۱۳۹۲ بهمن ۲۳, چهارشنبه

بررسی تبعیض ها درحق اهل سنت ایران



جایگاه اهل سنت درجمهوری اسلامی
  حسن یوسفی اشکوری پژوهشگر دینی:
قانون اساسی به رسمیت مذهب شیعه بسنده نکرده مقامات عالی نظام
یعنی رهبری وریاست جمهوری را (دراصل ۱۱۵) نیز به شیعیان اختصاص داده است
بی بی سی ، به روزشده:  13:56گرينويچ - چهارشنبه 12 فوريه 2014 - 23 بهمن1392
نگاهی گذرا به کارنامه جمهوری اسلامی و دولت‌های آن از آغاز تا کنون به خوبی آشکار می کند که نه تنها حقوق مسلم و قانونی عموم مردم از شهروندان عادی گرفته تا اقوام وطبقات اجتماعی و گروه های مختلف سیاسی ومذهبی رعایت نشده بلکه منظم وسیستماتیک نقض میشود وازجمله قربانیان این قانون شکنیها وتبعیضها، اهل سنت هستند.
پس از پیروزی انقلاب قرار بود رنگ و نژاد و زبان و دین امتیاز نباشند و حکومت اسلامی برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه گری فردی ویا گروهی نباشد وحاکمیت نیز «حق الهی» برای نوع انسان باشد وازوظایف حکومت و دولت جمهوری اسلامی «نفی هرنوع ستمگری وستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری» و «محو هر گونه استبداد و خودکامگی وانحصار طلبی» و«رفع تبعیضات ناروا وایجاد امکانات عادلانه برای همه درتمام زمینه های مادی و معنوی» باشد.
اما آنچه درعمل اتفاق افتاده سراسر تبعیض بود وسلطه‌گری وانحصار‌طلبی مذهبی و زبانی و فرقه‌ای و قومی درباره اهل سنت ایران که غالبا درنواحی مرزی زندگی می‌کنند ودرواقع دونوع تبعیض را هم‌زمان تجربه می کنند: تبعیض مذهبی و فرقه‌ای و نیز تبعیض قومی و زبانی.
درارتباط با تبعیض مذهبی، که موضوع این نوشتار است، بنای کج ازآنجا نهاده شد که درهمان قانون اساسی اول (اصل دوازدهم) مذهب شیعه اثنی عشری به عنوان مذهب رسمی کشور به رسمیت شناخته شد.
درقانون اساسی به درستی کل مسلمانان به اعتبار مسلمانی «امت واحده» و «برادر» ولاجرم «برابر» دانسته شده و ازاین رو «سیاست کلی» آن را «ائتلاف واتحاد ملل اسلامی» شمرده است.
روشن است تحقق امت واحده وعملی شدن برادری اسلامی (=انمّا المؤمنین اخوه) جز ایجاد برابری درتمام ارکان و اجزای زیست مدنی وملی ممکن نخواهد بود.
اصولا به مقتضای اسلامیت نظام و اصول مختلف قانون اساسی، اهل سنت ازاقلیت‌های مذهبی به شمار نمی‌آیند. اما امروزه آنها نیز درقلمرو اقلیت مذهبی به حساب می‌آیند وحتی خود را «اقلیت مذهبی» می‌نامند.
با این همه قانون اساسی به رسمیت مذهب شیعه بسنده نکرده مقامات عالی نظام یعنی رهبری وریاست جمهوری را (در اصل ۱۱۵) نیز به شیعیان اختصاص داده است.
واقعیت این است که اگر ذکر اسلام به عنوان «دین رسمی» درقانون اساسی موجه باشد وآن را درآن شرایط گریزناپذیر بدانیم، رسمیت دادن به یک مذهب ازمذاهب اسلامی (صرفا به اعتبار خود حق پنداری ویا احراز اکثریت عددی) وبدتر از آن انحصار مقامات عالی نظام سیاسی به گروه شیعی، هم ناقض ملیت است وهم نافی دموکراسی و هم درنهایت درتعارض بنیادین با مسلمات اندیشه توحیدی وآموزه های قرآنی و برخی از اصول قانون اساسی.
وحتی درنهایت خلاف مصالح ملی (هرچند باید اذعان کرد که این مشکل درتمام کشورهای مسلمان با اکثریت سنی نیز کم و بیش وجود دارد وآنها نیز شیعیان را ازمشارکت عمومی وحقوق شهروندی ودموکراتیک‌شان محروم میکنند).
این اصل متعارض راه را برای انواع تبعیض وسلطه گری علیه اهل سنت ایران بازکرده وعوارض وپیامدهای نامطلوبی را به بار آورده است.
درزمان طرح وتصویب قانون اساسی درسال ۱۳۵۸، افرادی چون احمد مفتی زاده (ازعالمان ومتفکران نواندیش سنی درکردستان) به شدت وبا صراحت با این اصل قانون اساسی مخالفت کرده واعتراض خود را به گوش دست اندرکاران انقلاب ونظام جدید رساندند.
او که عضو مجلس بررسی قانون اساسی بود در اعتراض به این مصوبه از شرکت در مجلس خودداری کرد اما این کار در نهایت نه تنها سودی نبخشید بلکه پس از تثبیت اقتدار مرکز نشینان شیعی، آزار سنی ها اعم از معترض مذهبی و سیاسی آغاز شد و به پیامدهایی منفی زیانباری منتهی شد که هنوز هم ادامه دارد.
از پیامدهای رسمیت مذهب شیعه، اعمال محدودیت هایی گسترده مذهبی در میان اهل سنت شده که نه تنها در قانون اساسی مجوزی برای آنها وجود ندارد بلکه بر خلاف آنها نیز تصریح شده است.
برای نمونه در این سالیان دراز نه تنها در مرکز کشور هیچ سنی مذهب به مقام وزارت و و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان و فرماندهی سپاه و ارتش گمارده نشده بلکه حتی در نواحی سنی نشین، که اکثریت قاطع با اهل سنت است (از جمله در کردستان و سیستان و بلوچستان)، هیچ مقام مهمی درحد استاندار نیز به آن ها اختصاص داده نشده است.
هرچند درزمامداری محمد خاتمی ودوران اصلاحات اندکی شرایط بهترشد اما حتی درمجلس ششم (مجلس اصلاحات) نیز، به رغم تلاش اصلاح طلبان، امکان برکشیده شدن یک نماینده سنی به عضویت هیأت رئیسه ممکن نشد.
دولت «تدبیر و امید» نیز، به رغم وعده هایش نتوانسته تغییری در مدیریت سیاسی و اداری نواحی سنی نشین ایجاد کند و اندک امیدی بیافریند.
غالب مسئولان رده های میانی و پایین در مناطق اهل سنت همچنان از شیعیان بومی اند یا از شیعیان غیر بومی.
در این سه دهه تبعیض و ناروایی مذهبی تا بدانجا گسترده شده که بارها مساجد و محافل دینی اهل سنت (مانند تخریب مسجد شیخ فیض در مشهد و حمله به مسجد مکی زاهدان در سال ۱۳۷۲) ویران و یا بسته شده و حتی مراسم خاص مذهبی (مانند نمازهای جمعه و جماعت و عیدین-قربان و فطر-) جز در چهارچوب سیاست های مشخص و مقرر و حکومتی مجاز نیست.
اهل سنت در رسانه دولتی هیچ گونه سهمی ندارند ودرمقابل شماری از آموزه ها و برنامه های گفتاری و تصویری آن درجهت تبلیغ علیه این شمار بزرگ مسلمان کشوراست وگاه حاوی تحریف وتوهین به باورهای هموطنان سنی است.
آنها دراین سالها تلاش فراوان کرده اند تا در تهران مسجدی ویژه خود داشته باشند اما تاکنون با مخالفت شدید حکومت روبرو بوده اند.
در بسیاری از شهرهای ایران نیز از برگزاری مراسم مذهبی اهل سنت، جلوگیری شده و دست اندرکاران آن با دستگیری ها و محکومیت مواجه می شوند.
این رخدادهای ریز و درشت به دلایلی (از جمله دوری مناطق از مرکز و سیطره فضای امنیتی و اعمال سانسور)، غالبا در جایی و به ویژه در رسانه های داخلی و حتی خارجی منعکس نمی شوند.
هرچند این نوع برخورد عمدتا برآمده از نگاه امنیتی حکومت به هر نوع دگراندیشی است و از این رو اختصاص به اهل سنت ندارد و دگراندیشان دینی مسلمان دیگر (از جمله دراویش) و حتی دگراندیشان مسلمان شیعی و حتی عالمان و فقیهان درجه اول شیعی را نیز شامل می شود.
در دوران جمهوری اسلامی اختلاف و تبعیض به امری چون پخش اذان نماز به ویژه اذان در اوقات پنجگانه نماز اهل سنت در کردستان نیز کشید.
اهل سنت نماز را در پنج نوبت می خوانند و از نظر فقهی وقت اذان و نماز سنی ها با شیعیان اندکی تفاوت دارد ( وقت اذان و نماز اهل سنت دقایقی زودتر از اوقات شیعیان است).
اما در کردستان با اکثریت قاطع سنی مذهبان و به طور خاص در مرکز استان یعنی سنندج به وقت شیعیان اذان از رسانه های تصویری و گفتاری پخش می شد و اعتراض مردم به جایی نمی رسید و بالاخره چند سال قبل در جریان سفر آیت الله خامنه ای به کردستان برآورده شد.
در این ۳۵ سال اهل سنت از نظر تبلیغی و آموزشی به شدت تحت فشار و محدودیت بوده اند.
گفتارها و نوشته های آنان با اعمال سانسور مضاعف (بیشتر از سانسور عمومی) مواجه بوده است.
این در حالی است که گفتارها و نوشتارهای انبوه در نقد و رد عقاید و باورهای اهل سنت و حتی سب و طعن علیه بزرگان اسلام و صحابه مورد احترام عموم مسلمان و به طور خاص اهل سنت در گفتارها و نوشتارهای برخی شیعیان به واقع غالی منتشر می شوند و گاه به طور رایگان در مناطق سنی نشین تبلیغ و توزیع می شوند.
صدا و سیما در این تبلیغات ضدعدالت و ضد قانون اساسی به شکلی کاملا یک طرفه سنگ تمام می گذارد و انواع سانسور را اعمال می کند و گوشش نیز به صدای معترضان بسته است.
به نظر می رسد مشکل اصلی را باید در نگاه انحصارطلبی حاکمان ایران و غلبه نگاه امنیتی در تمام امور از جمله در مورد اهل سنت و درنواحی اقلیت نشین سنی دانست.
قانون، نوشته روی کاغذ است و این مجری قانون است که می تواند در اجرای آن به گونه ای تفسیر و عمل کند که حول اصول درست و دموکراتیک قانون رفتارها وسیاستها به سوی برابری نسبی و تدریجی سیر کند.
مشکل بنیادین این است که مسئولان حکومتی از همان آغاز تاکنون غالبا به قانون به معنای عرفی و متعارف آن باور ندارند و در واقع همان اصول دموکراتیک وبه یک معنا اصول جمهوریتی را که در شرایط خاص درقانون اساسی آورده اند را نیز قبول ندارند و به همین دلیل از اجرای بی تنازل قانون اساسی تن می زنند.
این در حالی است که در اصل نهم قانون اساسی آمده است که «در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد و یا گروه و با مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی خدشه ای وارد کند، و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند».
از پیامدهای چنین نقض گسترده حقوق اهل سنت و نگاه امنیتی و اعمال سیاست های محدود کننده و سرکوبگرانه در نواحی سنی نشین مرزی، رشد و گسترش افکار سلفی گری و افراطی و تشکیل گروه هایی است که اعمال مسلحانه انجام می دهند.
به ویژه که در کنار اعمال انواع تبعیضات قومی و تحقیرهای مذهبی، فقر و محرومیت معیشتی و عدم رشد اقتصادی و توسعه همه جانبه، نیز زمینه ساز چنین گرایشات تندروانه وافراطی وخرابکارانه (احتمالا بادخالتهای خارجی) میشود.
در واقع سیاستهای حذفی و تحریک کننده مذهبی جمهوری اسلامی، به سهم خود از عوامل تنش ها وجنگ مذهبی شیعه و سنی در ایران و درمنطقه است.
اما، به رغم تمام این شرایط نامساعد و سخت، اهل سنت و به ویژه برخی عالمان و متفکران آزاد اندیش سنی در نواحی مختلف ایران برای احقاق حقوق مشروع دینی و قانونی شان تلاش و مبارزه می کنند.
حتی برخی عالمان مورد تأیید حکومت (از جمله مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان) کوشش فراوان می کنند تا در چهارچوب قانون اساسی متناقض و تعامل با حاکمان بخشی از حقوق ملی و دینی دریغ شده را احیا کنند.
هرچند دراین سالیان دراز کمتر نتیجه گرفته اند وکوشندگان دینی بسیاری به وسیله دادگاه های امنیتی وبه ویژه دادگاه ویژه روحانیت تحت تعقیب قرارگرفته وبه زندان افتاده ودرسطح گسترده ای ازحقوق اجتماعی خود محروم شده اند.%

۱۳۹۲ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

گزارش کنفرانس



حق حیات وکیفر مرگ
" کنفرانس اعدام 2 " ، 28 و 29 دیماه 1392 – 18 و 19 ژانویه 2014  ،  کلن – آلمان
خلاصه گزارش
سخنرانان به ترتیب سخنرانی: مهندس کورش زعیم، محمد مصطفایی، دکتر عبدالستار دوشوکی، دکتر بهرام آبار، کوهیار گودرزی، آذر ماجدی، دکتر مهرداد درویش پور، عبدالرضا احمدی، دکتر فرهنگ قاسمی، صبا واصفی (نمایش فیلم: دلم را به خاک نسپار)، علی مهین ترابی، لادن برومند، گزارش از ایران - چگونگی تلاش ها برای جلب رضایت از خانواده مقتول و جلوگیری از اجرای مجازات قصاص، دکتر حسین لاجوردی، دکتر نوید فاضل، مینا احدی، عبدالرضا کریمی، شبنم معینی پور، مهوش علاسوندی، دکتر نادرزاهدی، محمد مصری، صالح حمید، فرامرز بختیار، کاوه آهنگری، خالد حسن پور، شهریار نقش بندی، امجد حسین پناهی، سپیده پورآقایی (شهروندیار) - نمایش فیلم: اعدام ممنوع، دکتر جمشید فاروقی، دکتر حسین باقرزاده، احمد رافت، محمد حسین نیری، میترا خلعتبری، وحید صادقی شیرازی، دکتر فریبرز رئیس دانا
نکات کلیدی مطرح شده:
اهمیت آسیب شناسی دلایل ارتکاب جرم درایران امروز با آگاهی به کیفر مرگ به عنوان مجازات؛ وجود جرایمی که در ایران به کیفر مرگ منجر میشوند که در دیگر کشورها حتی جرم نیستند؛ باز تولید چرخه خشونت وعادی سازی کیفر مرگ با اجرای اعدام درملا عام؛ عواقب وتاثیر اعدام درملا عام و بدآموزی به کودکان؛ استفاده از زور وشکنجه برای دریافت اقرار؛ شرایط نگهداری وبرخورد با زندانی محکوم به اعدام با استانداردهای بین المللی همخوانی ندارد، تاثیر افکار عمومی و فشارهای بین المللی بر قانونگذاران جمهوری اسلامی؛ اهمیت و میزان نقش افکار عمومی در حفظ ویا لغو کیفر مرگ؛ محکوم کردن اعدام های سیاسی و بوجود آوردن فرهنگ انتقام به جای عدالت؛ اهمیت، نقش، وظیفه ومسئولیت رسانه درگزارشگری وبالا بردن آگاهی عمومی؛ امکان لغو کیفر مرگ درایران امروز با وجود قوانین اسلامی به مانند قصاص
ارائه نتایج اولیه نظرسنجی "حق حیات و کیفر مرگ"
شرکت 1111 نفر از سراسر جهان (12 درصد از ایران)؛ یک سوم شرکت کنندگان زن؛ بزرگترین گروه سنی پاسخ دهنده 40-59؛ موافقت با کیفر مرگ 9%
دومین کنفرانس اضطراری در رابطه با اجرای کیفر مرگ در ایران درغالب چهل و نهمین کنفرانس انجمن پژوهشگران ایران در روز های    28 و 29 دیماه 1392   -   18 و 19 ژانویه 2014 در شهر کلن آلمان بانجام رسید.
این کنفرانس بدنبال گسترش روند اعدام ها درچند ماهه اخیر که آخرین مرحله از خشونت گرائی، تهدید، شکنجه، زندان و اعدام و با هدف رسیدن به یک ساماندهی و هم آهنگی در میان ایرانیان و مراجع بین المللی در جهت نفی اعدام های گسترده در ایران بود برنامه ریزی شده بود.
در این نشست دو روزه 33 نفر سخنران حضوری ویا ازطریق اسکایپ سخنرانی داشتند، دراین میان دوسخنران امکان حضور پیدا نکردند و دو فیلم در رابطه با موضوع کنفرانس نشان داده شد.
افتتاح کنفرانس با خوش آمد گوئی خانم رویا کاشفی سرپرست کمیته حقوق بشر انجمن پژوهشگران ایران آغاز و با سخنانی از سوی دکتر حسین لاجوردی مسوول انجمن پژوهشگران ایران به انجام رسید.
نشست نخست کنفرانس به "حق حیات و مجازات مرگ" اختصاص داشت که با سخنان مهندس کورش زعیم (زندان سازندگی) از ایران آغاز وسپس وبه ترتیب آقایان محمد مصطفائی (ده پله تا لغو اعدام)، دکتر عبدالستار دوشوکی (نفی کامل اعدام در هر شرایطی، آری یا نه؟)، دکتر بهرام آبار (هزار بار نه به مجازات اعدام)، کوهیار گودرزی (سویه های ایدئو لوژیک اعدام درحاکمیت ایران)، خانم آذر ماجدی (اعدام قتل دولتی است)، دکترمهرداد درویش پور (خشونت وقدرت و لغو مجازات اعدام) و دکتر فرهنگ قاسمی (اعدام، آموزش و"وولگاریزاسیون" خشونت است) به سخنرانی پرداختند.
نشست دوم با نمایش فیلم بسیار تکاندهنده دلم را به خاک نسپار " با کارگردانی خانم صبا واصفی آغاز گردید که بسیار مورد توجه واقع شد و سپس سخنان آقای علی مهین ترابی از کشور ترکیه بود که خود یکی از محکومین نوجوان محکوم به قصاص بود که شرح حالش در فیلم به نقش کشیده شده بود و سپس گزارشی از ایران در رابطه چگونگی تلاش ها برای جلب رضایت از خانواده مقتول و جلوگیری از اجرای مجازات قصاص و آخرین بخش از نشست دوم مربوط به گزارش نظرسنجی انجمن پژوهشگران ایران در رابطه با اعدام و با گزارشی کوتاه از نخستین نتایج بدست آمده از سوی دکتر نوید فاضل و دکتر حسین لاجوردی انجام پذیرفت. لازم به یادآوریست که دسترسی شرکت کنندگان نظرسنجی از ایران به دلیل فیلترینگ و بوجود آوردن تارنمای تقلبی که شرکت کنندگان باید نام و آدرس ایمیل خود را وارد میکردند شدیدا با مشگل روبرو بود. نتایج نظرسنجی در گزارشی جداگانه و مستقل ارائه خواهد شد.
نخستین نشست روز دوم – یکشنبه 29 دیماه 1392 – 19 ژانویه 2014 – در ارتباط با "استفاده از مجازات مرگ به عنوان ابزار سرکوب و خفقان و ایجاد رعب و وحشت در جامعه" با سخنان خانم مینا احدی (جنبش علیه اعدام در ایران) آغاز شد و به ترتیب عبدالرضا کریمی (حزب دموکرات کردستان ایران)، خانم شبنم معینی پور به نمایندگی از جامعه بهائیت ایران (مجازات اعدام و سرکوب وجدان در ایران)، خانم مهوش علاسوندی (نهاد مادران علیه اعدام)، کاوه آهنگری (حزب دمکرات کردستان)، دکتر نادر زاهدی (پیام حزب مشروطه خواه ایران – لیبرال دموکرات)، محمد مصری (کومله کردستان ایران)، فرامرز بختیار (استفاده از اعدام به منظور ایجاد وحشت، حزب اتحاد بختیاری و لرستان)، خالد حسن پور (نماینده حزب دموکرات کردستان - کلن)، شهریار نخشبندی (نماینده حزب دموکرات کردستان ایران – کلن)، صالح حمید (اعدام و سرکوب و ژنوساید قومی در حق عرب های اهوازی ، سازمان حقوق بشر اهواز) و در نهایت امجد حسین پناهی (زندانیان سیاسی و مدنی کُرد محکوم به اعدام) که حامل پیامی برای کنفرانس بودند که از داخل زندان از ایران و از سوی حامد احمدی (زندانی عقیدتی اهل سنت کرد و محکوم به اعدام) ارسال شده بود، سخنان خود را بیان داشتند.
آخرین پانل روز دوم به "جایگاه واهمیت افکار عمومی – راه حل برای لغو اعدام" اختصاص داشت که با نمایش فیلم بسیار آموزنده خانم سپیده پورآقائی (شهروند یار) آغاز وبا سخنان آقایان دکتر جمشید فاروقی مدیربخش فارسی رادیو دویچه وله ( مسوولیت رسانه ها در فرهنگ سازی)، احمد رافت روزنامه نگار (نقش رسانه ها درفرهنگ سازی جهت مخالفت با مجازات اعدام)، محمدحسین نیری وکیل دادگستری (جایگاه واهمیت افکار عمومی)، میترا خلعتبری روزنامه نگار (موانع ومشکلات رسانه ها درخبر رسانی "اعدام" درایران)، وحید صادقی شیرازی سردبیرمجله ایران وخاورمیانه (آموزش ورسانه) انجام گردید.
سخنرانی دکتر حسین باقرزاده از نخستین مدافعان حقوق بشر ایران (اعدام در ملاء عام – واثر آن بر مبارزه برای لغو اعدام) وهمچنین سخنرانی خانم لادن برومند مسوول بنیاد برومند (دفاع از حقوق بشر – اطلاع رسانی و گزارشگری)، که بر روی سایت انجمن پژوهشگران ایران وجود دارد ومتاسفانه بدلیل مشکلات تکنیکی امکان پخش مستقیم آن میسر نگردید که درهمین گزارش از آنان عذر خواهی می کنیم.
مسائل مالی وهزینه ها
با سپاسگزاری از تمامی کسانیکه با تحمل هزینه های سفر و اقامت در این کنفرانس شرکت نموده و بر غنای علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن افزودند و سپاس از کلیه همکاران انجمن پژوهشگران ایران که امکان انجام این کنفرانس را با زمان بسیار کم و انرژی بسیار ایجاد نمودند باید متذکر شویم که برغم نهایت صرفه جوئی بدلیل نداشتن امکانات مالی، ما از تمامی شرکت کنندگان در کنفرانس در نامه جداگانه ای درخواست کرده ایم که مبلغی حدود 20 تا 50 دلار و یا ...، به ما برای تامین هزینه هایمان یاری رسانند که این درخواست می تواند از کلیه کسانیکه علاقمند به فعالیت های ما باشند نیز انجام پذیر شود، بهمین دلیل شماره حساب های انجمن با سپاس فراوان در ذیل گزارش در اختیار خواهد بود.
حاشیه های کنفرانس
تمامی کنفرانسهائی که در زمینه های مختلف و متفاوت انجام می گردد دارای حاشیه هائی است که اگر چه ممکن است تمامی آنها مثبت و راهبردی نباشد ولی دراین کنفرانس دو نکته قابل تامل به چشم می خورد که میتواند نظرها را به خود جلب نماید:  
§      
پیشنهادی که از سوی آقای عبدالرضا کریمی از سوی حزب دموکرات کردستان ایران در جهت یک ائتلاف انجام گردید و این تعهد را برای انجمن پژوهشگران ایران ایجاد کرد که در یک قسمت از این پیشنهاد در ظرف دو هفته متنی را برای یک ائتلاف گسترده برای لغو کیفر مرگ با شرکت تمامی شخصیتها نهادهای حقوق بشری وسازمانها واحزاب سیاسی تهیه و در اختیار همگان قرار دهد و در ظرف دو هفته پس از آن نتیجه این ائتلاف را برای اذهان عمومی منتشر نماید.  
§      
پیشنهادی از سوی خانم مینا احدی از سوی حزب کمونیست کارگری ایران در رابطه با ایجاد شبکه اجرایی سراسری در جهت مبارزه با اعدام و نجات افراد محکوم به اعدام در زمان های خاص و ضروری.  
§      
پیشنهادی غیر مترقبه و با ارزش از سوی یکی از هموطنان افغانی ما که اذعان داشت برای "نجات از حکومت جمهوری اسلامی" نخست باید یک ائتلاف ایجاد شود و برای انجام این ائتلاف در مرحله اول نیازمند یک صندوق کمک های مالی است که باید از سوی تمامی هموطنان حمایت گردد و ایشان با وجود مشکلات مالی که ما در مراحل بعدی ازآن با خبر شدیم کیف پول خود را درآورد و 20 یورو برای ایجاد این صندوق پرداخت کرد که بنظر می رسید این عمل حاوی پیام های بسیاری است که موجب تعجب و حیرت و سپاس را در میان جمع ایجاد نمود.
بدلیل کمبود وقت امکان پرداختن کامل به نکات بسیار مهم و کلیدی که در کنفرانس مطرح شد نبود و ما این تعهد را بر عهده گرفته ایم که با تشکیل نشست های تخصصی به آسیب شناسی و بررسی بپردازیم.  
درپایان لازم میدانیم که از همکاری و پوشش خبری تلویزیون رها، دویچه وله، رادیو زمانه، رادیو فردا و تلویزیون بی بی سی که به دست آورد و نتایج نظرسنجی پرداخت سپاس فراوان خود را اعلام کنیم.
با سپاس بسیار ، دکتر نوید فاضل - انجمن پژوهشگران ایران – آلمان
برگرفته از سایت اخبار روز  http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=58234
ایل گویجی: این گزارش بمناسبت 35مین سالگرد انقلاب 22بهمن درج می شود.