ایل گویجی: درتسلیت نامه ایکه
بتاریخ26م ژوئن2013 به مناسبت درگذشت دکتر بردی آهنگری
انتشاردادیم، ادعا نمودیم که زنده یاد دکتر بردی آهنگری درتنظیم الفبا وشیوه نگارش
مستقل زبان ترکمنی وآموزش آن برای یایان دادن به سلطه 1500 ساله شیوه ی نگارش«هجائی»
بر زبان ترکمن درایران، تلاش فراوان نموده است.
نشریه "گفتمان ترکمنها" بمناسبت 3مین سالگرد درگذشت آن زنده یاد طی
گفتگویی با یوسف کـُر با طرح سه3 سوال
تلاش کرد دررابطه با آن ادعا وپیرامون آن
بیشتر صحبت شود تا ابعاد کار واهمیت تنظیم الفبا وقواعد درست نویسی وموضوعات
مربوطه بیشتر روشن شود.
اینک متن گفتگو در رابطه با ادعای مطرح شده و رویدادهای مربوط به پیگیری هدف برقراری
مناسبات متقابلن سودمند بین "زبان ارتباطی و زبانهای مادری درایران" که
مهمترین هدف ازمیان اهداف مراحل بعدی تلاش درراه زدودن آثار شوم دوران های استعماری
کهنه ونو بود.
گفتمان ترکمنها ـ رشید آهنگری: آقای ی.کـُر، اگر
خاطرتان باشد درتسلیت نامه ایکه به مناسبت درگذشت دکتر بردی آهنگری انتشار داده
بودید تاکید شده که؛ «درتنظیم الفبا و شیوه نگارش مستقل زبان ترکمنی و آموزش آن
برای یایان دادن به سلطه 1500 ساله شیوه ی نگارش «هجائی» بر زبان ترکمن درایران، مرحوم دکتر بردی آهنگری تلاش فراوان نمود. لطفن این مطلب را بیشتر توضیح دهید تا اهمیت موضوع بیشتر روشن شود.
ی.کـُر: ازنظر من کار تنظیم جزوه ی «الفبا و قواعد نگارش زبان ترکمنی» وسپس انتشار آن
بشکل کتابچه دراوائل پائیز 1358/ 1979 بدنبال چند ماه تجربه وترویج آن با برگزاری
کلاسهای آموزشی (درسراسر ترکمنصحرا)، پاسخی شایسته بر یکی از مطالبات زمان بود
ودارای اهمیت تاریخی است. بنابراین اگر ترکمنهای ایران شرایط مناسبی میداشتند واز
امکانات لازم و مکفی برخوردار میبودند، ضمن تلاش دائم درجهت رفع نارسائی واشکالات
احتمالی آن، می بایستی برای ارج نهادن و گرامیداشت زحمات و دستاوردهای چنین
موفقیتی، هر ساله مراسمی درنقاط مختلف دنیا برگزار می نمودند.
حال پس از ارزیابی و ابراز نظری کوتاه نگاهی داشته باشیم به مراحل آغازین
وچگونگی ادامه ی کار.
واقعیت این است که پیروزی انقلاب مردم ایران برعلیه رژیم ستمشاهی دربهمن ماه سال
1367( فوریه 1979) برای علاقمندان به زبان، ادبیات وفرهنگ ترکمنی نیز فرصت مناسبی
فراهم آورد. جمعی از آنها درغرب ترکمنصحرا با عنوان فعالین «زبان و ادبیات» و جمع
قوی تر دیگری با عنوان «فرهنگ و ادب» در گنبد شکل گرفت. امما برگزاری کلاس آموزشی
ابتدا با همت زنده یاد دکتر آرچین جعفری و همکاری دیگران در اردیبهشت 1358 شروع
شد. ولی چون تنها بر»الفبای آلفابتی» لاتینی که بر شرایط ایران انطباق نداشت
پافشاری می کرد، نتوانست کارش را ادامه بدهد. کلاس آموزشی او تنها در دو شهر گنبد
و بندر ترکمن دایر شد ودر نتیجه تعداد قابل توجه ای از فعالین وعلاقمندان به موضوع
با تجربه ها، دیدگاها و نظرات او آشنا شدند. بدین ترتیب دیگران بویژه
دوگروه مذکور که فعالیتهایشان را اوجاق( کانون) هماهنگ می نمود امر
آموزش زبان ترکمنی را همراه با آموزش شیوه نگارش با الفبائی که براساس الفبای
غیرآلفابتی عربی- فارسی تنظیم شده بود را بعهده گرفته، به سرانجام
رساندند. هرگز نباید فراموش کرد آموزشهای دکتر جعفری نقش اساسی درآگاهی ازچگونگی
ونحوه ی پیشبرد کار داشت.
دو نکته مهم و قابل توجه گفتمان این مرحله آغازین عبارت
بودند:
1 ـ مطرح شدن ضرورت آلفابتی شدن الفبا یعنی ایجاد حروف برای تمامی صداهای زبان
ترکمنی درترکیب حروف الفبا که بعلت نگارش یافتن همه ی آوا (صدا)های صامت ومصوت،
رسم الخط زبان ترکمنی را از شیوه نگارش نوع هجائی عربی و فارسی (به پیروی ازآن)،
بطور نسبی هم شده متفاوت و متمایز می نمود.
2 ـ جلب توجه بر وجود حساسیت خاصی دربرخورد برخی مخالفین نظر دکتر جعفری نسبت به
او که ازغرب آمده بود ونوع الفبای مورد قبول او. بطوریکه اکثراً با نظراو درمورد
گریز ناپذیر بودن ضرورت آشنائی با سیستم آوائی (فونوتیک) زبان ترکمنی موافق بودند.
ولی اینکه این الزام موجب انتخاب نوع خط لاتین می شود را با حساسیت غیر عادی رد می
کردند.
دراقناع افراد نهاد هماهنگی بر روش حل مسأله، بویژه در رابطه با نسبی
بودن امکان آوا نگاری با الفبای ترکمنی براساس الفبای عربی- فارسی، زنده یاد دکتر
بردی آهنگری بیشترین نقش را داشت. این توانائی بیانگر آگاهی وتسلط او از نکته گرهی
مشکلات پیش آمده بود. درنتیجه پذیرفته شد که در اوضاع ایران برطرف شدن نسبی مشکلات
نگارش زبان ترکمنی، خود موفقیت بزرگی است.
گفتمان ترکمنها ـ رشید آهنگری : لطفن درباره ی انواع خط وشیوه ی نگارش، بویژه «هجائی» وآلفابتی/ آوائی
وتفاوتهای آنها بیشتر صحبت کنید تا علاقمندان بتوانند اطلاعات وآگاهی های
ضروری را کسب نماید.
ی.کـُر : من لازم میدانم پاسخ این سوال را با اشاره به تاریخچه پیدایش خط والفبا شروع
وبا بیان سیر نحولی و تکاملی آنها ادامه داده در راه توضیح علل بروز دشواریها و
نیز اظهار نظرات خود کوشش نمایم.
فریدون آدمیت درص 75 کتاب «تاریخ فکر»( چاپ دوم ، تهران 1376)می نویسد:
اختراع الفبا عامل بزرگ نشر فرهنگ از فنیقی یان بود، ودرهمین کار مربی یونانیان
بودند. بدین معنی که الفبای خود را به سراسر شهرهای مدیترانه صادرکردند و فن نوشتن
را درحدود نیمه قرن هشتم(ق.م) به یونانیان که نه خط داشتند نه الفبا آموختند.
دکتر ضیا صدر درمقاله ای پرحجمی درباره «زبان ارتباطی وزبانهای
مادری درایران» بنقل از جرج سارتون نویسنده کتاب «تاریخ علم» مینویسد، خط را
سومرها اندکی بیش از سه هزارسال قبل ازمیلاد یعنی بیش از پنج هزارسال پیش اختراع
کردند وشیوه نگارش ابتدا بحالت تصویرنگاری بوده وسپس تکامل یافته بحالت اندیشه
نگاری( همانند خط امروز چینی ها)درمی آید. ولی الفبا درحدود یکهزارسال قبل از
میلاد یعنی بیش از دوهزار سال دیرترازخط ، توسط فنیقی ها اختراع شده وشیوه نگارش
بعلت خودداری آگاهانه ازنگارش آوا( صدا)های مصوت( صداهای قابل کشیدن،چکیملی
سِسلر)ازنوع هجائی (سیلابی) میگردد.
دراینجا بطور طبیعی این سوال پیش میاید که چرا فنیقی های مخترع الفبا از نگارش
صداهای مصوت خودداری کرده، اولین الفبای تاریخ بشریت را فاقد حروف مصوت نمودند
ودرنتیجه نوشتن وخواندن تنها با مبنا گرفتن هجاها امکانپذیر شده است؟
آن زمان فنیقی ها نیز همانند دیگراقوام اطراف خود اعتقاد و باور داشتند هرچیزی
ازجمله زبان همانند انسان دارای دو جزء جسم و روح است که اولی مرئی( قابل مشاهده)
و دومی نامرئی( غیرقابل دیدن) است. بنابراین صداهای مصوت را جزء نامرئی زبان و
مرئی کردن آن از طریق نوشتن را مرتکب گناه شدن و دارای عقوبت الهی میدانستند. این
اعتقاد آنها از طریق سُریانیها و آرامیها به عربها انتقال می یابد. همین عامل موجب
ناتوانی خط کوفی عربها در درست خواندن و درست فهمیدن کلمات و جملات آیه های کتاب
مقدس مسلمانها( قرآن) میشود.
دشواری تلفظ وقرائت درست با خط کوفی موجب میشود که امر آموزش قرآن از جانب
خادمان دین بمدت طولانی تنها با روش حفظ( ازبر) کردن پیش برده
شود. سرانجام پس از بیش از سه سده تلاش برای یافتن راه حل، شخص ذکی و هوشمندی بنام
عبدالله بن مقله الفبا و شیوه نگارش جدیدی که آنرا «خط نسخ» نامیدند، تنظیم میکند.
خط جدید که خاصیت وتوان منسوخ کردن قبلی ها را داشته عربها «خط نسخ» نامیده جانشین
خط کوفی کردند.
خط نسخ بخاطر توانایی درمنسوخ کردن بقیه خط ها و رسم الخطها مورد علاقه ملی
گرایان عرب وخادمان دین( آخوندها و ملاها) قرار گرفته جانشین خط
کوفی میشود. تا اینکه پس از شکل گیری دولت مدرن بدنبال انقلاب فرانسه و واگذار شدن
امر آموزش و پرورش بعهده دولت یعنی خارج شدن امر تعلیم و تربیت از انحصار خادمان
دین، ضرورت اصلاح ویا تغییر از جانب روشنفکران مطرح شد. ابتدا درمیان بسیاری از
اروپائیان منطبق بر دستاوردهای علمی نمودن بسیاری از موارد از جمله رسم الخط شروع
گردید.
درکشورها و مناطقی چون ترکیه، ایران، قفقاز، آسیای میانه و غیره هم مضر بودن وباعث
عقب ماندگی شدن «خط نسخ» برای ملل مسلمان و ضرورت
اصلاح ویا تغییر آن درقرن نوزدهم مطرح شد. ولی با مخالفت شدید خادمان دین مواجه
گردید بطوریکه میرزا فتحعلی آخوندزاده از جانب آخوندها تکفیر شد. او هم طی مقاله
ای پژوهشی بمرور خط و رسم الخط در دوره اسلام پرداخت وازآخوندها پرسید که چرا برسر
تغییر خط کوفی زمان نازل شدن آیه های قرآن به خط «نسخ» کسی تکفیر و واجب القتل
نشد. حالا که موضوع اصلاح خط وانطباق آن بردستاوردهای علمی برای ترقی ملل مسلمان
مطرح میشود حکم قتل صادر می کنید؟».
امما دراین میان
اصل موضوع ومسأله چیست؟
دشواریها ومشکلات اصلی ما ترکمنها وصاحبان دیگر زبانهای مادری درترکیب مردم
ایران ازجمله برای آنهائی که فارسی علاوره بر زبان ارتباطی زبان مادری شان هم هست،
عدم جا دادن شش حرف مشخص برای شش صدای مصوت( ووکال، چکیملی)فارسی درترکیب
الفبا بعلت پیروی وتبعیت از شیوه نگارش عربی است که با اینکه هردو همان شش مصوت را
دارند ولی زبانی با ساختاری دیگر است، درنتیجه صاحبانش رسم الخطی متناسب با ساختار
و دیگر ویژه گیهایش را درست کردند. امروزه با وجود اینهمه دستاورد بشر درهمه ی
عرصه ها دلیل قانع کننده ای برای «به روز» نشدن وتحمل و تحمیل اینهمه دشواریهای
ناشی از بی پرنسیبی درشیوه نگارش مصوتهای فارسی که مانع آشنایی عموم مردم ایران با
همه وجوه تشابه زبانی و نگارشی وتلاش مشترک برای تقویت وگسترش آن می شود.
حال میکوشم نشان دادن دشواریها واشکالات رسم الخط فارسی را از طریق نوشتن
کلماتی با دو رسم الخط «هجائی» و «آلفابتی» هم انجام دهم تا تلاش
دیگری هم برای بیشتر روشن شدن قضیه کرده باشم. لطفن نوشتن کلماتی چون آفتاب aftab ، خرداد xordad، تور tur و خودرو xodro را درنظر بگیرید.
درکلمه دوسیلابی «آفتاب» مصوت Aدرهردوسیلاب نوشته شده ولی
درترکیب الفبای فارسی نیست وبجای اینکه الفبای فارسی همانند بیشتر الفباهای دنیا
با حرف » آ» شروع شود بخاطر پیروی و تقلید ازعربی با «الف» که به تنهایی بیانگر هیچ
صدایی نیست شروع میشود.
وحالا نوشتن دوکلمه ی دوسیلابی خرداد xordad، و خودرو xodro را بنگرید. می بینید که
در خرداد حرف مصوت O نوشته نمیشود ولی درهردو
سیلاب کلمه ی خودرو با حرف واو/ «و» نگارش می یابد. همین حرف «و» درنوشتن کلمه یک
سیلابی تورtur برای نوشتن حرف مصوت «او» U هم بکاررفته است. می
بینید که همه مشکلات ناشی از عدم توجه به جا دادن حروف مشخصی برای شش صدای مصوت
فارسی درترکیب حروف الفبا بعلت پیروی از شیوه نگارش عربی یعنی ناشی از عدم «به روز» update شدن درعرصه رسم الخط
فارسی است.
بنابراین برای زبان ترکمنی با 9 صدای مصوت( چکیملی) ازنوع زبانهای پسوندی ودیگر تفاوتها هیچ راهی جز به دور انداختن
تعصبات بی معنی وتلاش برای حل مسأله با تکیه بر دستاورد علمی نیست. کاری که فعالین
فرهنگی ترکمنهای ایران درسال 1358 پس ازگذشت نزدیک به 1500 سال اسارت فرهنگی انجام
دادند، که یک موفقیت تاریخی برای پیشرفت و ترقی و درخور قدردانی وبرگزاری مراسم گرامیداشت است.
گفتمان ترکمنها ـ رشید آهنگری : لطفن اگر خاطره و نظری درمورد نقش افراد و گروه های خارج از فعالین ترکمنصحرا
و بخصوص نوع و چگونگی همکاریهای آنان دارید، صحبت بکنید.
ی. کر : بدنبال اوضاعی که پس از پیروزی انقلاب مردم علیه رژیم ستمشاهی درایران
وترکمنصحرای ایران پدید آمد، اکثر فارغ التحصیلان مردم دوست خارج ازکشور حداقل
یکبار به ترکمنصحرا مسافرت کرده، تخصصها و تجربه های کاری خود را بقصد تمایل به
همکاری و پذیرش مسئولیتهای معینی بطور روشن و جدی مطرح نمودند. ازآنجمله زنده یاد دکتر
مأمی شیر جعفربای که درآلمان تحصیلات پزشکی را باتمام رسانده ودرشهر دوسلدورف
بعنوان رئیس بیمارستانی مشغول به کار بودند، و دکتر یوسف آزمون که درعرصه علوم
انسانی وبطور مشخص در حوزۀ زبان و ادبیات شرق تخصص داشتند، وهمچنین زنده یاد دکتر
آرچین جعفری و تعداد دیگری که متاسفانه الان همه را بیاد ندارم، از جمله آنان
بودند. آنها ابتدا با افراد آشنا و علاقمند فعال درحوزه تخصصی وتوانایی هایشان درگنبد،
بندرترکمن و غیره تماس میگرفتند وپس از همفکری و تبادل نطرها با مشکلات آشنا شده
به همفکری وهمکاری می پرداختند. مثلن دکتر آزمون اختلاف برسر انتخاب حرف مشخصی
برای صدای Ä درکلماتی
همانند هیأت، مسأ له، رأی وغیره که معادل اش درالفبای ترکمنی براساس الفبای عربی-
فارسی حرف الف با حمزه دربالا یعنی« أ» بود را همه پذیرفتند وبراحتی اختلاف صلیقه و اختلاف نظر برسر آن برطرف شد.
درحالیکه گفتگو و دیسکوسیون برسر آن مدتها جریان داشت واگردکترآزمون همکاری و کمک
نمیکردند معلوم نبود تا کی ادامه مییافت و غیره.
واقعیت تاریخی و جهانی این است که ترکمنها و ترکمن تبارها درایران، منطقه وجهان
در بستر تاریخ شکل گرفتند وبه تعداد قابل توجه ای وجود دارند و درسطح وسیعی زندگی
می کنند. بسیاری از آنها علاقه مندند به ترکمنهای ترکمنصحرا هم حدالامکان کمک
کنند. ترکمنهای ایران هم بر واقعیت مذکور توجه داشته راههای ایجاد روابط متقابلن
سودمند را باید مطالعه نمایند. ولی باید مواظب بود و درنظر گرفت که در درون خودمان
افراد و گروه هایی وجود دارند که بطور دگم و سکتاریستی( فرقه گرایانه)ونیز با
حساسیت برخورد کرده مشکل آفرینی می کنند.
اجازه بدهید دراین رابطه بیکی از تجربه هایم اشاره کنم. اوایل تابستان 1359 پس
از پایان برداشت محصول غله توسط شوراها وبرگزاری جشن گندم( دریولما سالیان)، موفق
شدیم فعالیت مخفی اوجاق/ کانون را گسترش داده وارد مرحله ی جدیدی نمائیم. دراین
مرحله متوجه شدیم که یکی از افراد مرکزیت با جمعی که فعالیت فرهنگی میکند درارتباط
است ولی برخلاف دیگران حاضر نیست بوجود ونیز ارتباط با یک جمع فعال فرهنگی- ادبی
پیشرفته که تنها موجب خوشحالی میگشت و کسی کار دیگری نداشت، اشاره ای بکند. با
اینکه قبیله گرایی آنها برای خیلیها مسأله شده بود کسی به او چیزی نگفت وبا حضور
او درمرکزیت مخالفت چندانی نشد. ولی بعدها چند واقعه باعث سوالاتی برای بعضی ها
شد. برای اینکه ادعا میکردند متوجه نقش آنها در راه پیشبرد برنامه های فرهنگی یک
مرکز بجا مانده از دوران استعماری شده بودند. چون این قضیه موجب کنجکاویها خواهد
شد برای پرهیز از طولانی شدن مطلب حداقل به موردیکه موجب کشف یک تیم مخفی که
درمیان ما نفوذی داشتند اشاره نمایم.
ما کتابهای مورد نیازمان درباره زبان و ادبیات ترکمنی درحد مدارس متوسطه را از
کتابخانه «انجمن فرهنگی ودوستی ایران و شوروی» بر میداشتیم ویکی از کارهایمان هم
نوشتن با حروف الفبای ترکمنهای ایران بود. ولی او دست نوشته کتاب "آدم ودنیا"
اثر شاعری بنام سیدی را آورد که جزوه الفبا و شیوه نگارش مورد قبول خودشان را به
آغازش اضافه کرده بودند. بدین ترتیب با وجود
متوجه شدن مقاصدشان برای اینکه بتوانیم ازکتاب و منابع ترکمنی آنها استفاده کنیم،
آنرا به چاپ رساندیم. ولی برخلاف انتظارمان تجربه کردیم تنها میخواهند از امکان
چاپ ما برای ترویج شیوه نگارش خودشان استفاده کنند. تا اینکه یکروز یکی سراسیمه
مراجعه کرده بعلت دستگیر شدن یکنفر ازافراد خانواده خواهان تخلیه فوری خانه
ازکتابها شد. درنتیجه انبار کتاب آنها بدست اوجاغی ها- کانونیها افتاد. چند سال
بعد درخارج متوجه ابعاد کار شده کوشش کردیم از دومورد اختلاف یک مورد را که به
تلاش برحفظ وجوه تشابه درطرز نوشتن ای/ایـ زیر و بم (اینچه وغالینگ ای/ایـ) مربوط
می شد را بپذیرند.
دراینجا برای روشن شدن تفاوت نوشتن دوصدای زیر وبم یعنی اینچه وغالینگ ایـ/ای i و y دقت وتوجه خواننده
هاییکه با فونهای مصوت ترکمنی آشنائی ندارند را به تفاوت تلفظ حرف دوم دوکلمه سه
حرفی ویک سیلابی ترکمنی chig چیگ( بمعنی خام) و chyg چیغ ( بمعنی نم) جلب می
نمایم.
افتادن انبار کتاب جمعی که مخفی کاریها و گروه گرایی های غیرقابل درکی داشتند
بسیاری را کنجکاو کرد وموجب دقت بیشتری شد. تا اینکه درمرحله بعدی دیدیم که آنها
از دیگران جز تبعیت و دنباله روی( بخوان پذیرش نوع رابطه امام و امتی) چیز دیگری نمی خواهند. امروزه بسیار قابل دقت و تأمل است که کار آنها با وجود
روشهای غیردموکراتیک رونق بیشتری نسبت به گروه های دیگر دارد.%
برگرفته
از نشریه گفتمان ترکمنها turkmentalk.wordpress.com