۱۴۰۱ شهریور ۳, پنجشنبه

آزربایجانلی تانیمال عالیم دکتر صدیق 24اوت گونی مرحوم بولیپدیر

آذربایجانلی یازیجی، شاعر، ادیب، مترجم وآراشدیرماجی دکترحسین محمدزاده صدیق آرادان چقیپدیر 

آذربایجانلی تانیمال عالمی ویازیجیسی دکترحسین محمدزاده صدیق ینگ وفاتی ایلدشلرینه اوولی ییتگی حساب ادیلیار.   

تانیمال یازیجی، شاعر، ادیب، مترجم وآراشدیرماجی دکترحسین محمدزاده صدیق آلتمیش ییلا یاقین تورک دیلی، ادبیاتی و فرهنگی اوغروندا زحمت چکمک بیله یوًزدن کؤپ کتاب و موًنگ دن کؤپ مقاله یازیپ دیر.  شول ساندا تورکمن لرینگ دیل وادبیاتینا دگیشلی کنگرلره غاتناشاندا ایکی مقاله یازیپ هؤدیرلأپ دیر

1-اوزان شعری در دیوان مختومقلی فراغی، و 2- نگاهی به پیشینه‌ی باستانی زبان ترکمنی 

 مرحوم ینگ ایزی و میراثی یارارلی وغالان لاری اوزاق هم اوستونلیک لی یاشاسین

آزربایجانلی دوستلارمیزا باش ساغلیق دیلمک بیلن یولینی دووام برمکده باشاریلار آرزو اتیاریس   

روحی شاد و یادی ابدی غالسین

سازمان فرهنگی و سیاسی تورکمن صحرا

 25 آوگوست 2022 – 3شهریور 1401 


تورکمن کولتور اوُجاغی کؤلن ییتگی حقیندا 24اوت بیلدیریشی

GYNANÇ BILDIRÝÄRIS

Düýn, Ikinji güni (Sişenbe - 23.08.2022) güler ýüzli we hünärmen agamyz Maşat Gylyçtagany bütin dogan-garyndaşlaryny we dost-ýarlaryny matamda goýup, örän biwagt Almanyň Köln şäherinde aradan çykdy.

Maşat aga türkmen dil we medeniýetini jany bilen söýerdi. Ol Türkmensahrada we Almanda ýüzlerçe toý-baýramy öz çalan owadan gyjak sazlary bilen bezedi.

Biz bu agyr ýitginiň agysyny hemme dostlar bilen paýlaşyp, merhumiň maşgalasyna we galanlaryna sabyr, kuwwat we uzak ömür dileýäris!

Merhum Maşat Gylyçtagany geljek Anna güni (26.08.2022)- sagat 11: 30 - Hürth gonamçylygynda jaýlanjakdyr.

Üýşüljek ýeri : Hürth metjidi , sagat : 11:00

Adressi: Hürth Moschee, Alstädter Str. 41, 50354 Hürth

Yzy ýarasyn!

Ýatan ýeri ýagty bolsun!

Türkmen Kultur Ojagy

Köln, 24.08.2022

*https://www.facebook.com/ucbolup/posts/pfbid0ubEyu7bgQdVQKVkAvPJtZDdtJmqwpaLY3pcPHLvRrmamPkQrRRigu1PsdGZn3bX4l

*تورکمن کولتور اوُجاغی-نینگ فیسبوک صاحیپاسیندان آلیپ نشر ادیلدی


۱۴۰۱ شهریور ۲, چهارشنبه

اعلامیه مشترک سه اتحادیه در استقبال از وحدت دوحزب کردستانی

یگانگی دوباره حزب دمکرات کُردستان ایران، فزونی بخش رزم مشترک ما

همراهان گرامی متحد درحزب دمکرات کُردستان ایران؛

وحدت مجدد  دوپاره این حزب تاریخی منطقه را به ھمه رزمندگان حقوق ملی دموکراتیک ملت کُرد و به تک تک اعضا و رھبری ھم اکنون این حزب یگانه که برای به ثمر رسیدن آن علیرغم همه ناملایمات وموانع، با خستگی ناپذیری تحسین برانگیزی تلاش بی شائبه و شجاعانه نمودند صمیمانه تبریک و تھنیت عرض می‌کنیم.

وحدت مجدد شما نشان داد که امر پایبندی به ارزش‌های تاریخی وهمچنین مقدم دانستن منافع جنبش مبارزاتی در راه تحقق اهداف دمکراتیک و عادلانه حزب شما، تعیین‌کننده می‌باشد. این امر ازهمان فردای شکاف درمیان صفوف شما، که می‌تواند در مقاطعی از حیات یک حزب رخ دهد، با پیگیری خستگی‌ناپذیری در هردو طرف خود را نشان می داد.

تلاش‌های جداگانه هردو بخش حزب دمکرات در راه تحقق آرمان واهداف تاریخی آن نیز نه تنها متوقف نشدند که هرطرف به سهم خود در راستای آن فعالیت و مبارزه را ادامه دادند.

همراهی و همگرائی با جنبش‌های دیگر ملیت‌ها ازیک طرف واز طرف دیگر با نیروهای آزادی‌خواه، دمکرات و چپ درسراسر ایران که دل درگرو آزادی و دموکراسی همراه با تامین حقوق دمکراتیک وعادلانه ملیت‌های ایران در مناسباتی دموکراتیک و پلورالیستی دارند، موجبات بوجود آوردن هم‌پیمانی و اتحاد و ائتلاف در میان آنها بود. نقش حزب دمکرات کُردستان ایران درایجاد کنگره ملیت‌های ایران فدرال و نقش حزب دمکرات کُردستان در شکل‌گیری شورای دموکراسی خواهان ایران غیر قابل انکار است. مشارکت فعال هر دو پاره ی این حزب در ایجاد ائتلاف «همبستگی برای آزادی و برابری در ایران» و تدوین پلاتفرم آن، نشانه دیگری از عزم دو طرف برای هرچه مهیاتر کردن زمینه های همکاری و همراهی مشترک به شمار می‌رود.

امروز این روند به ثمر نشسته و ما در کمال خشنودی شاهد گردهم‌آئی هر دو بخش در یک حزب واحد می‌باشیم وازاین که نقش ولو محدودی بر تقویت زمینه های وحدت ایفا کرده باشیم، به خود می‌بالیم، اما یادآور می‌شویم که عزم و اراده دوطرف برای فائق آمدن بر پراکندگی و وحدت مجدد، عامل اصلی این فرجام خجسته، می‌باشد

ما همراهان شما دراین سه ائتلاف سیاسی براین باورهستیم که وحدت شما، نه تنها عزم مشترک ما در راه تحقق اهداف مشترک واعلام شده را دو چندان می‌کند، بلکه با توجه به نقش و موقعیت حزب شما وهمچنین جنبش ملی – دموکراتیک درکُردستان ایران، صفحه نوینی ازمبارزه مشترک وهمکاری‌های پایدار درمبارزه مردمان ایران برای رهائی ازحکومت استبدادی جمهوری اسلامی ورسیدن به آزادی و دمکراسی را باز می‌نماید که حاصل آن، گسترش تلاش ومبارزه مشترک وموفقیت روزافزون در راه گردآوری همه نیروهای معتقد به مولفه‌هائی چون جمهوری، دموکراسی، فدرالیسم وجدائی دین و دولت دریک پلاتفرم مشترک باشد.

ما بار دیگر وحدت مجدد صفوف دو حزب دمکرات را تبریک می‌گوئیم.

کنگره ملیت‌های ایران فدرال

شورای دمکراسی خواهان ایران

همبستگی برای آزادی و برابری درایران

١ شهریور ١۴٠١ – ٢٣ اوت ٢٠٢٢

۱۴۰۱ شهریور ۱, سه‌شنبه

بیانیه اتحاد دوحزب کرد ایرانی ۱۶سال پس از انشعاب وجدایی

اتحاد مجدد حزب دمکرات، سرآغاز مرحلەی نوینی از تلاش و مبارزە

 مردم آزادیخواە کوردستان

احزاب، سازمان‌ها و شخصیت‌های دوست

فعالان، اعضا و کلیەی دلسوزان حزب دمکرات

با نهایت مسرت و افتخار اعلام می‌کنیم کە سرانجام گفتگوهای میان رهبری حزب دمکرات کوردستان و حزب دمکرات کوردستان ایران، بە نتیجەی مطلوب خود کە همانا اتحاد مجدد حزب دمکرات است، منجر گردید.

هنگامی کە در آذرماە ١٣٨٥ خورشیدی (دسامبر ٢٠٠٦ میلادی)، حزب دمکرات کوردستان ایران در ادامەی اختلافات درونی خود، دچار انشقاق و جدایی گردید، این رویداد موج عظیمی از نگرانی و تأثر تودەهای مردم کوردستان، سازمان‌ها و شخصیت‌های دوست و دلسوز حزب را بە دنبال داشت.

 گرچە مبارزان دمکرات در خلال بیش از ١٥ سال اخیر میان دو حزب تقسیم شدەبودند، لیکن مردم کوردستان ایران، هیچ گاە از این جدایی بە نیکی یاد نکردە و آن را بە رسمیت نشناختند، هرگز از نقد و سرزنش فرزندان دمکرات خود اجتناب ننمودە و هیچ گاە نیز از فشار بە رهبران و مبارزان هر دو طرف حزب دمکرات و یادآوری ضرورت اتحاد دوبارە، خستە و ناامید نشدند. آنان تحت شرایط خفقان و تهدیدات نهادهای سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران، از هر مناسبت و فرصتی برای ابراز درخواست اتحاد و پیام وحدت طلبانە خود استفادە نمودە و نشان دادند کە حزب دمکرات، امانت و سرمایەی مبارزات مردم کوردستان ایران نزد رهبران و مبارزان این حزب بودە و اجازە نخواهند داد این سرمایە و امانت بیش از این بە صورت دوپارە و جدا از یکدیگر باقی بماند.

بدیهی است، احزابی کە در زمرەی دوستان دیرین حزب دمکرات در ایران و کوردستان قرار دارند و بسیاری از شخصیت‌های مبارز و آزادیخواە نیز هموارە مشوق گفتگو، توافق و اتحاد بین دو طرف حزب دمکرات بودەاند. خوشبختانە در میان رهبری، فعالان و اعضای هر دو طرف دمکرات نیز اتحاد دوبارەی دمکرات‌ها نە تنها بە عنوان یک گزینە، بلکە بە عنوان یک هدف ، هرگز بە کناری نهادە نشد و آرزوی اتحاد و اندیشەی وحدت مجدد با گذشت سالیان، نە تنها کمرنگ نشد، بلکە سال بە سال شکوفاتر شد.

 اینک حزب دمکرات با بازیابی اتحاد خود، نقطەی پایانی بر دورەی ناخوشایندی از تاریخ خویش می‌گذارد. در مدت سال‌های جدایی از یکدیگر، هر دو حزب در اغلب عرصەهای مبارزە، حاضر و فعال بودند، پس از چندین سال دوری و جدایی ناخواستە مردم و پیشمرگەها از یکدیگر، یک بار دیگر مردم کوردستان ایران شاهد حضور پیشمرگەهای دمکرات و فداکاری فرزندانشان در رویارویی با نیروهای سرکوبگر بودند. پشتیبانی از فعالان مدنی داخل کشور و حمایت از مردم بە‌جان آمدە از ستم، سرکوب و نقض مستمر حقوقشان توسط جمهوری اسلامی ایران، در گفتمان، سیاست و مبارزات این دوران دمکرات‌ها اهمیت و جایگاە ویژەای داشت. در عرصەی دیپلماسی و روابط بین‌المللی و در عرصەی روابط کوردستانی و ایرانی، هر دو حزب کوشیدند کە بە نوبەی خویش خواست‌ها و انتظارات مردم کوردستان ایران را نمایندگی کنند. در زمینەی تبلیغات، آموزش، تشکلات صنفی، اهمیت دادن بە زنان و جوانان در صفوف حزب و در برنامەی مبارزاتی خود، افشای جنایات و نقض حقوق بشر و نقض حقوق زندانیان سیاسی از سوی رژیم ایران و در زمینەی اهمیت دادن بە گفتمان ملی و هویت‌خواهانە در کوردستان ایران، هر دو طرف با شور و شوق تازەای، آستین همت بالا زدند.

  طی سال‌های این دورە، صدها و هزاران نفر از نسل جدید و جوانان کورد در داخل و خارج از کوردستان بە صفوف مکتب دمکرات ملحق شدە و بە فعالیت‌ها و مبارزات دمکرات‌ها پیوستەاند. در این مدت علیرغم وضعیت ناشی از انشقاق و جدایی، این دو حزب درشماری از پلاتفرم‌ها وائتلافات سیاسی ایرانی وکوردستانی نیز شریک وهمکار یکدیگر بودەاند. لیکن علیرغم تمامی این واقعیت‌ها، دوران ١٥سالەی جدایی از یکدیگر را برهەای نامطلوب وغیرطبیعی از تاریخ حزب دمکرات می‌دانیم.

  این برهە از تاریخ حزب دمکرات‌ دربردارندەی درس‌ها و تجربیات فراوان و در عین حال مهمی است. اینک کە می‌خواهیم صفحەی جدیدی از تاریخ حزب دمکرات را ورق بزنیم، یادآوری برخی از آنها را بجا و مناسب می‌دانیم:

 نخست، تردیدی نیست کە اگر حزب دمکرات همچنان متحد و یکپارچە باقی می‌ماند و در تمامی عرصەهای مزبور بە صورت یک حزب واحد حضور می‌یافت، از فرصت‌های پیش رو بهتر می‌توانست استفادە کند، دستاوردهای بسیار بزرگتری را در مسیر تلاش‌ها و مبارزات خود محقق نمودە و مخاطبین حزب دمکرات و جنبش ملی و آزادیخواهانەی کوردستان ایران، استقبال بهتر و گستردەتری از پیام‌ها و فراخوان‌های آن بە عمل می‌آوردند.

  دوم، استمرار و تداوم مبارزە و فعالیت‌ دمکرات‌ها و حضور آنان در برخی عرصەها کە مورد اشارە قرار گرفت، اگرچە دستاوردهایی در بر داشتە، با این حال مستلزم فداکاری و جانفشانی‌هایی نیز بودە است.

دەها تن از کادرها، فرماندهان، پیشمرگەها و مبارزان عضو تشکیلات داخل و خارج از کشور، طی این مدت در راە آرمان‌های حزب دمکرات جان خود را فدا کردەاند. شمار زیادی از مبارزین حزب دمکرات متحمل احکام ناروای حبس، شکنجە، اعدام شدە یا ناچار بە دربدری و آوارگی شدەاند. در همین مدت، دەها تن از چهرەهای سرشناس و مبارزان قدیمی از نسل‌های پیشین حزب دمکرات، دیدە از جهان فرو بستە و جاودانە شدەاند. جا دارد در چنین روزی بە یاد بیاوریم کە آرزو و رٶیای تمامی این شهیدان و زندەیادان کە در این مدت با ما وداع نمودەاند، در واپسین لحظات حیاتشان، اتحاد و یکپارچگی دوبارەی حزب دمکرات بود کە بخش اعظم زندگی خود را در صفوف آن سپری کردە بودند.

   سوم ، تجربەی فعالیت جداگانەی هر دو طرف حزب دموکرات در این مدت نشان داد کە جدایی از یکدیگر نمی‌تواند راهکار موفقیت‌آمیزی برای رهایی از مشکلات و بحران‌های درونی باشد. نە با جدایی و فعالیت جداگانە، بلکە از طریق عبرت گرفتن از اشتباهات و کاستی‌های گذشتە، جلوگیری از بروز برخی پدیدەهای منفی و نامطلوب، انتقاد و نقدپذیری و صراحت‌گویی رهبری و اعضا در درون حزب، تغییر و نوگرایی در سیستم، فرهنگ و متد همکاری و چگونگی فعالیت حزبی، ایجاد بستر رقابت دمکراتیک و سالم میان فعالین حزب، فراهم آوردن شرایط لازم برای شایستەسالاری، شکل‌گیری روحیەی احساس مسئولیت در قبال وحدت صفوف حزب و مصوبات حزب، آموزش مدرن و پرورش افراد بر مبنای روحیەی مدارا و تسامح و احترام بە تنوعات و تفاوت‌ها و با ایجاد فضایی کە همگان حزب را متعلق بە خود بدانند، بحران‌ها و مشکلات داخلی کاهش یافتە و حل و فصل خواهند شد.

 چهارم، این برهە از فعالیت جداگانەی دمکرات‌ها، با تمامی زیان‌ها و دستاوردها، نقاط ضعف و قوت و رخدادهای خوشایند و ناخوشایند آن، بخشی از تاریخ حزب دمکرات است. همەی ما کسانی کە در شکل‌گیری این تاریخ کمابیش سهیم و تأثیرگذار بودەایم، بە تناسب مسئولیت حزبی و نقش و موضعمان در تصمیمات و روند رویدادها، خود را در پیشگاە تاریخ و آیندگان مسئول می‌دانیم. پذیرفتن این مسئولیت و تحمل انتقاد در رابطە با انشقاق در صفوف حزب دمکرات، مکمل احساس مسئولیت و شجاعتمان در حرکت خستگی‌ناپذیر بسوی اتحاد مجدد حزب دمکرات است. بە عبارت دیگر، تحویل دادن حزب دمکرات متحد و یکپارچە بە نسل‌های آیندە، بخشی از مسئولیت و وظیفەی ما در حال حاضر و تنها کاریست کە می‌تواند سهل‌انگاری‌ها، اشتباهات و عدم تساهل و تسامحمان در گذشتە را تا حدودی جبران نماید. قبول و برعهدەگرفتن این مسئولیت‌ها ضروریست و بایستی مشوق و انگیزەای برای رهبری آیندەی حزب دمکرات متحد و تمامی مبارزان و اعضای حزب باشد تا با نهایت احساس مسئولیت، از دستاوردهای اتحاد، بەویژە اتحاد دوبارەی حزب دمکرات محافظت کنند.

  سازمان‌ها و شخصیت‌های آزادیخواە کوردستانی و ایرانی!

  مردم دمکرات‌پرور کوردستان ایران!

از امروز فعالیت جداگانەی دو طرف حزب دمکرات پایان می پزیرد. تشکیلات، ارگان‌ها، نهادها و مٶسسات هر دو حزب در کوردستان و خارج از کشور، بر طبق توافقات دوجانبە و راهکارهای تعیین‌شدە و با نظارت و رهنمودهای رهبری مشترک، تحت عنوان حزب دمکرات کوردستان ایران، بە هم پیوستە و بە فعالیت خود ادامە می‌دهند.

 دراین مناسبت تاریخی، در برابر ارادەی نستوە و عزم جدی مردم کوردستان مبنی بر ضرورت اتحاد مجدد حزب محبوبشان، حزب دمکرات کوردستان ایران سر تعظیم فرود می‌آوریم. تلاش‌های دلسوزان  و حامیان اتحاد مجدد حزب در سال‌های اخیر، چە در داخل خانوادەی بزرگ حزب دمکرات و چە در خارج از چهارچوب آن و همچنین تلاش خستگی ناپزیر هیئت‌های هر دو طرف حزب دمکرات نیز کە روند گفتگوها و توافقات را با موفقیت بە سرمنزل مقصود رساندند، ارج می نهیم.

 نیک می‌دانیم کە اتحاد مجدد حزب دمکرات یکی از خواستەهای برحق و آرزوهای والای مردم کوردستان ایران، بەویژە خانوادەهای شهیدان، زندانیان سیاسی، مبارزان و اعضای حزب است. لذا تحقق این خواست برحق و آرزوی والا را صمیمانە بە آنان تبریک و شادباش می‌گوییم و بە آنان اطمینان می‌دهیم کە دلسوزی و حساسیت آنان در قبال مسألەی اتحاد مجدد حزب، مسئولیت و وظیفەی ما را در صیانت از این دستاورد سترگ، سنگینتر می‌نماید.

 تردیدی نیست کە اتحاد مجدد حزب دمکرات، سرآغاز دوران نوینی از مبارزات حزب علیە رژیم جمهوری اسلامی ایران و هر گونە طرز فکر و نگرش مرکزگرایانەای است کە اصل کثیرالملە بودن ایران و حقوق ملی ملیت‌های مختلف ایران را نفی وانکار نماید. این اتحاد، مشوق و راهگشا خواهد بود تا جنبش ملی دمکراتیک کوردستان ایران تبدیل بە چنان نیروی تأثیرگذاری شود کە در صورت وقوع هر گونە تحولی در سطح سراسری، بە شایستگی ایفای نقش کند. این اتحاد پشتیبان و ضامن حفظ و تقویت اصول دیرینە و مهم حزب خواهد بود.

  بدون تردید، چنین رویداد خجستەای، باعث رشد و شکوفایی بیشتر جنبش ملی و آزادیخواهانە در کوردستان ایران خواهد شد. بە هم پیوستن مجدد آن همە سرمایەی انسانی و معنوی، با اتکا بە پایگاە اجتماعی، موقعیت، اعتبار و محبوبیت کم‌نظیر حزب دمکرات نزد مردم کوردستان و با اطمینان بە درس گرفتن، هوشیاری و تجربەی غنی رهبری، کادرها و تمامی مبارزان دمکرات در ابعاد مختلف، فرصت‌های نوین بسیاری برای حزب دمکرات ایجاد خواهد نمود. انتظار و امید ما آن است کە اتحاد مجدد حزب دمکرات مایەی دلگرمی و امیدواری بیشتر اقشار مختلف مردم کوردستان جهت حمایت و پشتیبانی از حزب دمکرات و مبارزە در راە رهایی ملتمان در کوردستان ایران بە رهبری این حزب گردد.

 بە همین مناسبت، درخواست ما از سازمان‌های سیاسی مبارز کوردستان و ایران، مجامع و محافل، گروەها و کانون‌های مدنی و آزادیخواە در داخل و خارج از کشور آن است کە شرایط سیاسی کنونی کوردستان و ایران و ایستادگی بی‌نظیر مردم بە‌جان آمدەی ایران در برابر رژیم جمهوری اسلامی ایران، محرک و انگیزەای برای اتحاد آنان و تقویت صفوفشان و همکاری و اشتراک مساعی مبارزاتی میان آنان باشد. حزب دمکرات از این بە بعد با دستی بازتر برای تحقق اهداف و اجرای پروژەهای ملی و مبارزاتی خود، از جملە ضرورت ایجاد ائتلاف و همکاری مبارزاتی میان سازمان‌های سیاسی کوردستان ایران و کسب آمادگی برای مواجهە با تحولات پیش رو گام بر خواهد داشت.

 درود بر روان پاک شهیدان و زندەیادان تاریخ ٧٧ سالەی حزب دمکرات بەویژە سە رهبر شهید حزب دمکرات، پیشوا قاضی محمد، دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی.

اتحاد مجدد حزب دمکرات بر تودەهای مردم کوردستان وتمامی مبارزان، اعضاء وپشتیبانان حزب مبارک باد.

 حزب دمکرات کوردستان ایران           حزب دمکرات کوردستان 

۱۴۰۱ مرداد ۳۱, دوشنبه

درباره موسیقی ترکمن دربرنامه نوای ماندگار-16

 از سحر طاعتی باعنوان وقتی ترکمن پنجه برتار می زند

نوای ماندگار/ قسمت شانزدهم؛ موسیقی ترکمن

وقتی ترکمن، پنجه بر ساز می‌زند/ موسیقی جادویی با صدایی باستانی (فیلم)

 موسیقی ترکمن همانند سایر موسیقی های فولک مناطق دیگر بکر و دست نخورده است. درهر منطقه مقام هایی وجود دارد که نسل‌ها بین راویان منتقل شده اند.   

*منبع: عصر ایران؛ سحر طاعتی ــ موسیقی ترکمن با آن دو تار ونوایش جز جدا نشدنی زندگی ترکمن‌هاست. سازی اصیل که روایتگر زندگی مردمانی است که روزگارشان با نوای آن پیوند خورده است. این ساز را می توان راوی غم و شادی، مرگ و تولد، کار و آیین های مذهبی ترکمن ها دانست.

البته درکنار آوازهای اصیل منطقه وسوز کمانچه که نسل‌ها توسط راویان آنها حفظ شده اند؛ درمنطقه ترکمن نوازندگان و خوانندگان بنامی فعالیت می کنند که هرکدام از بزرگان موسیقی ترکمن هستند. از میان آنها ابراهیم جرجانی وهم‌نسلانش بیش از سه دهه است که حافظ و راوی موسیقی‌ای هستند که از اجدادشان به آنها رسیده وآنها نیز درتلاش برای حفظ و انتقال آن به آیندگان هستند.

موسیقی ترکمن نیز همانند سایر موسیقی های فولک مناطق دیگر بکر و دست نخورده است. درهر منطقه مقام هایی وجود دارد که نسل ها بین راویان آنها منتقل شده اند اما بکر بودن این ژانر از موسیقی را نباید عاملی برای عدم خلق آثار جدید دانست. همانطور که ترکمن ها بکر بودن را سدی برای ساخت آثار جدید نکرده اند ومخاطبانشان را با ساز و آوازهای نو همراه کرده اند.

درسال های گذشته دغدغه پژوهشگران موسیقی عدم گرایش نسل جوان به موسیقی اجدادی شان بود ومرگ راویان موسیقی فولک این نگرانی را دوچندان می کرد؛ اما انگیزه جوانان ترکمنی برای یادگیری ساز وآوازشان بالا رفته به طوری که همه به آموزش موسیقی اصیلشان روی آورده اند.

لینک مطلب  

https://www.asriran.com/fa/news/854313/

۱۴۰۱ مرداد ۲۹, شنبه

گفتگو بمناسبت 69مین سالگرد کودتای 28مرداد

گفتگو بمناسبت 69مین سالگرد کودتای 28مرداد 1332

 درباره طراحان ومعماران کودتای دوم با فاصله 3روز

گفتگو با یروند آبراهامیان درباره طراحان و معماران کودتای ۲۸ مرداد

اخبار روز، ۲۷مرداد ۱۴۰۱ : اسناد ایالات‌متحده بی‌تردید نشان می‌دهد که کودتا بدون مشارکت سیا و ام‌آی‌۶ موفق نمی‌شد. درواقع، گزارش دونالد ویلبر از کودتا تصدیق می‌کند که ام‌آی‌۶ نقش اساسی ایفا کرده است، حتی اگر ویلبر تلاش می‌کند اعتبار بیشتر را به سیا بدهد. من نتیجه می‌گیرم که سیا به ام‌آی۶ نیاز داشت، ام‌آی‌۶ به سیا نیاز داشت وهردو به یکدیگر نیاز داشتند.

نباید بگذاریم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به فراموشی سپرده شود. این کودتا همچون یک صحنه نمایش تاریخی است، با چهره‌های سیاسی که نقش‌آفرینی آنان به اقتضای اهمیت این رویداد در حافظه تاریخی مردم ایران حک شده است. پس بی‌دلیل نیست همه جریان‌های سیاسی موجود داخل وخارج درصددند این رویداد را به فراخور باورها وچه‌بسا منافع خود بازتعریف کنند و در صورت امکان در نقش‌های تثبیت‌شده این رویداد تاریخی جابه‌جایی اساسی ایجاد کنند.

شرق درادامه نوشت: برای نمونه تکنوکرات‌های اصلاح‌طلب بعد از انقلاب تلاش کرده‌اند از قوام‌السلطنه و مصدق دوگانه‌ای بسازند تا با این دوگانه جایگاه مصدق را به قوام‌السلطنه ببخشند. دوره اصلاحات بود و محافظه‌کاری البته از جنس و جنم ایرانی وعقل معاش و منفعت سیاسی در دستور کار بود. به‌یکباره قوام‌السلطنه شاخص عقل‌گرایی سیاسی شد و مصدق، پیرمردی لجوج و یکدنده که بیش از هر چیز دغدغه آن را داشت تا از مقبولیت و محبوبیت خود صیانت کند. حتی کار را تا آنجا پیش بردند که مصدق را «پوپولیست» خواندند. با این همه قوام نتوانست جای مصدق را در دل مردم ایران بگیرد، پس جایگاه تاریخی مصدق را به خودش بخشیدند وبر‌آن شدند تا با شباهت‌سازی با چهره‌های دولتی بعد از انقلاب همچون محمدجواد ظریف، این قهرمان ملی را درحد یک دیپلمات تقلیل بدهند. این بار نیز یخ این ترفند نگرفت. اینک نوبت اپوزیسیون ملی‌گرای خارج از ایران رسید که مصدق را نه یک قهرمان ملی بلکه زمینه‌ساز کودتای ۲۸ مرداد معرفی کرده و عوامل کودتا را با وجود اسناد موجود وافشاشده معتبر، از بدنامی تطهیر کند. به‌یکباره رضاشاه در میان خیل آزادی‌خواهان مشروطه که جان خود را بر سر این جنبش گذاشته بودند، چهره شاخص مشروطه‌خواهی شد و محمدرضا شاه که با اعمال فشار انگلیس و آمریکا تن به کودتا داده بود تا بر سر قدرت بماند، قهرمان ملی! مخالفانِ مصدق بر آن‌اند تا برای زدودن این ننگ تاریخی از حافظه مردم، بگویند محمد مصدق از دستور شاه سرپیچی کرده و شاه بر اساس قانون حق داشته در غیاب مجلس او را عزل کند. حتی کار را تا جایی پیش بردند که مصدق را عامل اصلی کودتا قلمداد کردند. یقینا این‌گونه روایت‌های تاریخی نیز نخواهد توانست چهره ملی مصدق را در میان مردم مخدوش کند. اما نکته حائز اهمیت در این ماجرا تلاشِ تاریخ‌دانان معاصر با گرایش چپ است که درصدد برآمده‌اند نگذارند چهره این مبارز تاریخی در لفافی از تحریف‌های تاریخی گم شود. یرواند آبراهامیان، یکی از این تاریخ‌دانان است که با اتکا به اسناد تاریخی درصدد غبارروبی از روایت‌های تاریخی است. آبراهامیان روایت‌های برساخته مخالفان مصدق ازجمله این را که کودتایی صورت نگرفته است با اسناد داخلی و خارجی نقض و اثبات می‌کند کودتای ۲۸ مرداد کودتایی است تحمیلی از سوی انگلیس و آمریکا به محمدرضا شاه پهلوی. آبراهامیان با اینکه گرایش‌های ملی‌گرایانه ندارد اما به دفاع از محمد مصدق پرداخته و پیشنهادات انگلیس و آمریکا برای مصالحه مطلوب در قضیه نفت ایران و انگلیس را کذب محض می‌داند. پیشنهاد مصالحه‌ای که بسیاری از تاریخ‌دانان باور دارند باید مصدق آن را می‌پذیرفت اما آبراهامیان معتقد است مصدق درست می‌اندیشیده که نه انگلیس و نه آمریکا هرگز تمایلی به ملی‌‌شدن واقعی صنعت نفت ایران نداشته‌اند. در این میان اگرچه محمدرضا شاه واقعیت را می‌دانست اما دشمنی این کشورها برای او فرصت مغتنمی بود که قدرتش را دوباره تثبیت کند تا شاید وقتی دیگر خودش بتواند کار ناتمام مصدق را به نام و به کام خود تمام کند. ازاین‌روست که کودتای ۲۸ مرداد واقعه مهمی است که نباید فراموش شود و تکرار و تحلیل دوباره وقایع تاریخی آن دوره مانع ازآن خواهد شد که روایت‌های جعلی، سندیت پیدا کنند. گفت‌وگو با مورخان مستقل همچون یرواند آبراهامیان که دراین ماجرا ذی‌نفع نیستند، یکی ازاین ضرورت‌هاست. با این محقق و مورخ معاصر درباره ابهامات تاریخی کودتا گفت‌وگویی کرده‌ایم که اینجا می خوانید:

  شما درمصاحبه‌ای درباره کودتای ۲۸ مرداد، به دیدگاه ملی‌گرایان ایران نزدیک می‌شوید وبه گفته‌های مصدق درباره اینکه انگلیسی‌ها حاضر نبودند تمام وکمال به ملی‌شدن صنعت نفت ایران تن بدهند، اشاره و آن را تأیید می‌کنید و معتقدید حق با مصدق بوده که به انگلیسی‌ها اعتماد نداشته، چراکه انگلیسی‌ها با ملی‌شدن صنعت نفت به‌صورت کلی مشکلی نداشتند، اما در اجرا وجزئیات مایل بودند کار به دست آنها پیش برود. آیا گروه‌های دیگر همچون حزب توده وجریان آیت‌الله کاشانی به این رویکرد آگاهی نداشتند؟ واگر آگاه بودند چرا به مصدق نزدیک نشدند، یا خودشان اقدامی خودانگیخته انجام ندادند؟

دکتر مصدق به‌خوبی می‌دانست که پیشنهاد غربی‌ها، چه انگلیسی‌ها وچه آمریکایی‌ها، پذیرش توخالی ملی‌کردن درانظار عموم است که به موجب آن ایران درظاهر بر صنعت نفت خود «حاکمیت» خواهد داشت اما ادارۀ واقعی تأسیسات به‌طور جدی در دست کمپانی‌های نفتی غرب باقی می‌ماند. از اسناد معلوم نیست که آیا کاشانی یا حزب توده نیز همین آگاهی را داشتند یا نه. اختلافات کاشانی با مصدق بر سر مسائل دیگری بود؛ عمدتا بر سر انتصابات کابینه و انتخابات مجلس. کاشانی در این ماه‌های پایانی با هندرسون گفت‌وگوهای منظم و خصوصی داشت. سخنگویان او درمجلس، ازمصدق به دلیل تمایل به پرداخت «غرامت» به شرکت نفت ایران و انگلیس انتقاد می‌کردند، اما خود او درخلوت به هندرسون اطمینان داد که روابط با ایالات‌ متحده باید عادی شود. با این حال حزب توده پس از ۳۰ تیر، حتی بیش از متعاقب ۹ اسفند، از مصدق حمایت کرد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که حزب توده در آن ماه‌های حساس پایانی به مصدق نزدیک‌تر شده بود. اما اسناد به ما نمی‌گویند که آیا این به دلیل توقف مذاکرات نفتی بوده است یا مسائل دیگری.

  به نظر شما آیا درباره قدرت حزب توده در آن زمان اغراق نشده است؟ البته ناگفته پیداست که آنان از قدرت تشکیلاتی بالایی برخوردار بودند که هنوز هم در تاریخ احزاب ایران کم‌سابقه است، اما اینکه برخی معتقدند اگر مصدق از آنها کمک می‌گرفت کودتا اتفاق نمی‌افتد درست است؟ اگر این‌طور است چرا حزب توده به‌طور خودانگیخته وارد کارزار نشد وچرا مصدق از آنها برای خنثی‌سازی کودتا کمک نگرفت؟

مراقب سؤالات «اگر» در تاریخ باشیم. اینها اغلب سؤالات جهت‌داری هستند و پشت کسانی که آنها را می‌پرسند برنامه‌ای هست. ما می‌دانیم چرا مصدق، نه‌تنها از حزب توده، بلکه از کل طرفداران خود نخواست که در ۲۹ مرداد به خیابان‌ها بیایند. ما نمی‌دانیم اگر به‌جای آن از آنها می‌خواست به خیابان‌ها بریزند چه اتفاقی می‌افتاد

درست است که حزب توده به‌خوبی سازماندهی شده بود و حتی می‌توان آن را در سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ به‌عنوان یک «جنبش اجتماعی» مهم توصیف کرد، اما اینکه آیا می‌توانست از کودتا جلوگیری کند، مسئلۀ دیگری است. سازمان‌های غیرنظامی، حتی با [پشتوانۀ] اتحادیه‌های کارگری توده‌ای، با نظامیانی که در اندیشۀ توسل به زور هستند، قابل مقایسه نیستند. نمونۀ بعثی‌ها در عراق و نیروهای مسلح در اندونزی گواه این امر است. در عراق هزاران نفر را کشتند، در اندونزی شمار کشته‌ها به ۶۰۰ هزار نفر رسید. ما همچنین باید مراقب سؤالات «اگر» در تاریخ باشیم. اینها اغلب سؤالات جهت‌داری هستند و پشت کسانی که آنها را می‌پرسند برنامه‌ای هست. ما می‌دانیم چرا مصدق، نه‌تنها از حزب توده، بلکه از کل طرفداران خود نخواست که در ۲۹ مرداد به خیابان‌ها بیایند. ما نمی‌دانیم اگر به‌جای آن از آنها می‌خواست به خیابان‌ها بریزند چه اتفاقی می‌افتاد. از سوی دیگر اگر حزب توده از اعضای خود می‌خواست که در آن روز سرنوشت‌ساز به خیابان‌ها بیایند، ممکن بود تضعیف مصدق به نظر برسد.

  درجایی به نقش حزب توده و هشدار کیانوری به مصدق در مورد کودتای در شرف وقوع اشاره می‌کنید. به نظر شما با توجه به هژمونی حزب توده و تسلطش بر فضای سیاسی و روشنفکری آن دوره ایران، آیا کودتا یک رویداد محتوم تاریخی بود، یا مصدق و طرفدارانش این امکان را داشتند تا کودتا را خنثی کنند؟

حزب توده طرفداران زیادی داشت، اما اینکه ادعا کنیم بر روشنفکران «هژمونی» داشت، بسیار اغراق‌آمیز است. من روشنفکرانی مثل خلیل ملکی، آل‌احمد، سنجابی، بازرگان و دیگران در جبهۀ ملی را تحت «هژمونی» توده نمی‌دانم. مصدق در تئوری می‌توانست از حامیانش بخواهد که برای «خنثی‌سازی» ارتش به خیابان‌ها بریزند، اما نمی‌دانیم چه نتیجه‌ای حاصل می‌شد. علاوه بر این سرتیپ ریاحی به مصدق اطمینان داده بود که اوضاع تحت کنترل است.

  با توجه به اینکه شما خودتان را «چپ فرهنگی» می‌دانید، اگر بخواهید صورت‌بندی دقیقی از آن دوران به دست دهید، نقش اقتصاد را در کودتا چه میزان می‌دانید و نقش فرهنگ را تا چه حد مؤثر می‌دانید؟ به نظر شما مسائل اقتصادی در آن دوره اولویت داشتند یا مسائل فرهنگی؟

در طول بحران نفت، مسئلۀ اصلی اقتصاد بود؛ اینکه چه کسی صنعت حیاتی نفت را کنترل می‌کند. در آن دوره امپریالیسم و ضد امپریالیسم بر مسائل اقتصادی متمرکز بود. در دهه‌های بعد، مسائل فرهنگی مطرح شد، اما اینکه این مسائل واقعا چقدر مهم است، خصوصا در نسبت با مسائل اقتصادی، جای بحث دارد. کسانی که این روزها بر مسائل فرهنگی تمرکز می‌کنند، به نظر نمی‌رسد ابایی داشته باشند از اینکه مصنوعات و ایده‌های فرهنگی را هر زمان که برایشان مناسب است از غرب عاریه بگیرند.

  برخی از مفسران وقایع منتهی به کودتا را به مصدق و کله‌شقی او نسبت می‌دهند و معتقدند اگر مصدق رفتار غیرمنطقی نداشت، سازشی منصفانه امکان‌پذیر بود و کودتای ۲۸ مرداد هم اتفاق نمی‌افتاد. به نظر شما چرا در جریان ملی‌شدن نفت، تا این حد شخصیت مصدق و رویکرد او تأثیرگذار بوده است، تا حدی که هنوز هم در تحلیل کودتا رویکرد روان‌شناختی و کیش شخصیت مصدق نقشِ پررنگی دارد؟

درست است که اگر مصدق پیشنهاد توخالی غرب را قبول می‌کرد کودتایی در کار نبود. در واقع، اساسا اگر نفت ملی نمی‌شد، کودتا هم نمی‌شد. با همین استدلال، اگر ایران در ۱۹۱۹ قرارداد انگلیس و ایران را می‌پذیرفت و نقش «مستعمره» انگلیس را قبول می‌کرد، هیچ بحران نفتی بین دو کشور به وجود نمی‌آمد. مفسرانی که هوشمندی مصدق را در مذاکرات زیر سؤال می‌برند، از درک اهمیت ملی‌شدن نفت و در نتیجه اهمیت مصدق در تاریخ ایران ناتوان‌اند. ملی‌شدن نفت فقط مربوط به درآمدهای نفتی نبود. بیشتر مسئلۀ نیل به استقلال ملی از امپراتوری بریتانیا مطرح بود. مثل هند، پاکستان، برمه و بسیاری از کشورهای دیگر که بعد از جنگ جهانی دوم از اربابان استعماری سابق خود مستقل شدند. مصدق، به‌عنوان پیشوای نهضت ملی‌شدن نفت، نه‌تنها یک سیاست‌مدار میهن‌دوست و صادق، بلکه بیشتر یک شخصیت کاریزماتیک ملی بود قابل قیاس با گاندی، نهرو، ناصر، سوکارنو، نکرومه و لومومبا.

  آقای آبراهامیان شما برخلاف باور مسلط، خطر کمونیسم را در کودتا چندان دخیل نمی‌دانید و آن را در متنِ جنگ سرد نمی‌خوانید. به نظر شما نزاع بر سر نفت و ملی‌شدن صنعت نفت ایران تا چه حد به مسئله استعمارزدایی مربوط است؟

کودتا در اوج جنگ سرد رخ داد، بنابراین جای تعجب نیست که سیاست‌مداران و مورخان آن را در چارچوب «گفتمان» مسلط آن زمان قرار داده‌اند. اما اسناد جدید نشان می‌دهد که طراحان اصلی و بانیان کودتا از منابع خود کاملا می‌دانستند که حزب توده خطرناک است و شوروی به‌شدت منفعل است. نگرانی اصلی آنها قدرت امپراتوری بود؛ اینکه چه کسی نفت را، که در آن زمان به‌عنوان یک منبع طبیعی حیاتی تلقی می‌شد، کنترل می‌کند.

  در کتاب «کودتا» نقل‌قولی از دین آچسون آورده‌اید با این مضمون که ملی‌شدن نفت سخت‌ترین باختِ انگلیس در مدتی کوتاه بوده. به نظر شما وفاق ملی درمورد دولت مصدق و سیاست ناسیونالیستیِ دکتر مصدق چقدر در این باخت سهم داشتند؟ آمریکا و امپریالیسم چقدر؟

دین آچسون سیاست‌مدار کارکشته‌ای بود. می‌دانست چطور خوانندگان را بدون توسل به دروغ‌های آشکار گمراه کند. او این تلقی متفاوت را ایجاد می‌کند که نزاع در واقع بین امپراتوری بریتانیا و ایران بوده و ایالات‌متحده یک «تماشاگر صادق» بوده است. او حتی این تصور را به جا می‌گذارد که کودتای نهایی تماما یک اقدام بریتانیایی بوده و آمریکا هیچ دخلی به آن ندارد. درحالیکه او باید می‌دانست که در پشت پرده‌ها چه اتفاقی می‌افتد.

  شما معتقدید با اینکه مصدق بیست سال جلوتر از زمانه‌‌اش بود اما در جریان کودتا دست‌کم در جلسه یک‌ساعته مصدق با هندرسون یک روز قبل از کودتا، «مصدق به دام افتاد» ودستور ممنوعیت تظاهرات را صادر کرد و به این ترتیب، راه برای تانک‌ها باز شد. آمبروز نیز این دستور را «اشتباه مهلک پیرمرد» می‌خواند. به نظر شما چرا مصدق دچار چنین خطایی شد؟ آیا مصدق در روزهای منتهی به کودتا اشتباهاتِ تاکتیکی دیگری هم داشت؟

پس از بازاندیشی می‌توانیم بگوییم که مصدق درصبح روز ۲۸ مرداد با فرا نخواندن طرفداران خود برای ریختن به خیابان‌ها مرتکب خطای بزرگی شد. ما فقط می‌توانیم حدس بزنیم که چرا او مرتکب این اشتباه شد. آیا به خاطر تضمین‌های سرتیپ ریاحی بود، آیا می‌خواست از خون و خون‌ریزی جلوگیری کند، آیا از خطر جنگ داخلی پرهیز می‌کرد، آیا فریب هندرسون را خورد وفکر می‌کرد که اگر تظاهراتی راه نیفتد اوضاع به حال عادی بازمی‌گردد، یا… .

اتفاقا، حتی با تمام اسناد جدید، هنوز نمی‌دانیم چه کسی دستور سرازیرشدن تانک‌ها را به مرکز شهر تهران داده است. آیا دستورات ازطرف سرلشکر دفتری، فرماندار نظامی تهران، صادر می‌شد یا از سرتیپ ریاحی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح یا اساسا دستوراتی درکار نبوده ومأموران تانک‌ها با نقض دستورالعمل‌ها تانک‌های خود را به‌عنوان بخش لاینفک توطئه کودتا به حرکت درآوردند. .

  دربازخوانی کودتای ۲۸ مرداد، شما به اسناد رسمی وخاطرات بسیاری از سیاست‌مداران داخلی و خارجی آن دوران استناد می‌کنید و از نقشِ پررنگ انگلیسی‌ها در وابسته‌سازی نیروهای داخلی و جنگ اعصاب علیه مصدق و دولت ملی می‌گویید. آیا می‌توان گفت طراحِ اصلی کودتا انگلیسی‌ها بودند وآمریکایی‌ها مجری این طرح؟ یا کودتای ۲۸ مرداد چنان‌که مشهور است یک کودتای آمریکایی بوده چنان‌که بعدها با افشای اسناد سیا، آمریکا به‌طور تلویحی آن را گردن گرفت؟

اسناد ایالات‌متحده بی‌تردید نشان می‌دهد که کودتا بدون مشارکت سیا و ام‌آی‌۶ موفق نمی‌شد. در واقع، گزارش دونالد ویلبر از کودتا تصدیق می‌کند که ام‌آی‌۶ نقش اساسی ایفا کرده است، حتی اگر ویلبر تلاش می‌کند اعتبار بیشتر را به سیا بدهد. من نتیجه می‌گیرم که سیا به ام‌آی۶ نیاز داشت، ام‌آی‌۶ به سیا نیاز داشت وهردو به یکدیگر نیاز داشتند. من اطمینان دارم اگر سیاست‌مداران وایت‌هال اجازه می‌دادند، ام‌آی۶ مایل بود «اعتباری» برای خود فراهم کند. نورمن داربی‌شایر حتی بیش از ویلبر چیزهایی برای افشاکردن داشت.%  لينک کوتا https://akhbar-rooz.com/?p=165581   

۱۴۰۱ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

بیانیه‌ کانون نویسندگان ایران درباره سوءقصد به سلمان رشدی

 بیانیه کانون نویسندگان ایران درباره سوءقصد به جان سلمان رشدی

روز جمعه ۲۱ مردادماه سلمان رشدی نویسنده‌ی بریتانیاییِ هندی تبار که برای سخنرانی به شهری در ایالت نیویورک آمریکا رفته بود از سوی فردی مورد حمله با چاقو قرار گرفت و به شدت مجروح شد. این نویسنده به دلیل جراحات عمیق ناشی از این حمله، در بخش مراقبت‌های ویژه‌ بستری شده است و در وضعیت وخیمی به سر می‌برد. خبر این سو‍‌ءقصد واکنش‌های وسیعی از سوی نویسندگان و افکار عمومی درسراسر جهان برانگیخت.

آثار سلمان رشدی درجهان وایران مورد استقبال وسیع قرار گرفت و به زبان‌های متعدد ترجمه شد. او درایران با دو کتاب «بچه‌های نیمه‌شب» که به گوشه‌ای از جنبش استقلال‌خواهی هند می‌پردازد و رمان «شرم» به شهرت رسید و رمان بچه‌های نیمه‌شب او برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال شد واز سوی وزیر وقتِ ارشاد اسلامی نیز جایزه‌ای به مترجمش تعلق گرفت. اما با انتشار رمان دیگر او، «آیات شیطانی» بود که ابتدا دربرخی کشورهای منطقه تظاهرات و راهپیمایی‌های خشونت‌آمیزی برگزارشد ودرایران برخی از مطبوعات، از جمله «کیهان فرهنگی»، نقدهایی بر آن نوشتند و پس از آن حکم «ارتداد» او از سوی رهبر وقت جمهوری اسلامی صادر شد و برخی نهادها نیز برای قتل او جایزه تعیین کردند. بدین گونه حق آزادی اندیشه‌، بیان و نشر و همچنین حق هرگونه بحث و نظر آزادانه درباره‌ی محتوای کتاب یکسر به محاق افتاد. پس از صدور این حکم نویسنده‌ی کتاب سال‌ها دراختفا به سر برد و بسیاری از مترجمان و ناشران مرتبط با این کتاب مورد سوءقصد قرار گرفتند.

بی‌شک سوءقصد به سلمان رشدی از مصادیق بارز حمله به آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان است.

کانون نویسندگان ایران

٢٣ مردادماه ١٤٠١

https://asre-nou.net/php/view.php?objnr=56911

۱۴۰۱ مرداد ۲۰, پنجشنبه

از کسانی که مسئول کشتن کودکان فلسطینی هستند حسابرسی شود

عالی‌ترین مقام حقوق بشری سازمان ملل:

باید از کسانی که مسئول کشتن کودکان فلسطینی هستند حسابرسی شود

میشل باشله، عالی‌ترین مقام سازمان ملل در زمینه حقوق بشر روز پنج‌شنبه درباره تعداد کودکان فلسطینی که اخیرا کشته شدند هشدار داد و گفت باید از کسانی که مسئول این اتفاق هستند، حسابرسی شود.

ارتش اسرائیل هفته گذشته به مدت سه روز به شدت با گروه فلسطینی «جهاد اسلامی» درفلسطین درگیر شد که به گفته منابع فلسطینی، درجریان آن ۱۷ کودک فلسطینی کشته شدند.

دوکودک فلسطینی نیز روز سه‌شنبه درپی یک حمله نیروهای اسرائیلی درکرانه غربی رود اردن کشته شدند.

دربیانیه خانم باشله آمده است: «آسیب‌رساندن به هر کودکی درجریان یک مناقشه، عمیقا نگران‌کننده است.»

تعداد کودکانی که در حملات اخیر اسرائیل کشته شدند، تعداد کل کودکان فلسطینی را که از ابتدای سال‌جاری میلادی (بیش از هشت ماه گذشته) کشته شده‌اند، به ۳۷ نفر رساند.

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در زمینه حقوق بشر، دربیانیه‌اش نوشته است: «تعداد بسیار بالای کودکانی که در سال جاری کشته و معلول شده‌اند، خلاف وجدان است.»

میشل باشله که به مدت هشت سال ریاست‌جمهوری شیلی را برعهده داشت، درحال حاضر عالی‌ترین مقام بین‌المللی در زمینه حقوق بشر است

دفتر خانم باشله همچنین تایید کرده که شبه‌نظامیان فلسطینی، با شلیک صدها راکت و خمپاره به سوی مناطقی که احتمال آسیب‌دیدن غیرنظامیان وجود دارد، قوانین بین‌المللی را زیرپا گذاشته‌اند.

اسرائیل می‌گوید برخی فلسطینی‌ها – از جمله کودکان – در پی حملات ناکام گروه جهاد اسلامی کشته شده‌اند.

به گفته اسرائیل برخی از راکت‌های این گروه که از غزه شلیک شدند، در همان نوار غزه فرود آمدند.

میشل باشله خواستار تحقیقات درباره تک تک حملاتی شد که در جریان آن، غیرنظامیان کشته شدند.

او گفت: «فقدان کامل حسابرسی، به بخش جدایی ناپذیر سرزمین‌های اشغالی فلسطینی تبدیل شده است.»

خانم باشله تاکید کرد که نه نقض قوانین بین‌المللی توسط دو طرف درگیر دراین مناقشه و نه زیرپا گذاشتن قوانین بشردوستانه و قوانین بین‌المللی اشغال توسط اسرائیل در کرانه غربی رود اردن – شامل بیت‌المقدس شرقی – هرگز بررسی نمی‌شوند.

https://www.bbc.com/persian/articles/cjr8zvwq0xxo