۱۳۹۷ دی ۵, چهارشنبه

حزب سوسیال مسیحی خواهان اخذ مالیات برمساجد درآلمان است

درآمد حاصل از اخذ این مالیات به مسلمانان درآلمان اجازه خواهد داد که از لحاظ مالی روی پای خود بایستند
دویچه وئله 26.12.2018 
شهروندانی که درآلمان عضو کلیسا وجماعت‌های مسیحی هستند، موظف به پرداخت مالیت ویژه کلیسا‌ها هستند. حال رئیس فراکسیون دموکرات مسیحی درپارلمان آلمان خواهان آن شده‌ که درآینده مالیتی ویژه بر مساجد اخذ شود.
سیاستمداران ائتلاف بزرگ دولت آلمان خواهان وضع و اخذ مالیات بر مساجد از شهروندان مسلمان دراین کشور شده‌اند. تورستن فرای، رئیس فراکسیون حزب دموکرات مسیحی درپارلمان آلمان (بوندس‌تاگ) درگفت‌وگو با روزنامه دی ولت تصریح کرد، "هدف از وضع چنین مالیتی باید این باشد که اسلام درآلمان از حیطه نفوذ دولت‌ها و حکومت‌های خارجی استقلال یابد وفعالیت‌های خود را بیشتر منطبق بر جامعه آلمان پیش برد".
به گفته‌ی او وضع و اخذ مالیات بر مساجد می‌تواند "گامی مهم در این راه باشد". درآمد حاصل از اخذ این مالیات به مسلمانان در آلمان اجازه خواهد داد که از لحاظ مالی روی پای خود بایستند. به اعتقاد او راه [قانونی] برای وضع چنین مالیاتی امروزه باز است.
میشائیل فریزر، مسئول امور حقوقی وقانونی فراکسیون دموکرات مسیحی آلمان نیز نظری مشابه دارد. او گفت: «هدف این است که انجمن‌های مسلمان و مساجد درآلمان از استقلال لازم برخوردار باشند.» به باور او این مالیات سبب ایجاد شفافیت در فعالیت‌ها وامور مالی مساجد خواهد شد.
حزب سوسیال دموکرات آلمان که دیگر حزب بزرگ دردولت ائتلافی آلمان است نیز اعلام کرده که رویکردی باز نسبت به این پیشنهاد دارد.
بورکارد لیشکا، مسئول سیاست داخلی درفراکسیون حزب مزبور موضوع مستقل ساختن مساجد و انجمن‌های اسلامی از کمک‌های مالی خارجی را شایسته‌ی بحث دانست. او در گفت‌وگو با روزنامه دی ولت تصریح کرد که تحقق این امر سبب خواهد شد که خطر اعمال نفوذ از خارج ورادیکالیزه شدن فعالیت‌های مسلمانان در آلمان کاهش یابد.
لیشکا درعین حال خاطرنشان ساخت که تا تنظیم کامل واجرایی شدن این ایده راهی طولانی درپیش است، چرا که دولت‌های ایالتی نیز باید دراین فرایند مشارکت کنند. اخذ مالیت‌های ویژه کلیسا و جماعت‌های مسیحی درآلمان درحوزه مسئولیت واختیارات ایالت‌های این کشور است.
لینک کوتاه شده https://p.dw.com/p/3Adzk

۱۳۹۷ دی ۳, دوشنبه

گزارشی ازپیامدهای وضعیت بحرانی ناشی از سوء مدیریت آب درایران

آب درایران از خط بحران عبور کرد
دویچه وئله: استعفای نمایندگان به دلیل وضعیت آب استان‌هایشان بیانگر بحرانی بودن وضعیت آب درایران است. بحرانی که سوء مدیریت در حوزه آب در دو دهه اخیر موجب بروز آن شده است و وضعیت آب درسراسر کشور را با بحران روبه‌رو کرده است.
لینک کوتاه شده https://p.dw.com/p/3ARcY    
در روزهای گذشته درپی بحرانی شدن وضعیت آب اصفهان نمایندگان این استان استعفا کردند تا بتوانند امتیازاتی از دولت دریافت کنند. این استعفا موجب شد که علی لاریجانی، رییس مجلس وعده‌هایی برای تامین ردیف بودجه آب اصفهان به نمایندگان بدهد تا آنها به مجلس بازگشتند.
پیش از استعفای نمادین نمایندگان اصفهان درماه‌های پایانی سال، درآغاز سال در روز۲۵ فروردین حسینعلی میراحمدی دبیر خانه کشاورز شهرستان اصفهان گفته بود وضعیت آب اصفهان از مرز بحران گذر کرده است.
اما استعفای نمایندگان اصفهان و چاره‌جویی علی لاریجانی پایان ماجرای بحران آب نبود. با بازگشت نمایندگان اصفهان به صحن مجلس، نمایندگان خوزستان و چهارمحال بختیاری در جایگاه هیئت رییسه مجلس تجمع کردند و خواهان رسیدگی به اعتراضاتشان در باره وضعیت آب استان‌هایشان شدند. آنان تهدید کردند که اگر دولت به استان اصفهان امتیازاتی دهد، آنها هم استعفا خواهند کرد.
استعفای نمایندگان به دلیل وضعیت آب استان‌هایشان بیانگر بحرانی بودن وضعیت آب در ایران است. بحرانی که سوء مدیریت در حوزه آب در دو دهه اخیر موجب بروز آن شده است و وضعیت آب در سراسر کشور را با بحران روبه‌رو کرده است.
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی در تیرماه امسال به بحران آب در ایران اشاره کرد و عامل این بحران را مدیریت آب در یک دهه دانست. دراین گزارش آمده بود که «ایران به سوی بحران آب در ابعاد گسترده پیش می رود و راهکارهای کمی برای حل این مشکل که یک دهه تداوم داشته وجود دارد. ایرانی‌ها روزانه ۶۶ گالن آب مصرف می کنند که در مقایسه با شهروندان آمریکایی که روزانه ۱۰۵ گالن آب مصرف می کنند کمتر است ولی ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه از فراوانی آب تازه موجود در اروپا و آمریکا برخوردار نیستند
ساخت و ساز غیراصولی سد درایران
مهم‌ترین مشکل سد درایران، پدیده فرسایش و تجمع رسوبات درمخازن سدها است که عمر سد‌ها را کاهش می‌دهد و سرمایه ملی را نابود می‌کند. در ایران بسیاری از بندها و سدهای کوتاه با معماری غیر مهندسی ساخته شده‌اند. در برخی از سدها به دلایل سرریزی سد، تجمع رسوب، استفاده از مصالح نامناسب و طراحی غلط مولفه‌های جنبی، این بند و سدها از بین رفته و غیر قابل استفاده مانده‌اند.
در مواردی، در تعریف اهداف سد نیز مغایرت‌هایی با طبیعت مشاهده می‌شود از جمله سد کرج که به تامین آب تهران اختصاص دارد، آب حوضه آبریز کرج را به محل دیگری انتقال می‌دهد. لذا اثرات ناگوار آن به صورت افت سطح آب زیر زمینی، کاهش کیفیت آب زیر زمینی وهجوم آب شور به دشت پایین دست کرج خطر نابودی سفره آبی را درپیش دارد وناحیه سر سبز شهریار وکرج را به بیابان تبدیل می‌کند.
درمناطق شمالی ایران نیز شرایطی مانند کشور سریلانکا وجود دارد که سد سازی را با مشکلات مختلفی روبه‌رو می‌کند. از جمله این مشکلات می‌توان به نابودی جنگل‌ها، خسارات به اراضی کشاورزی، غرقاب شدن روستاها و اجبار در جابه‌جایی مردم، لغزش شیب‌ها، تجمع رسوب در پشت سدها و آلودگی آب اشاره کرد.
در سدهای جنوب کشور به دلیل ارتفاع کم منطقه از سطح دریا و مقدار تبخیر نسبتاٌ زیاد از سطح دریاچه، همچنین ورود مواد آلی، فاضلاب‌های روستایی، کودهای شیمیایی و جریان‌های سطحی با مقدار هدایت الکتریکی(EC) زیاد و نمک بالا به دریاچه، احتمال لایه‌بندی در دریاچه سد وجود دارد که این امر موجب کاهش کیفیت آب دریاچه خواهد شد. سد میناب یک نمونه بارز از گندیدگی آب است.
 نهضت سد سازی بعد از انقلاب
سد سازی همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های مهندسی مطرح بوده است به طوری‌ که ساکنین مناطق مختلف بنا به شرایط جغرافیایی و ضرورت‌های ایجاد شده نسبت به احداث سدها یا آبگیرهای مختلف با مصالح و مشخصات گوناگون، اقدام کرده‌اند.
در این راستا نیازهایی از جمله تامین آبیاری و آبرسانی مطرح بوده و یا در مناطقی نیز به خاطر پایین بودن سطح آب‌های رودخانه‌ها یا نیاز جهت تغییر مسیر رود، سدسازی انجام می‌گرفته تابتوانند سطح آب را بالا آورده و از آن برای نیازهای کشاورزی و عمرانی استفاده کنند.
سد سازی در ایران طی سال‌های بعد از انقلاب اسلامی در ایران به شکلی بی‌سابقه افزایش پیدا کرد. ۷ سد با ظرفیت حجم مخزن دو هزار و ۲۷۵ میلیون متر مکعب بعد از انقلاب تا سال ۱۳۶۷ ساخته شد.
اما با وجود ساخت سدها ایران در چندین سال اخیر با بحران کم آبی روبه‌رو شده است.
سد سازی به منظور ذخیره سازی وآب‌رسانی دردستور برنامه توسعه کشور قرارگرفت. ۶ سد به حجم کل مخزن ۱۰۴۶ میلیون مترمکعب و ۱۶ سد به حجم کل مخزن دوهزار و ۹۰ میلیون مترمکعب احداث شد. اما درپنج ساله سوم وچهارم نهضت سد سازی درایران به اوج خود رسید.
دربرنامه پنج ساله سوم توسعه ۳۵ سد با حجم کل مخزن ۱۲ هزار و ۵۵۰ میلیون متر مکعب و در برنامه پنج ساله چهارم ۳۳ سد با حجم کل مخزن هفت هزار و ۵۲۹ میلیون مترمکعب احداث شد. دربین سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۷ در مجموع ۹۷ سد احداث و آب‌گیری شده است.
۴۶۴ سد ازسال ۵۸ تا ۷۶ در دست ساخت بوده است که از ۳۸۸ سد بهره‌برداری انجام شده است. ۳۷۸ سد دربین سال‌های ۷۷ تا ۸۴ در دست ساخت قرار داشته که ۱۶۸ سد به بهره‌برداری رسیده است. اما ۳۳۷ سد بین سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ در دست ساخت قرار داشته که فقط ۱۶ سد به بهره‌برداری رسیده است.
نهضت سدسازی درایران در دولت یازدهم نیز ادامه داشت وبین سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ برای احداث۴۰ سد بازنگری صورت گرفت واهداف این سد‌ها تغییر یافت، اما در مجموع ۳۰ سد در دولت یازدهم به بهره‌برداری رسید.
حجم کل مخزن سدهای کشور از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۹۲ برابر با ۱۲۳هزار و ۴۴۲ میلیون مترمکعب است که میزان بهره‌برداری شده، ۴۸ هزار و ۴۵۴ میلیون متر مکعب است. دربین سال‌‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ حجم کل مخزن آب ۳۳ هزار و ۲۷۵ میلیون متر مکعب بوده است که ۴۵۴ میلیون مترمکعب به بهره‌برداری رسیده است.
حجم مخازن آب درسال ۱۳۹۶بیش از ۲۳ میلیارد مترمکعب به ثبت رسیده است که میزان بهره برداری ازآب سدها ۸ میلیارد ۵۹۰ میلیون متر مکعب بوده، میزان حجم مخازن آب با ۱۴ درصد کاهش ومیزان خروجی سد‌ها با ۷ درصد کاهش نسبت به سالهای گذشته روبروبوده است.
 این آمار میزان تعهدات دولت‌ها دربحث سیاست ذخیره‌سازی و آب‌رسانی در۴۰ سال گذشته را نشان می دهد. نشان می دهد که چه میزان دولت‌ها نسبت به تعهدات خودشان درساخت و ساز سدها عمل کرده اند، دردولت نهم و دهم با توجه به تعداد سد‌های در دست ساخت بیش از ۳۰۰ مورد بوده، اما فقط ۱۶ سد به بهره‌برداری رسیده است.
کاهش آب‌ سدها
از مجموع ۱۰۰ سد که تامین کننده بخش اصلی آب درایران هستند، درحال حاضر ۵۲ سد کشور کمتر از ۴۰ درصد ظرفیت کل مخزن، آب دارند. ۲۸ سد کشور۵۰ تا ۷۰ درصد کل مخزن پرشدگی آب دارند و ۲۰ سد بین ۴۰ تا ۵۰ درصد حجم مخزن را دارا هستند. حجم ۲۵ سد بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد کل مخزن و ۲۸ سد نیز بین ۷۰ تا ۹۰ درصد پرشدگی آب دارند. در کل ۳۵ در صد سدها کمتر از ۴۰ درصد پرشدگی آب را دارا هستند. براساس آخرین آمار تا سال ۹۶ نزدیک به ۵۰ درصد مخازن سد‌های کشور پر بوده، اما در شرایط کنونی تنها ۴۱ درصد سدهای کشورپر است و ۵۹ درصد سدهای کشور خالی است.
 نتايج به‌دست آمده از حجم تبخیر سالانه از سطح درياچه سدهای درحال بهره برداری كشور نشان می‌دهد كه مجموع حجم تبخير سالانه معادل ۲.۰۲ ميليارد متر مكعب است كه با توجه به حجم كل مخازن درحال بهره‌برداری ۵.۳۲ ميليارد متر مكعب حدود ۶.۲ درصد ازآب سدها تبخير می‌گردد. هر چند مقايسه ميزان تبخير و حجم مفيد مخازن نشان دهنده ۸.۴ درصد تبخير است. درچند سال گذشته آب سدها با کاهش چشم‌گیر آب روبه‌رو بوده است وهمین امر باعث بحرانی شدن وضعیت آب در ایران شده است.
عدم بی‌توجهی به قنات‌ها و تغذیه‌‌‌های مصنوعی
قنات یکی ازپیچیده‌ترین وکهن‌ترین ابزار تمدن ایرانی برای مقابله با کم آبی درایران باستان بوده است. هنوز هم حدود ۸ میلیارد مترمکعب ازآبهای زیرزمینی در سطح کشور از طریق قنات‌ها استحصال می‌شود. به گفته برخی پژوهشگران در ایران بالغ بر ۳۰هزار رشته قنات درکشور به صورت فعال وجود دارد که وظیفه آب رسانی بخش‌های کم آب کشور را بر عهده دارند.
قنوات جزو منابع آب زیرزمینی درمناطق خشک و نیمه‌خشک ایران به حساب می آیند. دو عامل اصلی در کاهش آبدهی قنوات مؤثر است: یکی افت سطح آب زیرزمینی ودیگری پدیده تغییر اقلیم جهانی که اثرات آن درایران به صورت خشکسالی‌های شدید نمود یافته ودرتشدید افت سطح آب و کسری مخزن آب زیر زمینی مؤثر واقع شده است.
درسال‌های اخیر به علت استفاده بی رویه از آب‌های زیر زمینی، کمبود نزولات جوی در مقیاس سالانه و همچنین عدم مدیریت و رسیدگی به قنات‌ها موجب کاهش آبدهی تعداد زیادی از انها شده است. سطح آب زیر زمینی آبخانه‌ها همواره در حال نوسان است یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث نوسان سطح آب زیرزمینی بویژه افت مستمر آن می‌شود اضافه برداشت‌های مداوم از آبخانه است.
کاهش بارندگی درایران
در حالی‌ که خشکی یک شاخص و ویژگی آب و هوایی مناطق خشک به شمار می‌رود، خشکسالی پدیده‌ای است که از کاهش پیش‌بینی نشده بارش در مدتی معین در منطقه‌ای که لزوما خشک نیست سرچشمه می‌گیرد.
میزان این کاهش به اندازه‌ای است که روند عادی رشد را در منطقه مختل می‌سازد و آثار بی‌درنگ و زیان‌باری بر کشاورزی و آثار دراز مدت بر عرصه منابع آب دارد. با بررسی میزان بارندگی در بین سال‌های ۸۷ تا ۹۳ می توان مشاهده کرد که وضعیت بارندگی هر سال کاهش چشم گیری داشته است. ارتفاع کل ریزش‌های جوی از اول مهر تا بهمن سال آبی ۹۶-۹۵ بالغ بر ۶۸ میلیمتر است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت ۳۶ درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ۵۰ درصد کاهش نشان می‌دهد.
شاخص بحران آب در ایران به علت قرار گرفتن درمنطقه خشک و نیمه خشک جهان به مراتب نامطلوب‌تر از متوسط دنیاست. از طرفی وقوع خشکسالی‌های متناوب و طولانی و نوسانات بالای آب و هوایی از عوامل اصلی کمبود آب بویژه منابع آب سطحی است که فشار مضاعفی را بر منابع آب های زیر زمینی وارد می‌کند و باعث ایجاد پدیده بیابان‌زایی می‌شود.
سیاست‌های حکومت در دو دهه گذشته در حوزه آب و سد سازی‌ موجب شده که ایران با بحران آب روبه‌رو شود و در این میان جمهوری اسلامی نه تنها هنوز برای رفع این بحران تلاش نمی‌کند، بلکه به جای استفاده از نیروهای متخصص، برخورد امنیتی در این حوزه را در پیش گرفته است.% 20.12.2018

۱۳۹۷ آذر ۲۹, پنجشنبه

اعلام اتحاد نیروهای جنبش حق طلبانه ترکمنهای ایران

امروز 20.12.2018 برابر با 29 آذر1397 ، نیروهای جنبش برابری طلبانه ی ترکمنهای ایران طی بیانیه ای باعنوان «بیانیه اعلام موجودیت "شورای همبستگی تورکمن- ایران"»، اتحاد در راه مبارزه برای از بین بردن تبعیض در ایران برمبنای منشور جهانی حقوق بشر و پیمانهای الحاقی آن را اعلام نمودند.
 ایل گویجی

بیانیه اعلام موجودیت "شورای همبستگی تورکمن- ایران"   
مردم آزادیخواه ایران!
ملت ستمدیده تورکمن!
چهار دهه  غارت ،اختلاس، فساد و رشوه خواری، دستگیری های فله ای، سرکوب جنبش های مدنی ، ترور، شکنجه، سنگسار، اعدام زندانیان، تبعیض و ناکارآمدی در مدیریت کشور،تخریب محیط زیست.....بخشی از کارنامه سیاه رژیم جمهوری اسلا می در ایران است.
 اعمال ستم بر تمامی شهروندان ، افزون بر آن ستم مضاعف بر ملیتهای غیرفارس در ایران همچنان با شدتی بیش از پیش ادامه داشته ورژیم مانع اصلی در برابر هرگونه پیشرفت و تحول اجتماعی در ایران  است.
  
ملت تورکمن یکی ازملل تشکیل دهنده ایران چند ملیتی می باشد که درطول حیات حاکمیت شوونیستی- مذهبی رژیم حاکم از تمامی حقوق ملی و نیز ابتدایی ترین حقوق شهروندی محروم گشته و در نتیجۀ گنوسیسم فرهنگی و زبانی به پرتگاه نیستی ملی رانده شده است. زبان ملی تورکمن غدغن و تدریس آن ممنوع میباشد. گنوسیسم فرهنگی درجهت نابودی کامل فرهنگ و زبان ما بیداد میکند. رژیم با تغییر نام شهرها و روستاها به فارسی، حتی حق انتخاب نام  تورکمنی برای فرزندان خویش را از این ملت سلب کرده است.
تورکمنها با اینکه از لحاظ سیاسی و حقوقی رسما اتباع و شهروندان ایران بشمار میروند، لذا هیچگاه در اداره امور کشور دخالت داده نمی شوند. حتی نمایندگانی که با رأی مردم به مجلس اسلامی راه داده می شوند نیز ازهمان ابتدا با مانع شرط التزام به ولایت مطلقه فقیه مواجه میگردند و تعهد به اصل امامت شیعه نیز امری در مغایرت کامل با اصول بنیادین مذهب تسنن قرار دارد و پذیرش آن چیزی جز تغییر مذهب برای تورکمن ها نمی باشد.

تورکمن درتورکمنصحرا هیچگونه مالکیتی بر سرزمین خویش وحقی برای حفظ محیط زیست آن ندارد. اگر زمانی رضاشاه تمامی سرزمین تورکمن را غصب و ملت تورکمن را به بیگاری بر روی آن واداشته بود، و محمد رضاشاه نیز تمامی سرزمین تورکمن را ارثیه پدری خود تلقی کرده و اداره املاک پهلوی را بر سرنوشت آن حاکم گردانید، امروز این بنیاد علوی وابسته به ولی فقیه مطلقه رژیم اسلامی استکه خود را مالک مطلق تورکمنصحرا میداند!

کوچ و انتقال سیستماتیک غیر بومیها درمقیاس بزرگ، بویژه از سیستان به تورکمن صحرا و واگذاری بهترین اراضی و بکارگیری آنها در نیروهای امنیتی، نظامی و در ادارات دولتی منطقه جهت برهم زدن ترکیب جمعیت ملی منطقه به زیان تورکمن ها همچنان ادامه دارد. همزمان با آن سیاست اسکان و اختصاص وسیعترین مراتع به دامپروران غیربومی و کوچندگان فصلی وتبدیل آنها به نیروی ذخیره برای برپایی نفاق و جنگ مذهبی در آینده توسط حکومت اسلامی همچنان ادامه دارد.

علاوه بر غصب و غارت بهترین اراضی کشاورزی، رژیم بر منابع طبیعی تورکمن ها نیز دست اندازی می کند. منبع اصلی معیشت روستاییان کرانه دریای خزر در تمامی فصول صید و صیادی می باشد. صیادان تورکمن در تبعیضی آشکار با صیادان گیلان و مازندران قرار گرفته، ممنوعیت صید برای صیادان ما شدیدتر از بقیه می باشد که برای شکستن این ممنوعیت هر ساله چندین نفر از صیادان تورکمن از طرف نیروهای حراست و یگان ویژه دریا کشته و یا معلول میگردند.

منابع طبیعی، جنگل ها، وحوش، ثروتهای کانی و... تورکمن صحرا همانند سرزمینی اشغال شده و بیگانه، از طرف زمامداران جمهوری اسلامی و منصوبین به حکومت در یک کلام کاملأ غارت میشود. جنگل گلستان تورکمن صحرا نه تنها متوالیأ دچار طعمه حریقهای عمدی برای تصاحب زمینهای آن میگردد، بلکه بعنوان اصلیترین منبع مواد خام کارخانه نئوپان سازی نماینده ولی فقیه در منطقه یعنی آخوند نورمفیدی، غارت و به بیشه زاری تبدیل و حیات وحوش و نباتات کمیاب دارویی آن منقرض میگردد.
هزاران هکتار از تالابهای طبیعی سواحل دریای خزر برای پرورش میگو وماهی به مقامات بلندپایه دولتی وبه وابستگان غیر بومی رژیم جمهوری اسلامی واگذار شده ونسل آبزیان خزری ومحل اطراق میلیونها پرندۀ مهاجر دراین تالابها نابود میشود.

سد سازی بی رویه و غیرعلمی در قسمت علیای رودخانه های گرگان و اترک جهت آبیاری زمینهای غصبی بنیاد علوی و دیگر بنیادهای متعدد رژیم و مقامات بلند پایه دولتی و امنیتی، قسمت سفلای این دو رودخانه را خشک و علاوه بر رسانیدن خسارات بزرگ به دامپروران و کشاورزان تورکمن به از بین رفتن برکه های بزرگی چون "آلما گول"،"آجی گول"، "آلا گول" منجر شده و دیگر دلتایی بنام این دو رودخانه در مصب آنها به دریای خزر که محل تخم ریزی میلیونها میلیون ماهی بوده است، وجود ندارد. در یک کلام رژیم اکوسیستم تورکمن صحرا را بتدریج نابود می کند.

هموطنان گرامی
جنبش اعتراضی دی‌ماه سال1396 علیه رژیم جمهوری اسلامی  نقطه ‌عطفی در تاریخ تحولات اجتماعی چهار دهه‌ی اخیر ایران میباشد.هم اکنون حرکت  اکثریت  اجزای  این جنبش‌های مدنی  واز آن جمله  جنبش برابری طلبانه اتنیکها درایران رو به پیش وبا سازماندهی اعتراضات مستمر،فزاینده ،پویا و فراگیر وارد فاز نوینی  از مبارزه شده اند. دارد 
بدون تردید پیوند مطالبات جنبش برابری طلبی اتنیکها با مطالبات زنان، دانشجویان، آموزگاران، کارگران، پرستاران، تهیدستان و مالباختگان ، بازنشستگان و دیگر اقشار اجتماعی می تواند نقش مهمی در اعتلای کیفیت  تحولات اجتماعی آینده کشورمان ایران ایفا نماید، و از این منظر است که  نیروهای مخالف رژیم اسلامی ایران  در مسیر تشکیل اتحادهای وسیع تر و کسب حمایت های جهانی و بین المللی حرکت می کنند.

دراین بین تشکل های سیاسی منسوب به اتنیک های ایرانی از آن جمله تورکمنها نیز به نوبه خویش فعال می باشند و به منظور استحکام پیوندهای داخلی وحضور پر رنگ درجنبش آزادی طلبانه مردمان ایران تصمیم به ایجاد تشکلی با عنوان «شورای همبستگی تورکمن» - ایران گرفتند تا از این طریق خواست های بنیادی جنبش ملی-دمکراتیک تورکمن را با مشارکت در اتحادها و ائتلاف های وسیع و دمکراتیک مطرح نموده و انعکاس دهند.
ما امیدواریم این اقدام مورد حمایت و پشتیبانی سایر فعا لین مدنی و سیاسی، بویژ تورکمنهای ایرانی واقع شود.

1- سازمان(کانون) فرهنگی و سیاسی خلق تورکمن
2- مرکز مطالعات تورکمن
3- حرکت ملی و دموکراتیک تورکمن
4-جمعی از فعالین  سیاسی و مدنی تورکمن

 پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸