۱۴۰۰ آذر ۹, سه‌شنبه

اهمیت تشکیل سازمان دولت‌های ترک

روز دوازدهم نوامبر ۲۰۲۱ رهبران کشور‌های ترک یعنی: رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ‏ترکیه، الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایحان، قاسم جومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان، ‏صدر جباروف، رئیس جمهور قرقیزستان، شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان به عنوان ‏اعضای اصلی و قربانقلی بردی‌محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان و ویکتور اوربان نخست‌وزیر ‏مجارستان به عنوان اعضای ناظر درهشتمین اجلاس شورای ترک در استانبول شرکت کردند.

این نشست به‌عنوان اجلاس نوبتی شورای ترک ترتیب داده شده بود که ازسال۲۰۰۹ درکنفرانس ‏رهبران چهار دولت ترک درآنتالیا فعالیت خود را آغاز کرده ودراجلاس استانبول تصمیم گرفت ‏نام خود را به «سازمان دولت‌های ترک» به‌زبان ترکی «تورک دولت‌لر تشکیلاتی»(ت.د.ت) تغییر ‏دهد. عنوان دولت‌های ترک بیانگر شرکت نظام‌های سیاسی کشورهای ترک دراین اتحادیه جدید ‏است. ‏

سازمان دولت‌های ترک درروند تکاملی خود می‌تواند به سطح «پیمان همکاری‌های شانگهای» ‏به رهبری چین و یا «پیمان همکاری‌های امنیتی» به رهبری روسیه، ارتقاء یابد و بدیلی در مقابل ‏آنها باشد. با توجه به ظرفیت اقتصادی وسیاسی‌نظامی کشور‌های ترک می‌توان گفت که یک ‏اتحادیه تازه که متکی به اشتراکات زبانی، فرهنگی وتاریخی ملل ترک است، شکل گرفته است. ‏گسترش تبادلات فرهنگی، فعالیت‌های اقتصادی وهمکاری‌های سیاسی نظامی در دستور کار این ‏اتحادیه است. ‏

بعداز آزادی قره‌باغ ازاشغال سی ساله ارمنستان با از جان گذشتگی سربازان آموزش دیده ‏آذربایجان و حمایت سیاسی، تسلیحاتی ترکیه، تمایل همه کشور‌های ترک برای همکاری‌های همه‌‏جانبه با ترکیه افزایش چشمگیر یافته است. اغلب این کشور‌ها با باقی‌مانده مشکلات میراث اتحاد ‏شوروی سابق دست به گریبان هستند و اکنون به ترکیه به‌عنوان قدرتی که می‌تواند به حل مشکلات ‏آنان کمک کند نگاه می‌کنند و همین امر زمینه همکاری‌های گسترده در آینده را فراهم می‌سازد. ‏

آزادی قره‌باغ واتحاد دولت‌های ترک به همه ملل ترک، چه آنهائی که دارای دولت مستقل هستند و ‏چه آنهائی که هنوز به استقلال نرسیده‌اند، امید فراوان وانگیزه قوی برای همکاری وحمایت از‏یکدیگر می‌دهد. سازماندهی استراتژیک «سازمان دولت‌های ترک» به زمان نیاز دارد اما قدرت ‏اقتصادی کشور‌های ترک و در راس آنها ترکیه زمینه رشد سریع این سازمان را فراهم می‌کند. ‏به‌همین خاطر است که کشورهائی نظیر چین و ایران از تشکیل این اتحادیه نگران هستند. ‏

برخورد مثبت روسیه به سازمان دولت‌های ترک می‌تواند ناشی از حسابگری‌های درازمدت ‏روس‌ها باشد. روسیه در حال حاضر برای مقابله با فشار‌های آمریکا با چین همکاری می‌کند و هر ‏دو کشور سیاست‌های مشترک در عرصه جهانی اتخاذ می‌کنند اما روسیه آگاه است که به‌زودی چین ‏با استفاده از قدرت اقتصادی خود به یک تهدید جدی برای امنیت روسیه تبدیل خواهد شد. هم اکنون ‏چین با چراغ خاموش درحوزه‌های نفوذ روسیه پیش می‌رود ودیریا زود تلاش خواهد کرد اوتو‏ریته روسیه را درآسیای مرکزی وسیبری شرقی وحتی خاورمیانه به چالش بکشد.

روسیه برای اینکه موقعیت خود را به‌عنوان یک قدرت جهانی حفظ کند نیاز دارد به اتحاد‌های جدید ‏روی آورد. روسیه ضمن داشتن اختلافات جدی با ترکیه به‌ویژه در سوریه، عراق و لیبی، در ده سال ‏گذشته به ترکیه نزدیک شده و همکاری‌های اقتصادی و سیاسی نظامی خود را با ترکیه عضو پیمان ‏آتلانتیک شمالی (ناتو) گسترش داده است. در جریان آزادی قره‌باغ روسیه موضع مثبت به‌نفع ‏آذربایجان اتخاذ کرده و حضور ترکیه در قفقاز را پذیرفته است بنابراین طبیعی است که اکنون نسبت ‏به تشکیل «سازمان دولت‌های ترک» موضع مثبت داشته باشد زیرا می‌داند که درآینده برای ‏کنترل زیاده‌خواهی‌های چین به حمایت ترکیه و سایر کشور‌های ترک احتیاج خواهد داشت وحتی ‏ممکن است در دراز مدت یک بلوک قدرت جدید در عرصه جهانی با همکاری سازمان دولت‌های ‏ترک و فدراسیون روسیه شکل بگیرد.

روسیه قدرت بزرگی در بغل گوش ماست و طی دویست سال گذشته تاثیرات انکار ناپذیر و گاها ‏سرنوشت‌ساز در زندگی ملل منطقه داشته است بنابراین بدون قضاوت خوش‌بینانه یا بدبینانه ‏نسبت به روس‌ها باید در رابطه با آنان واقع بین بود. و در دوستی یا دشمنی با آنها عجولانه تصمیم ‏نگرفت. ‏

اولین جلسه سران ترک در«سازمان دولت‌های ترک» امیدوارکننده بود. ساختمان نوسازی‌شده‌ای هم در‏استانبول به‌عنوان مرکز هماهنگی به این سازمان اختصاص داده شد وبغداد امیرایف به عنوان دبیر کل ‏‏«سازمان دولت‌های ترک» انتخاب گردید. طرح پرچم مشترک و دانشگاه‌های مشترک عنوان شده ‏و الهام علیف اظهار داشت که با باز شدن کریدور زنگزور، دنیای ترک به اروپا وصل می‌شود و ‏رجب طیب اردوغان نیز دوپیشنهاد تازه به اجلاس ارائه کرده؛ پیشنهاد اول این بود که یک نهاد ‏دفاع غیر نظامی تشکیل گردد تا درحوادث طبیعی بزرگ مانند آتش‌سوزی جنگل‌ها یا زلزله به ‏اقدام مشترک دست بزند. پیشنهاد دوم نیز این بود که کشور‌های ترک، قبرس شمالی را به‌رسمیت ‏بشناسند تا قبرس از انزوا خارج شود و به‌طور رسمی در اجلاس‌های «سازمان دولت‌های ترک» ‏شرکت کند زیرا قبرس جزء جدائی‌ناپذیر دنیای ترک می‌باشد. ‏

تشکیل «آغ ساققاللار مجلیسی» یا مجلس ریش‌سفیدان نیز تصویب شد که اقتباسی است از مجلس ‏ریش سفیدان قزاقستان. نماینده ترکیه در مجلس ریش سفیدان بن علی ییلدریم نخست وزیر سابق ‏ترکیه است.

به فاصله زمانی کوتاه از این اجلاس، دولت باغچالی، رهبر حزب حرکت ملی ترکیه در آنکارا در کاخ ‏ریاست جمهوری به مدت ۴۵ دقیقه با طیب اردوغان دیدار نمود و در باره مسائل مختلف با او گفتگو ‏کرد و در ضمن نقشه جدیدی از دنیای ترک را به اردوغان هدیه کرد که سروصدای زیادی بپا نمود. این نقشه که از دریای آدریاتیک تا شمال چین را در بر می‌گیرد و بخش‌های بزرگی از ایران را ‏نیز شامل می‌شود، انعکاس گسترده‌ای در مطبوعات جهان داشت و حتی منجر به موضع‌گیری ‏رسمی بعضی از دولت‌ها شد. در گذشته نقشه‌هائی از این دست توسط مردم‌شناسان، زبان‌شناسان ‏و تاریخ‌پژوهان منتشر شده بود اما هم‌زمانی اهدای این نقشه با تشکیل «سازمان دولت‌های ترک» ‏اهمیت فوق العاده‌ای به آن داد. ‏

گروه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج کشور برخورد کینه‌توزانه نسبت به انتشار نقشه ‏دنیای ترک داشتند و اغلب این موضوع را بهانه‌ای برای حمله به سیاست‌های ترکیه قرار دادند. ‏به‌نظر می‌رسد اپوزیسیون جمهوری اسلامی قادر به موضع‌گیری درست در مسائل ژئوپلیتیک ‏نیست و بیشتر خود را با خبر‌هائی که خود جمهوری اسلامی منتشر می‌کند مشغول می‌سازد اما ‏برخلاف جریانات اپوزیسیون فارس‌زبان، ۹ حزب و سازمان سیاسی آذربایجانی‌های خارج کشور ‏نظر تائیدآمیز نسبت به این نقشه داشتند در عین حال با انتشار بیانیه‌ای موضع مشترک خود را نیز ‏اعلام کردند و از اینکه استان‌های همدان و قزوین در داخل نقشه دنیای ترک آورده نشده نقشه را ‏ناقص دانسته و خواهان اصلاح آن شدند. ‏

به نوشته مطبوعات جمهوری اسلامی، محمد فرازمند سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه با بغداد ‏امیرایف دبیر کل سازمان دولت‌های ترک دیدار نمود و گفت که ایران با همه کشور‌های ترک ‏روابط دوستانه خوبی دارد و در گذشته ایران در این مناطق حاکم بوده است. در این دیدار نحوه ‏رابطه ایران با سازمان دولت‌های ترک مورد مذاکره قرار گرفت و احتمال عضویت ایران نیز ‏به عنوان عضو ناظر مطرح شد.

مطبوعات حکومتی ایران برخورد منفی نسبت به تشکیل سازمان دولت‌های ترک داشتند به ویژه ‏سایت‌های وابسته به سپاه پاسداران سعی می‌کردند انتقادات ومواضع منفی سایر کشور‌ها ‏ومطبوعات مخالف این تشکل را به‌صورت گسترده انتشار دهند. اگر بخواهیم این موضع‌گیری‌ها را ‏خلاصه بکنیم می‌توانیم آن را درنتیجه گیری خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران ببینیم که می‌نویسد‏‏:‏

«ترکیه درگروه موسوم به «سازمان دولت‌های ترک»، به جای هم‌گرایی تجاری وهمکاری در حوزه‌های اقتصادی، (اگر)بر مفاهیم هویتی ونژادی پافشاری کند واین موضوع، تبدیل به آتشبار وخرج توپخانه سیاست‌های ملی‌گرایانه اردوغان و باغچلی شود، علاوه بر کشورهای مجاور در ‏منطقه، قدرت‌هایی نظیر چین نیز، استفاده ازپتانسیل‌های قومی و نژادی را بر نمی‌تابند و چنین ‏رفتاری، پیامدهای سنگینی برای سیاست خارجی ترکیه خواهد داشت

آشکار است که نگرانی سایت تسنیم از قدرت‌گیری آذربایجانی‌ها در ایران است که چندی پیش نیز ‏هنگامی که بین جمهوری اسلامی و جمهوری آذربایجان بر سر تردد کامیون‌های ایرانی به قره‌باغ، تشنج ایجاد شده بود و ایران مانور نظامی در مرزهای نخجوان انجام داد، اردوغان گفته بود که ‏ایران نمی‌تواند علیه جمهوری آذربایجان اقدامی انجام بدهد زیرا تعداد ترک‌ها در ایران مشخص ‏است. ‏

‏اما همچنانکه انتظار می‌رفت روسیه نسبت به انتشار نقشه دنیای ترک موضع مثبت اتخاذ کرد: ‏‏«دیمیتری پسکوف» سخنگوی کرملین در پاسخ به خبرنگاری درباره این اقدام دولت باغچالی و ‏رجب طیب اردوغان گفت: «اینکه شرکای ترک ما به فکر اتحاد ترک باشند امری طبیعی است. اما ‏مسئله این است که درمرکز نقشه دنیای ترک، ستاره بزرگ قرمز رنگ نیست. آن ستاره در روسیه ‏است، درآلتای، آن مکان مقدس. من به عنوان یک ترک ‌شناس این را می‌گویم

برخلاف روسیه چین راجع به انتشار نقشه وتشکیل سازمان دولت‌های ترک موضع منفی وانتقادی ‏اتخاذ کرد. ‏

تحلیلگران پکن، روی این موضوع زوم کرده و موجودیت چنین تشکیلاتی را به نفع سیاست‌های ‏منطقه‌ای چین نمی‌دانند. در راستای آشکارسازی نگرانی از این موضوع، یک رسانه نزدیک به ‏حزب حاکم چین از این اعلام موجودیت ابراز نگرانی کرده و آن را تهدید منطقه‌ای، قلمداد می‌کند. ‏

روزنامه گلوبال‌تایمز حزب کمونیست چین، معتقد است که سازمان دولت‌های ترک که در۱۲ ‏نوامبر۲۰۲۱ دراستانبول توسط کشورهای ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان وآذربایجان ‏تأسیس شد، تهدیدی علیه چین وهمچنین تهدیدی علیه ثبات منطقه‌ای است. ‏

مرکز اخبار و تحقیقات اویغور (UYHAM)، مقاله مورد بحث را منعکس‌کننده دیدگاه رسمی ‏دولت چین می‌داند. ‏

دکتر یانگ ژین محقق و مدرس موسسه مطالعات روسیه، اروپای شرقی و آسیای مرکزی در آکادمی ‏علوم اجتماعی چین، سیاست‌های دولت اردوغان در سازماندهی دولت‌های ترک را به چالش کشیده است.

او درمقاله خود به این موضوعات اشاره کرده است که: «تغییرنام شورای ترک به سازمان دولت‌های ترک وافزایش تعداد کشورهای عضو، به معنای ارتقاء این اتحادیه به سطح وحدت سیاسی ‏است. تغییر نام سازمان، یک موضوع پیش پاافتاده نیست ونشان ازاحیای ایدئولوژی پان‌ترکیسم ‏است. نام «ترک» درواقع یک مفهوم تاریخی است. مفهوم «ترک» درتاریخ با مردمان ترکیه ‏امروزی و کشورهای ترک‌زبان امروزی متفاوت است. رهبری آنکارا براین سازمان برای ‏بازاریابی این مفهوم نشان می‌دهد که این کشور دارای یک غریزه سیاسی آینده‌نگر، هدف واراده ‏سیاسی است. هدف آنکارا تقویت بیشتر روابط خود با همسایگان وکشورهای آسیای مرکزی با ‏ترویج مفهوم «ترکی» است.»‏

او ادامه می‌دهد که: «این سازمان(سازمان دولت‌های ترک) می‌تواند تنش‌های قومیتی را درمنطقه ‏تشدید کند وثبات و امنیت منطقه را به چالش بکشد، چرا که اشاعه ایده ناسیونالیسم افراطی ترک، ‏خطر ایجاد بی ثباتی را به دنبال دارد. مهمتر ازآن، این سازمان باعث افزایش رقابت و تنش بین ‏روسیه و ترکیه خواهد شد.»‏

چین نگران است که در آینده ترکیه و سایر دولت‌های ترک استقلال ترکستان شرقی و اویغور‌ها را ‏به‌رسمیت بشناسند، همچنان که به‌رسمیت شناختن قبرس شمالی در اجلاس استانبول مطرح شد. البته ‏ترکیه تا به‌حال برای حفظ و گسترش روابط اقتصادی با چین در مسئله ملت اویغور با احتیاط بر خورد ‏کرده اما این موضع‌گیری می‌تواند تغییر یابد.

در تحلیل نشریه حزب کمونیست چین دراین مورد آمده است:‏ ‏«ادعاهایی وجود دارد که اویغورها صاحب آن منطقه هستند. این ادعاها کاملاً نادرست است. ‏ترکستان شرقی (سین کیانگ)اززمان‌های بسیار قدیم منطقه‌ای بوده که اقوام مختلف درکنار هم ‏زندگی می‌کردند. اویغورها به زبانی ازخانواده زبان ترکی صحبت می‌کنند. اما آنها به هیچ وجه با ‏ترکیه نسبت و ارتباط روشنی ندارند. دولت چین باید همیشه در برابر ایدئولوژی‌های پان‌ترکیسم و‏اسلام‌گرایی آنکارا، درآماده‌باش باشد. تکثیر سازمان کشورهای ترک و تشکیلات و جنبش‌های ‏مشابه ممکن است الهام‌بخش برخی ازعناصر جدایی‌طلب، افراط‌‌گرایان وجدایی‌طلبان باشد که در‏تلاش برای تجزیه چین هستند.»‏

‏ماشااله رزمی ‏،  ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۱ پاریس

https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/95500/ 

ارتباط مستقیم رهبران ارشد چین با سرکوب اویغورها فاش شد

اسناد فاش‌شده 'ارتباط مستقیم رهبران ارشد چین با سرکوب اویغورها' را نشان می‌دهند

اسناد محرمانه‌ای که بتازگی منتشر شده‌اند ارتباط مستقیم رهبران ارشد چین، ازجمله رئیس‌جمهور شی جین‌پینگ، را با سرکوب مسلمانان اویغور نشان می‌دهند.

به گفته تحلیلگران این مدارک ثابت می‌کنند سران ارشد حکومت خواستار اقداماتی شده‌اند که به بازداشت‌های دسته‌جمعی واردوگاه‌های کار اجباری منجر شده است. چین همواره این اتهام‌ها را رد کرده است.

کل این اسناد لو رفته، بشکل دیجیتال درماه سپتامبر دراختیار "دادگاه مردمی اویغورها" قرارگرفت. بخشی ازاین اسناد درسال۲۰۱۹ به دست نیویورک تایمز رسیده بود وبخشی دیگر را همان روزنامه دوهفته پیش منتشر کرد اما اکنون کل این اسناد، یازده سند وسیصد صفحه مدرک ازجمله سه سخنرانی شی‌ جین‌پینگ، مربوط به سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ منتشر شده‌اند.

"دادگاه مردمی اویغورها" این مدارک را که "اسناد سین‌کیانگ" نام گرفتند دراختیار یک پژوهشگر متخصص آلمانی، آدریان سنس، قرار داد تا اصالت آنها را تایید و بررسی‌شان کند.

گزارش او سه روز پیش منتشر شد واکنون کل این اسناد منتشر شده‌اند.

"دادگاه مردمی اویغور" ازخرداد امسال درلندن اولین جلسات خود را برگزار کرد. دراین دادکاه مردمی حقوقدانان "مستقل وبین‌المللی" نقض حقوق و سرکوب مسلمانان اویفور دراستان سین‌کیانگ چین را بررسی می‌کنند.

براساس گزارش دکتر سنس، رهبران حزب کمونیست چین، ازجمله شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور و لی کِچیانگ نخست‌وزیر اظهاراتی کرده‌اند که نتیجه مستقیم آن سیاست‌هایی شده است، مثل زندانی کردن دسته جمعی، عقیم‌سازی ‌زنان، همسان‌سازی، "بازآموزی" اجباری وبیگاری.

چگونه یک گزارش محرمانه‌ قصد دولت چین برای اویغورها را فاش کرد

انتشار روایت‌هایی از 'تجاوز سیستماتیک به زنان' در اردوگاه‌های نگهداری مسلمانان اویغور درچین

دولت چین کودکان اویغور را 'به زور به یتیم‌خانه می‌فرستد'

هوش مصنوعی برای تشخیص احساسات 'روی اویغورها آزمایش شده'

دکتر آدریان سنس در گزارش خود نوشت ارتباط بین اظهارات مقامات ارشد وسیاست‌های ضداویغور، "بسیار گسترده‌تر، مفصل‌تر و مهم‌تر ازآن است که پیشتر می‌دانستیم".

چین به اتهام نقض حقوق بشر درسین‌کیانگ زیر فشار گسترده بین‌المللی قرار گرفته است.

تغییر قابل توجه در رویکرد دولت چین به این منطقه مسلمان‌نشین را می‌توان به دو حمله شدید و بی‌رحمانه‌ به مردم و رهگذران مربوط کرد، یکی درسال ۲۰۱۳ درپکن و دیگری درسال ۲۰۱۴ درشهر کونمینگ. دولت چین اسلام‌گرایان وجدایی‌طلبان اویغوررا مسئول حمله‌ها دانست.

دولت چین ازسال ۲۰۱۶ ساخت اردوگاه‌های اجباری شروع کرد، برای "بازآموزی" اویغورها وسایر مسلمانان وهریک از ساکنان سین‌کیانگ که از نظر دولت غیرقابل اعتماد تلقی ‌شود.

دولت چین همچنین اویغورها را برای چیدن پنبه درسین‌کیانگ به کار اجباری گرفته است.

گزارش‌هایی نیز منتشر شده از عقیم‌سازی اجباری زنان اویغور وجدا کردن کودکان ازخانواده‌هایشان و تلاش برای ازهم گسیختن سنت‌های فرهنگی.

کشورهای غربی چین را به نسل‌کشی وجنایت علیه بشریت متهم کرده‌اند.

چین به شدت این اتهام‌ها را تکذیب کرده و گفته تدابیری که در سین‌کیانگ به اجرا گذاشته برای مقابله با اسلام‌گرایان افراطی است و "بازآموزی" بخشی از مبارزه دولت با تروریسم است.

اویغورها که مسلمانند حدود ۴۵ درصد جمعیت سین‌کیانگ را تشکیل می‌دهند

https://www.bbc.com/persian/world-59479820

۱۴۰۰ آذر ۷, یکشنبه

مهاجرت به آلمان آسان‌تر می‌شود

 سیاست جدید دولت ائتلافی آلمان: مهاجرت آسان‌تر می‌شود

شمار تابعیت‌های دوگانه دوبرابر خواهد شد و روند پیوستن اعضای خانواده مهاجران وامکان دریافت ویزا تسهیل می‌گردد. این موارد تنها بخشی ازسیاست مهاجرتی دولت ائتلافی جدید آلمان است که اعلام شده‌اند.

ازبینی اساسی درقانون تابعیت ومهاجرت آلمان ازموارد کانونی قرارداد ائتلاف دولت آتی فدرال آلمان است. درسند ۱۷۸ صفحه‌ای حزب سوسیال دموکرات، سبزها و دموکرات‌های آزاد (لیبرال‌ها) دراین زمینه آمده است: «ما خواستار آغازی تازه درسیاست مهاجرتی وهم‌پیوندی اجتماعی هستیم، آن گونه که برازنده یک کشور مهاجرت‌‌پذیر مدرن است

امکان درخواست تابعیت پس از پنج سال

به طور مشخص قراراست دریافت تابعیت آلمان تسهیل و پس از گذشت مدت پنج سال از اقامت قانونی در آلمان امکان‌پذیر گردد. این مدت درصورت وجود توانمندی‌های خاص هم‌پیوندی (Integration) می‌تواند حتا به سه سال نیز کاهش یابد.

کودکانی که از والدین خارجی درآلمان به دنیا می‌آیند، درصورتی که یکی از والدین به مدت پنج سال درآلمان اقامت قانونی داشته باشد، از بدو تولد آلمانی محسوب می‌شوند.

چنان که درقرارداد ائتلاف آمده است، مهاجرت باید "پیش‌بینی‌پذیر و واقع‌بینانه" شکل گیرد وازشمار "مهاجرت خارج از قاعده" کاهش یابد.

ائتلاف دولت جدید آلمان می‌خواهد به روند رسیدگی به پرونده‌های پناهندگی سرعت ببخشد وبدین گونه از بار سنگین اداره فدرال برای مهاجرت و پناهجویان بکاهد.

از سوی دیگر، اعطای ویزا باید دیجیتالیزه شود و روند آن تسریع گردد وممنوعیت کار "برای کسانی که هم‌اکنون در آلمان زندگی می‌کنند" باید برچیده شود.

لوئیز آمتسبرگ، نماینده حزب سبزها درپارلمان بوندستاگ آلمان در این رابطه به دویچه وله می‌گوید: «ما به عنوان یک ائتلاف می‌خواهیم بر سیاست پناهندگی محدودساز سال‌های اخیر نقطه پایان بگذاریم و این امکان را برای کسانی فراهم کنیم که برای همیشه در آلمان زندگی می‌کنند ویا پیش‌بینی می‌شود که برای همیشه درآلمان زندگی خواهند کرد؛ و آن‌ها این امکان را داشته باشند که بدون تمایز، به اقامت خود تثبیت ببخشند، کار کنند و امکان زبان‌آموزی بیابند

خانم آمتسبرگ می‌افزاید: «این‌ها نکات مهمی است که متناسب با یک کشور مهاجرپذیر مدرن است و در واقع به معنای یک تغییر پارادیم خواهد بود

نگرانی اپوزیسیون از افزایش مهاجرت‌های غیرقانونی

رالف برینکهاوس، رئیس فراکسیون دوحزب محافظه‌کار دموکرات مسیحی وسوسیال مسیحی که امروز پس از ۱۶ سال در کرسی‌های اپوزیسیون در پارلمان نشسته‌اند، نسبت به این طرح‌های دولت ائتلافی جدید به دیده تردید می‌نگرد. برینکهاوس به رادیو دویچلندفونک می‌گوید: «ما تا کنون چنین راهگشایی خشنی در حوزه مهاجرت نداشته‌ایم. نگرانی شدید ما دراین است که این سیاست به عامل بزرگی در هجوم مهاجران غیرقانونی به کشور تبدیل گردد.» او معتقد است، این‌که افرادی بدون مبنای حقوقی به آلمان بیایند وپس از مدتی اجازه یابند که در اینجا زندگی کنند، سیاست غلطی است.

اما در اوایل سال جاری میلادی وزیران ۱۶ ایالت آلمان از دولت فدرال خواسته بودند تا مقررات تابعیت را آسان‌تر سازد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در سال ۲۰۰۷ کنفرانس وزیران امور همپیوندی (اینتگراسیون) را پایه‌گذاری کرد که وظیفه این کنفرانس ایجاد هماهنگی در سیاست مهاجرت‌پذیری در سطوح ایالت و فدرال بوده است. در فراخوان اکثریت این وزیران در اوایل سال جاری از دولت فدرال خواسته شده بود تا تغییراتی در قوانین در این زمینه، بر اساس توافق‌های ائتلافی آن زمان، ایجاد شود.

شمار نازل تابعیت دوگانه

براساس قوانین کنونی، آلمان در سطح اروپا دارای کمترین شمار افراد با تابعیت دوگانه است. بزرگترین گروهی که از پیشنهادهای تسهیل تابعیت دوگانه و روند مهاجرت به آلمان بهره‌مند خواهند شد، ترکیه‌ای‌های دارای پیشینه مهاجرتی هستند. درآلمان هم‌اکنون حدود سه میلیون نفر با تبار ترکیه زندگی می‌کنند. این مهاجران نخستین بار در سال‌های دهه ۱۹۶۰ به عنوان کارگر میهمان به آلمان فدرال آمدند و اکثر آن‌ها در این کشور ماندگار شدند.

براساس قوانین کنونی، کمتر از ۱۰ درصد آن‌ها از تابعیت دوگانه آلمانی و ترکیه‌ای برخوردارند. یک پژوهش "مرکز پیشرفت آمریکا" می‌گوید که ۵۵درصد این مهاجران ترکیه‌ای به آلمان تنها دارای تابعیت ترکیه هستند.

گولای تورکمن، جامعه‌شناس مرکز علوم پژوهش‌های اجتماعی برلین که در زمینه حرکت‌های مهاجرتی ترکیه‌ای‌ها تحقیق می‌کند، از سیاست جدید در مورد بازبینی قانون تابعیت استقبال می‌کند؛ به ویژه در مورد ترکیه‌های مقیم آلمان که بزرگترین سهم خارجی‌های این کشور را به خود اختصاص داده‌اند.

دلبستگی به ترکیه

خانم تورکمن می‌گوید: «علت اصلی این پرسش که چرا جمعیت ترک‌تبار تابعیت آلمان را رد می‌کنند، شرط ترک تابعیت از کشور ترکیه است. این امر درمورد نسل‌های سالمند بیشتر صدق می‌کند، زیرا حس تعلق آن‌ها به میهن قبلی بسیار قوی بوده است

او می‌افزاید که طرح‌های دولت جدید آلمان بی‌شک در میان جمعیت ترکیه‌ای آلمان به افزایش درخواست‌ها برای تابعیت خواهد انجامید؛ همان‌طور که درسال ۲۰۰۰ در پی تسهیل روند دریافت تابعیت آلمان شاهد آن بودیم.

نماینده حزب سبزها درمورد این مسئله که بسیاری در آلمان درخواست تابعیت نداده‌اند، مسئولیت آن را متوجه احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی می‌داند.

خانم آمتسبرگ به انتقاد می‌گوید: «آقای برینکهاوس و دو حزب دموکرات و سوسیال مسیحی ۱۶ سال تمام مسئولیت داشته‌اند. دستاورد آن‌ها درعرصه سیاست پناهندگی و پناهجویی در سطح اروپا و هم‌چنین در آلمان بسیار ناچیز بوده است. به ویژه که آن‌ها مسئول این هستند که بسیاری انسان‌ها سالیان دراز، می‌توان گفت ده‌ها سال، در این کشور زندگی کنند، بدون این‌که امکان این را بیابند که اقامت خود را تثبیت کنند.» به ویژه که پس از مدت معینی کاملا مشخص می‌شود که این انسان‌ها برای همیشه در آلمان خواهند ماند؛ چنان که در مورد پناهجویان افغانی که در آلمان حضور دارند شاهد آن هستیم.

ازبرگه موقت تحمل تا حق اقامت

درقرارداد ائتلاف تسریع در روند اعطای حق اقامت به خارجی‌های جوانی پیش‌بینی شده که در آلمان نشان داده‌اند که از توان همپیوندی (اینتگراسیون) بالایی برخوردارند. این طرح به نفع کسانی است که در موقعیت "تحمل" به سر می‌برند. بدین گونه بازگرداندن آن‌ها به کشورشان در آینده دشوارتر خواهد شد.

یودیت ویبکه، مشاور امور حقوق سیاسی سازمان مدافع پناهندگان "پرو آزول" ضمن استقبال از طرح‌های اصلاحی دولت جدید ائتلافی به دویچه وله می‌گوید: «به دلیل محدودیت‌های قانونی که طی سال‌های گذشته داشته‌ایم، حدود ۲۰۰هزار نفر در آلمان در موقعیت اقامتی "تحمل" به سر می‌برند. قرارداد ائتلاف برخی ایده‌های خوبی دربر دارد، از جمله این‌که چگونه می‌توان زندگی خود دراین کشور را به شکل بهینه‌ای قانونی کرد، ازجمله با برداشتن برخی موانع برای درخواست اجازه اقامت

خانم ویبکه درمجموع نتیجه می‌گیرد که تغییرات پیشنهاد شده "زندگی برای انسان‌هایی که هم‌اکنون درآلمان به سر می‌برند را بسیار آسان‌تر خواهد ساخت".

این کارشناس حقوق سیاسی اما می‌افزاید: «نکته اصلی انتقاد ما اما این است که درقرارداد ائتلاف هیچ تغییری در سازوکار ثبت پذیرش پناهندگی پیش‌بینی نشده است.» زیرا براساس قوانین کنونی، پناهجویان جدید وافرادی که جدیدا از موقعیت قانونی برخوردار نیستند، همچنان موظف‌اند درمراکز پناهجویان سکونت کنند.

مراکز اسکان پناهجویان، کانون سرایت کرونا

خانم ویبکه می‌گوید: « طی سال‌های گذشته حداکثر مدت اقامت پناهجویان دراین مراکز به ۱۸ ماه افزایش یافته است.» او تصریح می‌کند که این نوع اقامت‌های جمعی "ریسک سلامتی بالایی" دربردارند، زیرا بسیاری ازمراکز به کانون سرایت ویروس کرونا بدل شده‌اند. درنتیجه این نگرانی وجود دارد که همین امر بر روند رسیدگی به درخواست‌های پناهندگی تأثیر منفی بگذارد.

او ابراز تأسف می‌کند ازاین‌که درقرارداد ائتلاف دولتی مدت اقامت این افراد درمراکز پناهندگان کاهش پیدا نمی‌کند، هرچند که این احتمال هست که این تغییر ایجاد شود.

خانم ویبکه نارسایی دیگری که در قرارداد ائتلاف مطرح نشده را در این می‌بیند که هم‌اکنون درسازوکار بازگرداندن پناهجویان، حتا افرادی که بیمار واز پیامدهای روانی در رنج هستند را به زور می‌توان بازگرداند.

اما از سوی دیگر، پیوستن اعضای خانواده پناهندگانی که در آلمان به سر می‌برند، تسهیل خواهد شد، به ویژه که به دلیل پاندمی کرونا درخواست‌ها در این زمینه انباشته شده است. این تغییر می‌تواند به وضعیت بسیاری از افراد بدون تابعیت آلمان بهبود ببخشد. اما باید توجه داشت که قرارداد ائتلاف هنوز شکل قانون به خود نگرفته است و زمان‌بندی برای قانونی کردن تمام این پیشنهادها پیش‌بینی نشده است.

با توجه به بین‌المللی شدن فزاینده کشور آلمان، قانون مهاجرت یکی چالش‌های کانونی برای دولت فدرال آینده آلمان محسوب می‌شود. گولای تورکمن، جامعه‌شناس می‌گوید که بیش از یک چهارم جمعیت آلمان پیشینه مهاجرتی دارند و زمان قطعی آن رسیده است که دست به اصلاحاتی در این زمینه زد.

 تاریخ 28نوامبر 2021، لینک کوتاه شده https://p.dw.com/p/43b0u

بررسی ونقد کتاب ترکمانان آق‌قویونلو اثر دکتر حوری وش احمدی دستگردی

تحلیلی کوتاه بریک پژوهش تاریخی (ترکمانان آق‌قویونلو/ حوریوش احمدی دستگردی) (کتاب- نقد و بررسی)

از: محمد حسین فیاض آباده ای، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ی تاریخ ، منبع: بلوگی بنام "درفرهنگ نوشت ایران"

1-تحلیلِ محتوای صوری اثر

پژوهشِ «ترکمانان آق قویونلو» تالیفِ دکتر «حوری وش احمدی دستگردی» به تیراژ 1200 جلد وبا نوبت چاپِ 1387؛ و به چاپ رسیده ازطرفِ انتشارات «باز» کتابی است تاریخی، مشتمل بر 6 فصل و 42 زیر فصل که هر کدام به نظر من، به خودی خود، مدخلی است، برای گفتگو و پژوهش های مفصلِ دیگر، والبته بسیار کمک کننده به دیگر مورخین.

همچنین دراین اثر یک سالشمار، ازاتفاقات مهم تاریخی داریم، که درصفحات انتهایی کتاب آمده است؛وتا اندازه ی بسیاری نیزیاری دهنده است و دقیق، درجهتِ مطالعه ی بهتر کتاب.همچنین کتاب، مقدمه ای کوتاه دارد که گرچه مفصل نیست؛ اما روشن است، و شفاف. به جز این، نویسنده درآغاز اثر وبا وضوح تمام، منابعی را که ازآنها درنوشتنِ این پژوهش سود برده وبه کاردیگر پژوهشگران نیز میخورد را، هم مورد بررسی قرارداده است، وهم تا حدی نقد نموده است، که این خود تلاشی از سوی مولف است درجهتِ باز کردنِ یک مدخل خوب والبته درآغازِ کتاب؛ که البته بیشتر به دردِ پژوهشگران حرفه ای خواهد خورد،تا خوانندگان وعلاقه مندان عمومی تاریخ خوان.

2- محتوای درونی (نام اثر)

همان گونه که ازنام اثرهویدا است، این کتاب، تلاش دارد تا درحینِ روایت؛ تحلیلی نیز داشته باشد، ازسلسله ی آق قویونلوها، که البته بیشتر بدان چه پرداخته است، بررسی چگونگی پیدایش وبه قدرت رسیدنِ این سلسله است، درقسمت عمده ای ازایرانِ آن روز. وشاید به همین دلیل بهتر می بود؛ کتاب اسمی شبیه به این می گرفت :«چگونگی پیدایشِ ترکمانان آق قویونلو» که به هر شکل نگرفته وهیچ بعید نیست، این گونه سهوها تاثیر یا دخالتِ انتشارات نیز باشد؛ این را می گویم چون چنین سهوی ازطرف مولف با توجه به پژوهش چند ساله، به نظر بعید است و من نیز با توجه به شناختی که از انتشارات درایران دارم؛ از این گونه دخالتها بی خبر هم نیستم. به هر ترتیب همان گونه که یاد آور شدم کتاب با دقتی درخور؛بیشتر به پیشینه ی ترکمانان آق قویونلو پرداخته ودریک بررسیِ بدون حشو، آن چه را که مد نظر داشته است، به هرصورت، تا حدی نزدیک به مطلوب به تالیف رسانده ودرپژوهش، بیشتر یک کوششِ سخت گیرانه می بینیم، تا سهل انگاری.

3-محتوای درونی (فصل بندی؛ فصل یک)

بعدازدیباچه، گزیده ی منابع ومنابعِ موردِ پژوهش، فصل نخست آغاز می شود. این فصل دارای چند زیرفصل است، به شرح زیر:

الف) پیشینه ی ورودِ ترکان آق قویونلو به آناتولی      > ب) منشاء آق قویونلوها    >  ج) واژه ی آق قویونلو

 د) موقعیت جغرافیایی واقتصادی آناتولی  >  هـ ) دگرگونی های سیاسی آناتولی قبل از پیدایش آق قویونلوها

ازمیانِ زیرفصل ها؛ مورد اول – پیشینه ی ورود ترکان آق قویونلو به آناتولی – حجم بیشتری را به نسبتِ دیگر زیر فصل ها دربرگرفته

وبحثی است، مفصل تر. به نظرمن این زیرفصل گرچه دارایِ منابعی است، مستدل و محکم، اما اگر مولف کوشش نموده بود، تا به ریشه های عمیق تری ازترکمانان وجایگاهِ ابتدایی ایشان وچگونگی پیوندهای مربوط، درمیانِ ترک وتورانی ودرنتیجه ترکمان؛پرداختِ بیشتری بنماید، گرچه شاید بحث را مطول می نمود؛ اما با توجه به ویژه واختصاصی بودنِ این پژوهش، ارجاعِ به آن–جایگاه ترک وتورانی – تا حدی شاید، لازم به نظر می رسید.

به هر ترتیب درپی این زیر فصل؛ مولف به چهار مبحث دیگر نیز پرداخته که هر کدام جهتِ نگاه از زاویه ای تازه مبحث اصلی را نشانه گرفته است؛ تا مولف بتواند از همه ی ابعادِ موضوع، بحث اصلی را تا آن حدود گسترش بدهد، که به تکرار نرسد و البته این اتفاق یعنی تکرارهم رخ نداده است؛ یعنی هم آق قویونلوها وبحثهای پیرامون آنها خوب باز شده است؛ وهم «آناتولی» وموقعیت جغرافیایی اش، کاملاً به توضیح رسیده است.

4- محتوای درونی (فصل بندی، فصل دوم)

این فصل ازصفحه ی 53 کتاب آغاز، وتا صفحه ی 77 ادامه می یابد. دراین فصل نویسنده به شکلِ جدی به چگونگیِ رشدِ صوری و حرکتهای سیاسیِ این سلسله – آق قویونلوها – درابتدای قدرت توجه نشان داده است. به همین دلیل نیز دراین مبحث با افراد سر و کار بیشتری پیدا کرده ایم.افرادی تاریخی همچون:«قتلو بیک»،«احمد بیک»، «عثمان بیک» وغیره. به نظر من تا آن جایی که خوانده ام، در کمتر کتابی- حتی متون اختصاصی تاریخی- این چنین به روابط ریز ودگرگونی های پیش آمده دراین دوره توجه ویژه ای این چنین شده است. می توان گفت، به روابطِ پیش ازصفویه، مورخین ما کمتر توجه داشته اند و این روابط که خود به نظر می رسد؛ نقطه ای مهم بوده است درجهتِ رشدی که بعداً صفویه پیدا کرد؛ تا اندازه ای درمتونِ پژوهشی ازنظر دورافتاده است. علت آنهم شاید متقارن بودن وبرجسته نبودنِ آن هاست؛ دربرابرِ یک حکومتِ متمرکز ویکدستی چون صفویه، که البته به هیچ وجه دلیلی برای آن که ما بخشی ازتاریخِ ایران را به بخشی دیگر ترجیح بدهیم نیست.

وبه نظرمن اهمیت این کتاب -«ترکمانان آق قویونلو»- وکتاب هایی با موضوعاتی این چنین، درهمین نکته ومواردی ازاین دست است.

به هر روی همان گونه که گفته شد، مباحثِ مطرح شده دراین فصل روند خوبی یافته، اما پژوهش گر، تا حدی نیز دربسط دادنِ مطالب ازیک امساک ویژه پیروی نموده است. امساکی که به نظر می رسد، اگر نبود، یا اگر نویسنده دچارِ این گمان، (خواننده می داند) نشده بود، شاید مطلب راحت تر وسلیس تر، در جهتِ فهم بحث پیش می رفت، که تا حدی نرفته است.

به هر روی این فصل، با شش زیر فصل، با عناوین و با عناوین زیر به تحریر درآمده که به این ترتیب اند:

الف) رابطه ی ترکمنها با ترابوزان   >  ب) احمد بیک آق قویونلو  > ج) علت پیوستن عثمان بیک به قاضی برهان الدین

د)چگونگی مرگ قاضی برهان الدین به دست عثمان بیک > هـ  قاضی برهان الدین احمد سیواسی > و)چگونگیِ به قدرت رسیدنِ قاضی

   5- محتوای درونی (فصل بندی، فصل سوم)

دراین فصل همان روند فصل دوم به لحاظ نگارش وچگونگی ادامه می یابد؛ افزون براین که دراین فصل، به دلیلِ پیچیده تر شدنِ روابط، این حکام- آق قویونلوها- با حکام محلیِ دیگر؛ نثرِ نوشته هم لاجرم تا حدی به سمتِ پیچیدگی بیشتری چرخش برداشته ومولف کوشش نموده؛ تا همه ی روابط را بدون پرداختنِ به زوائد بی دلیل، به واضح ترین شکل در اختیارِ خواننده قرار دهد. همچنین دراین فصل، یک زیرفصلِ ارزشمند به لحاظ مدارکِ تاریخی دراختیارِ خواننده قرارمی گیرد، به نامِ (موقعیتِ سیاسیِ ساکنانِ جزیره های کوچک ونیزی، و فرمانروایان محلی) که با افزوده شدنِ دوسند ازطرفِ مولف، این بخش هرچه بیشتر براستناد وارزشمندی اش افزوده می گردد.

به هر ترتیب، دراین فصل با زیرفصل های زیر روبروییم:

الف) دستیابی عثمان بیک بر قدرت   >   ب) آق قویونلوها و تیمور

 ج) موقعیتِ سیاسی ساکنان جزیره های کوچک ونیزی، و فرمانروایان محلی >   د) موقعیت عثمان بیک بعد از یورش تیمور

هـ) نخستین پیکار عثمان بیک و قرا یوسف  >   و) نبرد هرزم >  ز) دیگر جنگ های قرا عثمان با قرایوسف

6- محتوای درونی (فصل بندی، فصل چهارم)

همچنان که کتاب را میخوانید، ملاحظه میکنید که ازسوی نویسنده، قدم به قدم وبا حوصله پیش رفته اید.اگردرفصل پیشین- فصل سوم- به طور دقیق به چگونگیِ روابطِ ایشان – آق قویونلوها- با تیمور و دیگر امور پرداخته شده است، دراین فصل بیشتر می بینیم، که ایشان، چگونه در رابطه با بزرگترین مخالف خویش- قراقویونلوها- سر از دارِ مکافات بیرون می کشند. همچنین خواهیم دانست که روابط آنها با جانشینان تیمور یا همان شاهرخ به چه ترتیب است. چرا «عثمان بیک» به حلب می گریزد و قضیه در چه حدود و از چه قرار است، که حتی سلطان مصر، سفرِ حج را موکول به آینده می کند؟

به عبارتی دیگر، این که این دو طایفه در میان درگیری های خود، چگونه اوضاع را به اوجِ ناامنی می رسانده اند؛ بیشترین دریافتی است، که می توان از درونِ این بحث به ارمغان برد؛ البته به اضافه ی پانزده زیر فصلِ دیگر که یکی چند تایی از آنها از این جمله اند:

الف) رابطه ی آق قویونلوها با شاهرخ تیموری  >   ب) محاصره ی کماخ به دست پیر عمر

ج) سبب یورشِ شاهرخ به آذربایجان         >        د) مرگ قرایوسف      > هـ ) پیکار شیخ کندی

 

7- محتوای درونی (فصل بندی، فصل پنجم)

فصل پنجم، فصل کوتاه، اما ارزشمندی است. در این فصل به دلایلِ تمایل امرای غرب برای برقراری روابط با شرق پرداخته می شود. همان چیزی که بعدها «اوزون حسن» بزرگ ترین آدم این سلسله، خواهان، مشوق و ادامه دهنده ی آن بود. و بعدتر عباس کبیر نیز در ادامه ی آن کوشید. البته واضح است، که هر کدام برای برپا داشتنِ این روابط، نیت خویش را درسر داشته اند، اما آن چه هست، این که دلایل این نیت درآن سال ها، ودراین فصل گرچه دریک بررسی اجمالی اما به نسبت با یک تحلیل بالا به نوشته درآمده است.

همچنین بر رویِ یکی از نامه های مبادله یافته، دقتِ خوبی منظور شده، ونامه به همراهی اصل نامه با ژرف نگری ویژه ای مورد مداقه قرار گرفته است؛ که البته نتیجه گیری نیز، دربرداشتِ از محتوای نامه به نظر درست ومستند می آید.

درپایان زیر فصل های این فصل:

الف) به چه دلیل غرب خواهان روابط با شرق بود؟   > ب) مبادله ی سفرا   > ج) نامه ی عثمان بیک به سیجسموند مجاری    

 د) بررسی نامه     >     هـ) سفارت دو نماینده ی سیجسموند به شرق

8- محتوای درونی(فصل ششم، واپسین فصل)

درآخرین فصل، فصلِ آخرِ زندگی عثمان بیک هم نوشته می شود؛ او سرانجام در میانه ی زد و خوردهای قدرت و در حمایت از حامی اش؛ شاهرخ در جنگی که نابرابر هم نبود؛ کشته و در کبرِ سن به دیار دیگر شتافت.

این جریان با نثری موجز والبته دقیق از سوی نویسنده، گفته و دلایل شکست نیز توضیح داده می شود. سپس شخصیت «عثمان بیک» موردِ بررسی قرار می گیرد وبعد از آن با شرحی نه چندان بلند، حوادثِ بعد از مرگِ وی نیز مورد کنکاش قرار می گیرد؛ حوادثی که به قولِ نویسنده، با همه ی کم و کاستی ها و زد و خوردهایش؛ سرانجام، از دلش صفویه را می زاید.

موخره

این پژوهش دارای چند ویژگی اساسی است، از جمله:  

 1) ایجاز

این ایجاز هم خوب است وکاررا سریع پیش می برد و وقت خواننده را بی جا تلف نمی کند وهم بد؛ به دلیل آن که درپاره ای موارد، البته بسیار اندک باعث می شود تا کمی حجمه ی اطلاعات از توانِ خواننده فراتر برود واومجبورِازبازگشت بشود ودوباره خوانی.

2) توجه به مسائل اقتصادی

دراین پژوهش؛ نویسنده ازتوجه به مسائل اقتصادی که مورخینِ ما کمتر بدان دل مشغولند فارغ نبوده، وبه انگیزه های تجاری وجنبه های گوناگون این انگیزه – اقتصاد- توجه به نسبت خوبی داشته است؛ که گرچه بسیار نیست، اما قابل تامل و درخور ستایش است.

3) پژوهش دریک مقطع گُنگ

از جمله مواردی که این پژوهش را لایق ستایش می کند توجه نویسنده است؛ به یک مقطع به نسبت گنگ از تاریخ ما. این مقطع ازتاریخ ایران، مخصوصاً دراین سالهایی که مولف بدان پرداخته، تا هم ازکمبودِ منابع کهن در رنج است، وهم مورخین امروز درجهتِ رفع این مشکل کمتر گام برداشته اند. پس طبیعتاً کار دراین مقطع سختی های ویژه ی خود را دارد. به همین دلیل بسیار جای سپاسگزاری دارد، که مورخینی چون مولف این کتاب، با توجه به تمام مشکلات؛ سعی دربازگشایی چنین مواردی نموده وجای شکر که تا اندازه ی بسیاری نیز درتلاش خود موفق بوده اند.

4) پاورقی های سنجیده و درست

از دیگر مواردِ قابل تمجید دراین پژوهش، وجود پاورقی های راهگشا، حساب شده، و دقیق است.پاورقی هایی که هم به جا ازمتن اصلی جدا شده اند تا مزاحم بحث نباشند وهم اطلاعات دقیق و ذیقیمتی دراختیارخواننده می گذارند. به خصوص که تقریباً هرشهری یا منطقه ای که درمتن ازآن سخن رفته، تا آن جا که می شده است، درپاورقی به تفصیل درمورد آن اطلاعات ارزشمندی داده شده، وخواننده توانسته تا با دریافتی درست ازمحیط وجغرافیا؛ امروز و دیروز را دریک تطابق درست؛ سبک و سنگین کند.

5) فهرست اعلام یا نمایه ی نام ها 

نمایه ی نام های این کتاب نمایه ی متنوع ودقیقی است؛ که البته خوب هم تقسیم شده است؛ اما افسوس که دربعضی موارد، نمایه باصفحه ی مورد نظر نمی خواند. البته گرچه این مورد زیاد اتفاق نیفتاده، اما درساحت کلی اثر، باعثِ خللِ کوچکی شده است؛ که اگر نبود کتاب به لحاظ صفحه بندی تقریباً بی نقص جلوه می کرد. به هر ترتیب وقتی مولفی فهرستِ اعلامی چنین دقیق به دست می دهد؛ جای آن دارد تا صفحه بند نیز آگاهانه؛ مسوول وبا تعهد، تلاش کند تا زحمات چند ساله ی نویسنده را محترم شمرده واگر خدای ناکرده، ساحت مورد پژوهش دراستطاعت یا شناختش نیست؛ آن را به دیگری که شتافت دقیق تری نسبت به موضوع دارد واگذار کند. تقسیم کار وبخش بندی وظایف نه این که عیب نیست؛ بلکه خود نشانه ای است، بسیار واضح، ازشعورِاهالی نشر. به هر ترتیب سهوی است که رخ داده وباز با این همه از ناشری که اقدام به چاپ چنین اثرِ دقیق وپر زحمتی نموده، من خود شخصاً سپاسگزارم. خداوند خود، همه ی ما را به راه راست هدایت؛ واهالی فرهنگ و هنر و پژوهش را دراین برهه ازتاریخِ این ملک هرچه بیشتر رو سفید گرداند.

محمد حسین فیاض آباده ای، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ی تاریخ <+ نوشته شده درپنجشنبه۱۲ آذر۱۳۸۸ساعت10:6 توسط آرش>

---------------  

  بررسی ونقد محمد حسین فیاض آباده ای از کتاب ترکمانان آق‌قویونلو اثر حوری وش احمدی دستگردی

http://farhangneveshteiran.blogfa.com/post/26

منبع: بلوگی بنام درفرهنگ نوشت ایران، با آی.دی farhangneveshteiran.blogfa