۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

رویدادهای ترکمنصحرا از نگاه پژوهشگر یا حاکمان؟

نگاهی به مصاحبه ی استاد دانشگاه وپژوهشگر تاریخ درباره ی ترکمنصحرا، علل وعوامل درگیری اول، واکنش مردم وغیره

درسایت "مرکزاسناد انقلاب اسلامی"، به تاریخ 4 اُردیبهشت 1390 مصاحبه ای درج شده، که درآن عمدتا پیرامون موقعیت جغرافیائی ترکمنصحرا وساختار فرهنگی اهالی آن، علل وچگونگی آغاز وپایان جنگ اول گنبد، نقش سازمان چریکهای فدائی خلق ایران وغیره سوال شده است. ولی مجموعه‌ی این پرسش و پاسخ‌ها درسایت مذکور با عنوان "غائله ی گنبد" انتشار یافته است. به نظر می رسد نهاد حاکم بر "مرکزاسناد انقلاب اسلامی" برسر غائله نامیدن جنگ اول گنبد، که در واقع مقاومت مظلومان دربرابر یورشی مسلحانه درفضای بهار آزادی ناشی از پیروزی تاریخی مردم بر رژیم استبدادی بود، تأکید ویژه ای دارند. غائله اصطلاح شناخته شده ای است که حاکمان دیکتاتور و مستبد درمورد حرکات اعتراضی، حق طلبانه، وآزادیخواهانه ی مردم، با نیت توجیه سرکوب خونین بکار می برند.

وئب سایت "مرکزاسناد انقلاب اسلامی" مصاحبه گر را مصطفی جوان واستاد دانشگاه وپژوهشگر تاریخ انقلاب معرفی می کند. آقای مصطفی جوان نیز درآغاز سعی کرده دو مقام طرف گفتگو یعنی حجت الاسلام عمادی امام جمعه و آقای حیدر جم فرماندار گنبد در زمان دولت موقت را معرفی نماید. ایشان، به دو شخصیت کاملا متفاوت به لحاظ مقام و موقعیت اجتماعی، ونیز از جنبه تعلقات به جریانهای فکری ودیدگاهی، به جز دو مورد سوالات واحد و مشخصی را می دهد. از این دو شخص، اولی یک روحانی سنتی راست شیعه مذهب است که ضدیت آنها با دیگر مذاهب بویژه با "اهل سنت وجماعت" و دیگر ادیان درایران سابقه ی طولانی حداقل پانصد ساله ( از زمان صفویه ) دارد ومتعلق به جناح محافظه کار وسنتی حکومت است. ودومی فردی مذهبی، لیبرال، ومهندس الکترونیک می باشد وازجانب دولت موقت فرماندار گنبد تعیین شده بود. به این ترتیب می توان گفت که هرکدام از این دو نفر نماینده ی دو جناح اصلی رژیم تازه پا گرفته در آن زمان است. یکی دولت تشکیل داده ومی خواهد به امورات به شیوه ی خود به پردازد. ولی دیگری مصمم است با توسل بهر بهانه و توطئه ای دولت موقت را کنار زده قدرت را به انحصار خود درآورد. واقعیت این است که پیامد مجادله ها وضدیت های این دوجناح اصلی، وبهره گیری های دیگران از این مسأله درمناطق مختلف کشور به اشکال مختلف بروز می نمود. وآن چه که تجربه شد این بود که ایجاد مشکلات و گرفتاری برای دولت موقت ازجانب روحانیون سنتی وطرفداران شان که تمامیت خواه و حاضر به تحمل دیگران نبودند، از نخستین روزهای شکل گیری حکومت اسلامی، وارد مرحلهی جدیدی شد و دودش نیز همانند دیگر موارد پیش از هرکس نصیب ایرانیان و مردم کشورهای منطقه گشت.

حجت الاسلام عمادی مدعی است که قبل از پیروزی انقلاب برای بسیج مردم وپس از پیروزی جهت پیشبرد امورات انقلاب وجود خود را درگنبد لازم دیده است. تا اینکه در 1359 به پاس خدماتش ازجانب رهبر انقلاب به امام جماعت اهل تشیع گنبد منصوب می شود. بنابراین در زمینه سازی او برای حضور درگنبد می تواند انگیزه های متفاوتی نقش داشته باشد. وی نخستین بار درسال 1349 به گنبد آمده ومی گوید که به گنبد وترکمنصحرا بعلت قطب اقتصادی بودن ازهمه ی نقاط ایران کوچ شده و درنتیجه نصف اهالی اش را شیعه مذهب تشکیل میدهد. ونیز معتقد است که وظیفه ی اصلی روحانیون آشنا نمودن مردم با مسائل سیاسی است. وترکمنها به علت نداشتن "یک روحانی عالم ودرد آشنا" ، فاقد "شم سیاسی وانقلابی" بودند.

آخوند مذکور مذهبی های لیبرال راهم دشمن روحانیت واز عوامل بروز جنگ گنبد دانسته و چنین گفته است: "لیبرال ‌ها هم قائل به دین منهای روحانیت بودند واعتقاد داشتند حالا که انقلاب به پیروزی رسیده است روحانیت باید ازحکومت کنار بروند و قدرت را به ما بسپارند. من درطول مدتی که درگنبد بودم با آنها درگیر شدم وبسیاری از آنها را تصفیه کردم. این عوامل در اکثر نهادهای دولتی نفوذ داشتند وبه ترویج افکار خود می‌پرداختند که درمدت زمانی که درآنجا مستقر بودم به تصفیه آنها در آموزش وپرورش حتی درشهربانی و ... پرداختم."

این مصاحبه از جنبه هائی نیز شباهت به نوع خاصی از بازجوئی ها دارد. مثلا مصاحبه گر به امام جمعه 9 سوال قابل تقسیم به دو دسته، و به فرماندار که تحصیلات عالی دانشگاهی دارد وازجانب دولت موقت اعزام شده شش سوال میدهد، درحالیکه تلاش او به ساده نمودن پرسش موجب تنها دو سوال کمتر از اولی می شود. علاوه براین با انگیزه ی حمیت جناحی سعی میکند آخوند سنتی و آشوبگررا حدالامکان کمک نماید. سوالات مربوط به موقعیت جغرافیائی و ویژگی های مختلف گنبد و ترکمنصحرا ، علل وعوامل جنگ اول گنبد، واکنش مردم و دولت موقت، وبالأخره چگونگی پایان یافتن جنگ از سوالات مشترک است.

حال برای پیگیری علل پرداخت مجدد ارگانهای ذیربط به رویدادهای 32 سال پیش ترکمنصحرا وضرورت مصاحبه باید تبادل نظر کرد و دید چه عواملی موجب ابهاماتی گشته وضرورت برطرف کردن وشفاف نمودن آن، یافتن جواب سوال هائی را اجتناب ناپذیر نموده است؟ درهرحال دررابطه با اینگونه جوانب مسأله دونکته جلب توجه می کند. یکی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی وگسترش مناسبات جمهوری اسلامی با روسیه وجمهوریهای مستقل شده، ودیگری گسترش فزاینده ی تغییرات اساسی دراوضاع منطقه وجهان است.

احتمالا بسیاری از دولتمردان جمهوری اسلامی متوجه می شوند که بد بختی هائی که در رژیم پهلوی نصیب ترکمنها وترکمن صحرا شده و درجمهوری اسلامی نیز تداوم یافته، صرفا خواست حاکمیت رژیم حاکم برایران نبوده بلکه شرایط دوران جنگ سرد ومسائل مابین دواردوگاه رقیب هم نقش فراوانی داشته است. برای اینکه در دوران جنگ سرد، مرز بین ایران وشوروی درعین حال مرز بین دو اردوگاه کاپیتالیستی و سوسیالیستی نیز بوده وعلیرغم توافق برسر همکاری برای برقراری حسن همجواری، بسیاری از رویدادهای منطقه ازجمله علاقمندیهای این وآن برای حضور درمنطقه بطور اتفاقی صورت نگرفته و بدینجهت حضور فرماندار که از جانب دولت موقت اعزام شده حساسیتی را بر نیانگیخته است.

نکتهی قابل توجه ی دیگر این است که درسال‌های اخیر درخارج و داخل ایران، درکتاب‌ها، مقالات و نیز درخاطره نویسی ها درباره ی رویدادهای مربوط به ترکمنصحرا در دوران اوایل انقلاب نوشته شده است. ازجمله انتشار کتاب "سفر با بالهای آرزو" از نقی حمیدیان عضوهیأت سیاسی سابق سازمان فدانیان اکثریت (قبل از کنگرهی اول) است که درسال ۲۰۰۴ درسوئد انتشار یافت وحاوی نکات قابل توجهای دراین رابطه است که به رویدادهای ترکمنصحرا از زاویه‌ا‌ی دیگری می‌پردازد.

انتشارکتاب دوجلدی "چریکهای فدائی خلق" وقراردادن مصاحبهی مورد بحث درسایت "مرکزاسناد انقلاب اسلامی" را می‌توان ازجمله اقدامات آن محفلهائی از وابستگان به اصولگرایان دانست که "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" را اداره میکنند. آنها هنوزهم به شیوه‌ی بولشویکهائی که شوروی را بنیانگذاری کردند، شهروندان دگراندیش واصولا همهی مخالفین دیدگاه و افکار خود را دشمن محسوب میکنند و دائما با راه و روشهای خاص خود سرگرم مقابله با آنها هستند. اما همانند حکام شوروی نه توان ایجاد صف بندی جهانی درشرایط جنگ سرد را دارند ونه توان تحول و پذیرش ضرورت پرویسترویکا (بازسازی)، گلاسنوست (علنیت) ودموکراسی را دارند. %

یوسف کـُر، 2011-06-25

----------------------------------------------------

* ضمیمه : لینک مصاحبه با امام جمعه و فرماندار زمان جنگ اول گنبد، درباره ی ترکمنصحرا ، چریکهای فدائی و غیره در سایت "مرکزاسناد انقلاب اسلامی"، با عنوان غائله ی گنبد به تاریخ 4 اُردیبهشت 1390 درج شده است.

http://www.irdc.ir/fa/content/12436/default.aspx

------------------------------------------------ << %

۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

رد تئوری نژادهای متعدد درمیان جامعه بشری

چرا تنها یک گونه بشر وجود دارد؟

مایکل موزلی ، بی بی سی - جمعه 24 ژوئن 2011 - 03 تیر 1390 ، اغلب دانشمندان اتفاق نظر دارند که نخستین گونه های انسان بیش از ۶۰ میلیون سال قبل در آفریقا زندگی می کردند

سالها پیش، اما نه در زمانهائی آن چنان دور، گونه هائی مختلف از بشر در کنار اجداد ما در این کره خاکی زندگی می کردند. همه آنها باهوش و مبتکر و شکارچیانی ماهر بودند. اما چرا تنها گونه ای از انسان که توانست به بقای خود در زمین ادامه دهد، گونه "هومو ساپینس" بود؟

اگرچه موضوع منشا انسان در کانون بحثهای داغ و مفصلی قرار دارد، اما باید گفت که دریک مورد نقطه نظر مشترکی بین اغلب دانشمندان وجود دارد و آن اینکه تمام گونه های مختلف انسان که زمانی روی کره زمین زندگی می کرده اند، همگی از نسل موجوداتی میمون نما بوده اند که روی دوپا می ایستادند وبیش از ۶۰ میلیون سال قبل در آفریقا زندگی می کردند.

موجودات زیادی از نسل این جانوران میمون نما پا به عرصه وجود گذاشتند، اما نخستین موجودی که ما به عنوان گونه ای از انسان می شناسیم، اولین بار حدود دو میلیون سال پیش در آفریقا پدیدار شد.

این موجودات دو پا که با نام علمی "هومو ارگاستر" شناخته می شوند، شکارچیانی ماهر و ابزار ساز بودند و آنطور که مطالعه استخوانهای آنها نشان می دهد، به نظر می رسد که این گونه انسان، دونده ای ماهر بوده که می توانسته به سرعت یک دونده امروزی المپیک بدود.

به نظر می رسد که هومو ارگاستر در طی یک دوره خشکسالی طولانی که باعث از بین رفتن جنگلهای گرمسیری و پدیدار شدن صحراهای وسیع شد، تکامل یافته است.

این گونه انسان اولیه نسبت به گرما مقاوم بود و می توانست در آب و هوای بسیار گرم به حیات خود ادامه دهد. سطح بدنش هم کم مو بود و به همین دلیل می توانست عرق خود را به طور موثرتری دفع کند. در عین حال هومو ارگاستر می توانست در طول روز و هوای روشن که اغلب جانوران دیگر استراحت می کردند، به دنبال شکار برود.

علاوه بر اینها می دانیم که هومو ارگاستر قادر به طی مسافتهایی طولانی بود، چرا که مطالعات نشان می دهد که این گونه انسان گوشتخوار در آفریقا ساکن نماند و اولین گونه از انسانهای اولیه بود که این قاره را ترک کرد و قلمرو خود را به آسیا گسترش داد.

هومو ارگاستر بعدا در محیط مرطوب آسیایی تکامل یافت ونامی جدید به خود گرفت: "هومو ارکتوس"

تحقیقات باستانشناسان حاکیست که قلمرو زندگی هومو ارکتوس از ترکیه امروزی تا چین را دربر می گرفت، اما احتمالا جمعیت این گونه آن قدرها زیاد نبوده است.

پروفسور کریس سترینگر از باستان شناسان موزه تاریخ طبیعی بریتانیا در مورد این گونه انسان اولیه می گوید: "آنها شکارچیانی متحرک بودند در گروههایی کوچک که در رقابت برای تهیه غذا موفق بودند و از لحاظ بدنی و هیکل هم خیلی شبیه ما بودند."

انفجار آتش فشانی عظیم

یافته های جدید حاکیست که انسانهای اولیه گونه هومو ساپینس هم آفریقا را حدود ۱۲۰ هزار سال پیش ترک کردند.

اجداد ما در گروه هایی کوچک مهاجرت می کردند و احتمالا موج اولیه مهاجران بیش از صد نفر نبودند. بعد تدریجا دامنه این مهاجرتها گسترش پیدا کرد و از سمت شرق تا هند و از شمال به داخل اروپا که آنزمان محل زندگی انسان نئاندرتال بود، توسعه یافت.

شواهد بدست آمده توسط باستانشناسان نشان می دهد که این موج مهاجرت همزمان با یک تحول طبیعی عظیم رخ داد.

حدود ۷۴ هزار سال پپیش آتش فشان توبا در جنوب شرقی آسیا با انفجاری عظیم و خیره کننده شروع به فوران کرد. انفجاری که در طی ۲ میلیون سال گذشته در کره زمین سابقه نداشته است.

بر اثر فوران این آتش فشان آن قدر گوگرد وارد جو زمین شد که دمای کره زمین چندین درجه کاهش پیدا کرد و حجم سنگ مذابی که به بیرون فوران کرد، هم به اندازه ای بود که برای پوشاندن لایه ای ۱۰ متری به روی منطقه ای به وسعت بریتانیا کافی بود.

این انفجار آتش فشانی مقادیر متنابهی خاکستر نیز تولید کرد که توسط باد در مناطق وسیعی از آسیا از جمله در بخش گسترده ای از شبه قاره هند پخش شد. بقایای این خاکسترها هنوز هم قابل یافت است.

حضور انسان هومو ارکتوس در آسیا که در این زمان در اوج خود بود، بعد تدریجا کمرنگتر و کمرنگتر شد، یا به دلیل انفجار آتش فشان توبا و یا به دلیل ورود انسان مدرن به این منطقه.

در طی ۴۰ هزار سال بعد گونه هومو ارکتوس تدریجا از این منطقه بیرون شد. احتمالا عوامل مختلفی از جمله تغییرات آب و هوایی و عدم موفقیت آنها در رقابت با انسانهای مدرن برای تهیه غذا در تحقق این امر موثر بوده است.

رقابت تنگاتنگ

اما سوالی که به ذهن خطور می کند این است که چرا هومو ارکتوس تدریجا منقرض شد؟ در حالی که هومو ساپینس که هم اندکی کوچکتر و هم ضعیفتر بود، به حیات خود ادامه داد.

واضح ترین جواب به این سوال این است که مغز اجداد ما، از مغز انسانهای گونه هومو ارکتوس بزرگتر بود. اما یافته های علمی نشان می دهد که در واقع ابعاد و اندازه کل مغز اهمیت ندارد، بلکه عامل تعیین کننده بزرگی بخشهایی خاص از مغز است.

جان شی، استاد دانشگاه استونی بروک در نیویورک و متخصص در زمینه انسانهای عصر قدیم می گوید: "قسمتی از مغز هومو ارکتوس که وظیفه کنترل زبان و کلام را بر عهده دارد، چندان بزرگ نیست."

او می افزاید: "یکی از مهمترین خصوصیات انسان هوموساپینس توانایی آن در ترکیب استفاده از زبان و انتقال اندیشه و برنامه ریزی های پیچیده ای است که قسمت جلوی مغز وظیفه آنرا بر عهده دارد."

از جمله عواملی که به ساخت اسلحه و ابزار و گسترش سریع آن در میان انسانهای هومو ساپینس کمک کرد، توانایی آنها در ارتباط و تبادل اطلاعات با یکدیگر و همچنین برنامه ریزی و حتی تجارت بود.

مطالعه فسیل های کشف شده نشان میدهد که هومو ارکتوس بیش از یک میلیون سال به ساخت یک تبر ابتدایی مشابه ادامه داد.

اما درعوض، اجداد ما سلاحهای کوچکتر و پیشرفته تری مانند نیزه را ابداع کردند که به وضوح درشکار و جنگ به آنها برتری می داد.

همین امتیازات به انسانهای هومو ساپینس کمک کرد تا با آغاز عصر یخبندان و محدود شدن منابع غذایی، در رقابت بر نئاندرتال ها که گونه ای دیگر از انسانهای اولیه بودند، چیره شوند و سرانجام نسل نئاندرتالها حدود ۳۰ هزار سال پیش منقرض شد.

پروفسور کریس سترینگر می گوید: "حتی صد هزار سال پیش هنوز گونه های مختلفی از انسان روی زمین زندگی می کردند و این واقعیت برای ما عجیب است. ما آخرین بازماندگان سیر تکاملی این انسانها هستیم."

انسانهای هومو ارکتوس تا ۳۰ هزار سال پیش در آسیا به زندگی خود ادامه دادند. اگرچه آنها نهایتا نسلشان منقرض شد اما به نظر می رسد که بقایایی از نسل آنها در جزیره فلورس در اندونزی تا مدتها بعد به حیات خود ادامه دادند.

سرانجام این گونه انسان هم که به نام "هومو فلورسینسیس" یا "هابیتس" شناخته می شود، در حدود ۱۲ هزار سال پیش منقرض شد و به این ترتیب، ما به آخرین بازماندگان نسل انسان روی کره زمین تبدیل شدیم.

دکتر جان شی می گوید: "اختلاف و فاصله ای که بین ما و نزدیکترین خویشاوندانمان یعنی گوریلها، شامپانزه ها و بونوبوها (شامپانزه کوتوله) وجود دارد، بسیار زیاد است."

به گفته دکتر شی، اگر سایر گونه های انسان هم هنوز در زمین زندگی می کردند، این فاصله و اختلاف کمتر محسوس می بود ودرعوض یک جهش ناگهانی، پله های تکامل را می توانستیم ببینیم.

او می گوید در چنین صورتی "هنوز ما خود را خاص و متفاوت تلقی می کردیم اما شاید نه این قدر خاص و متفاوت. پس عیب ندارد کمی متواضعتر باشیم."%

۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

مصاحبه درباره ی گزارشگر ويژه حقوق بشر UN و وظایف او

پیشنیه گزارشگر ویژه ی حقوق بشر ایران وانتظار برای گزارش مهرماه

کار گزارشگر حقوق بشر اساسا چيست وضمانت اجرای آن گزارشی که تهيه می کنند، چگونه ضمانتی است؟

مصاحبه گر : وحید پوراستاد ، شورای حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگر ويژه حقوق بشر برای مورد ايران را انتخاب کرد. اين گزارشگر، احمد شهيد است که بايد برای تهيه گزارش از وضعيت حقوق بشر در ايران به این کشور سر کند.
رادیو فردا در گفت و گو با هادی قائمی، سخنگوی کمپين بين المللی حقوق بشر در باره پیشینه احمد شهيد و سابقه حقوق بشری وی گفت و گو کرده است.
رادیو فردا: آقای احمد شهيد که به عنوان گزارشگر ويژه حقوق بشر برای ايران انتخاب شد، چه کسی است و چه سابقه ای در زمينه مسائل حقوق بشری دارند؟
هادی قائمی: احمد شهيد وزير امور خارجه کشور مالديو بوده اند و به عنوان کانديدا برای اين مقام معرفی شده بودند.
در زمان تصدی وزارت امور خارجه مالديو، ايشان به عنوان يک مدافع حقوق بشر در کشور خود بسيار سرشناس شد. چرا که راه پيوستن کشور مالديو به تمامی پيمان نامه های حقوق بشری را هموار کرد و نسبت به اجرای آنان تعهد داد.
آقای قائمی، سابقه انتخاب گزارشگران ويژه حقوق بشر برای ايران به چه صورت بوده و قبل از آقای احمدی شهيد، چه افرادی گزارشگر ويژه حقوق بشر در ايران بودند؟
ازسال
۱۳۶۵ تا دقيقا ده سال پيش يعنی تا سال ۱۳۸۰ سازمان ملل به طور مداوم، گزارشگر ويژه ای را برای ايران مامور کرده بود.
دراين مدت دونفر مختلف اين مسئوليت را برعهده داشتند، ازسال
۶۵ تا ۷۳ آقای گاليندوپول گزارشگر سازمان ملل در ايران بود که نقش مهمی را درمتوقف کردن اعدام های فله ای وفراگير آن سالها و ازسال ۶۷ بازی کرد.
پس از ايشان هم از سال
۷۴ تا ۸۰ آقای موریس کاپیتورن از حقوقدانان کانادايی گزارشگر ويژه سازمان ملل در ايران بود.
مبنای انتخاب گزارشگر ويژه برای ايران به چه صورت بود که در نهايت اين مسير به آقای احمد شهيد رسيد؟
مبنای اين انتخاب مانند انتخاب هرگزارشگر ويژه سازمان ملل است که يک روند تعريف شده دارد.
وقتی که درسال
۸۹ چنين مقامی به وجود آمد، پس از آن يک کميته ای درسازمان ملل وجود دارد که از نمايندگان پنج کشور تشکيل شده است و وظيفه اين کميته اين است که به ليست کانديداهايی که برای اين گونه مقامات و پست ها پيشنهاد می شوند رسيدگی کند.
اين کميته از ميان افراد کانديدا شده سه نفر را به شورای سازمان ملل پيشنهاد می دهند که شورا نيز با رايزنی با ساير اعضاء يکی از اين سه نفر را انتخاب می کند.
آقای احمد شهيد اين مرحله را طی کردند وبه نسبت دو نفر ديگری که پيشنهاد شده بودند به اين دليل انتخاب شدند چون همه اعضا کميته آن شورا در مورد ايشان متفق القول بودند. درحالی که در مورد دو نفر ديگر متفق القول نبودند.
چه کشورهايی به قطعنامه تعيين گزارشگر ويژه سازمان ملل رای مخالف و يا رای ممتنع دادند؟ مهمترين آن کشورها کدام بودند؟
کلا فقط هفت کشور به اين مسئله رای مخالف دادند ، در حالی که
۲۲ کشور به آن رای موافق دادند. از جمله رای های موافق خيلی مهم رای کشور برزيل، آرژانتين، مکزيک و پرو بود و در مقابل، رای های مخالف از آن کشورهايی بود که معمولا در زمينه حقوق بشر در همه مواردی رای مخالف می دهند.
چين ، روسيه و پاکستان از عمده ترين اين هفت کشور بودند و
۱۴ کشور که عمدتا کشورهای کوچک آسيايی و آفريقايی بودند که اين کشورها کلا در مورد هر نوع موضعگيری مثبت و منفی در مورد وقايع خاورميانه و به خصوص ايران پرهيز می کنند، به مسئله اعزام گزارشگر ويژه رای ممتنع دادند.
با توجه به سابقه ای که شما در زمينه مسائل حقوق بشری داريد، اصلا انتخاب گزارشگر ويژه حقوق بشر برای ايران، تاثيری بر وضعيت ايران خواهد گذاشت؟
تعيين اين گزارشگر ويژه يک اتفاق تاريخی بود درتاريخچه کوتاه شورای حقوق بشر سازمان ملل. اين شورا از سال
۲۰۰۶ تاسيس شد وتا کنون هيچ گزارشگر ويژه ای برای کشوری تعيين نکرده بود، اين اولين بار است که وظيفه انتخاب گزارشگر ويژه را اين شورا انجام می دهد. پيش ازاين کميته حقوق بشر سازمان ملل بود که دوگزارشگر ویژه ايران را تعيين کرده بود.
اينکه بعداز ده سال چنين توجهی به مسئله حقوق بشر ايران می شود، صد درصد اثر بخش خواهد بود چرا که مقامات ايرانی به طور مداوم مسئله نگرانی بابت حقوق بشر را يک مسئله آمريکايی، اروپايی وغربی جلوه می دهند.
ولی الان بايد در مقابل کشورهايی مانند برزيل، سنگال، ژاپن، کره جنوبی و حتی کشورهای آفريقايی که در اين شورا وجود دارند، جوابگو باشند.
من شک و ترديدی ندارم که اين امر يک قدم بسيار مثبت وحداقل کاری است که جامعه بين الملل می توانست درقبال بحران مسئله حقوق بشر درايران انجام دهد.
کار گزارشگر حقوق بشر اساسا چيست و ضمانت اجرای آن گزارشی که تهيه می کنند، چگونه ضمانتی است؟
اين افراد نماينده سازمان ملل برای پيگيری، مستندکردن وگزارش دادن حقايقی درباره حقوق بشر درايران هستند وبه طور کلی آنها وظيفه دارند در طول يکسال آينده در دو مرحله گزارش بدهند.
يکی درمهرماه پيش رو- يعنی در طول چند ماه آينده- و برای مجمع عمومی سازمان ملل بايد نخستين گزارش خود را ارائه دهد، و پس از آن هم گزارش نهايی را در ماه ژوئن آينده، يعنی يکسال آينده ، به همراه پيشنهاداتش ارائه خواهد داد.
وظيفه او اين است که تمام تلاشش را صرف کند، در ايران حضور داشته باشد و از نزديک شاهد وقايع باشد و آنها را مستند و گزارش کند، با شاهدين صحبت کند و گزارشش مستند بر واقعيت و اتفاقاتی باشد که رخ داده است.
مقامات جمهوری اسلامی در مورد تعيين گزارشگر ويژه، اين مسئله را محکوم کرده و اين اقدام را ناموجه و سياسی دانسته اند، با اين نگاهی که جمهوری اسلامی نسبت به اين مسئله دارد، آيا تصور نمی کنيد که اصلا آقای احمد شهيد را به ايران راه ندهند؟
درمورد اينکه حکومت جمهوری اسلامی درقبال ورود آقای احمد شهيد به ايران چه عکس العمل و واکنشی نشان خواهد داد بايد بگويم که دراين حکومت متاسفانه نهادها واشخاص غيرمسئولی دربسياری موارد، مخصوصا سياست خارجی اظهار نظر میکنند.

آنچه شما به آن اشاره کرديد درحقيقت سخنان چند نماينده مجلس وکسان ديگری است که به هيج وجه به وزارت خارجه ايران راه نداشتند. تا آن جايی که من می دانم مستندترين عکس العمل و واکنش جمهوری اسلامی نسبت به گزارشگر ويژه ازسوی آقای مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه، اين بوده است که نه اين مسئله را قبول کرده و نه آن را رد کرده اند.
آقای مهمانپرست دراين مورد گفته اند که وقتی اين مسئله قطعی شد ما در قبال آن تصميم گيری خواهيم کرد.
من دراين مورد نمی خواهم پيش داوری کنم و ورود گزارشگر ويژه به ايران تنها راهی است که جامعه بين المللی مخصوصا کشورهای آمريکای جنوبی، آفريقا وآسيا متقاعد شوند که ايران درزمينه حقوق بشر وهمکاری با سازمان ملل دارد قدم مثبتی برمی دارد.
چرا که درحال حاضر آنچه منجر به صدور اين قطعنامه شد عدم همکاری کامل ايران بود. و الان فرصت مناسبی است تا ايران ثابت کند که حداقل همکاری را با سازمان ملل انجام خواهد داد.
%

http://www.radiofarda.com/content/f4_ahmad_shahid_iran_special_envoy_juman_rights/24239479.html

۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

اطلاعیه -Bildirish

دعوت به سخنرانی وگفتگو دراتاق پالتاکی کنگره ی ملیتهای ایران فدرال

سخنرانان : آقایان روشن وآرنا ودیگر علاقمندان ،

موضوع : 1 - سیستم حکومت فدرالی وجنبش دموکراسی خواهی درایران

2 - درباره ی حقوق و وظایف گزارشگر ویژه ی حقوق بشر UN

- این گفتگو، درصورت تمایل شرکت کنندگان می تواند به حالت بحث آزاد هم درآید. وازعلاقمندان به شرکت وهمکاری، در اشکال طرح سوال، اظهارنظر، شعرخوانی وپخش آهنگ وآواز متناسب با این مناسبت استقبال شده، وقت کافی داده خواهدشد.

زمان: شنبه 18 ژوئن 2011 برابر با 28 خرداد 1390، ازساعت 20:30 بوقت اروپای مرکزی، برابر با ساعت 14:30 بوقت تورنتو شروع می شود،

Adres: Paltalk Messenger, Chat Rooms: View All - Middle East / Iran: IRAN Kongreh Melyathay Iran e Federal,

Admin group of Paltalk komite, 2011-06-17

۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

انتخاب گزارشگر ویژه حقوق بشربرای ایران

گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران معرفی شد

جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۹۰ ، سحام نیوز
بنابر گزارش‌ها احمد شهید، وزیر امور خارجه سابق مالدیو، به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران معرفی شده است.
به گزارش بی‌بی سی فارسی، فروردین ماه گذشته، شرکت کنندگان در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو با صدور قطعنامه‌ای به تعیین گزارشگر ویژه‌ای برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران رأی دادند.
این قطعنامه با ۲۲ رای موافق در مقابل هفت رای مخالف و ۱۴ رأی ممتنع به تصویب رسید.
این نخستین بار است که شورای حقوق بشر سازمان ملل، که در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد، برای کشوری گزارشگر ویژه تعیین می‌کند.
پیش نویس این قطعنامه توسط آمریکا و سوئد ارائه شده بود.
بریتانیا، فرانسه و برزیل جزء کشورهایی بودند که از این قطعنامه حمایت کردند، اما روسیه و چین به آن رای منفی دادند.
مجمع عمومی سازمان ملل، کمیسر حقوق بشر این سازمان و دبیرکل آن در ماه‌های اخیر بار‌ها نسبت به گزارش‌های حاکی از نقض حقوق بشر در ایران توسط حکومت این کشور ابراز نگرانی کرده‌اند.
گزارشگر ویژه‌ای که توسط شورای حقوق بشر تعیین شده است، وظیفه بررسی دقیق و از نزدیک این گزارش‌ها را به عهده خواهد داشت و خواهد کوشید که به ایران سفر کند و در تماس با نهادهای حکومتی و منابع مستقل از حکومت، میزان درستی آن‌ها را بسنجد.
پیشینه اعزام گزارشگر حقوق بشر به ایران
درگذشته رینالدو گالیندوپل (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۳) و موریس کاپیتورن (ازسال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰) به عنوان نمایندگان ویژه حقوق بشر سازمان ملل چند بار به ایران رفتند و گزارش‌های متعددی در مورد وضعیت حقوق بشر دراین کشور تهیه کردند.
روابط دولت ایران بانمایندگان ویژه سازمان ملل عموما پر تنش بود وگزارشهای آنها اکثرا ناخرسندی مقامات ایران را برمی‌انگیخت.% - برگرفته ازسایت ایران امروز.نئت http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news2/29250/

درباره ی وظایف گزارشگر ویژه ی حقوق بشر UN

گزارشگر ویژه حقوق بشر باید درایران چه کند؟

http://newsforums.bbc.co.uk/ws/fa/thread.jspa?forumID=14138

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قرار است به زودی گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران را معرفی کند. وضعیت حقوق بشر درایران، مخصوصا بعداز انتخابات ریاست جمهوری دهم درایران و رفتاری که با معترضان به نتیجه انتخابات شد، مورد انتقاد بوده است.
به نظر شما اولویت کاری گزارشگر ویژه حقوق بشر باید درایران چه چیزهایی باشد؟ به عقیده شما این گزارشگر باید از چه جاهایی بازدید کند و با چه کسانی صحبت کند؟
درحالیکه کمیسر حقوق بشر سازمان ملل و دبیر کل آن درماه های اخیر بارها نسبت به گزارشهای حاکی از نقض حقوق بشر درایران ابراز نگرانی کرده بودند، ایران تصمیم شورای حقوق بشر را مبنی بر تعیین گزارشگر ویژه برای این کشور"غیر منصفانه وناموجه" خوانده است. دولت ایران هنوز رسما اعلام نکرده است که آیا به چنین گزارشگری اجازه سفر به ایران را خواهد داد یا خیر.
به نظر شما مسوولان دولت ایران با این گزارشگر ویژه چگونه همکاری خواهند کرد؟ تعیین گزارشگر ویژه چه تاثیری دربهبود وضع حقوق بشر درایران خواهد داشت؟
برنامه نوبت شما در روز ‌شنبه، 28 خرداد (18 ژوئن)، به این موضوع اختصاص دارد.
شما مى‌توانید با قراردادن شماره تماس خود دربخش نظرات وب‌سایت، ارسال ایمیل به نشانى shoma@bbc. co. uk یا تماس با شماره‌های ۰۰۴۴۲۰۷۷۶۵۲۰۴۸ و ۰۰۴۴۲۰۷۷۶۵۰۵۰۵ دربرنامه «نوبت شما» شرکت کنید.
همچنین می‌توانید شماره تماس خود یا نظرات خود را از طریق پیامک (اس‌ام اس) به شماره‌های ۰۰۴۴۷۷۸۶۲۰۰۵۴۸ یا ۰۰۴۴۷۷۸۶۲۰۱۱۲۷ ارسال کنید.
در تویی‌تر می‌توانید نظرات خود را از طریق nowbat@ به ما بفرستید: www. twitter. com/nowbat
اگر مى‌خواهید به صورت تصویرى با وب‌کم در برنامه شرکت کنید، لطفاً به ما ایمیل بزنید تا شما را راهنمایی کنیم.

* برگرفته از سایت بی بی سی

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

متن فارسی سخنرانی آرنا گلی درمقر UN – ژنو

متن سخنرانی آرنه گلی مدیر مرکز مطالعات تورکمن شناسی درمقرسازمان ملل متحد در ژنو. درمورد

نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی . روز هشتم ژوئن 2011

سخنرانی به زبان انگلیسی ارائه گردید، حال ترجمه فارسی آن

خانم ها و آقایان!
به پانل ارائه توضیحات مختصر مربوط به وضعیت حقوق بشر در میان ترکمنهای ایران خوش آمدید. از اینکه این فرصت را در اختیارم قرار دادید متشکرم و سعی می کنم در فرصتی برای من در نظر گرفته شده مختصری درباره وضعیت حقوق بشر در ترکمنصحرا معلوماتی در اختیار شما قرار دهم.

من آرنه گلی از ترکمنهای ایران هستم. همانطوری که می دانید ترکمن ها یکی از ملت های اساسی تشکیل دهنده ایران است. دولت ایران هیچگونه اطلاعاتی درمورد تعداد جمعیت ترکمن ها ارائه نمی دهد، اما بطور غیررسمی گفته میشود که تقریبا سه میلیون ترکمن درشمال شرقی ایران زندگی می کنند. سرزمین آنها بین دو استان گلستان وخراسان شده است که این تقسیم بندی شرایط بسیار سختی را برای ترکمنها بوجود آورده که مانع تصمیم گیری در سرنوشت سیاسی واجتماعی خویش نظیر انتخابات سراسری و یا محلی را سبب می شود.

رژیم های حاکم بر ایران گاها ادعا می کنند که تورکمنها کوچندگانی هستند که این مکان سرزمین آنها نیست ولی قدمت تاریخی و وجود آثار تاریخی تعلق این سرزمین به ترکمنها را اثبات می کند. پس از اشغال سرزمین ترکمن توسط ارتش ایران، دولت مرکزی کمر به نابودی تمامی مظاهر ملی و سنتی ترکمنها بست و این سیاست تا به امروز با همان شدت و حدت ادامه می یابد. دلیل اصلی این سیاست، وجود منابع زیرزمینی و طبیعی غنی در سرزمین های ترکمن می باشد، زمین های حاصلخیز ما چندین دهه است که بی رحمانه غارت می شود. سرزمینی که سالانه در حدود نیم میلیون تن پنبه و بیش از یک میلیون تن از غلات و حبوبات تولید می کند.
هم در رژیم سابق و هم در حکومت جمهوری اسلامی ترکمن ها کوچکترین حقی برای انتخاب مقامات رسمی محلی خویش را نداشته و ندارند। ترکمن نمی تواند رئیس جمهور شود، چرا که بر اساس قانون اساسی ایران رئیس جمهور از میان معتقدان به مذهب رسمی کشور که یعنی تشیع انتخاب می شود، تابحال هیچ ترکمنی به مقام وزارت و یا به مقام عالی رتبه نرسیده است، چرا که ترکمنها سنی مذهب اند. یعنی هم به لحاظ اتنیکی و هم به لحاظ مذهبی در اقلیت قرار دارند ولی رژیم ج. اسلامی سنی ها را جزو اقلیت رسمی برسمیت نمی شناسد.

مبارزه برای تأمین اساسی ترین حقوق انسانی : پس از سقوط رژیم شاه و به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی ترکمنهای ایران خواهان خودمختاری و اداره امور داخلی توسط خویش می گردند، اما تهران این درخواست آنها را نادیده گرفته در مقابل اصرار صلجویانه آنان مبنی بر اجرای طلب هایشان با تانک و سلاح های سنگین حمله کرده که منجر به کشته شدن دها و زخمی شدن بیش از یکصد نفر مردم بی گناه ترکمنصحرا می شود. در نتیجه هجوم وجشیانه رژیم زنان، بچه ها و بسیاری از کادرهای سیاسی و رهبران شوراهای مردمی از جمله توماج، مختوم، واحدی و جرجانی به شهادت میرسند، در اثر هجوم تانکها بسیاری از خانه ها در آتش گلوله های توپ منهدم میگردند. بسیاری از جوانان ترکمن زیر 17سال در دادگاه های ناعادلانه اسلامی به اعدام محکوم شدند که حکم مرگ آنها بسرعت به اجرا گذاشته شد. اعمال ضد بشری رژیم ج. اسلامی در مطبوعات جهانی، سازمانهای مدافع حقوق بشر و نیز در اعلامیه مطبوعاتی وزارت خارجه آمریکا منعکس گشته است.

رژیم جمهوری اسلامی برای سرکوب اقلیتهای ملی به بهانه های مختلفی دست می یازد. از جمله اتهاماتی که به ترکمنها زده می شود، تجزیه طلبی است که اصلا صحت ندارد. با این نوع بهانه ج. اسلامی بر میزان فشار خویش علیه تورکمنها شدت بخشیده طوری که منطقه تورکمن نشین عملا توسط مأمورین وزارت اطلاعات شدیدا تحت کنترل قرار دارد، این نوع فشار عمدتا در نواحی مرزی با ترکمنستان حدت بیشتری بخود می گیرد.
چند سال پیش عوامل رژیم برای مصادره اراضی مزروعی روستای اوقلی تپه اقدام می کند که با مقاومت شدید اهالی روبرو می شود، در نتیجه رژیم با اعزام یگان های ویژه سرکوب، به ضرب و جرح اهالی می پردازد. و نیز فجایعی در روستای چپر قویما بوجود آمد که منجر به کشته شدن چندین نفر در اثر انفجار نارنجک و خمپاره های بعد از مانور سپاه بوقوع پیوست.
تورکمنها از حقوق اولیه انسانی نظیر اشتغال نیز محرومند. بیکاری یکی از اساسی ترین مشکل سرزمین ترکمن است. بسیاری از این کسانیکه در شهرها و روستاهای حاشیه دریای خزر زندگی می کنند به طور سنتی به کار ماهیگیری می پردازند، اما رژیم جمهوری اسلامی به سختی با آنها برخورد کرده به بهانه قاچاق ماهی هرساله تعداد زیادی از جوانان تورکمن را توسط گارد حفاظت دریا به گلوله می بندد. در صورتیکه طبق قانون شیلات و آبزیان، جرم ماهیگیری قاچاق تنها 4-6 ماه زندان است نه قتل. یعنی حقوق اولیه و انسانی یعنی حق کار برای تورکمنها به این ترتیب لگدمال می شود.
مانند دیگر زنان ایرانی، قوانین اسلامی و شریعت حقوق اولیه زنان ترکمن را پایمال می کند و آزادی آنها را محدود می سازد. زنان ترکمن در محل کار و یا در آموزشگاهها حق پوشش لباس سنتی خویش را ندارند. زنان تورکمن در پیدا کردن شغل، تحصیل از فرصت های برابر با مردان برخوردار نیستند، چرا که آنها مجبورند با کار سخت در خانه نظیر قالیبافی به اقتصاد خانواده کمک کنند، درصد زنانی که به انواع بیماری های گوناگون عمومی و بیماریهای ویژه زنانگی دچار می شوند در سطح بالایی است، آنها از مراقبت های پزشکی برخوردار نبوده تحت حمایت بیمه بهداشتی نیز قرار ندارند.
رژیم ج. اسلامی با کوچاندن بسیاری از نقاط مختلف ایران به میان ترکمنها سیاست بهم زدن جمعیت منطقه به زیان ترکمنها را عملی می سازد، پست های حساس منطقه به این کوچندگان شیعی واگذار میشود، و این سیاست تا به امروز ادامه دارد طوری که ترکمن مجبور می شود در مزرعه خود، برای ارباب جدید کار کند. در یک کلام سرزمین تورکمن به شدیدترین وچه غارت می شود و آنها در سرزمین خویش به انسانهای درجه چندم نزول داده می شوند.
نسل کشی و گنوسید از طریق گسترش وسیع و آزادانه مواد مخدر در میان ترکمن ها اعمال می شود، اعتیاد به مواد مخدر با خود جنایت و فحشا و غیره را مخصوصا در میان نسل جوان را سبب می گردد.
ترکمنها حتی برای نوزادان خویش نمی توانند اسامی ترکمنی را انتخاب کنند وازاین حق محرومند، علاوه بر آن رژیم برای زدودن هویت ملی ترکمنها از هیچ اقدامی فروگذار نمی کند. این سیاست با تغییر اسامی شهرها و روستا ترکمنی را به فارسی اعمال می شود. درحالیکه برای پوشیدن لباس ملی برای ترکمنها محدویتهایی ایجاد می شود، مقامات رسمی برای تبلیغات سیاسی خویش گاها لباس ترکمنی بر تن می کنند. آنها قبل از هر انتخاباتی وعده اجازه تحصیل به زبان مادری را می دهند اما بلافاصله وعده های خود را در مورد اجازه تحصیل به زبان مادری و توسعه شهرها و روستاهای ترکمن را فراموش می کنند.

دستگیری ها جدید: سیاست بگیر و ببند فعالین تورکمن همچناد در دستور روز رژیم قرار دارد که به چند نمونه اخیر اشاره می کنم:

1- دکتر امید کوکبی، ترکمنی که هیچگونه سابقه سیاسی هم ندارد، او دانشجوی دوره ی فوق دکتری رشته فیزیک دانشگاه تکزاس ایالات متحده است که درنوامبرسال گذشته به هنگام ورود به ایران جهت دیدار با خانواده خویش دستگیر وبه اتهام واهی دستگیروروانه زندان اوین میشود
2- آقای آرش سقر، خبرنگار ترکمن اهل گنبدقابوس، عضو "جنبش سبز" می باشد. او 15 ماه پیش بازداشت و به گفته همسرش، مقامات اجازه ملاقات را نمی دهند. به آرش ساقغار اتهام واهی جاسوسی برای ترکمنستان زده شد.
ما از نماینده جدید سازمان ملل متحد در باره وضعیت حقوق بشر در ایران خواهانیم که :

1. سفری به ترکمن صحرا داشته و درباره وضعیت حقوق بشر مستقیما با خود ترکمنها مذاکراتی داشته باشد.
2. برای آزادی
تمامی زندانیان ترکمن از جمله دکتر امید کوکبی و آرش سقر اقداماتی بنماید.
3. برای اخذ اولیه ترین اساسی ترین حقوق بشر همانا تحصیل به زبان مادری رژیم را تحت فشار قرار دهد.
با تشکر از توجه شما!
آرنه گلی
هشتم ژوئن 2011 ژنو

برای اطلاعات بیشتر در مورد وضعیت حقوق بشر در ترکمنصحرا لطفا با آدرس زیر تماس بگیرید:

Arne Goli Director of Turkmen Study Center. Sweden

goliarne@yahoo.com

۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبه

نشست"مجمع جهانی اقتصاد" باحضور۵۰ تن از روسای جمهور

نشست مجمع جهانی اقتصاد با موضوع آسیای‌میانه

نشست"مجمع جهانی اقتصاد" در وين تحت عنوان "اروپا و آسیای‌میانه" با حضور۵۰ تن از روسای جمهور، نخست‌وزيران و مقام‌های ارشد دولتی آسیای‌ میانه و اروپا، کار خودرا درشهر وین آغاز کرد. اروپا درآسیای‌میانه بدنبال چیست؟

آسیای‌ میانه سرشار از منابع زیر زمینی نفت و گاز بوده وبا ایران، افغانستان، چین و روسیه هم مرز است. به دلیل نقش استراتژیک این منطقه وذخایر انرژی آن، اتحادیه اروپا درکنار آمریکا، روسیه، چین خواهان حضوری فعال‌تر درمنطقه است. چند کارشناس در گفتگو با دویچه‌وله، برگزاری مجمع جهانی اقتصاد را در راستای این هدف ارزیابی می‌کنند.

بالغ بر ۵۰۰ کارشناس درمجمع جهانی اقتصاد که تا نهم ژوئن در مركز تاريخی شهر وين در كاخ 'هوفبورگ' برگزار می‌شود، حضور یافته‌اند.

ورنر فایمان، صدراعظم اتریش درمراسم افتتاحیه این نشست تاکید کرد «اروپا و آسیای‌میانه اشتراکات و منافع مشترک فراوانی دارند».

ويكتور اوربان، نخست وزير مجارستان كه رياست دوره‌ای اتحاديه اروپا را نیز بر عهده دارد، به همراه رهبران اوكراين، ارمنستان، گرجستان، تاجيكستان و قرقيزستان در این همایش بین‌المللی شرکت دارند.

نگرانی رهبر تاجیکستان از بیماری دراروپا

اسکندر خواجه‌امیرزاده، روزنامه نگار تاجیک که در اجلاسیه‌ی مجمع جهانی اقتصاد در وین حضور دارد به دویچه‌وله می‌گوید که امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان که قرار بود در این همایش صحبت کند به دلیل کسالت دراین نشست سخنرانی نکرد.

وی دراین باره به دویچه وله گفت: «طبق اطلاعاتی که ما از دفتر ریاست جمهوری تاجیکستان و اتریش گرفتیم آقای رحمان حالش خوب نبوده و پزشکان همراه به وی پیشنهاد کردند تا بهبود وضعیت خود استراحت کند. بیماری رایج در اروپا نیز موجب نگرانی شده و هیئت تاجیکستان احتیاط کرد و روز چهارشنبه هشتم ژوئن رئیس جمهور تاجیک دراین نشست فعال نبود».

این روزنامه‌نگار تاجیک یادآور شد که آقای رحمان برای ادامه‌ی سفر اروپائی خود پس از اتریش، راهی لوکزامبورگ و مجارستان شده است.

«اهمیت آسیای‌میانه به دلیل هم مرزی با ایران»

میشائل لاوبش رئیس بنیاد بین‌المللی غیردولتی مدافع آزادی و حقوق شهروندی در آسیای ‌میانه بنام Eurasian Transition Group در خصوص افزایش اهمیت آسیای ‌میانه، به هم مرز بودن این منطقه با ایران هم اشاره می‌کند.

وی به دویچه وله می‌گوید: «مسائل منطقه‌ی آسیای‌میانه را بایستی درموقعیت جغرافیایی و استراتژیکی آن و همسایگی این منطقه با ایران و افغانستان دید. مجمع جهانی اقتصاد در این چارچوب پیرامون رویدادهای شمال آفریقا و خاورمیانه نیزبحث کرد
آقای لاوبش در ادامه به بحث‌های مجمع جهانی اقتصاد درباره‌ی صدور نفت و گاز آسیای‌ میانه به ایران و اعتراض و مبارزه ایرانی‌ها و مردم کشورهای عربی هم اشاره می‌کند.

آیا اروپا از دیکتاتورهای آسیای‌میانه حمایت می‌کند؟
کارشناسان غربی، از جمله میشائل لاوبش می‌گویند که اروپا در حمایت از دیکتاتورها و رژیم‌های مستبد، بایستی از تجربه‌ی رویدادهای کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه درس بگیرد.

لاوبش در این باره به دویچه وله می‌گوید: «اروپا قصد دارد به کمک نفت و گاز این منطقه از وابستگی به انرژی روسیه نجات یابد. ازسوی دیگر مردم آسیای‌میانه انتظاردارند که اروپائی‌ها دیکتاتورها را حمایت نکنند
پیر مورل Pierre Morel ، نماینده ویژه اتحادیه اروپا در امور آسیای‌میانه هم در مجمع جهانی اقتصاد از این انتقاد کرد که در آسیای‌میانه تغییرات سیاسی اتفاق نیافتاده است. لاوبش از سخنان نماینده‌ی ویژه اتحادیه اروپا در آسیای‌میانه هم انتقاد می‌کند که واضح و صریح درخصوص استقرار دمکراسی، بهبود وضعیت حقوق بشر و آزادی سیاسی و مدنی در این منطقه صحبت نکرده است.

آسیای‌میانه، گذار از دیکتاتوری به دمکراسی

کارشناسان غربی عقیده دارند که کشورهای فقیری چون قرقیزستان و تاجیکستان به ویژه، نیاز شدیدی به سرمایه‌گذاری کشورهای غربی دارند.

روزا اوتانبایوا، رئیس جمهور قرقیزستان در سخنرانی خود در مجمع جهانی اقتصاد خاطرنشان کرد که در کشورش سیستم پارلمانی حاکم است و در انتخابات بعدی ریاست جمهوری نیز شرکت نخواهد کرد. برخی از کارشناسان نمونه‌ی قرقیزستان را مدل خوبی برای دیگر کشورهای آسیای‌میانه می‌دانند.

اروپا به کمک آسیای‌میانه بشتابد!

بنظر میشائل لاوبش مجمع جهانی اقتصاد این شانس را برای سرمایه‌گذاران غربی بوجود آورده است تا به این منطقه فقط به لحاظ اهمیت ذخایر نفت و گاز آن نگاه نشود.

این نظر آقای لاوبش را اسکندر خواجه امیزاده، روزنامه نگار تاجیک نیز تایید می‌کند که در نشست مجمع یاد شده حضور داشت. وی می‌گوید: «تاجیکستان و قرقیزستان نیاز شدیدی به کمک اروپا دارند. هر دو کشور ذخایر نفت و گاز ندارند و مجبورند از ذخایر آبی خود استفاده کنند. هر دو کشور در جستجوی سرمایه‌گذاران اروپایی هستند. تاجیکستان برای ساختن نیروگاه‌های آبی خود و قرقیزستان نیز برای احیای اقتصادش نیاز شدیدی به سرمایه‌گذاری اروپا دارد».

تلاش رهبران آسیای‌میانه برای جلب سرمایه های غربی

آیا رهبران تاجیکستان و قرقیزستان در سفر به چند کشور اروپایی، موفقبه جلب سرمایه‌گذاران شده‌اند؟ اسکندر خواجه امیرزاده در پاسخ این سوال می‌گوید: «کسی انتظار ندارد با یک سفر رحمان و یا اوتانبایوا ۲۰ یا ۳۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری شود. از سویی سرمایه‌گذاری دولتی اروپا بیشتر اهداف سیاسی دارد. کشورهای اروپائی تلاش می‌کنند زمینه‌ی قانونی برای سرمایه گذاری خصوصی در آسیای‌میانه فراهم آید. از این رو چندین سند در اتریش، لوکزامبورگ پیرامون سرمایه گذاری خصوصی بین این کشورها و تاجیکستان به امضا رسید».

رشد اقتصادی آسیای‌میانه به نفع اروپاست!

اسکندر خواجه امیرزاده، روزنامه نگار تاجیک در ادامه خاطرنشان می‌کند که رشد اقتصادی اروپا به دلیل بحران مالی دنیا ضعیف شده است. درحالیکه در کشورهای آسیای‌میانه رشد اقتصادی سالانه ۸ تا ۱۰ درصد است.

بنظر وی مشکل موجود در این منطقه و حتی روسیه، این است که این کشورها به لحاظ فناوری در قبال ذخایر مواد سوختی و معادن، عقب‌ افتاده‌اند. اروپا به لحاط فنی می‌تواند کمک کند و این به نفع اروپا و آسیای مرکزی خواهد بود.

میشائل لاوبش و اسکندر خواجه‌امیرزاده در گفتگو با دویچه وله تصریح می‌کنند که آسیای‌میانه اکنون در اولویت‌ سیاست خارجی کشورهای اروپائی قرار دارد. به گفته‌ی آنها کشورهای آسیای‌میانه نیز برای جلب سرمایه‌گذاری بیشتر مجبورند ساختارهای سیاسی و اقتصادی خود را اصلاح کنند.% طاهر شیرمحمدی ، تحریریه: مهیندخت مصباح

http://www.dw-world.de/dw/article/0,,15144269,00.html