۱۳۹۸ اسفند ۱۰, شنبه

امضای توافقنامه تاریخی برای صلح درافغانستان

ازدومنبع: ۱-طالبان و آمریکا توافقنامه تاریخی صلح را امضا کردند: نمایندگان آمریکا و طالبان پس از ۱۸ سال جنگ و ۱۸ ماه مذاکره توافقنامه‌ای را برای پایان جنگ درقطر امضا کردند. جهانیان در انتظار صلحی پایدار درکشور جنگ‌زده افغانستان هستند. به زودی مذاکرات بین‌الافغانی نیز آغاز می‌شود.
ماه اوت سال ۲۰۱۹ طالبان و آمریکا درآستانه یک امضای تاریخی در دوحه قطر قرار گرفته بودند اما ترامپ، رئیس جمهور آمریکا درواکنش به کشته شدن سربازان آمریکایی آن را نپذیرفت. مذاکرات آمریکا وطالبان چند هفته‌ای به تعویق افتاد و اکنون پنج ماه پس ازآن آمریکا و طالبان یک توافقنامه تاریخی برای صلحی پایدار درافغانستان امضا  کردند.
اساسی‌ترین شرط برای امضای این توافقنامه اعلام "هفته کاهش تنش درافغانستان" بود. طبق آن به مدت یک هفته تنش و درگیری‌ها درافغانستان کاسته شد.
برخی از کارشناسان از جمله علی چشتی، تحلیلگر مسایل امنیتی درپاکستان گفته‌اند که آمریکا به طالبان فشار آورده است تا به پای میز مذاکره کشیده شوند. به گفته این کارشناس پاکستانی دونالد ترامپ به دلیل دوستی با عمران خان، نخست وزیر پاکستان موفق شده است فشار برطالبان را بیشتر کند.
این کارشناس پاکستانی به دویچه وله گفت که ارتش پاکستان از تاثیر خود بر سران طالبان پاکستان استفاده کرده تا این گروه همرزمان افغانستانی خود را برای شرکت در نشست صلح ترغیب کنند.
توافقنامه صلح طالبان با آمریکا بعد از ظهر روز شنبه ۱۹ اسفند (۲۹ فوریه) در یکی از مجلل‌ترین هتل‌های شهر دوحه امضا شد. در مراسم دوحه مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا و ملا عبدالغنی برادر رئیس دفتر سیاسی طالبان سخنرانی کردند.
هنوز جزئیات مشروح این توافقنامه منتشر نشده است اما مقام‌های آمریکایی گفته‌اند که این توافقنامه زمینه خروج نیروهای این کشور از افغانستان را فراهم می‌سازد وطالبان درمقابل تعهد می‌کنند که از خاک افغانستان علیه آمریکا و دیگر کشورها برای حملات تروریستی استفاده نکنند.
مقام‌های آمریکایی همچنین اظهار داشتند که درهفته‌های آینده از امضای این توافقنامه شمار سربازان آمریکایی از ۱۳ هزار کنونی به ۸۶۰۰ تن کاهش می‌یابد اما خروج کامل سربازان وابسته به شرایطی است که طالبان باید آن را عملی سازند.
پس از امضای این توافقنامه، در ظرف دو هفته مذاکرات بین‌الافغانی بین طالبان و حکومت افغانستان شروع می‌شود و در خصوص آینده نظام سیاسی افغانستان رایزنی خواهد شد.
درمراسم امضای این توافقنامه نمایندگان حدود ۳۰ کشور از جمله وزرای خارجه آمریکا، قطر وترکیه حضور داشتند.
از افغانستان نیز یک هیئت برای برقراری تماس مقدماتی با طالبان در دوحه به سر می‌برد، اما معلوم نیست که موفق به گفت‌وگو با نمایندگان طالبان می‌شوند یا نه.
سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان به دویچه وله گفت که آن‌ها این هیئت را دعوت نکرده‌اند و اگر طرف آمریکایی آن‌ها را دعوت کرده باشد، مربوط به طالبان نمی‌شود.
نمایندگان دفتر سیاسی طالبان درحاشیه این مراسم در دوحه درصحبت‌های غیررسمی خود با خبرنگاران از پایان یافتن اشغال افغانستان با افتخار صحبت می‌کنند.
عبدالحق وثیق، یکی ازاعضای دفتر سیاسی طالبان درقطر درحاشیه این مراسم در پاسخ به این سوال که آیا با حکومت افغانستان نیز به توافق خواهند رسید، به خبرنگاران گفت: «دراین زمینه تا حالا هیچ توافقی نشده است، زیرا یک نیروی خارجی درافغانستان حضور دارد. بعداز پایان حضور نیروهای خارجی، دراین زمینه درمذاکرات بین‌الافغانی صحبت می‌شود».
نمایندگان طالبان می‌گویند بعد از امضای این توافقنامه یک مرحله اعتمادسازی آغاز می‌شود که آزادی حدود پنج هزار زندانی طالبان نیز بخشی از آن است.
نمایندگان طالبان در دوحه تاکید می‌کنند که "صلح می‌آید"، اما درباره آینده نظام افغانستان وهمچنین ارزش‌هایی چون آزادی بیان و حقوق زنان درمذاکرات بین‌الافغانی مطرح می‌شود. به نظر می‌رسد که بخش پیچیده و دشوار این مذاکرات هنوز باقی است.
علی چشتی، تحلیلگر مسایل امنیتی درپاکستان می‌گوید این نگرانی نیز وجود دارد که طالبان بعد از امضای توافقتنامه و خروج نیروهای آمریکایی به عنوان یک فرصت استفاده کرده وبه بلندپروازی‌های خود ادامه بدهند.٪ تاریخ29.02.2020    
لینک کوتاه شده https://p.dw.com/p/3YePY 
2-امضای قرارداد تاریخی میان ایالات متحده وگروه طالبان رادیوفردا 29فوریه2020 ۱۰/اسفند/۱۳۹۸
*زیرنویس عکس: ملا عبدالغنی برادر (راست)، نماینده طالبان درکنار زلمی خلیلزاد (چپ)، نماینده آمریکا
نمایندگان آمریکا و گروه طالبان روز شنبه ۱۰ اسفند در دوحه، پایتخت قطر، قرارداد صلح امضا کردند.
انتظار می‌رود این توافق صلح در۱۴ ماه آینده به خارج شدن نیروهای خارجی از خاک افغانستان و درنهایت پایان خشونت‌ها دراین کشور ختم شود.
درمراسم امضای این توافق که با حضور مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا برگزارشد،‌ زلمی‌ خلیل‌زاد،‌ نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان و ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی گروه طالبان این توافق را امضا کردند.
پومپئو پیش از امضای این قرارداد گفت «تازه درآغاز راه هستیم» و آمریکا باید این اطمینان را داشته باشد که هیچ تهدید تروریستی در افغانستان وجود ندارد.
او بر لزوم احترام به حقوق زنان وتامین صلح و رفاه مردم افغانستان هم تاکید کرد و گفت: «کاهش قابل توجه خشونت، شرایط را برای صلح مهیا می‌کند
پس از امضای این توافق قرار است نیروهای آمریکایی و ناتو به مرور خاک افغانستان را ترک کنند. گام بعدی آغاز مذاکرات رسمی طالبان با دولت مرکزی افغانستان و سایر گروه‌های سیاسی و مدنی افغان درمورد آتش‌بس دائم و سراسری و اشتراک قدرت است.
نیروهای آمریکا و متحدان آن در واکنش به حملات تروریستی القاعده در سپتامبر ۲۰۰۱ به اهدافی در آمریکا که حدود سه هزار قربانی به جا گذاشت، افغانستان را اشغال و رژیم طالبان را سرنگون کردند. اما برقراری صلح درافغانستان با مشکلات جدی روبرو است.
مایک پومپئو، وزیر خارجه ایالات متحده، پیشتر در روز جمعه، دوم اسفندماه، با اشاره به امضای این قرارداد گفته بود طی ۶ روز گذشته درگیری‌های مسلحانه در افغانستان درحد چشمگیری کاهش یافته است.
درهمین حال مارک اسپر،‌ وزیر دفاع آمریکا، روز شنبه به کابل سفر کرده است تا با مقامات دولت افغانستان دیدار کند.
او با اشاره به برنامه کاهش نیروهای خارجی در افغانستان گفت این «لحظه‌ای مهم» در روند صلح است.
در حال حاضر حدود ۱۳ هزار نظامی آمریکایی در خاک افغانستان مستقر هستند. وظیفه نیروهای ناتو به فرماندهی آمریکا علاوه بر آموزش و کمک به نیروهای دولتی افغانستان، اجرای عملیات ضد تروریستی با هدف تقویت دولت مرکزی و جلوگیری از فعالیت مجدد القاعده در این کشور است.
خروج نیروهای آمریکایی ازافغانستان یکی از اهداف مهم دونالد ترامپ درعرصه سیاست خارجی است. رسیدن به توافق با طالبان برای پایان دادن به جنگ ۱۸ ساله درافغانستان می‌تواند موقعیت آقای ترامپ درانتخابات ریاست جمهوری امسال را تقویت کند.
جوزپ‌ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیه‌ای، ضمن استقبال از این توافق‌نامه خواستار شروع بدون تاخیر مذاکرات مربوط به این توافق شده و گفته است: «این فرصت برای پیشبرد صلح نباید از دست برود
او با تاکید بر لزوم پیشبرد «راه‌حل سیاسی» برای حل مشکلات افغانستان خواستار توجه به مسائل حقوق بشری به ویژه حقوق زنان در این کشور شده است.

۱۳۹۸ اسفند ۲, جمعه

بیانیه مدافعان ح.بشر تورکمنصحرا برای گرامیداشت روزجهانی زبان مادری2020

گرامی باد 21 فوریه- دوم اسفند، روز جهانی زبان مادری
سازمان یونسکو میگوید: هرکسی که نتواند زبان مادری خود را بنویسد و بخواند بی‌سواد محسوب می‌شود.
 یونسکو با انتشار پوستری به مناسبت روز جهانی زبان مادری، نوشت:
اجازه دهید راز هایمان را به زبان مادری خود بیان کنیم
 زبان اندوخته ای ازارزشهای فرهنگ و دانش اتنیکی ومردمی است وهوویت انسان را "زبان مادری" شکل و شمایل می‌دهد. بنابراین حفظ آن نیز یک وظیفه انسانی است.
بنابراین همه را بویژه محرمان را فرا میخوانیم : با هم در راه حفظ تنوع زبانی و فرهنگی و شکوفایی آنها بکوشیم.
یونسکومیگوید ، زبان ها قوی‌ترین ابزار حفظ و توسعه میراث قابل لمس و غیرقابل لمس انسانها می باشند. همه تلاش‌هایی که برای ترویج  زبا‌ن‌های مادری انجام می‌شود نه تنها برای ترویج تنوع زبانی وآموزش چند زبانه بلکه برای آگاهی کامل از سنت های زبانی و فرهنگی در سراسر جهان است.
 اعلامیه‌ها وکنوانسیونهای جهانی و بحث "جهانی شدن" باعث شده است که کشورهای زیادی به این درک برسند تا تنوع زبانی وفرهنگی درسطح جهان به ویژه تنوع زبانی در داخل کشورهای شان را به رسمیت شناخته و گرامی بدارند اما هنوز هستند کشورهای چندزبانه‌ای ازجمله کشورمان ایران که به آن فهم و درک کامل از پذیرش حقوق همنوعان و هموطنان و بهره گیری مفید و پر ثمر از تنوع زبانی و فرهنگی دست نیافته برعکس با پای بندی به دگم زبانی و اعمال تبعیض و نقض حقوق بشر موجب بروز تنش‌های میان ملیت‌های گوناگون و درجا زدن و عقب ماندگی اهالی کشور می‌گردند.
مردمان( خلقهای) ایران نیز برای تحصیل و یادگیری زبان شان درآموزشگاه‌ها واماکن تحصیلی به‌عنوان حق مسلم خود و تحویل آن به نسل بعدی می‌گویند: زبان انسان، زبان عشق و عاطفه مادران و پدران و زبان قهرمانان زن و مرد تاریخ مردمان و عنصر اصلی هوویت و هستی انسانهاست.
سالهاست که حکومت شیعی وپان فارسیستی ایران، مردان و زنان مردمان کشور را بخاطر دفاع از حقوق انسانی زبانی و فرهنگی از طریق گرامیداشت 21 فوریه، روز جهانی زبان مادری مورد اذیت وآزار قرار می دهد.
 مردمان زجر دیده و گرفتار جاهلان کوردل شده ی جهان فراموش نکنند که یونسکو بخش فرهنگی وزبانی سازمان ملل می گوید "هرکس که نتواند زبان مادری خود را بنویسد و بخواند بی‌سواد محسوب می‌شود". وبرای گرامیداشت روز جهانی زبان مادری 2020  روی پوستر شعار
" اجازه دهید راز هایمان را به زبان مادری خود بیان کنیم " را نوشته است.
    مدافعان حقوق بشر تورکمنصحرا
   ۲۱ فوریه ۲۰۲۰ - دوم اسفند ۱۳۹۸  

۱۳۹۸ اسفند ۱, پنجشنبه

بیانیه حزب چپ ایران بمناسبت چهلمین سالگرد کشتار رهبران خلق ترکمن

بیانیه مناسبت چهلمین سالگرد کشتار رهبران خلق ترکمن فدائیان خلق توماج ویاران
اخبار روز، 15 فوریه 2020 ، بیانیه حزب چپ ایران
چهل سال از ربوده  شدن و قتل ناجوانمردانه رهبران جنبش ملی، دمکراتیک و عدالتخواهانه مردم ترکمن گذشت. با اعدام مخفیانه رفقا شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، طواق محمد واحدی و حسین جرجانی درسال اول انقلاب، مشخص شد که از بطن انقلاب بهمن، رژیمی تروریست پا به حیات گذاشته است. واحد محلی سپاه تازه تأسیس پاسداران انقلاب اسلامی، بر پایه تصمیم متخذه درمرکز و با توطئه برنامه‌ریزی شده، آن ها را شبانه در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۸ ربوده و پیکرهای سوراخ سوراخ شده آنان را بعد از چند روز زیر پلی در ۱۲۵ کیلومتری بجنورد رها کرد. این قساوت وصف‌ناپذیر نشان از کینه و دشمنی رژیم سرکوبگر علیه مردم این منطقه ازکشور داشت که تنها گناهشان اقدام برای تحقق حقوق دمکراتیک خود بود.
در روزهای بعد از این جنایت تکان‌دهنده، حکومتی‌ها از هیچ ترفندی برای رد گم کردن و انکار این جنایت کثیف فروگذار نکردند. آنها در برابر فشار افکار عمومی مردم ترکمن صحرا که جویای چند و چون این جنایت بودند، نه تنها بی‌اعتنایی نشان دادند بلکه روشنگری‌های پیگیرانه نیروهای مترقی کشور و افشاگری مستند سازمان چریکهای فدائی خلق ایران چه در مناظره تلویزیونی و چه در نشریه کار را مورد تهاجم قرار دادند. اما همین پرده‌پوشان مرتکب جنایت، پس از پشت سر نهادن سال‌های نخست فضای زنده انقلاب، تروریسم حکومتی خود را موفقیتی افتخارآمیز برای جمهوری اسلامی اعلام داشتند و صراحتاً به اجرای “حکم شرعی” علیه رهبران خلق ترکمن فخر فروختند. خلخالی جلاد گفت: “افتخار می‌کند که رهبران خلق ترکمن را قاطعانه اعدام کرده و حکم قتال برگرفته از رهبر را به اجرا گذاشته است” و جواد منصوری، فرمانده وقت سپاه پاسداران، طی یک گفتگوی تلویزیونی با وقاحت تمام در مقابل میلیون‌ها بیننده اعتراف کرد که خلخالی به او گفته بود: “سپاه پاسداران، رهبران خلق ترکمن را دستگیر کرده‌اند. آنها باید اعدام بشوند. اما بنی‌صدر موافق نیست… من می‌روم گنبد آنها را اعدام می‌کنم. بعد بچه‌ها (پاسداران) بگویند که ما به دستور فرمانده سپاه آنها را اعدام کردیم و تو هم هیچی نگو!” او هم البته چیزی نمی‌گوید.
مردم ترکمن همراه با خیزش مردم سراسر کشور علیه دیکتاتوری و استبداد شاه به پاخاستند. آنان بخاطر فشارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از جانب رژیم شاه با خواسته‌ها و مطالبات سیاسی و فرهنگی خود به میدان آمده بودند. روشنفکران و فعالین ترکمن درارتباط تنگاتنگ با فدائیان خلق بیشترین سازماندهی و همراهی با توده مردم منطقه را داشتند. مردم ترکمن درحرکت سازمان‌یافته‌ای در۱۹ اسفند سال ۱۳۵۷ با نام کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن دربندر ترکمن، طی تظاهرات ۳۰ هزار نفره برای طرح خواسته‌های به حق خود به میدان آمدند. اما تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم ترکمن با حمله کمیته انقلاب اسلامی به خاک و خون کشیده شد وسه نفر کشته و چندین نفر زخمی شدند. درفردای آن روز در۲۰ اسفند درگنبد۶۰ هزار نفر به خیابان آمدند و کشتار مردم بی‌گناه بندر ترکمن را محکوم کردند. این حرکت‌های اعتراضی بلافاصله به نقاط دیگر ترکمن صحرا گسترش پیدا کرد.
جنبش حق‌طلبانه مردم ترکمن صحرا درکوتاه‌ترین زمان با دوبال کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن و ستاد مرکزی شوراهای سراسری ترکمن صحرا همچون سنگرهای مردمی بدل به قلب تپنده مردم این منطقه شد. گسترش واعتلای این جنبش به یک جنبش دارای خواسته‌ها و مطالبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و عدالتخواهانه نشان داد که مانند همه جنبش‌های حق‌طلبانه، نمی‌تواند خود را محدود به خواسته‌ها و مطالبات خاصی بکند. کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن با سازماندهی فعالیت‌های فرهنگی و برگزاری کلاس به زبان ترکمنی و راه‌اندازی جشنواره شعر و موسیقی و … در جهت تامین مطالبات فرهنگی مردم ترکمن گام‌های بزرگی برمی‌داشت و ابتکارات خلاقانه‌ای در این عرصه راه می‌انداخت. ستاد مرکزی شوراهای سراسری با سازماندهی شوراهای شهر و روستا در منطقه ترکمن صحرا و واگذاری زمین و سازماندهی کشت و کار توسط مردم، در جهت تامین مطالبات صنفی و عدالتخواهانه مردم ترکمن صحرا اقدامات درخشانی انجام داد که هنوز هم اثرات مثبت آن تلاش‌ها و جان‌فشانی‌های آنان ورد زبان مردم منطقه است. اینها بود گناه این مردم بپاخاسته و پیگیر جنبشی مستقل از این حکومت تازه‌پایی که جز خود برای هیچ جریان و نیروی دیگری حق ابراز وجود قائل نبود. راز دشمنی جمهوری اسلامی با این حرکت مردمی و برخورد کینه‌توزانه آن نسبت به فعالان این جنبش ملی و دمکراتیک ناشی از هراس نسبت به موجودیت این جنبش بود.
فدائیان خلق توماج و یاران، با هدایت و سازماندهی این مبارزات حق‌طلبانه و عدالتخواهانه بود که درقامت رهبران مردم ترکمن صحرا سر برافراشتند. صدور فرمان قتل این رهبران مردمی، ننگی است بر پیشانی حکومتی که بیش از چهل سال دست اندر کار کشتار مردم ایران است. مردم ترکمن صحرا فداکاری و جان‌فشانی توماج و یارانش را بخشی از تاریخ مبارزات حق‌طلبانه خود می‌دانند و یاد و خاطره آنان را گرامی می دارند. دستاورد جنبش مردم ترکمن را باید پاس داشت و ارج‌گذاری آن را هم قبل از همه می‌باید در بازبینی تجربه ماندگار آن و در شناخت و ارزیابی واقع‌بینانه دستآوردها وخطاهای آن دید.
توسل به تخطئه این برآمد تاریخی مردمی ‌و وارد آوردن اتهامات ناروا و بدون سند و مدرک به آن چیزی جز بی‌ارزش جلوه دادن این خیزش تاریخاً ماندگار نیست. آن برآمد مردمی، درتاریخ مبارزات مردم ترکمن وپیکار عدالتخواهانه وتبعیض‌ستیزانه مردم ایران به ثبت رسیده است وبرای مبارزان راه آزادی و عدالت اجتماعی درایران منبع الهام‌بخشی به شمار می‌رود.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، درچهلمین سالگرد ترور دولتی یاران خود، رفقا شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، طواق محمد واحدی و حسین جرجانی یاد وخاطره این فرزندان مردم ترکمن صحرا را گرامی می‌دارد وبار دیگر نسبت به این کشتار و ترور دولتی جمهوری اسلامی ابراز بیزاری می‌کند و یقین دارد روزی خواهد رسید که آمران و عاملان آن به سزای اعمالشان برسند.
ما همچنان بر حق‌طلبانه بودن مطالبات و خواست‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و عدالتخواهانه مردم ترکمن پای می‌فشاریم و از خواسته‌ها و مطالبات آنان دفاع می‌کنیم. بدون تردید جنبش ملی-دمکراتیک مردم ترکمن در سال‌های اول انقلاب ۵۷ که تحولات عمیق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را در ترکمن صحرا فراهم آورد، تاثیرات معین و عمیقی را درسراسر کشور رقم زد. ما بر تداوم سنت آن جنبش، هم در ترکمن صحرا وهم در کل ایران و بروز آن به اشکال دیگر در آینده اطمینان داریم. جنبش‌های مردمی را می‌توانند سرکوب کنند و در دوران شکست و افول می‌توانند تخطئه و مسخ کنند، اما از تداوم و رشد و بروز آن در مقاطع تاریخی دیگری نمی‌توانند جلوگیری کنند چرا که خواسته‌ها ومطالبات جنبش ملی-دمکراتیک مردم ترکمن چونان فریادهای فروخفته آنان، همچنان در دلها باقی است. باززایی آن، مسئله زمان است.
هیات سیاسی– اجرائی حزب چپ ایران- فدائیان خلق
۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۸ -۱۲ فوریه ۲۰۲۰ 
منبع اخبار روز   لینک کوتاه   https://akhbar-rooz.com/?p=20274

اعتراض دولت آلمان به سرکوب خشن مسلمانان اویغور درچین

دویچه وله: مارکوس گروبل، مسئول دولت آلمان در امور آزادی ادیان در جهان نسبت به سرکوب مسلمانان اویغور ابراز نگرانی کرده است. گروبل خواستار تحقیق مستقل درباره نقض حقوق اقلیت دینی ایغور در چین از سوی سازمان ملل متحد شده است.
  هر روز اسناد و شواهد بیشتری پیرامون سرکوب مسلمانان اویغور در چین منتشر می‌شود. دولت چین به رغم اعتراضات گسترده جهانی، در راستای نفی هویت این اقلیت دینی حرکت می‌کند و مسلمانان اویغور را سرکوب کرده و به زندان می‌اندازد.
روز چهارشنبه، ۳۰ بهمن (۱۹ فوریه) مارکوس گروبل، مسئول دولت آلمان در امور آزادی ادیان در جهان، گفت‌وگویی با خبرنگار دویچه وله داشته است. لازم به یادآوری است که نائومی کنراد، خبرنگار دویچه وله اخیرا گزارش مبسوطی پیرامون وضعیت اویغورها در چین منتشر کرده است.
گزارشی که دویچه وله درارتباط با بدرفتاری و سرکوب اقلیت اویغور در چین منتشر کرده متکی بر سندی است که اخیرا در اختیار رسانه‌های بین‌الملل و از جمله دویچه وله قرار گرفته است. در همین رابطه، دویچه وله گفت‌وگویی با مارکوس گروبل داشته است.
ابراز نگرانی عمیق
مارکوس گروبل در گفت‌وگوی خود با دویچه وله ضمن اشاره به وضعیت اسفناک اقلیت اویغور درچین، چنین گفته است:
«وضعیت حاکم بر زندگی ایغورها باعث نگرانی عمیق من شده است. آزادی ادیان عملا درچین برچیده شده است. من همه روزه گزارش‌هایی درباره اوضاع اسفناک شین‌جیانگ دریافت می‌کنم. ما نمی‌بایست در برابر نفی خشن هویت اویغورها و تلاش برای یکسان‌سازی اجباری آن‌ها از سوی دولت چین سکوت کنیم. بسیاری از انسان‌ها در چین تنها به خاطر باورهای‌شان به زندان می‌افتند، کودکان را از والدین‌شان جدا می‌کنند و دولت چین بر همه شئون زندگی کنترل و نظارت می‌کند. یک زندگی توام با عزت در سایه چنین سیاست‌هایی غیرممکن شده است. ما به تحقیق مستقل اوضاع اقلیت ایغور در چین از سوی سازمان ملل متحد نیاز داریم. و این دقیقا همان چیزی است که دولت چین تا کنون مانع از اجرای آن شده است٪  تاریخ 19.02.2020
لینک کوتاه شده https://p.dw.com/p/3Xzs3
در همین زمینه:
--------  

۱۳۹۸ بهمن ۲۹, سه‌شنبه

بیانیه مشترک سه ائتلاف بزرگ ایرانیها درتحریم انتخابات فرمایشی اسفند

ٰ”انتخابات” !فرمایشی،توهینی است به آزادگی وآزادیخواهی مردمان ایران!  
یازدهمین دوره نمایش انتخابات مجلس شورای اسلامی روز دوم اسفند در شرایطی برگزار میشود که جامعه ما دریک بحران عمیق اجتماعی بسر میبرد؛ تحريمهای فلج کننده اقتصاد کشورتوسط دولت امريکا، نوسانات سرسام‌آور دلار و طلا، پرونده‌های قطور فسادهای مالی، گسترش فقر، بيکاری عمومی و صدها رويداد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دیگر، رژیم جمهوری اسلامی را بیش از پیش درمانده کرده است. مزید بر آن دامنه اعتراضات سیاسی - مطالباتی مردم هر روزه بیشتر میشود: خيزش اعتراضی اقشار مختلف مردم در ديماه ۹۶ و در ادامه آن اعتراضات گسترده کامیون داران، معلمان و بازنشستگان و کشاورزان، خيزش گسترده مردم دراکثر نقاط ایران در آبان  ۹۸ و کشتار ۱۵۰۰ انسان معترض توسط آدمکشان رژیم اسلامی و به اسارت گرفته  شدن بیش از هفت هزار نفر انسان معترض توسط نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران و همچنین شليک موشک به هواپيمای مسافربری اوکراينی و قتل ۱۷۶ سرنشين آن، و در ادامه آن اعتراض گسترده دانشجويان در دانشگاه های مختلف کشور، همه و همه نشان از بحران عمیقی دارند که جامعه ایران را فلج نموده و رژیم ناتوان از پاسخگوئی به آن است. عوامل رژیم در چهل و یک سال گذشته ثروت اجتماعی جامعه را غارت نموده و ارزشهای انسانی را لگدمال کرده اند. سهم اکثریت قریب به‌ اتفاق مردم در این چهل و یکسال علاوه بر بیکاری، بی خانمانی، بی حقوقی و فقر گسترده، زندان، شکنجه و اعدام بوده است.   
  درجمهوری اسلامی از ابتدا تا به امروز انتخابات نه تنها نتوانسته راه گشای دموکراسی در جامعه ما باشد، بلکه رفته رفته تبدیل به وسیله فریب مردم در ایجاد امید به بهبود شرایط  سیاسی ـ اقتصادی و وسیله ای برای حقانیت بخشیدن به رژیم و فریب افکار جهانی در این رابطه شده است. مردم نه آزادی کاندید شدن دارند و نه حق انتخاب نمایندگان خود را، گذشته از این در سراسر عمر جمهوری اسلامی نه آزادی اندیشه، نه آزادی بیان نه حق داشتن روزنامه و نشریه در جامعه وجود داشته است. احزاب و نهادهای مدنی حق فعالیت آزاد سیاسی ندارند، در ایران اسلامی زنان، ملیتها و اقلیتهای مذهبی هیچ حق و حقوقی ندارند! حاکمان اسلامی، ایران را به کشتارگاه و قبرستان آزاد زنان و مردان  ایرانی تبدیل کرده اند.
 مردمان آزادیخواه!
رژیم جمهوری اسلامی رسما و قانونا هیچگونه حق و حقوقی برای ما قائل نیست. جمهوری اسلامی در کلیتش مانعی است در برابر هرگونه تغیر و تحول دموکراتیک سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ایران. سهم همه نیروهای آزادیخواه و دموکرات و عدالتخواه برای ایرانی آزاد و آباد و شکوفا با ساختاری غیرمتمرکز و فدرال در طول حیات جمهوری اسلامی تنها و تنها سرکوب، زندان و شکنجه واعدام و یا تبعید بوده است. جمهوری اسلامی اما نه تنها به حذف مخالفان خود د ایران بسنده نکرده است، بلکه در طول سالهای حاکمیت سیاهش دامنه جنایاتش را به خارج از مرزهای ایران نیز کشانده‌است. جنایات و کشتار دگراندیشان در سوریه، عراق، لبنان و افغانستان و ترور مخالفین رژیم در نقاط مختلف اروپا، نمونه های کوچکی از درنده‌خوئی این نظام فاسد و ضدانسانی است.
هم میهنان گرامی
ما بر این باوریم که مردم ایران تنها با تحریم این نمایش مضحکه آمیز، ماندن درمنازل و عدم حضور درمجامع و معابر عمومی  می توانند نشان دهند، که جمهوری اسلامی از هیچ گونه مشروعیتی درجامعه ما برخوردار نیست. عدم حضور شما درمعابر ومجامع عمومی وحوزه‌های رای‌گیری، مشت محکمی خواهد بود بر تار و پود نظام و قدم دیگری است درجهت تشديد مبارزه عليه استبداد حاکم و تقويت جنبش های اجتماعی واعتراضی و جنبش سراسری برای براندازی جمهوری اسلامی

شورای دموکراسی خواهان ایران
کنگره ملیتهای ایران فدرال
همبستگی برای آزادی و برابری در ایران
دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸- ۱۷ فوريه ۲۰۲۰

۱۳۹۸ بهمن ۲۶, شنبه

گفتگو بمناسبت گرامیداشت یاد چهلمین سال ترور وحشیانه چهار رهبر خلق ترکمن

گفتگوی گفتمان ترکمنها با یوسف کرُ بمناسبت گرامیداشت یاد چهلمین سال ترور وحشیانه چهار رهبر خلق ترکمن
ضمیمه ؛یوسف کرُ  …. این حالت موجب شد به مساله وحساسیتهای بین «پیشگامیها» با «کانونیها»، مساله وحساسیتهای ما بین زنان خانواده ها نیز افزوده شود. مساله ی جدید درون جمع مان را اولین بار بلافاصله پس از عبور از مرز ازجانب آقای ب.گری متوجه شده احساس کردم پتکی بر سرم فرود آمد. او مرا کناری کشید و خبرداد که «ازاین ببعد حاضر نیست با فرد سوم جمع سه نفری مان درجایی قرارگیرد». این مساله باعث شد به پیشنهاد زنده یاد دکتر بردی آهنگری در روز دوم ویا سوم ورود به شوروی مبنی بر تکیه به سابقه فعالیت درکانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن را با پیشنهاد موکول شدن به بعد از برقراری ارتباط با سازمان، جواب بدهم. بهر حال این تصمیم گیری براثر دلخوری وناراحتی نادرست واشتباه بود. برای اینکه بعدها پس از برقراری ارتباط با سازمان آقای ب.گری با زنده یاد دکتر بردی آهنگری هم درتشکیلات سازمان وهم درتشکلیابی برای نشریه ایل گویجی بدون کوچکترین اعتراض دریکجا قرارگرفت.  
گفتمان ترکمنها :  آقای یوسف کرُ، ترکمنها درانقلاب 1357 با چه خواسته هایی شرکت کردند، وبرای دستیابی به خواسته های خود به چه سیاستی روی آوردند؟  وعدم موفقیت آنها را درچه می بینید؟ 
یوسف کرُ :
 درانقلاب بهمن 1357 (1979م) ترکمنها نیز همانند دیگران با شعارهایی که بیانگر خواسته هایشان بود شرکت کردند. از میان شعارهای آنها شعاری بمعنی«تحصل درمدرسه ی ترکمنی وبازپس گرفتن حقوق واراضی از دست رفته مان را میخواهیم. بترکمنی ”ا ُکو گرئگ خاط گرئگ، تورکمنچه مکتب گرئگ، الدئن گیدئن یرلری هم حق لاری، قایتاریپ آلماق گرئگ.” یعنی تحصل درمدرسه ی ترکمنی وبازپس گرفتن حقوق واراضی از دست رفته مان را میخواهیم. درتمام نقاط ترکمن صحرا بیشتر مورد استقبال قرار گرفته در روستاهای دور افتاده هم با زنویسی می شدند. بدین جهت فعالین ترکمن برای پیگیری متحدانه وسازمانیافته خواسته های فوق، تشکلیابی افقی نیروها را که درآن افراد بخاطر چند هدف مشخص همکاری میکنند را مناسب دیده به راه اندازی کانون فرهنگی خلق ترکمن ونیز کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن روی آوردند. این طرح بعلت همخوانی با وضعیت موجود با استقبال بی نظیری مواجه شد، ودرفاصله ی زمانی کوتاهی با شرکت گسترده ی مردم واحدهای کانون درهمه ی شهرها ونیز دربسیاری ازروستاهای ترکمن صحرا تشکیل و دفاتر آن افتتاح گردیدند. این موفقیت تشکلیابی زحمتکشان شهرها و روستاها را تسریع نموده بوجود آوردن ارگانی برای هماهنگی را اجتناب ناپذیر نمود. بنابراین درگنبد ابتدا بخش امور روستایی بمحل جدیدی انتقال یافت. آن مکان دراولین جلسه ی هماهنگی منطقه در25اسفند1357 که بهمت رفیق عباس هاشمی برگزارگردید “ستاد مرکزی شوراهای ترکمنصحرا” نامیده شد. استقبال گسترده وفعال توده های مردم ازاین دستاوردها موجب تحکیم یافتن اتحاد گسترده روشنفکران مترقی وستمدیدگان زحتمکش شهر و روستاهای منطقه گردید که همکاری علنی آنها بمدت یکسال دوام آورد، وبا عنوان “دوره ی کانون وستاد” درتاریخ مبارزات حق طلبانه ی ترکمنها ونیز درتاریخ مبارزات دموکراسی خواهانه ی همه ی ایرانیها ثبت گردید.
این دوره ی تاریخی نیز همانند دوره ی خودمختاری سالهای 1918 تا 1925میلادی ترکمنصحرا ونیزهمانند دوره خودمختاری مناطقی چون کردستان و آزربایجان دریکسال بین آزرماه ۱۳۲۴ تا آزرماه ۱۳۲۵با جنگ تحمیلی وخونریزی پایان یافت. رژیم جمهوری اسلامی برخاسته ازانقلاب بهمن1357 – فورال 1979 نیز همانند رژیم دیکتاتوری سرنگون شده ی پهلوی، سیاست اعمال تبعیض قومی و پایمال نمودن حقوق ملی غیرفارسها را ادامه داد. بدینجهت، اگر رژیم پهلوی آزادیها ودیگر ارزشهای بدست آمده از انقلاب مشروطیت که اروپاییان بدرستی «انقلاب قانون اساسی 1906م ایران» مینامند را از مردم گرفت، رژیم جمهوری اسلامی ایران ضمن گرفتن آزادی های دموکراتیک بدست آمده با انقلاب بهمن 1357 ، تبعیض مذهبی براقلیتهای ملی واهل سنت ودیگر اقلیتهای مذهبی، ونیز تبعیض بر زنان را هم اعمال نمود. درنتیجه با انقلاب 1357 بجای دیکتاتوری پادشاهی، دیکتاتوری ولایت فقیهی برایران مسلط شد، و تجربه گردید. در ایران متنوع به لحاظ زبانی، فرهنگی، اتنیکی با باورهای دینی و مذهبی متفاوت و غیره بدون شرکت برابرحقوق آنها دریک ساختار حکومتی غیرمتمرکز و دموکراتيک، حاکمیت سیاسی نمی تواند منتخب آزادانه ی همه ی شهروندان کشور باشد، وتسلط رژیم دیکتاتوری خانه خراب کن و رذالت آور بر کشور نیز اجتناب ناپذیر می شود.   
علت عدم موفقیت ترکمنها برای رسیدن به خواسته هایشان درعدم موفقیت کل مردمان ایران درحفظ دستاوردهای دمکراتیک ناشی از پیروزی بریک رژیم دیکتاتوری می بینم. برای اینکه مردم ترکمن ایران بخشی از همه ی مردمان ایران بوده وشکست کل موجب شکست تمام اجزای اش میشود. بطور خلاصه کل مردمان ایران نیز بنوبت خود جزیی از کل جامعه ی جهانی است. بنابراین علت اساسی شکست کل عدم توجه به اجتناب ناپذیر بودن استفاده از دستاوردهای مردمان کشورهای موفق دنیا ودر نتیجه عدم توجه به نرم ها واستانداردهای جامعه مدنی ومدرن جهان بود.  
  گفتمان ترکمنها : انتشار ایل گؤیجی  نشریه کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن درمهاجرت چگونه پی گیری شد؟  
یوسف کرُ
 اوایل پائیز سال ۱۳۶۳ش برابربرابربا ۱۹۸۴میلادی حدود شش ماه پس ازخلاصی از اردوگاه یکساله وزندگی درشهر مرکزی استان طی نامه ای ازمرکزیت سازمان تقاضای کمک به چاپ وانتشار دور دوم  نشریه ی «ایل گویجی» کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن را نمودیم. متن نامه را آقای احمد مرادی از طرف مرکزیت تشکیلات سازمان درشهر داش اوغوز نوشت. درخواست بعدی مان تشکلیابی افراد براساس عنوانهای فرهنگی و اجتماعی درنظر گرفته شده برای مضمون نشریه کانون بود. درنتیجه تشکلبایی بحالت ایجاد گروه های کاری باعنوانهای مختلفی چون «دایره تاریخ» ، «دایره ادبیات و هنر»و «دایره زنان»، «دایره جوانان» و غیره بر مبنای علاقمندی افراد صورت گرفت. البته لازم به اشاره است که هردو درخواست مکتوب پیشتر با دبیرکل سازمان آقای فرخ نگهدار بهنگام آمدن به شهر «داش اُغوز» و نیز با مسئول اعزامی «شعبه تشکیلات» مرکزیت سازمان آقای دکتر جوشنی بطور شفاهی مطرح شده بود. خوشبختانه مرکزیت سازمان با درخواستها موافقت نمود وجمع نیز علاوه بر نشریه اقدام به تهیه نوار کاست ضبط صوت نیز نمود.
 دراینجا لازم بیادآوری است که مهاجرت افراد متاهل مرکزیت کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن درفاصله پائیز۱۳۵۹تا اوایل بهار۱۳۶۰، در بهار ۱۳۶۲ بحالت جدا ازافراد مجرد صورت گرفت. درنتیجه به مساله وحساسیتهای «پیشگامیها» با «کانونیها»، مساله و حساسیتهای ما بین زنان نیز افزوده شد. مساله ی جدید درون جمع مان اولین بار بلافاصله پس از عبور از مرز ازجانب آقای ب.گری متوجه شده احساس کردم  پتکی بر سرم فرود آمد. او مرا کناری کشید و خبرداد که «ازاین ببعد حاضر نیست با فرد سوم جمع سه نفری مان در جایی قرارگیرد». این مساله باعث شد به پیشنهاد زنده یاد دکتر بردی آهنگری در روز دوم ویا سوم  ورود به شوروی مبنی بر تکیه به سابقه فعالیت درکانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن را با پیشنهاد موکول شدن به بعد از برقراری ارتباط با سازمان، جواب بدهم. بهر حال این تصمیم گیری بر اثر دلخوری و ناراحتی  اشتباه بود. برای اینکه بعدن پس از برقراری ارتباط با سازمان آقای ب.گری با زنده یاد دکتر بردی آهنگری هم درتشکیلات سازمان وهم درتشکلیابی برای نشریه ایل گویجی بدون کوچکترین اعتراض دریکجا قرار گرفت.   
 گفتمان ترکمنها :  چرا بخش بزرگی از روشنفکران ترکمن مجبور بمهاجرت شدند. آنها درمهاجرت با چه مشکلاتی روبرو شده به چه نوع فعالیت هایی روی آوردند؟ وامروزه چه نوعی از فعالیتها را دنبال می کنند؟
یوسف کرُ
  بخش بزرگی از روشنفکران ترکمن برای این مجبور بمهاجرت شدند که از روشنفکران مترقی و طرفدار جدایی دین از دولت( سکولار) ودارای آرمانهای عدالت خواهانه بودند. بدین خاطر آنها بیشتر درمعرض حساسیت های ویژه ی افراد ارگانهای سرکوب حکومت ی قرار می گرفتند و راهی جز مهاجرت نداشتند. بیشتر آنها مجبور به دوبار مهاجرت در اوایل دوره ی گذر از زندگی مجردی به خانوادگی و مجبور به دوبار تحمل درد و رنج های اجتناب ناپذیر دشواریهای طی کردن دو مرحله اصلی زندگی  مهاجرتی یعنی مرحله انطباق ومرحله انتگراسیون گشتند. 
مهاجرت اول ویا مهاجرت به اتحاد شوروی را با یکسال بازداشت درمحدوده ی اردوگاهی دربیابان وسپس بیش از یکسال دیگر درشهر مرکزی ولایت شمالی جمهوری ترکمنستان با مدرک شناسایی «بیوطنی» که از حق پا گذاشتن بخارج از شهر و دیگر محرومیتها ازحقوق پناهندگی برطبق کنوانسیون جهانی تایید و امضا شده از طرف کشور میزبان یعنی بطور خلاصه دو سال آنطور که اشاره واربیان شد در محرومیتهای رو به کاهش سپری شد وبه آغاز مرحله ی «بازسازی دموکراتیک با پای بندی به علنیت» معروف به «پرویسترویکا» رسید.
واقعیت دردناک این است که درسال سوم چهارم متوجه شدم که سرنوشت مهاجران به جمهوری ترکمنستان شوروی تخمینن چند ماه پیش از مهاجرت مان تعیین شده بوده وما توان درک و متوجه شدن آنرا نداشتیم.
مهاجرت دوم درشرایط گذار از «دوره ی جنگ سرد» وآغاز«دوره گلوبالیزاسیون» صورت گرفت. این دوره آمادگی های بنیادین دیگری را می طلبید که ما نداشتیم. ولی جامعه مهاجر ترکمن با توطئه های پیچیده ای مواجه شده نتوانست مرحله ی انطباق خلاق را بطور موفقیت آمیز طی نماید. 
 دراین دوره از یک طرف نقش «دنیای مجازی» بطور روزافزون افزایش یافت. واز طرف دیگر ضمن افزایش سن و سالها و آغاز دوره ای متلاطم رو به افزایش نهاد. در واقع محیط خانوادگی مهاجران بحالت قطره ی محاصره شده در دریای متلاطم گردید. فرزندان ویا نسل نو بیگانه با والدین درمرحله تحصیل در دوره متوسطه ویا مرحله آغاز تا پایان تحصیلات عالی رسیده وبا حوصله و قابلیت ی بیشتر و ابتکار آمیز تری با تکنولوژی و ابزارهای جدید زندگی آشنا شده بودند. ولی با سرعت گرفتن تغییر و تحولات زندگی بشریت فاصله ی بین دو نسل رو به افزایش و ثبات زندگی رو به کمتر شدن نهاد و موجب افزایش گرفتاریهای روزافزون گشت.  
روزگاردر حال گلوبال شدن امروزی از فعالین جنبش «حق طلبی برای برابر حقوق شدن» را از ترکمنهای داخل و خارج  نیز می طلبد که درکنار دیگر هموطنان بطور متشکل قرار گرفته در راه گسترش همسوئی ها وهمکاریها بکوشند.٪
یوسف کرُ  
 ۱۵ فوریه ۲۰۲۰ – ۲۶بهمن ۱۳۹۸
*-برگرفته از  گفتمان ترکمنها