۱۳۹۴ اسفند ۲, یکشنبه

بیانیه مشترک چند تشکل ملی ومنطقه ای بمناسبت روزجهانی زبان مادری1394- 2016



فرا رسیدن روز جهانی زبان مادری( 21م فوریه، 2م اسفند)، همانند روز آغاز سال تحصيلي درايران( اول مهر، 23 سپتامبر) به جای اینکه روزی شادی بخش وامید آفرین باشد، برای غیرفارس زبانهای ایران، روز یادآور پیامدهای دردناک  ناشی از محرومیت ازحقوق اولیه ی انسانی، بویژه درد و رنج های بی شمار ناشی از تبعیض وبرخوردهای تحقیرآمیزی است، که با استقرار رژیم شاهنشاهی پهلوی درایران آغازشد وبا استقرار رژیم جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.

  محرومیت تحصیل به زبان ملیتهای غیرفارس درایران چند زبانی وچند فرهنگی،که بیش از نیمی ازجمعیت آنرا را تشکیل میدهند،  درشرایطی تداوم دارد که حق تحصیل به زبان مادری درتمامی کنوانسيونهای مربوط به حقوق بشر که جمهوری اسلامی ایران نیز از امضا کنندگان آن می باشد، جزئی ازحقوق اولیه ی انسانی شناخته شده وباگذشت بیش از 36 سال از تصويب قانون اساسي، که ماده هاي 15 و 19 آن، حق آموزش به زبان غیرفارسها را درکنار زبان فارسی مورد تأکید قرار داده، نشانه هائی از به اجرا گذاشتن آنها مشاهده نمی شود.

ایران کشوری کثیرالمله است وزبان فارسی درایران متعلق به کسانی است که آنرا زبان مادری خود میدانند. بنابراین تنها زبان یکی ازملیتها درایران می باشد. ولی زبان فارسی درایران بخاطر اعمال سیاستهای نژاد پرستانه حکومتگران تبدیل به ابزاری ایدئولوژیک برای ضعیف ونا توان نمودن دیگر زبانها به منظور محو هوویت قومى وملى مردمان غیرفارس گردیده است. تا آنها را گرفتار درد و رنجهای ذلالت بار ناشی ازخود بیگانگی و وادار به تسلیم به آسیمیله و نابود شدن نمایند.

تدريس نشدن زبانهاى مادرى غیرفارسی درمدارس ايران نقض آشكار قطعنامه A/RES/61/266 سازمان ملل ازجانب رژىم جمهورى اسلامی ایران است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد بتاریخ 16ماه مه 2007 تصویب نمود. درهمان مصوبه، در تلاش برای جلب توجه جهانیان برای برقراری شرایط مسالمت آمیز درچارچوب تنوع وارتقای درک بین المللی ازچند زبانی وچند فرهنگی، علاوه بر تشویق دولت ها به حفاظت وحمايت از تمامی زبانهای مورد استفاده مردم جهان، سال2008  ، "سال بین المللی زبانها " نامگذاری شد.

حق تحصیل به زبان مادری تنها باتصویب 2 واحددرسی اختیاری برای دانشجویان برآورده نمی شود. ویا با پرداختن سطحی به موضوع با خواندن قطعه ای شعر ویا بیان چند جمله به زبان ملیت های غیرفارس درجریان مبارزه ی انتخاباتی، گره ای از معضل گشوده نخواهد شد. حق آموزش به زبان مادری، حق اولیه ی انسانی وشهروندی برسمیت شناخته شده در عهد نامه های دولت ها وملت های جهان است که باید ازمدارس ابتدایی شروع شود.

  ما، ازهمه ی انسانهای آزادیخواه ونیز ازهمه ی تشکلهای مدنی ودموکراسی خواه کشور می خواهیم که برعلیه سیاست آسیمیلاسیون ملیتهای غیرفارس وبرعلیه محرومیت آنها ازتحصیل به زبان مادری شان، که نزدیک به صد سال پیش ازجانب رژیم کودتایی پهلوی شروع شده، صدای اعتراض خود را بلند کنند. وفعالیت در راه پایان دادن به پایمال شدن حقوق انسانی وشهروندی ملیتهای تحت ستم ونیز نابودی تروت معنوی ایران زمین را قدم بزرگی در راه استقرار مردم سالاری درایران چند زبانی وچند فرهنگی بدانند.  

ازفعالین وگردانندگان تشکلهای مدافع حقوق بشر درایران وجهان، می خواهیم که دربه رسمیت شناختن شدن حق تحصیل به زبانهای مادری غیرفارسی ودفاع از دیگر حقوق انسانی ملیتهای تحت ستم ملی ایران که همچنان درمعرض سیاست های شوونیستی قراردارند، کوشا باشند.
  دردنیای امروز بدون پذیرفتن واقعیت چند زبانی وچند فرهنگی کشور ایران وبرابر حقوقی ملیتهای آن براساس مفاد منشور جهانی حقوق بشر، حل مسائل اساسی استقرار دموکراسی وبرقراری شرایط مسالمت آمیز امکان ناپذیراست. یونسکو با اعتقاد به ضرورت پایبندی جهانیان به مفاد "منشورجهانی حقوق بسر" درشرایط دنیای امروز، تحصیل به زبان مادری را جزو اهداف برنامه توسعه پایدارکه تا 2030 ادامه خواهد داشت مطرح نموده و بر عملی شدن آن تأکید دارد.  
 حزب مردم بلوچستان  
 جبهه متحد بلوچستان ایران
 کانون فرهنگی وسیاسی خلق ترکمن
 جبهه مردم بلوچستان  
  21م فوریه 2016 برابر با 2م اسفند 1394

۱۳۹۴ بهمن ۲۶, دوشنبه

اطلاعیه کنگره ملیتهای ایران درخصوص “انتخابات” آینده درایران



-برگرفته از سایت کنگره ملیتهای ایران فدرال به آدرس iran-federal.org    


در “رأی” گرفتن نظام ولایت فقیه، برای بدنام کردن ” انتخابات” شرکت نکنیم
مدت زمان اندکی، به شروع “رأی گرفتن” ازمردم، جهت برگزیدن نمایندگانِ ” مجلس شورای اسلامی” ونیز“مجلس خبرگان، ونمایش آن به جهانیان، باقی مانده است، البته ” نمایندگانی ” که، انتخاب شده بوسیلۀ “شورای نگهبان” رژیم ولایتِ فقیه، ودر واقع، منتصبِ علی خامنه ای هستند.
رأی دهندگانِ امیدوار را، سی وهفت سال تجربه، با سی ویک بار شرکت بی حاصل درانتخاباتِ نمایشی رژیم، می بایستی کفایت کند.
نظرِکلیِ کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال، درموردِ نمایشِ” انتخابات “، درایرانِ تحتِ سلطۀ جمهوریِ اسلامی، چنین است: ازهمان آغازِاستقرارِنظامِ تامیت گرا(توتالیتر) وآسمان محور(تئوکراتیک) وضدِ دموکراتیکِ ولایت فقیه، که بنام جمهوری اسلامی ایران: خودرا معرفی کرده ومیکند، انتخابات، درمعنای درست، وبا پیش شرط هایِ شناخته شدۀ بین المللی آن، درایران معنی نداشت.
روحانیونِ شیعه، دررژیم قبلی، بسبب بسته بودن تمام احزاب (جز حزبِ دولتیِ رستاخیز) توانستند، ازطریق شبکۀ گستردۀ مساجد، رهبریِ قیام ضدِ سلطنتی وضدِ دیکتاتوریِ مردمان ایران را، بدست بگیرند.
آنها، برهبری روح الله خمینی، حقانیتِ دموکراتیکِرفراندم را، باعبارتِجمهوری اسلامی: آری یا نه ازبین بردند، زیرا امکانِ مطرح شدنِ اَشکالِ دیگرِحکومت را، ازطرفداران آنها سلب کردند. خمینی با بیان این جمله که ” اگرهمۀ مردم موافق باشند من میگویم نه !”: (یعنی چون ولی فقیه شان هستم ” نه ” ی من معتبراست!)، درهمان آغاز، تکلیفِ خوش خیالان وخود فریبان را، درنظام ولایت فقیه، روشن ساخت. او درمقدمۀ کتابِ (ولایت فقیه یاحکومت اسلامی)، ولی فقیه یعنی خود او (وجانشین کنونی اش علی خامنه ای) را علناً برخلافِ سُنتِ تشیع، جانشین امامان وازطریق آنها، جانشینِ پیامبرِاسلام وخدا قلمداد کرد! خمینی، مردمان ایران را، نه چون افرادی، دارایِ حقِ حاکمیتِ ملی، با حقِ قانون گزاری، بلکه درحکم “صغار: کودکان دو- سه ساله” و”مجانین: دیوانگان” تلقی کرد!
کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال، دربرابرِحاکمیتِ اغلب، ضدِ دموکراتیکِ دولتها، به حاکمیتِ دموکراتیکِ ملیِ ملت ها معتقد است، که ازطریقِ فراهم بودنِ پیش شرط هایِ پنجگانۀ یک انتخاباتِ آزاد، بنا بهمادۀ بیست وپنج میثاقِ بین المللیِ حقوقِ مدنی و سیاسیتحقق می یابد. منطقاً وبنا به تجربۀ تاریخِ سیاسی، پیش شرط هایِ دموکراتیکِ یک انتخاباتِ آزاد را، نمی شود ازنظام هایِ تامیت گرا: (توتالیتر)، آنهم ازنوع ” آسمان محورِ(تئوکرات)” آن انتظارداشت، که جمهوری اسلامی ایران، یکی ازبدترین انواع آن است. این پیش شرط هایِ پنجگانه، دریک نظام سیاسیِ دموکراتیک (آزادی/ برابری/ سکولاریسم، با اصل تفکیک سه قوه ازهم ) بقرارِزیر است:
اصل یک: آزادیِ انتخاب شدن واعلان نامزدی کردن، درراستایِ معیارهایِ جهانی. در(ج.ا.ا) غیرخودی ها، به تصریح علی خامنه ای حق انتخاب شدن ندارند: آیت‌الله خامنه ای:” گفتم کسانی که نظام را قبول ندارند رأی بدهند، نه اینکه وارد مجلس بشوند “! وقتی مجلسی، نامش: مجلس شورای اسلامی است: غیرمسلمانها، لائیک (سکولار)ها، دین ناباوران، مذاهب وطریقت های غیررسمی وممنوع، درآن طبعاً جائی نخواهند داشت.
اصل دو: ایجاد فرصت وامکان تبادل نظر، ودریافتِ نظریاتِ انتخاب کنندگان، ضمنِ انتقالِ برنامه ها ونظراتِ انتخاب شوندگان، به آنها.
اصل سه:  دراختیارداشتنِ امکاناتِ مساویِ تبادلِ نظر، ودریافتِ نظریات، برایِ هرشهروند: چه انتخاب شوندگان، وچه انتخاب کنندگان.
اصل چهارم: عدم امکانِ شرکت در رأی گیری، بیش از یکبار برای انتخاب کنندگان: با برگزاری رأی گیری برای هرفرد، بنا به فهرست هایِ انتخاباتی، درحوزۀ محل سکونت او.
اصل پنجم: هرانتخابات، نیازمندِ مرجعی مستقل و بیطرف است که به شکایات رسیدگی کند: چه درسطح ملی ( که بتواند رأی حوزه های نامطمئن را باطل سازد ) و چه درسطح بین المللی.
آشکاراستکه درنظام ولایتِ مطلقۀ فقیه، که بنا به اصل صد و ده قانون اساسیِ آن، ولی فقیه درضمن، هم برهرسه قوۀ (مجریه، قضائیه ومقننه) و هم بر رسانه های گروهی (رادیو، تلوزیون ومطبوعات) بقول خودشان، ولایتِ مطلقه دارد، انتظارِ برگزاری یک انتخابات آزاد، با پیش شرط های ذکر شده، که خواستِ هر فردِ دموکرات:(آزادیخواه، تبعیض ستیز و سکولار ) است، غیرممکن می نماید.
بنا به داده های تاریخی وتحلیل علمی، درنظام های تامیتِ گرا، بخصوص نوع آسمان محورِ(تئوکراتیک) آن، همانند (ج.ا.ا)؛ دولتهای آزادیکُش و برابری سِتیز، اگرمیدانستند که با رأی دادن، میشود دیکتاتوری را، به دموکراسی مبدل کرد، اجازه نمیدادند که رأی بدهید!
بسببِ نبودِ تفکیکِ قوا، و آزادی و برابری، و نیز فراهم نبودنِ پنج پیش شرطِ انتخاباتِ آزاد، درنظام ولایتِ مطلقۀ فقیه، “انتخابات” واقعی، تاکنون وجود نداشته و ندارد. شورای نگهبانِ برگزیدۀ ولی فقیه، با مصلحتِ رهبرش علی خامنه ای، تنها ازبینِ سرسپردگان وخودی ها، نامزدهائی را انتخاب میکند (خواه برای ریاست جمهوری، وخواه برای نمایندگی، مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرگان و حتی شش تن از دوازده تنِ شورایِ نگهبان و…را)، آنگاه با ایجادِ گردوخاکِ” رقابت های انتخاباتی (رقابت بین کاندیدا هایِ ملیت های مختلف، درمناطقی که باهم زندگی می کنند)، ازمردم می خواهند که به آن “انتخاب شدگان” شورای نگبهانِ رژیم( برحسب اقتضای و نیاز نظام) رأی بدهند، تازه همین رأی دادن ها هم، اغلب با تقلبِ جناحی همراه بوده وهست (حکایتِ جنبشِ رأی من کو؟ بخاطر میر حسین موسوی، که می خواست، ایران را، به دوران طلائیِ امامش برگرداند!).
کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال، ضمن اینکه خود، درنمایشِ شرم آورِ” رأیگرفتنِ نظام ولایتِ فقیه، از مردمان ایران، شرکت نمیکند، زیرا پس ازاظهاراتِ علی خامنه ای(که دربالا نقل شد)، وحتی حسن روحانی: (انتخاباتِ جناحی وسلیقه ای، نیازی به برگزاری ندارد!) و در کنارِ ردِ صلاحیت هایِ فله ایِ بخشی ازخودی ها، شرکت در نمایش “رأی دادن” را، هم بد نام کردنِانتخابات”، و فرهنگ سیاسی در ایران می داند، و هم، اهانت به شعورِ جمعیِ همۀ ایرانیان، تلقی می کند.
کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال، از تمام مردمانِ ایران، از زن و مرد، و بخصوص، ازملیت هایِ تحتِ ستم مضاعف درایران می خواهد به منافع واقعی و درازمدتِ خود بیاندیشند. طرفدارِانِ دموکراسی، برای تحقق آن، ازجمله، خواستارِ یک انتخاباتِ آزاد هستند. آنها وقتی بتوانند نمایندگان خود را مستقیماً انتخاب کنند (با فراهم شدن شرایط انتخابات آزاد)، مسلماً به منتخبین خود، رأی می دهند، تا درمجلسِ شورایِ ملیِ واقعی، ازمنافع جمعی آنها، دفاع کنند. اما، رژیم ارتجاعیِ ولایتِ مطلقۀ فقیه، با منطقِ آخوندیِ خود، رأی دادن افراد را، از یکسو نه انتخاب، بلکه بیعتِ مجدد به رهبرِ نظام، علی خامنه ای تلقی می کند، و ازسوی دیگر، سیاهی لشکر آن را، برای کشورهای غربی همچون نمودی ازحمایت مردمی جلوه میدهد. برای رژیم ولایت مطلقۀ فقیه: انتخابات، یعنی سونداژ وسنجشِ درجۀ عمق، و وسعتِ جهالتِ (طیفِ رأی دهندگان)، و نیزبرآوردِ میزانِ آگاهی های مردم (رأی نه دهندگان، یابناچاررأیِ سفیددهندگان).
شرکت کنندگان(ازروی اختیار ویا اعتقاد وتقلید)، دربازیِ رأی گیری رژیم، بنامِ اسمِ بی مسمایِانتخابات، با رأی دادن خود، در واقع باعث تداومِ عمرِ رژیمِ آزادی کُش وبرابریِ ستیزِجمهوری اسلامی درایران می شوند، که مترادفِ گسترشِ هرچه بیشترِ: فسادِ سياسى، اجتماعى و ادارى، همراه با بی آبروئی بین المللی ایران و ایرانی، تداومِ ” نابرابریِ” مردمانِ ايران، با تقسیم آنان: به “خودی” و غيرخودی”، “زن و مرد”،”مرکز وحاشیه نشین”، “مسلمان وغیرمسلمان” و ” دین باور ودین نا باور” و…، با تشدیدِ بیکاری، فقر، جهل، فحشاء، اعتیاد، سرکوب وکشتار، زبان کُشی، دین ستیزی، و….
کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال > 13 فوریه 2016 >برگرفته از سایت کنگره ملیتهای ایران فدرال به آدرس iran-federal.org