس جی هفت هتلی درشهر ساحلی بیاریتز است که ناپلئون سوم (۱۸۰۸ - ۱۸۷۳) میانه قرن نوزدهم میلادی به عنوان اقامتگاه تابستانی برای همسر خود اوژینا ساخته بود. معماری بی‌نظیر این ساختمان همچنان چشمگیر است. این ساختمان مجلل سه روز تمام میزان رهبران کشورهای بزرگ صنعتی جهان، از جمله رئیس‌جمهور آمریکا و نخست‌وزیر جدید بریتانیاست.  
بسیاری از خود می‌پرسند درشرایطی که دونالد ترامپ با شعار "اول آمریکا" نظم جهانی را برهم زده ومنافع ملی هر روز پررنگ می‌شوند، برگزاری اجلاس جی هفت چه فایده‌ای دارد
امانوئل ماکرون درپاسخ به این پرسش می‌گوید باید سطح انتظار ازاجلاس گروه هفت را پایین آورد، اما به این راه ادامه داد. او می‌خواهد این اجلاس را به یک گروه کاری تبدل کند تا دست‌کم مهمترین مسائل روز درآن مطرح شوند، بدون آنکه درنهایت حتمأ موضع مشترکی اتخاذ شود.
 بهعنوان مثال ماکرون گفته بود که تصمیم دارد پیش ازاین اجلاس با مقامات ایران در مورد راه های کاهش تنش بین تهران و واشنگتن رایزنی کند. ماکرون روز چهارشنبه گفت که برای کمک به کاهش تنش درخلیج فارس پیشنهادهایی را مطرح خواهد کرد. احتمال اینکه آمریکا به این پیشنهادها روی خوش نشان دهد، اندک است.
ماکرون تأکید کرده که درسه روز آینده، با رهبران حاضر دراجلاس جی هفت یدون تعارف وتشریفات رسمی، درمورد مهترین مسائل روز ازجمله امنیت، تجارت واقتصاد جهانی گفتگو خواهد کرد ودرنهایت باید دید که آیا دستاورد کافی برای یک انتشار یک بیانیه نهایی وجود دارد یا خیر
خبرگرای فرانسه نوشته است این موضع‌گیری دربیش ازچهار دهه تاریخ اجلاس جی هفت که کشورهای عضو آن همواره متحد بودند وبر اساس ارزش‌های مشترک سیاسی وباورهای پایه‌ای اقتصادی مشورت وهمکاری داشتند بی‌سابقه است.
غیر از دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بوریس جانسون، نخستوزیر جدید بریتانیا نیز ساز مخالف می‌زند. جانسون که پیش از این اجلاس به برلین و پاریس سفر کرده وخواستار دستیابی به توافق جدیدی برای برگزیت شده، تهدید کرده که بریتانیا آماده است بدون توافق از اتحادیه اروپا خارج شود. برگزیت بی‌تردید یکی از موضوعات محوری و مناقشه‌برانگیز اجلاس "جی هفت" است
با توجه به موضع کاملأ متفاوت رهبران حاضر دراین اجلاس حتی دیپلمات‌هایی که مقدمات برگزاری آن را فراهم کردند هم نمی‌دانند که نتیجه چه خواهد بود. یکی از دیپلمات‌های عالیرتبه اروپایی به خبرگزاری فرانسه گفته است: «ما برای نخستین‌بار پیش‌نویسی برای بیانیه نهایی اجلاس جی هفت نداریم.»  % 
چرا در "عصر جهانی شدن" از "اجلاس گ.هفت" نباید انتظارات زیادی داشت
لینک کوتاه شده  https://p.dw.com/p/3OMWF

۱۳۹۸ مرداد ۳۱, پنجشنبه

گرامیداشت یاد زنده یاد عبدالحکیم شهنازی که توسط نیروهای مرتجع درخانه اش بقتل رساند

گفتگوی میزگردی با شرکت دکتر رجب محمد بشارتی فر و یوسف کرُ برای بزرگداشت یاد زنده یاد حکیم شهنازی
 عزیزیکه خدمات پداگوژیکی به جامعه را برگزیده بود
وقتی که دربهمن ماه 1358 مدافعان دستاوردهای انقلاب مردمان ایران درشهر گنبد وترکمنصحرا مورد تهاجم مسلحانه نیروهای حکام مرتجع قرار میگیرند. زنده یاد حکیم شهنازی خانه اش را محل امن دانسته به امید آرام شدن اوضاع درآنجا میماند. ولی نیروهای مسلح حکومتی که موظف به حفظ امنیت عموم بودند او را چون سرمایه انسانی مردمان کشور تشخیص میدادند به جای دستگیر کردن و به دادگاه سپردن در صورت متهم بودن، به قتل میرسانند.

ماجرای تخلف شبکه ای مدیر غله گنبد کاووس باتعدادی ازکارکنان سیلو

ماجرای تخلف شبکه ای مدیر غله گنبد کاووس باتعدادی از کارکنان سیلو بیانگر اوضاع اسفبار ترکمنصحرا و کشور است   
مدیر غله گنبد کاووس که با کمک همدستانش گندم را با انواع نخاله‌ها وبا فضولات حیوانات مخلوط و روانه سیلوهای دولتی می‌کرد بازداشت شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) رئیس کل دادگستری استان گلستان از بازداشت مدیر غله گنبد کاووس وتعدادی از کارکنان سیلوی این شهرستان خبر داد. هادی هاشمیان پنجشنبه ۳۱ مرداد گفت: «این افراد نخاله‌ها و فضولات حیوانی را با گندم ترکیب وسپس روانه سیلوی دولتی می‌کردند و از این راه میلیاردها تومان به جیب زده بودند.» به گفته رئیس کل دادگستری استان گلستان این فساد دریک ماه گذشته و به صورت شبکه‌ای ‌انجام شده است و تاکنون ٢۰۰ تن از این گندم‌های آلوده در ۱۴ کامیون شناسایی و ٩ نفر دستگیر شدند. به گفته این مقام مسئول علاوه بر این «یک مرغداری که در آن هزار کیسه نخاله و خاک گندم و فضولات حیوانی بود و کار ِ ترکیب این فضولات با گندم درآن انجام می‌شد» شناسایی و مالک آن هم دستگیر شده است.
*سایت ر. زمانه، ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ، 22 اوت2019

۱۳۹۸ مرداد ۱۸, جمعه

بمناسبت اولین سالگرد امضای کنوانسیون حقوقی دریای خزر

اشاره: امضای "کنوانسیون حقوقی دریای خزر" در 12 اوت2018 یکی از بزرگترین واقعه ی تاریخی سده ی 21 در تعیین نوع ومیزان مناسبات کشورها ومردمان منطقه بویژه مابین 5کشور امضا کننده وبسیار شبیه واقعه ی تاریخی فروریزی دیوار برلین است. بدین خاطر هیات تحریریه ایل گویجی لینک یک گفتگوی میزگردی ونیز یک مقاله از یک علمی کار را برای علاقمندان این موضوع درج میکند.  
 1-لینک گفتگوی میزگردی درباره امضای کنوانسیون حقوقی دریای خزر، دو روز پس از طی شدن مراسم امضا بتاریخ 14 اوت 2018

  2-مقاله ای با عنوان: درباره کنوانسیون دریای خزر نوشته ی حسن شکوری‌نسب مدرس دانشگاه 
مدتی است دوباره موضوع کنوانسیون دریای خزر درصدر مطالب واظهار نظرها قرارگرفته است. نمایندگان مجلس والبته کسانی که تحلیل گر مسایل سیاسی معرفی میشوند بیشترین سهم مخالفت، تردید و اتهام زنی به دولت و وزارت خارجه ظریف را بخود اختصاص می‌دهند.
آنها با طرح؛ «سهم ۵۰ درصدی»، «اعتبار قراردادهای قبلی بخصوص ۱۹۲۱»، «مالکیت ایران بر آبها»، «خزر بسته به اینکه دریا باشد یا دریاچه سهم کشور متفاوت خواهد بود»، «لزوم دسترسی از طریق ولگا به دریای سیاه» و... به مخالفت با اعتبار بخشی به کنوانسیون دریای خزر می‌پردازند و از آنجاییکه این معاهده را دستاورد دولت روحانی و نه کشور میدانندبا تزریق «تردید» به فضای اجتماعی کشور این کنوانسیون را بهانه و فرصت مناسبی برای حمله به دولت مستقر و وزیر خارجه آن میدانند.
ورای اینکه قصد داشته باشم درپشتیبانی از دولت پاسخی به منتقدان بدهم، تنها از زاویه منافع کشور وبا اتکا به دانش حقوقی درحوزه بین الملل، تجربه ۷ سال تدریس و بررسی این حوزه و به عنوان یک شهروند ایرانی وطن دوست شرحی بر انتقادها ارایه می‌دهم:
نخست؛
آبها از حیث «حقوقی» تحت شمول دو دسته قواعد هستند؛ الف: قواعد عام که عموما ناظر بر کنوانسیون
۱۹۵۸ وین و ۱۹۸۲ نیویورک است و قواعد خاص. کلیه آبهایی که به آبهای آزاد راه دارند در شمول قواعد عام هستند، مثل خلیج فارس، دریای سرخ، دریای سیاه، دریای مدیترانه و ... و آبهایی که راهی به آبهای آزاد ندارند در شمول قواعد خاص هستند. قواعد خاص یعنی چه؟ یعنی کشورهای حاشیه آبها و دارای ساحل در آن آبها هر قاعده و تفاهمی را بر اساس منابع طرفین به نتیجه رسیدند، معتبر است، مثل دریای خزر.
با این توضیح، تفاوتی نمی‌کند که «خزر» دریا باشد یا دریاچه. چون درهرصورت به آبهای آزاد راه ندارد ودرشمول «قواعد خاص» است.
دوم؛
محدوده، درقلمرو خشکی وقلمرو آبی قدری متفاوت است. درقلمرو خشکی، محدوده حاکمیت دولت «مرزها» هستند واعتبار قوانین داخلی تا مرزها است. دولتها در درون مرزها «حاکمیت مطلق» دارند وحق «بهره برداری» از کلیه منابع و منافع در اختیار دولت است. در آبها ( آبهای آزاد که تحت شمول قواعد عام هستند) با محدوده های متعددی مواجه هستیم که هر کدام قواعد و حقوق حاکمه و صلاحیت های متفاوتی دارند. در آبها، صلاحیت دولتها با قواعد بین‌المللی محدود میشود، دولتها «موظف» هستند حتی در دریای سرزمینی خود که در آن حاکمیت و به نحوی «مالکیت» دارند از «اصل آزادی کشتیرانی» حمایت کنند و زمینه لازم را به اعتبار «حق عبور بی ضرر» برای کشتیرانی بین‌المللی فراهم کنند. اما در ورای دریای سرزمینی حقوق دولتهای ساحلی با «حقوق نظارتی»، «حق بهره برداری» و منافع اقتصادی تعریف میشود. پندار واحد از مفهوم «مالکیت» و «بهره برداری» که دو امر کاملا متفاوت در دریاها است، خطایی است که نتایج کاملا متفاوت خواهد داشت.
سوم؛
عمده منافع اقتصادی دولتها درآبهای ساحلی وفلات قاره( خشکی زیر آب) تابعی از وضعیت جغرافیایی و میزان ساحل هر کشوری است. مناسبترین مثال برای این قاعده، نظر دیوان بین المللی دادگستری در
۱۹۶۹ در موضوع اختلاف بین آلمان با دانمارک و هلند در خصوص فلات قاره دریای شمال است که تاکید بر تقسیم عادلانه فلات قاره بر اساس مقدار ساحل هر کشور است.
بی توجهی به مسکوت بودن وضعیت فلات قاره دریای خزر( بدلیل اهمیت بالای اقتصادی آن) تنها با اشاره به میزان ذخایر موجود کشف شده، نمی‌تواند به انتقادها اعتبار حقوقی، منطقی و یا حتی وطن پرستانه بدهد.
چهارم؛
خزر به عنوان دریایی «بسته» که اکنون پنج کشور درآن ساحل دارند حداقل از سه بعد دارای اهمیت است. بعد امنیتی، بعد اقتصادی و بعد حمل و نقل( کشتیرانی).
خزر برای دو قدرت اصلی حاشیه خود( ایران و روسیه) دارای عمق استراتژیک امنیتی است. تقابل منافع هردو کشور با «دنیای غرب» بخصوص آمریکا، «حیاتی» است. روح حاکم بر قراردادهای چهارگانه سابق ناشی از رویکرد امنیتی به خزر است. در کنوانسیون حقوقی اخیر نیز این رویکرد کاملا هویداست. تاکید کنوانسیون اخیر بر محدودیت کشتیرانی در خزر به پنج کشور و یا ممنوعیت هر گونه تردد بجز پرچم پنج کشور، ناظر بر نگاه عمیق امنیتی در وهله نخست است.
امروز و بر خلاف دوران قراردادهای چهارگانه سابق،منافع اقتصادی خزر در دو بخش؛ منابع موجود در آب (ماهیها و انرژی) و منابع موجود در بستر و زیر بستر( فلات قاره) قابل تقسیم است. کنوانسیون اخیر با در نظر گرفتن منابع اقتصادی معلق در آب، محدوده ۱۵ مایلی «صید» را در ورای دریای سرزمینی پیش بینی کرده است. فلات قاره به دلیل اهمیت بسیار بالای اقتصادی( نفت و گاز) در این کنوانسیون دیده نشده و منوط به توافقات بعدی است.
دربعد حمل و نقل باید گفت: کنوانسیون اخیر ورای منطقه صید را محدوده کشتیرانی پنج کشور دانسته که امکان تردد برای آنها وجود دارد. بی شک ورود به آبهای سرزمینی هریک از پنج کشور منوط به اجازه قبلی ویا توافقات دوجانبه است. ایران اگر بخواهد از «ولگا» به دریای سیاه دسترسی داشته باشد، تحت هر شرایط و قواعدی باید از آبهای نزدیک ساحل روسیه عبور کند واین عبور بدون اجازه روسیه ممکن نخواهد بود. از آن گذشته، ولگا در زمره «رودخانه های بین المللی» نیست که بخواهد از قواعد عام حوزه آبراهه های بین المللی تبعیت کند.
طرح «ولگا» و «دریای سیاه» که واژه های جدید شنیداری شهروندان درحوزه کنوانسیون خزراست قادر نیست به نقد آغشته به تخریبها اعتبار ببخشد.
پنجم؛
امروزه اهمیت دریاها یا آبها نسبت به گذشته تفاوت زیادی داشته است. اهمیت نظامی وحمل و نقل مهمترین ویژگی دریاها درگذشته بوده است. ماهیگیری نیز درگذشته نه از حیث اقتصادی، بلکه تنها دارای ویژگی معیشتی برای ساکنان سواحل بوده است. اما اکنون، دریاها بجز اهمیت نظامی وحمل و نقل، دارای ارزش اقتصادی هستند. وجود منابع عظیم غذایی ازیک سو وذخایر ارزشمند بستر و زیر بستر(فلات قاره) ازدیگر سو، دریاها را به عمق استراتژیک کشورها تبدیل کرده است. بهره مندی ازمنافع ومنابع عظیم دریاها منوط به نوعی همزیستی مسالمت آمیز وهمکاری کشورهاست. هرکشوری برای استیفای منافع خود چاره ای جز پذیرش وشناسایی منابع سایر کشورها ندارد.
ادعای سهم مالکانه ۵۰ درصدی در دریای خزر بدون توجه به محتوای قراردادهای قبلی، وضعیت جغرافیایی، قواعد حقوقی عام، رویه دولتها ونهادهای حقوقی بین المللی وهمچنین ماهیت برخی مفاهیم همچون؛ مالکیت، بهره برداری و«بالسویه» باعث میگردد که فهم درستی ازمنافع ملی بدست نیاید واقدامات مرتبط به حفظ ویا استیفای منافع کشوربه وطن فروشی وخیانت تعبیر گردد.
نویسنده این یادداشت با اعتبار منطق خود درباره کنوانسیون دریای خزر میتواند مدعی طرح این ایده که خلیج فارس باید به دو بخش تقسیم شود که نصف شمالی آن درمالکیت ایران و۵۰ درصد جنوبی بین عربستان، امارات، قطر و بحرین تقسیم شود، باشد ویا اینکه طرح بازگشت بحرین به ایران و سایر سرزمینهایی که درشمال ازکشور منتزع شدند - واکنون هرکدام کشوری مستقل هستند - را بدهد!
اما آیا طرح چنین ایده هایی منطقی وشدنی است؟ درکدام محکمه حقوقی بین المللی میتوان چنین مطالبه ای را به اثبات رساند؟ طبق چه مستنداتی؟
بنابراین مناسبتر آن است با درک واقعیت های موجود درپیرامون وبخصوص دریای خزر وبا بهره‌گیری ازقواعد حقوقی معتبر زمینه اجرایی شدن منافع کشور را در دریای خزر فراهم کرد، توقف برمخالفت چیزی را حل نخواهد کرد.
این را تجربه هم اثبات کرده است.
حسن شکوری‌نسب مدرس دانشگاه http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic2/80430/

۱۳۹۸ مرداد ۱۲, شنبه

اعتراضها بطرح «تست بسندگی زبان فارسی» رو به افزایش نهاده

توضیح 2سطری ایل گویجی: این مقاله درنشریه "گفتمان ترکمن" بایک عنوان سوالی نا درست " زبان ملی علیه زبان مادری؟" نشر شده است. درحالیکه درمحدوده ی ایران چند زبانی و چند فرهنگی عنوان سوالی "زبان ارتباطی علیه زبان؟" مناسب و گویای واقعیتی سودمند برای همه بویژه کشوراست.
بررسی چالش‌های مناطق دوزبانه کشور با طرح بسندگی زبان فارسی
 نشریه گفتمان ترکمن، دوم آوگوست2019 ، آسو محمدی: پیشنهاد طرح «تست بسندگی زبان فارسی» جنجال‌ زیادی به پا کرده است تا جایی که یک نماینده مجلس گفته با این اقدام نادرست برای قومیت‌ها برخورد می‌شود. اما ماجرا چیست؟ «ظهر شنبه، ۲۹تیر مردی از روستاهای مشکین‌شهر به اداره آموزش و پرورش این شهرستان مراجعه کرده بود وبه صورت دردناکی التماس و تمنا می‌کرد که اجازه بدهند کودکش درمدرسه ثبت‌نام کند. داستان از این قراربود که کودک وی نتوانسته بود به سوالاتی که جهت تست بسندگی فارسی ازاو شده بود، به فارسی پاسخ دهد.
مدیر مدرسه از ثبت‌نام وی خودداری؛ ومعرفی‌نامه‌ای جهت ثبت‌نام وی در مدرسه کودکان استثنایی(عقب‌مانده ذهنی) صادر کرده بود. پدرش برای خواهش و تمنا به اداره آمده بود. نوری‌زاده، رئیس آموزش و پرورش مشکین نیز با بی‌اعتنایی گفت که کاری از دستش برنمی‌آید و کودک باید مراحل بسندگی فارسی را سپری کند.» این روایت یک شهروند بود. برای بررسی بیشتر موضوع ابتدا نگاهی به طرح بسندگی زبان فارسی بیندازیم.
چالش‌های مناطق دوزبانه
خرداد ماه سال جاری رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: «با همکاری سازمان آموزش و پرورش استثنایی، اضافه کردن بررسی میزان آمادگی زبان فارسی درطرح سنجش سلامت در دستور کار قرار خواهد گرفت و روی آن کار می‌کنیم. اکنون سنجش به صورت اختیاری برای پنج ساله‌ها و به‌طور محدود برای چهار ساله‌ها نیز انجام می‌شود، اما اگر بتوانیم سنجش را دوسال عقب ببریم امکان مداخلات بهتری فراهم می‌شود، البته لازمه آن این است که دوره پیش دبستانی را هم دوسال قبل از کلاس اول داشته باشیمحکیم‌زاده گفته بود: «تعدادی از بچه‌هایی که درمناطق دو زبانه کشور زندگی می‌کنند به دلیل ناآشنایی با زبان فارسی برچسب دیرآموز می‌خورند که پس از مدتی مشخص می‌شود مشکل یادگیری ندارند و فقط به‌دلیل ناآشنایی با زبان فارسی است که دریادگیری با چالش روبه‌رو هستند.» اما ماجرا طور دیگری دارد پیش می‌رود. حالا خانواده‌هایی به مخالفت با این طرف برخاسته‌اند. این خانواده‌‌ها می‌گویند براساس این طرح آموزش و پرورش فرزندان‌شان را فقط به این دلیل که به زبان فارسی مسلط نیستند، به مدارس استثنایی می‌فرستد.
اگر رد شوند، باید به  مدرسه استثنایی بروند
«مریم حیدری»، مادر یکی از کودکانی که از او تست بسندگی زبان فارسی گرفته شده به ایرناپلاس می‌گوید: «این وضعیت برای فرزند من پیش آمده وچنین اتفاقی درشهر ما دارد رخ می‌دهد وکسی از این موضوع خبر ندارد. در زمان ثبت‌نام مدیر مدرسه به من گفت ابتدا باید سنجش وتایید شود بعد او را برای ثبت‌نام بیاورید. او توضیح کاملی به من نداد و گفت فقط سنجش شنوایی و بینایی و… است. بعد از چند روز با من تماس گرفته شد و گفتند حتما باید ساعت هشت صبح درمحل سنجش حاضر باشید در غیر این صورت جریمه می‌شوید و باید هزینه سنجش را پرداخت کنید. این تماس ازطرف سنجش مدرسه استثنایی ماکو بود
اگر دیر می‌رسیدیم باید 15هزار تومان پرداخت می‌کردیم
این مادر ادامه می‌دهد: «تنها من نبودم و چند خانواده نیز به این وضعیت معترض بودند وعقیده داشتند این ساعت از صبح در این شرایط بچه چه چیزی می‌تواند بگوید؟ وقتی تمام شد و برگه‌ها را به سرپرست دادم، به من گفتند حتما بار دوم هم تشریف بیاورید. تعجب کردم! گفتند نتوانسته به سوالات خوب جواب بدهد. اگر دیر می‌رسیدیم باید 15 هزار تومان پرداخت می‌کردیم. من اعتراض کردم و گفتم فرزندم را ثبت‌نام می‌کنم، ولی باز به سنجش رفتم چون نمی‌شود کاری کرد. مجبوریم. اگر بچه‌ها بار دوم در سنجش رد شوند باید آنها را در مدرسه استثنایی ثبت‌نام کنیم.
 درمدرسه به جای «اولدوز» باید بگویی ستاره
وی افزود: «اسم مدرسه، مدرسه استثنایی امید بود. استرس داشتم ونگران بودم. ثبت‌نام فرزندم را درمدارس استثنایی نوعی توهین می‌دانستم. خود من کاردانی مربی کودک دارم. فرزند من بار دوم بعد از سنجش تایید شد. سوال کردم مگر بار اول چه سوالاتی از فرزند من شده که او را رد کرده‌اند؟ خانم دلخور شد وگفت: هیچ خانواده‌ای به اندازه شما سوال نمی‌کند. گفتم من حق دارم بدانم. دختر من می‌گفت: «خانم از من سوال کرد: شب درآسمان چه می‌بینی؟ من به او گفتم: اولدوز(ستاره در ترکی). خانم گفت: از این به بعد در مدرسه باید بگویی ستاره. دختر من جواب داده بود، ولی من ستاره نمی‌بینم من اولدوز می‌بینم
دولت روحانی از اولین دولت‌های پس از انقلاب است که در زمینه زنده نگهداشتن زبان‌های مادری وگویش‌های محلی ایران اقدامات درخوری انجام داده است، اما پیشنهاد «تست بسندگی زبان فارسی» اعتراض‌های زیادی را برانگیخته وبرخی این طرح را مقابله با زبان‌های مادری عنوان کرده‌اند
 به ترکی می‌توانست اما به فارسی نه
همچنین «محسن عبداللهی» پدر یکی از بچه‌هایی که در این طرح رد شده است به ایرناپلاس می‌گوید: «ما در آذربایجان غربی و درشهرستان شوط زندگی می‌کنیم؛ منطقه آزاد ماکو. این اتفاق هم برای فرزند من افتاد. حدود یک هفته پیش پسرم را برای سنجش سلامت جسمانی بردم و خانمی که با بچه‌ها فارسی حرف می‌زد، از او تست شنوایی، بینایی و… گرفت. اگر با این منطقه آشنا باشید اینجا همه ترک هستند وبا هم ترکی حرف می‌زنند. حتی درادارات وهمه جا همه ترکی حرف می‌زنند خانم با ما ترکی حرف می‌زد ولی با بچه‌ها فارسی حرف می‌زد. سن فرزند من را پرسید. بچه که به ترکی درست جواب می‌دهد به فارسی نتوانست جواب بدهد. چون وزن پسر من زیاد است، در مورد اینکه چه غذایی می‌خورد و چه چیزی نباید بخورد از او سوال کرد. در مورد مسواک زدن و رنگ مسواکش و… از او سوال کرد و کاملا مشخص بود که فقط می‌خواهد بداند فرزند من می‌تواند فارسی حرف بزند یا نه؟ فرزند من تا جایی که می‌توانست فارسی حرف می‌زد و هر جایی که نمی‌توانست با حرکت سر، بله و خیرش را می‌گفت وهرجا نمی‌توانست جواب نمی‌داد. حرفی از بسندگی زبان فارسی نبود، ولی مشخصا این کار برای همین است
دراین میان پیشنهاد معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با مخالفت نمایندگان مجلس هم روبرو شد و اعتراض‌ برخی نخبگان فرهنگی و قومی کشور را درپی داشت. محمد اسماعیل سعیدی، نماینده تبریز وعضو کمیسیون فرهنگی مجلس، درمصاحبه با ایرنا بسندگی زبان فارسی را اقدامی نادرست برای قومیت‌ها خواند و گفت که با آن برخورد خواهد شد. به گفته سعیدی، همه نمایندگان در واکنش به ورود تست بسندگی زبان فارسی به سنجش سلامت نوآموزان متفق‌القول هستند و نمایندگان با این موضوع برخورد خواهند کرد.
با طرح بسندگی زبان فارسی برخورد می‌شود
نماینده تبریز درمجلس همچنین گفت: «هوش و ذکاوت هر فردی که این موضوع بی‌اهمیت را مطرح کرده است، مشکل دارد؛ هر کس این را گفته، حرف غلطی زده است، زیرا بسندگی زبان فارسی هیچ ارتباطی با توانمندی‌های افراد ندارداین نماینده مجلس دلیل آورده است: «در برخی موارد حتی افراد تحصیل‌کرده هم نمی‌توانند به درستی به یک زبان تکلم کنند؛ درهمین آذربایجان استعدادهای درخشانی درسطح بین‌المللی داریم که شاید به زبان فارسی هم مسلط نباشند. نمی‌توانیم بگوییم این افراد به دنبال تحریک قومیت‌ها هستند، اما به نظر می‌رسد برخی واسطه‌ها این هدف را دنبال می‌کنند تا از احساسات قومیت‌ها سوء‌استفاده کنند
دختر من می‌گفت: خانم از من سوال کرد: شب در آسمان چه می‌بینی؟ من به او گفتم: اولدوز (ستاره در ترکی). خانم گفت: از این به بعد در مدرسه باید بگویی ستاره. دختر من جواب داده بود، ولی من ستاره نمی‌بینم من اولدوز می‌بینم
با این حال حکیم‌زاده در دفاع از این طرح گفته است که اجرای این طرح برای مقابله با زبان مادری نیست. او تاکید کرده: «وزارت آموزش و پرورش نه تنها مخالفتی با زبان مادری ندارد بلکه از برنامه‌های جدی این وزارتخانه حفظ زبان مادری است.» درهر صورت طرح بسندگی زبان فارسی برای دانش‌آموزان اول ابتدایی در حال اجراست. حال که تفاوت زبان خانواده (مادری) و زبان مدرسه(ملی) به مانعی برای ثبت‌نام کودک تبدیل شده، زبان خانواده در چشم کودک بی‌اعتبار خواهد شد و کودک امروزی که تحصیل‌کرده فرداست، از زبان و فرهنگ خود دورتر خواهد شد. این درحالی است که دولت روحانی از اولین دولت‌های پس از انقلاب است که در زمینه زنده نگهداشتن زبان‌های مادری و گویش‌های محلی ایران اقدامات درخوری انجام داده است؛ اما پیشنهاد «تست بسندگی زبان فارسی» از سوی یک معاون وزارت آموزش و پرورش اعتراض‌های زیادی را برانگیخته و فعالان اجتماعی، نمایندگان و مسئولان محلی این پیشنهاد را مقابله با زبان‌های مادری دانسته‌اند.
به نظر می‌رسد دولتی که پیش‌قراول توجه به زبان‌های مادری در ایران بود و در استان کردستان و آذربایجان کرسی‌های رسمی آموزش زبان‌های محلی دایره کرده است؛ نباید با این طرح‌ها دستاوردهای خود را به باد دهد.
برگرفته از روزنامه توسعه ایران