۱۴۰۰ اسفند ۱۱, چهارشنبه

مجمع عمومی سازمان ملل روسیه را محکوم کرد

سازمان ملل تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کرد

 مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز چهارشنبه دوم مارس ۲۰۲۲ با تصویب قطعنامه‌ای با اکثریت بزرگ، تهاجم روسیه به اوکراین را  محکوم و آن را غیرقانونی اعلام کرد. سازمان ملل متحد از مسکو خواست به این تجاوز پایان دهد. ۱۴۱ کشور به این قطعنامه رای مثبت دادند.

۳۵ کشور به این قطعنامه رای ممتع دادند؛ از جمله چنن و ایران. تنها چهار کشور کره شمالی، سوریه، بلاروس و اریتره  با روسیه همراهی کرده و به آن رای منفی دادند.

کشورهایی مانند کوبا،‌ ونزوئلا، نیکاراگوئه برخلاف انتظار روسیه، با قطعنامه محکومیت روسیه مخالفتی نکردند. تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و هند نیز به قطعنامه رای ممتنع دادند.

سرگی لاورف، ‌وزیر امورز روسیه امروز گفته بود روسیه را نمی‌شود منزوی کرد، چون دوستان بسیاری دارد. در رأی‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل آشکار شد که روسیه فقط ۴ دوست دارد!

برای تصویب قطعنامه حداقل ۱۰۰ رای لازم بود. مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد را نمی‌تواند وتو کرد.

در سال ۲۰۱۴ نیز محمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه‌ای اقدام روسیه در اشغال و الحاق شبه‌جزیه کریمه غیرقانونی و باطل اعلام کردند.

در  قطعنامه مصوب امروز مجمع عمومی، کشورهای عضو از حمله نظامی روسیه به اوکراین “به شدت ابراز تاسف” کرده و تصمیم ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای قرار دادن نیروهای هسته‌ای کشورش در حالت آماده‌باش بالا را محکوم می‌کنند.

چنین جلسات اضطراری مجمع عمومی نسبتاً نادر است. در طول ۷۲ سال اخیر تنها ۱۱ اجلاس اضطراری از این نوع برگزار شده است.

در این اجلاس ویژه سازمان ملل  ١١٧ سخنران دولتی و غیردولتی و نمایندگان نهادهای بین‌المللی ثبت‌نام کرده بودند و هدف از برگزاری آن، منزوی‌کردن مسکو در جامعه جهانی پس از وتوی قطعنامه محکومیت تهاجم به اوکراین در شورای امنیت توسط نماینده روسیه بود.

پیش از رای‌گیری در مجمع عمومی نماینده جمهوری فدرال آلمان در سازمان ملل از جامعه جهانی خواسته بود با تصویب قطعنامه پیام محکمی به روسیه ارسال کنند.

برخی اظهارنظرها پیش از رای‌گیری قطعنامه

در ابتدای نشست اضطراری مجمع عمومی، مارتا لوئیسا رامیرز، وزیر خارجه کلمبیا، گفت کشورش آشکارا با تهدیدات و تهاجم روسیه علیه اوکراین و «ترویج به اصطلاح آزادی» دو منطقه لوهانسک و دونتسک مخالفت کرده است. به گفته وی، این اقدامات با توافق مینسک، قوانین بین‌المللی، و اصول بنیادین سازمان ملل متحد است.

به گزارش صدای آمریکا، خانم رامیرز ضمن ابراز همدردی با مردم «شجاع» و دولت اوکراین، افزود روسیه باید در سطح بین‌المللی به خاطر تبعات انسانی، اقتصادی، و حقوقی «اقدامات غیرقانونی‌اش» پاسخگو دانسته شود.

در ادامه نمایندگان بسیاری از کشورها از جمله پاراگوئه، غنا، جامائیکا، لوکزامبورگ، موناکو، اسپانیا، آفریقای جنوبی، فیلیپین، مجارستان، مالت، مالزی، و کویت، در سخنانی مشابه ضمن مخالفت با تهاجم روسیه به اوکراین و نقض حاکمیت و تمامیت ارضی یک عضو جامعه بین‌المللی توسط عضوی دیگر، یکجانبه‌گرایی مسکو را محکوم و خواهان توقف جنگ و خروج فوری نیروهای روسیه از اوکراین شدند.

از دیگر سخنرانان جلسه صبح امروز نماینده استرالیا بود که گفت کشورش «با شدیدترین لحن ممکن» تهاجم «بی‌دلیل و توجیه‌ناپذیر» روسیه به اوکراین را محکوم می‌کند. وی با متهم کردن ولادیمیر پوتین به نادیده‌گرفتن فراخوان‌های فراوان بین‌المللی برای انجام مذاکراتی واقعی و دوطرفه، از اقدامات انجام گرفته توسط ایالات متحده، بریتانیا، اتحادیه اروپا، کانادا و ژاپن استقبال و اعلام کرد استرالیا بیش از ۳۵۰ فرد روسی از جمله «الیگارش‌های فاسد» را تحریم کرده است.

اما نماینده کوبا بر خلاف نمایندگان تمامی دولت‌هایی که در دور سوم سخن راندند، ایالات متحده و «گسترش ناتو» را عامل تهاجم روسیه به اوکراین خواند.

آخرین سخنران دور سوم نیز نماینده اسرائیل بود. وی با اشاره به جنگ‌های پرشماری که کشورش در آن درگیر بوده گفت، جنگ راه‌حل منازعه نیست بلکه بذر تخریب، آشفتگی و بی‌نظمی، و تراژدی را می‌پاشد. به گفته وی، «حمله روسیه به اوکراین، نقض جدی نظم بین‌المللی» است و افزود روسیه باید به «تمامیت ارضی و حاکمیت اوکراین» احترام بگذارد.

وی با اشاره به «روابط دیرینه و مثبت» اسرائیل با روسیه و اوکراین از آمادگی کشورش برای کمک به تلاش‌های دیپلماتیک خبر داد. او همچنین نسبت به امنیت مردم اوکراین و به‌ویژه اسرائیلی‌ها و نیز یهودیان ساکن در اوکراین ابراز نگرانی کرد و افزود کشورش صدها میلیون دلار کمک انسان‌دوستانه در اختیار مردم اوکراین قرار می‌دهد. در جلسات دیروز نیز نمایندگان بسیاری از کشورها از جمله اوکراین، روسیه، بریتانیا، و چین سخن گفتند.

از نکات جالب سخنرانی سفیر اوکراین، نامه‌ای بود از زبان یک سرباز روسی خطاب به مادرش که در آن گفته بود اگر اوکراین نماند، تعجب نخواهیم کرد که دموکراسی هم دوام نیاورد.

اما سفیر روسیه که او هم یکی از اولین سخنرانان جلسه روز دوشنبه بود، از اقدام دولت خود که به گفته او با هدف «غیرنظامی کردن» و «نازی‌زدایی» در اوکراین انجام گرفته، دفاع کرد و تقصیر آغاز مخاصمات را متوجه اوکراین دانست که با دو قلمروی جدایی‌طلب تحت‌الحمایه روسیه در خاک خود درگیر شده بود. سفیر روسیه در مصاحبه مطبوعاتی که بعد از ظهر دوشنبه برپا کرد، مدعی شد روسیه خود را منزوی احساس نمی‌کند.

روز گذشته آنتونی گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در سخنرانی شدیدالحن خود بار دیگر خواهان آتش‌بس و خروج نیروهای روسیه از اوکراین شد.

همچنین باربارا وودوارد، سفیر بریتانیا درسازمان ملل، گفت این جنگ بی‌جهت و توجیه‌ناپذیراست و افزود قطعنامه مجمع عمومی به جهان نشان خواهد داد که نظامی که با مشارکت همه جهان ساخته شده باید مورد دفاع قرار گیرد.

درهمین روز، سفیر چین تاکید کرد که از راه‌انداختن مجدد جنگ سرد، نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود ولی اشاره نکرد که در رای‌گیری پایانی به قطعنامه چگونه رای خواهد داد. رای چین در شورای امنیت ممتنع بود.

هند هم که در شورای امنیت وهمچنین دراجلاس دیروز شورای حقوق بشر رای ممتنع داده بود، روز دوشنبه درمجمع عمومی از «حل‌وفصل صلح‌آمیز» اختلاف‌ها دفاع کرد.

*برگرفته از سایت ایران امروز

https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/97671/

۱۴۰۰ اسفند ۱۰, سه‌شنبه

سازمان ملل خواهان کنار گذاشتن طرح صیانت

سازمان ملل: “طرح صیانت” را کنار بگذارید

کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل از جمهوری اسلامی خواسته‌اند تا ازتلاش‌های خود برای تصویب قانون جدیدی که عملاً این کشور را ازاینترنت جهانی منزوی می کند دست بردارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، مجلس ایران ممکن است به زودی «لایحه نظام تنظیم مقررات فضای مجازی» که بیشتر به عنوان «لایحه صیانت از کاربران در فضای مجازی» نامیده می‌شود را تصویب کند.

کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل نسبت به محدود کردن آزادی بیان با اجرای این طرح ابراز نگرانی کرده و در بیانیه خود نوشتند: در آبان ماه ۹۸ تلاش‌های دولت برای کنترل فضای آنلاین به قطع کامل اینترنت در ایران به مدت یک هفته طی اعتراضات سراسری منجر شد. در آن زمان، کارشناسان سازمان ملل این نگرانی را مطرح کردند که خاموشی اطلاعات پس از تعطیلی باعث تسهیل نقض حقوق بشر، از جمله استفاده بیش از حد از زور توسط نیروهای امنیتی علیه معترضان شده است که منجر به کشته شدن صدها تن شده است. خاموشی و اختلال در خدمات اینترنت از آن زمان به ویژه در ارتباط با اعتراضات ادامه یافته است.

کارشناسان می‌گویند: «ما قبلاً نگرانی‌های خود را درمورد این لایحه مطرح کرده‌ایم تا بتوانیم در این زمینه با مسئولان گفت‌وگو کنیم. متأسفیم که به نامه ما پاسخی داده نشده و توصیه‌های ما در مورد این لایحه مورد توجه قرار نگرفته است».

کارشناسان خاطرنشان کردند که این لایحه نه تنها اطلاعات را محدود می کند، بلکه فعالیت های تجاری را نیز مختل می کند و بر بخش های وابسته به فناوری اطلاعات، ازجمله علم، آموزش وپزشکی تأثیر منفی می گذارد.

کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل با اشاره به اینکه این لایحه که درابتدا درسال ۲۰۱۸ پیشنهاد شد عنوان کرده اند که این لایحه احتمالاً تمامی وب سایتها وپلتفرم های باقی مانده توسط شرکت های خارجی را که هنوز درایران فعال هستند مسدود می کند. همچنین پلتفرم های رسانه های اجتماعی را ملزم به همکاری با دولت در نظارت وسانسور می کند.

این کارشناسان همچنین میگویند که درصورت تصویب این لایحه، شرکت‌های فناوری مجبور میشوند از دستورالعمل‌های دولتی پیروی کنند ویا درمعرض محدود کردن و مسدود کردن پهنای باند قرار بگیرند.

https://www.iran-emrooz.net/index.php/news2/more/97643/

 

۱۴۰۰ اسفند ۴, چهارشنبه

تبعيض رسمى زبانى درايران- جوما بورش

زبان فارسى، فقط زبان اول ٣٠ درصد از مردم ايران

سایت ایران گلوبال 21فوریه 2022 : اگر اين آمار را به تركيب جمعيت ايران تعميم دهيم، زبان رسمى كشور، يعنى زبان فارسى، فقط زبان اول ٣٠ درصد از مردم ايران را تشكيل مى دهد. برغم اين واقعيت ودراقليت بودن زبان فارسى، ٧٠ درصد جمعيت ايران قانونا ممنوعيت زبانى دارند.

تنها زبان رسمى درايران، كه كشورى داراى گروه هاى اتنيكى متنوع با زبان هاى مختلف است، فارسى است. اين انحصار و تبعيض زبانى دراصل ١٥ قانون اساسى جمهورى اسلامى رسميت يافته است. حميد رضا حاجى بابايى، وزيرآموزش و پرورش كابينه احمدى نژاد گفته بود: " ٧٠ درصد دانش آموزان درسراسر كشور دو زبانه بوده و پس از ورود به كلاس اول و گذراندن يك سال تحصيلى هنوز زبان مادرى آنها به فارسى تبديل نشده است(١)

اگر اين آمار را به تركيب جمعيت ايران تعميم دهيم، زبان رسمى كشور، يعنى زبان فارسى، فقط زبان اول ٣٠ درصد از مردم ايران را تشكيل مى دهد. برغم اين واقعيت و دراقليت بودن زبان فارسى، ٧٠ درصد جمعيت ايران قانونا ممنوعيت زبانى دارند.

على اكبر صالحى، وزير وقت دولت اسلامى، درسال ٢٠١٢ به هنگام ديدار خود از تركيه طى مصاحبه اى درآنكارا اعلام كرد كه ٤٠ درصد از مردم ايران " ترك زبان اند "(٢).

زبان مادرى همزاد بشر است. هرنوع ضربه به زبان مادرى چه بسا لطمات جبران ناپذيرى به كودك وارد مى سازد. شيرزاد عبدالهى، كارشناس مسائل آموزش و پرورش، در رابطه با كودكانى كه زبان مادرى شان فارسى نيست، مى گويد: " كودكانى كه در اين مناطق به مدرسه مى روند به دليل عدم آشنايى به زبان فارسى و مواجه با آن، دچار شوك وحشتناكى مى شوند و خود را نمى توانند تطبيق دهند. "

كارشناسان معتقدند كه " دانش آموزان كلاس اول درمناطق قومى از نخستين روزها مجبور مى شوند به زبان مادرى خود فكر نكنند وبه اين ترتيب ارتباط فكرى و ذهنى آنها با دنيايى كه در آن بزرگ شدند، قطع مى گردد. از اينرو ممنوعيت زبان مادرى صرفا يك عمل ناسيوناليستى و يا شوونيستى نيست، بلكه جنايتى عليه بشريت است."

سازمان يونسكو، نهاد سازمان ملل در امور آموزشى و فرهنگى، منشورى را درباره زبان مادرى تصويب كرده است. طبق اصل يكم، بند اول اين منشور: " همه شاگردان مدارس بايد تحصيلات رسمى خود را به زبان مادرى خود آغاز كنند. " بر اساس اصل يكم، بند دوم: " همه دولت ها موظف هستند كه براى تقويت و آموزش زبان مادرى كليه منابع، مواد و وسايلى لازم را توليد و توزيع نمايند. " طبق اصل يكم، بند سوم: " براى تدريس زبان مادرى بايد معلم به اندازه كافى تربيت و آماده شود…زيرا تدريس به زبان مادرى وسيله اى براى برابرى اجتماعى شمرده مى شود. "

سازمان يونسكو ازسال ١٩٩٩، روز٢ اسفند - ٢١ فوريه- را به نام "روزجهانى زبان مادرى" اعلام نمود. سازمان ملل دربيانيه خود درسال گذشته به اين مناسبت تأكيد كرد كه "چند زبانى عامل مهم درارتقاى سطح كيفى آموزش وازآن مهم تر پايين آوردن تبعيض است."

رضوان حكيم زاده، معاون آموزش ابتدايى وزارت آموزش و پرورش، در ٨ خرداد ١٣٩٨ طرح " بسندگى زبان فارسى " را پيشنهاد نمود. اين طرح در سال گذشته به اجرا گذاشته شد. بر اساس اين طرح ثبت نام كودكان در مدارس مناطقى كه زبان مادرى آنها فارسى نيست مشروط به گذراندن سنجش بسندگى زبان فارسى شده است . مخالفين تبعيض زبانى اين طرح را " نسل كشى زبانى " ناميدند(٣).

كشورهايى كه سياست تدريس زبان مادرى و زبان سرتاسرى را دركنارهم پيش مى برند، به دستاوردهاى مهم علمى و تكنولوژيكى رسيده و درهمه زمينه هاى اقتصادى، اجتماعى، سياسى وفرهنگى به پيشرفت هاى بزرگى دست يافته اند. يكى از نمونه هاى بارز اين كشور ها هندوستان است كه در آنجا ٨٠ زبان مادرى تدريس مى شود. اين امر نه تنها باعث تفرقه و تجزيه هندوستان نشده، بلكه موجب پديد آوردن بزرگترين همبستگى انسانى درجهان شده است.

بى توجهى به بعد فردى، جمعى و اجتماعى زبان هاى مادرى اقليت ها، بخشا لطمات جبران ناپذيرى به سرمايه عظيم انسانى- فرهنگى زده است. با به حاشيه رانده شدن اين زبانها، بخشى از تاريخ، ادبيات، موسيقى، هستى معنوى، روابط و مناسبات فرهنگى مردم به فراموشى سپرده شده است. نابودى زبان، نابودى تاريخ و ادبيات را بدنبال دارد. وقتى زبان اعتبار و پشتيبان نوشتارى نداشته باشد و دايره استفاده ازآن صرفا از مكالمات روزمره تجاوز نكند، كلمات بتدريج فراموش شده و زبان دچار فقر و محدوديت مى شود. بررسى تغيير تركيب زبانى مردم ايران در يك بازهُ زمانى٤٠ ساله( از ١٩٦٤ تا ٢٠٠٤) نشان مى دهد كه گروه زبانى فارسى١٠درصد بزرگتروگروه زبانى يك گروه اتنيكى غيرفارس، بعنوان مثال تركمنى، ٠/٧ درصد كوچكتر شده است(٤). تبعيض زبانى و ديگر تبعيضاتى كه رسما توسط حكومت اسلامى بر٧٠ درصد غير فارس جمعيت كشور اعمال مى شود، نه فقط نسل كشى زبانى و فرهنگى، بلكه نمادى از نژاد پرستى است.

منابع:

١- سرويس: اجتماعى - آموزش و پرورش، كد خبر: ٩١٠٧٢٢٣٨٤٤

٢- بهرام رحمانى ، كار online، ١٣ اسفند ١٣٩٩، ٣ مارس ٢٠٢١

٣- دويچه وله، ٢٠٢١/٢/٢١

٤- آسيميلاسيون زبانى درايران وچند آمار، بهزاد خوشحالى

بخش دیدگاهها ، انتشار ازبهمن 

https://iranglobal.info/node/93412

۱۴۰۰ اسفند ۳, سه‌شنبه

بیاد چهار رهبر جنبش خلق ترکمن در دوره یکساله پس ازپیروز انقلاب بهمن57

یاد فدائیان خلق، رهبران خلق ترکمن توماج، مختوم، واحدی وجرجانی گرامی باد!

بمناسبت سالگرد اعدام ناجوانمردانه فدائیان خلق شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، حسین جرجانی و طواق محمد واحدی

سی وهشت سال از اعدام رهبران خلق ترکمن، فداییان خلق رفقا توماج، مختوم، واحدی و جرجانی توسط جمهوری اسلامی گذشت. ماموران جمهوری اسلامی در ۱۸ بهمن سال ۱۳۵۸ چهار تن از رهبران خلق ترکمن را شبانه دزدیدند، بعد از شکنجه های وحشیانه در ۲۹ بهمن ۱۳۵۸ به جوخه اعدام سپردند و جسدشان را در ۱۲۵کیلومتری جاده بجنورد رها نمودند.
بدنبال اين جنايت، سران جمهوری اسلامی علیرغم وجود دلایل و شواهد انکار ناپذیر، مسئولیت مرگ آن چهار تن را نپذیرفتند. آنها بیشرمانه کشته شدن رهبران خلق ترکمن را به اختلافات درون گروهی نسبت دادند. ولی صادق خلخالی در اواخر دهه ۶۰ در مصاحبه با روزنامه کیهان به دستگیری و تیرباران رهبران خلق ترکمن اعتراف کرد. صادق خلخالی در اين مصاحبه از اطلاع اکثر مسئولین وقت جمهوری اسلامی از تیرباران رهبران خلق ترکمن خبر داد. اخیرا هم یکی از فرماندهان سپاه از اعدام رهبران خلق ترکمن توسط جمهوری اسلامی پرده برداشته است.
اعدام فداییان خلق، فرزندان مردم ترکمن صحرا از سر کینه جویی و انتقام از مردمی بود که دست در دست هم با کمک و همیاری فرزندان خود شوراهای سراسری خلق ترکمن را سازماندهی کرده بودند، برای اولین بار به گستره ترکمن صحرا آموزش به زبان مادریشان را سازماندهی کرده بودند. خلقی متحد و یکپارچه از کشت و برداشت شورایی وآموزش به زبان مادریشان دفاع میکردند. آنان چیز جز حق ابتدایی و دمکراتیک خود نمیخواستند.

https://turkmentalk.files.wordpress.com/2022/02/fb_img_1645441390818.jpg?w=407

نظام انحصار طلب و استبدادی این همه را تحمل نکرد. دو جنگ را به ملت ترکمن تحمیل کرد. همه اینها را بهانه ایی کرد، تا رهبران خلق ترکمن را شبانه بدزد و اعدامشان کند، آنگاه زمینه سرکوب سراسری را بر آنها تحمیل بکند.
توماج و ياران او در سازماندهی شوراها و کانون فرهنگی-سیاسی ملت ترکمن نقش جدی داشتند. خواست تاریخی مردمانشان را متحقق کردند. آنها که از قبل از انقلاب در محیط دانشگاه و زندان شاه، با فدائیان خلق ارتباط داشتند، با کمک و یاری سازمان فدائيان خلق ايران به سازماندهی مبارزات دهقانان ترکمن روی آوردند. فعالیت آنان و طرح مطالبات توسط آنان خواست تاریخی و خفته در تارپود ملت ترکمن را بیدار کرد و به سرعت کل ترکمن صحرا را فراگرفت.
ملت ترکمن به کمک رهبران خود در سراسر ترکمن صحرا کشت و کار شورایی را سازماندهی کردند و به تاسیس شوراها مبادرت ورزیدند. تشکیل شوراها در مناطق مختلف ترکمن صحرا برای هماهنگی و فعالیت مشترک تاثیرگذار آنها، تشکیل ستاد مرکزی شوراهای ترکمن صحرا را اجتناب ناپذیر کرد. استقبال وسیع و سراسری مردم ترکمن صحرا از این اقدامات در زمان خیلی کوتاهی نشان از خواست تاریخی مردم آن منطقه داشت، که تا آن زمان تحقق نیافته بود. این وضعیت و سازماندهی مردم ترکمن صحرا در نهادها، شوراها و کانون فرهنگی-سیاسی که در شکل دمکراتیک برآمده از خواست تاریخی آنان بود، برای رژیم انحصار طلب و استبدادی جمهوری اسلامی قابل تحمل نبود. هر روز به بهانه های مختلف فشارها و خرابکاریهای را بر آنان تحمیل میکرد. علیرغم خواست و اصرار فعالین و مردم ترکمن صحرا برای صلح و حفظ دستاوردهای خود، حاکمیت دو جنگ را بر مردم ترکمن تحمیل کرد.
رژیم بر نقش تاثیرگذار، ارزنده و درخشان فدائیان خلق شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، حسین جرجانی و طواق محمد واحدی در سازماندهی و پیشبرد مبارزات خلق ترکمن واقف بود. به همین خاطر تصمیم به حذف فیزیکی آنان گرفت. در بين آنها توماج چهره شاخصی داشت. توماج از دهه ۴۰ وارد فعاليت سياسی شد و در فعالیتهای سياسی دانشجویان دانشگاه اصفهان شرکت داشت. او بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، در جریان برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در شهر اهواز دستگیر و به یک سال زندان محکوم شد. توماج در تداوم مبارزات خود عليه رژيم شاه، دوباره در سالهای بعد دستگیر و به ۲ سال زندان محکوم گرديد. رفیق توماج بعد از آزادی از زندان در سال ۱۳۵۶ به زادگاهش برگشت و به کار و فعالیت در منطقه ترکمن صحرا پرداخت. در آستانه انقلاب بهمن، توماج بخاطر مبارزاتش به چهره معروف و محبوب مردم ترکمن صحرا تبدیل شد.
رفقا توماج، مختوم، واحدی و جرجانی که بیش از هر کسی از مطالبات و خواسته های مردمانشان خبر داشتند، با امید و آرزوهای نیک برای مردم ايران و ترکمن صحرا، پرچم مبارزه را برای تحقق خواسته های تاریخی ملت خود بدست گرفتند، و برای دستيابی به خواستها و مطالبات آنها شبانه و روز تلاش کردند. آن ها از میان مردم بپا خواسته بودند، به زبان مردم سخن میگفتند و جان و جوانیشان را برای نیک بختی مردم و برای آرمانهای انسانی و شریفشان فدا کردند. ياد آنها در خاطره مردم ترکمن و مردم ایران باقی خواهد ماند.
تجربه مبارزات مردم ترکمن صحرا در سالهای پس از انقلاب بهمن در امر تشکيل شوراها، تجربه ای گرانقدر در مبارزات مردم کشورمان است. مبارزات مردم ترکمن صحرا از مبارزات مردم ایران در راه استقرار دمکراسی،عدالت اجتماعی و جمهوری دمکراتیک تفکيک ناپذير است. گنجينه ایی تابناک در مبارزات مردم ایران به حساب میآيد که میتوان از آن تجربه ها آموخت.
یاد و نامشان گرامی باد!

وهاب انصاری

*-برگرفته از نشریه گفتمان ترکمنها

۱۴۰۰ بهمن ۲۹, جمعه

پارلمان اروپا خواستار تعلیق مجازات اعدام در ایران شد

پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه‌ای ازایران خواست اجرای مجازات اعدام را فورا تعلیق کند

پارلمان اروپا روز پنج‌شنبه ۲۸ بهمن با تصویب قطعنامه‌ای، جمهوری اسلامی ایران را به تعلیق فوری مجازات فراخواند و این اقدام را گامی درجهت لغو کامل و یا تخفیف این نوع مجازات دانست.

این قطعنامه خاطرنشان می‌کند که از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی در مقام رئیس‌جمهوری اسلامی ایران درمرداد امسال، شمار اعدام‌ها از جمله اعدام زنان به‌طرزی «چشمگیر» افزایش یافته است.

گزارش‌های نهادهای حقوق بشری حاکی است که تنها در سال ۲۰۲۱ دست‌کم ۱۵ زن درسایه دادرسی‌های «ناعادلانه» در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران اعدام شدند.

ژولیا بوربون فرناندز، نماینده سازمان مردم‌نهاد «همه با هم علیه مجازات اعدام» پیش از این درمصاحبه‌ای با خبرگزاری فرانسه گفته بود اکثر زنان درایران به جرم «قتل عمد» شریک زندگی خود اعدام می‌شوند. این درحالی است که اغلب این قتل‌ها با انگیزه دفاع از خود دربرابر تجاوز جنسی و یا انواع خشونت خانگی رخ می‌دهند.

علاوه بر این، بر اساس گزارشی که بخش خبری وب‌سایت پارلمان اروپا منتشر کرده، درمتن این قطعنامه به مسئله اجرای بی‌رویه مجازات اعدام برای گروه‌های اقلیت در ایران اشاره شده است.

دراین بخش آمده است که مجازات اعدام در ایران در مورد اقلیت‌های قومی، مذهبی ودیگر اقلیت‌ها، به‌ویژه بلوچ‌ها، کردها، عرب‌ها و بهاییان وهمچنین دگرباشان جنسی (ال‌جی‌بی‌تی‌کیو) به شکلی بی‌رویه اعمال می‌شود.

   پارلمان اروپا همچنین از مقام‌های جمهوری اسلامی ایران خواسته است تا با اصلاح فوری ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی، استفاده از مجازات اعدام برای جرایم ارتکابی توسط افراد زیر ۱۸ سال درهر شرایطی و به صراحت ممنوع شود.

براساس ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی، برای کودک‌-مجرمانی که «عدم بلوغ ذهنی» آن‌ها اثبات شود، ممکن است مجازات‌های دیگری جز اعدام در نظر گرفته شود.

تنها درسال گذشته میلادی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی حکم اعدام دست‌کم دوکودک‌-مجرم شامل آرمان عبدالعالی وسجاد سنجری را اجرا کرد.

قطعنامه مصوب پارلمان اروپا می‌افزاید که فقط در ژانویه ۲۰۲۲ (از۱۱ دی تا ۱۱ بهمن) هشتاد و پنج نوجوان بزهکار در کشور درصف اجرای حکم اعدام بوده‌اند.

متن این قطعنامه با ۶۱۷ رای موافق، هشت رای مخالف و۵۹ رای ممتنع به تصویب رسید.

سازمان ملل متحد نیز پیش از این در گزارش سالانه خود درباره نقض حقوق بشر در ایران اعلام کرد که تنها درسال ۲۰۲۱ دست‌کم ۲۷۵ تن اعدام شدند. براساس این گزارش، ۴۰ نفر ازاعدام‌شدگان سال ۲۰۲۱ شهروند بلوچ و۵۰ تن نیز ازمیان شهروندان کرد بودند.

جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل درامور ایران، ضمن ارائه این گزارش از جامعه جهانی خواست تا مقام‌های جمهوری اسلامی را درقبال موارد متعدد نقض حقوق بشر از جمله اعدام‌های «خودسرانه» سال ۶۷ وسرکوب اعتراضات آبان ۹۸ «پاسخگو» کنند.

آقای رحمان دراین گزارش تاکید کرده بود که با توجه به «نقض سیستماتیک» روند دادرسی و فقدان دادرسی عادلانه و همچنین «کاستی‌های جدی» در چارچوب قوانین دستگاه قضایی در ایران، بیشتر اعدام‌ها – اگر نگوییم همه – به شیوه «خودسرانه» درجمهوری اسلامی اجرا می‌شوند.

با استفاده از گزارش خبری وب‌سایت پارلمان اروپا و گزارش‌های پیشین رادیو فردا/ آ.ت/ ک.ر

https://www.radiofarda.com/a/european-parliament-call-for-iran-to-immediately-stop-executions/31708877.html

https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/97398/

۱۴۰۰ بهمن ۲۸, پنجشنبه

شاه تا آخر تن به فضای بازسیاسی وانتقال قدرت نداد

شاه تا آخر تن به فضای بازسیاسی وانتقال قدرت درمعنای متعارف و واقعی نداد

*این مطلب به دو علت باز نشر می شود: 1-امروزها مدافعان نظام سطنتی در داخل وخارج کشور فعال شدند،

2-بهمن ماه است و روزهای آغازین 44مین سال حیات انقلاب بهمن 57 می باشد.  

داستان انقلاب ونقش شاه به روایت بی بی سی

محمدرضا شاه درتمامی این دوره زمانی اقدامی برای باز کردن فضای سیاسی چون قول برگزاری انتخابات آزاد، آزاد شدن احزاب یا تمایل به استعفا وانتقال سلطنت انجام نداد. وقتی او دید تمامی تدبیرهایش به شکست انجامیده است ودرعین حال موافق کشتار گسترده وسیاست حمام خون نیز نبود و از ناحیه دولت آمریکا نیز چنین حمایتی را احساس نمی‌کرد به عنوان آخرین تیر ترکش با عقب‌نشینی آشکار، شاپور بختیار که پیشتر سالیانی در زندان بود را بعد از مخالفت چهره‌هایی چون «دکتر علی امینی»، «دکتر غلامحسین صدیقی» و«مهندس مهدی بازرگان» با پذیرش نخست‌وزیری به ریاست دولت گمارد. این انتخاب شاه از سرناچاری بود. صحنه سنگین دیدار او با کابینه بختیار درکاخ نیاوران وناخرسندی هردوطرف به خوبی نشان می‌دهد که این اقدام شاه با هدف پذیرش تغییرات نبود بلکه تمهیدی برای خاموش شدن اعتراضات و بازگشت مردم معترض به خانه‌ها بود.

دولت بختیار درواقع محصول انقلاب واوج گرفتن شعله‌های آن بود. .بدنه ارتش و شهربانی در سرکوب گسترده و خونین مخالفان همراهی نکرد و فرارازپادگان‌ها، نافرمانی در برابر مقامات ارشد و پیوستن به صفوف مردم معترض پیش از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شروع شد. اگرچه بختیار ساواک را منحل کرد و فضا بازتر شد اما باز آزادی‌های سیاسی، رسانه‌ای و مدنی در عرصه رسمی در حد متعارف نبود. بازشدن مطبوعات نیز نتیجه گسترش امواج انقلابی و فعال شدن روزنامه‌نگارانی بود که رویکرد انقلابی داشتند و با اعتصاب و به خطر انداختن خود در اندیشه کمک به پیروزی انقلاب بودند. تلویزیون و رادیو تا قبل از پیروزی انقلاب فضایی به مخالفان و منتقدان نداد. در آن دوره کوتاه نیز راهکاری برای انتخابات آزاد و زمان دقیق آن ارائه نشد فقط کسانی که تا پیش از این در محدوده کارگزاران رسمی حکومت نبودند، وزیر شدند. اما افکار عمومی که بشدت به شاه ومقاصد او بدبین بود این کار را نپذیرفت ودولت بختیار را توطئه‌ای برای منحرف کردن فضای سیاسی تفسیر کرد. ازاین رو بعدازمحمدرضا شاه، بختیارآماج حملات وشعارهای منفی مردم شد. درواقع برای کثیری ازمردم پذیرش نخست ‌وزیری درحالی که شعله‌های انقلاب همه‌جا را فرا گرفته وحکومت استبدادی درحال ازهم پاشیدن بود نوعی «خیانت» قلمداد می‌شد.

 سوابق شاه وبخصوص برخورد او درتغییر زودهنگام سرلشگر «فضل‌الله زاهدی» بعدازکودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مردم را به درستی نگران ساخته بود که بعد از فروکش کردن اعتراضات و بازگشت شاه، دولت بختیار دچار فرجامی مانند زاهدی «تاج‌بخش» شده ودوباره وضعیت گذشته بازسازی بشود. برای درک منطق رفتاری مردم در آن مقطع کافی است تصور شود که الان یک ابرجنبش اجتماعی با رویکرد انقلابی قوی کشوررا فرا بگیرد و دستگاه سرکوب حکومت فروبریزد و اعتصابات گسترده برقرارباشد، آقای خامنه‌ای بعد از ناتوانی در سرکوب اعتراضات و مهار انقلاب بپذیرد که یکی از مخالفان ومنتقدان رئیس‌جمهور شود. دراین فضا بعید است اکثریت معترضان این اتفاق را پذیرفته وازخواست انقلابی خود دست بکشند.

بدین ترتیب همانطورکه درمطلب توضیح داده شد محمدرضا شاه پهلوی تا آخرین روزهای سلطنت تن به فضای باز سیاسی و انتقال قدرت درمعنای متعارف و واقعی نداد.

آخرین پادشاه ایران در هفته‌های آخر حضور درایران تسلط بر امور را از دست داده ودستگاه محاسباتی‌اش مختل شده بود. دکتر هوشنگ نهاوندی درمصاحبه با برنامه «تاریخ شفاهی» دانشگاه هاورارد شرح می‌دهد که محمدرضا شاه در دیداری که روز قبل از ترک ایران داشت درپاسخ به درخواست او برای ماندن درکشور می‌گوید: «آقای نهاوندی؛ این کله را می‌بینید؟ این دیگر کار نمی‌کند. ولم کنید. می‌خواهم بروم. ارتش هم هرغلطی می‌خواهد بکند خودش بکند از دست من دیگر کاری برنمی‌آید.» پیشتر نیز درواکنش به درخواست‌های مشابهی ازسوی کارگزاران ارشد حکومتی واکنش عصبانی نشان داده و آنها را سرزنش کرده بود که «می‌خواهند به او درس سیاست بدهند».

پادشاه دوم سلسله پهلوی خود را "عقل کل" می‌دانست وازاین جهت آسیب‌پذیر بود. شاید اگر توصیه «جمال امامی» درمدارا با سرلشگر زاهدی و رعایت قانون اساسی مشروطه در عدم مداخله در کار دولت (قوه مجریه) را پذیرفته بود کارش به اینجا نمی‌کشید که به قول امامی اگر عصای حکومت متزلزل شد آن را به دست فرد دیگری بدهد ومشکلات درشرایط بحرانی متوجه او نشود. اما محمدرضا شاه شخصیتی اقتدارطلب داشت؛ درهنگامی که اوضاع بر وفق مراد بود خود را «قدرقدرت» تلقی می‌کرد ووقتی شیرازه امور ازهم می‌گسیخت توان تصمیم‌گیری را از دست داده و منفعل می‌شد. ازاینرو اقدامات واپسین او درتعدیل فضای بسته سیاسی، واکنش به گسترش امواج انقلابی وکاربست تدابیری برای مهارانقلاب بود که درنهایت جواب نداد وشکست خورد.

*-توضیح: اظهار نظر بالا درباره ی انقلاب بهمن57 ونقش شاه به پیامدهایش، مطلبی مرتبط به مطلب زیربود.

آیا محمدرضا شاه در آستانه انقلاب فضای باز سیاسی ایجاد کرد؟

https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-60355597

-----------------

صفحه ویژه؛ چهلمین سالگرد انقلاب ایران

https://www.bbc.com/persian/iran-47096372