*- سایت ارکینلیک اُرگ دان آلیندی
---------------------------------------------
اولین محقق موسیقی ترکمنی
فرهنگ موسیقی غنی و خود ویژه ملت ترکمن، همچون موسیقی دیگر خلقهای شرق، در طول چندین قرن شکل گرفت و رشد یافت و از نسلی به نسل دیگر بمثابه یک سنت شفاهی منتقل گردید. در این یادگارهای فرهنگ موسیقی که تا زمان ما رسیده و مکاتب فلکلوریک وحرفه ای را درخود شامل گردانیده است، اندیشه ها و آرزوها، جهان بینی و تاریخ چندین ساله ملت ترکمن، شرایط ویژه زندگی دامداری و کشاورزی او انعکاس یافته است.
دردوران جهالت و بیسوادی مردم ترکمن، اساسا نمیتوانست سخنی درباره مطالعه میراث فرهنگی خلق مطرح باشد. درباره موسیقی ترکمنی تنها اطلاعات محدودی در شکل آثار دست نویسی که عمدتا دانشمندان و تاریخدانان شرقی و همچنین روسی و دانشمندان خارجی و سیاحان بدان پرداخته اند موجود بود. در این دوران از وجود نت در موسیقی ترکمن تقریبا خبری نبود. اطلاعات ناچیزی درقرن 19 میلادی درباره ترانه های خلقی ترکمنی دریادداشتها و آثار آلیابییف، دوبروولسکی، کلنوسکی، پاشین، لیسکا و دیگران وجود دارد.
جمع آوری وامکان مطالعه میراث موسیقی ملت ترکمن تنها بدنبال اعتلای فرهنگی مردم ترکمن وایجاد مراکز تحقیقاتی و موسیقی شناسی درترکمنستان شوروی میسر گردید. ایجاد این مراکز امکان نیرومندی را برای مطالعه علمی میراث فرهنگی ملت ترکمن بوجود آورده وبه جرئت میتوان گفت که بدون این مراکز امکان بهره برداری از سنن و تجارب موسیقی نسلهای گذشته و رشد آتی جوانب مترقی خلاقیت های موسیقی پیشینیان وجود نداشت.
درامر جمع آوری و مطالعه میراث موسیقی ملت ترکمن، شخصیتهای مترقی روس از جمله، اتنوگراف موسیقی ویکتور اوسپنسکی ( 1949- 1879) و دوست نزدیک او ویکتور بلیایف ( 1968- 1888) نقش غیر قابل انکاری را در این بین ایفاء نمودند. نام اوسپنسکی و فعالیتهای ارزشمند وی برای بسیاری از مردم ترکمنهای خارج از ترکمنستان شوروی ناشناخته است. ناشناخته بودن نام اوسپنسکی در میان این ترکمنها خود معلول سیاستهای جانبدارانه ای است که از سوی حاکمیتهای وقت چه در گذشته و چه حال پیشبرده شده و میشود. غرض آنان از این امر تلاش برای تحقیر و ناچیز نشان دادن موسیقی ترکمنی و در نهایت مستحیل نمودن آن بوده است. پیشبرندگان این سیاست بخوبی بر موقعیت موسیقی خلقی ترکمنی و نقش و اهمیت آن در میان توده های ترکمن واقف بوده و در طول تاریخ شاهد بوده اند که در شرایط سخت زندگی توده ها و اجحافات حکام رنگارنگ بر آنان، موسیقی ترکمنی سلاح روحی نیرومندی برای پیکار علیه متجاوزین زمانه بشمار می آمده است. توده های ترکمن هنوز اقدام شجاعانه شکور باغشی را که برای آزادی برادرش با دوتار خود به دیار ایرانیان میرود از یاد نبرده اند. اما موسیقی ترکمنی از دوران شکور باغشی تا به امروز به دستاوردهای عظیمی نائل آمده و غنای بیشتری یافته است که در این بین تلاش و خدمات اوسپنسکی و دوست نزدیک وی بلیایف غیر قابل انکار است.
اوسپنسکی در 31 ماه اوت 1879 در کالوگ بدنیا آمد. اما دیری نمی پاید که خانواده وی به شهر اوش (شهری در قیرقیزستان) نقل مکان میکند. اولین معلم موسیقی او پدرش بود که نواختن ویولون را بوی آموخت. پس از اتمام دوران متوسطه و خدمت نظام، در سال 1908 وارد کنسرواتور پطربورگ میگردد. وی در ایام اشتغال در کنسرواتور پطربورگ امکان آشنایی با موسیقیدانان برجسته ای چون لیادف، گلینکی، ریمسکی کورساکف، بورودین و دیگران را که در آثار خویش ریتمهای شرقی را نیز بکار میگرفتند می یابد. این امر عامل اصلی در ایجاد گرایش و جذب وی بسوی موسیقی خلقهای شرق بود. بهمین جهت پس از اتمام دوره کنسرواتوری و خدمت دوم نظام، در 20 نوامبر 1917 به او از سوی شورای کنسرواتوری پطربورگ مأموریت اعزام به قفقاز و ترکمنستان برای جمع آوری ترانه های محلی خلقی و مطالعه هنر موسیقی خلقی1 داده میشود. از این لحظه، مرحله نوینی در زندگی و فعالیتهای او که با کار علمی- تحقیقاتی و موسیقی شناسی و خلاقیتهای وی در ازبکستان و ترکمنستان مربوط است آغاز میگردد.
اوسپنسکی پس از مسافرت به تاشکند، پیرامون جمع آوری و مطالعه موسیقی فلکلوریک ازبکی و بر پایه آن، خلق آثار اصیل، کارهای زیادی را به انجام میرساند. علاوه بر آن، او به امر تربیت کادرهای موسیقی ملی و ترویج فرهنگ موسیقی خلقهای آسیای میانه توجه فراوانی مبذول میدارد. در سال 1918 بنا به ابتکار او در تاشکند، کنسرواتور خلقی ایجاد گردیده و در سال 1921 ، او کنسرتی را تحت عنوان « هنر گذشته خلقهای ترکستان » ترتیب میدهد. در سال 1923 او یکی از برجسته ترین آثار موسیقی خلقهای ازبک و تاجیک بنام « شاشما کوما » را به نت در می آورد.
درسالهای 1930- 1925، مجموعه فعالیتهای اوسپنسکی با موسیقی ترکمنی پیوند دارد. بنا به وظیفه ای که ازسوی حاکمیت ترکمنستان شوروی بوی محول میگردد، او تحقیقات تاریخی خود را درمناطق مختلف ترکمنستان، پیرامون موسیقی ترکمنها آغاز میکند. اما باید خاطر نشان نمود که اولین آشنایی وی با موسیقی ترکمنی در سال 1921 و در هنگام تدارک کنسرت « هنر گذشته خلقهای ترکستان » که در آن اکثریت خلقهای منطقه چون ازبکها، تاجیکها، قیرقیزها، قزاقها و ترکمنها حضور داشتند بوده است.
برای شرکت در این کنسرت، دعوتنامه هایی از سوی حاکمیت ترکمنستان به موسیقدانان و خوانندگان شهرها و مناطق مختلف ارسال میگردد. چنین دعوتنامه هایی برای هنرمندان خلقی ترکمن نیز فرستاده میشود. در میان دعوت شدگان ترکمن به این کنسرت از جمله نوبت باغشی از تاغتا بازار، گلن جه باغشی از ماری، خان محمد غئجاقچی از غارری غالا، مئللی تأچ مرادف از قاقا 2 ، پیدا تودوک چی و دوستان وی از ماری، اوراز سالئر و آننا باغشی از سرخس، دولت مراد دولت اوغلی و مرت باغشی آباش اوغلی از تجن حضور داشتند.
در این رابطه حاکمیت ترکستان یادداشتی مبنی بر مساعدت و همیاری به دعوت شدگان فوق به تاشکند به کمیته اجرایی استان در ترکمنستان ارسال میدارد3 . بسیاری از دعوت شدگان فوق بنا به دلایل مختلف نتوانستند در این کنسرت شرکت نمایند. با وجود این در کنسرت فوق که در 10- 8 ماه مه 1921 برگزارگردید، هنرمندان ترکمن توانستند آثاری از موسیقی سنتی ترکمنی را عرضه نمایند. در این کنسزت، باغشی معروف ترکمن ساری باغشی از روستای بامی با همراهی غئجاق پسرش پورلی ساری، آنسامبل نی نوازان4 و ملا پوری آباش اوغلی با دکلمه اشعاری از شعرای ترکمن برنامه هایی را اجرا نمودند5 .لازم به یادآوری است که حاکمیت ترکستان کمکهای بی دریغی را برای هر چه بهتر برگزار گردیدن کنسرت فوق بعمل آورد.
درایام برگزاری کنسرت فوق، مناسبات دوستانه ای مابین اوسپنسکی وهنرمندان ترکمن برقرارمیگردد. این امردرنامه هنرمندان ترکمن نیز که خطاب به اوسپنسکی نوشته شده انعکاس یافته است: « گروه کوچک ما که امکان شرکت دراین کنسرت و آشنایی با شما را یافت، موجبات علاقمندی ما را نسبت به شما وفعالیتها و متد کار شما فراهم آورده وما را بر آن داشت که قابلیت درک شما را درمورد جنبش موسیقی وافکار خلاق وبرخورد فعال تان را به سرشت انسانی و روانشناسی مورد تحسین قرار دهیم. ما جدا با شما احساس نزدیکی میکنیم............. اجازه بدهید اوسپنسکی گرامی، صمیمانه ترین تشکرات خودرا بابت مناسبات دوستانه وانسانی نثارتان نمائیم................ وازتوجه عمیق تان برای درک خلاقیتهای موسیقی ما قدردانی نمائیم. برای شما نیرو و انرژی فراوان در راه تداوم کارهای علمی تان درعرصه مطالعه موسیقی ما آرزو کرده و امیدواریم که احترامات خالصانه ما نسبت به شما وکارهای علمی تان، حمایتگر هرچند کوچکی برای تداوم کارهایتان باشد6 .» چنین ابراز علاقمندی های دوطرفه، نهایتا نتایج مؤثر خودرا برجای گذاشت. بدنبال تصمیم حاکمیت ترکمنستان شوروی پیرامون رشد موسیقی ملی ترکمنی، ازاوسپنسکی دعوت بعمل آمد که امرمهم به نت درآوردن موسیقی ترکمنی را به انجام رساند.
درسالهای 1930- 1925 ، اوسپنسکی تحقیقات فراوانی را درزمینه موسیقی ترکمنی بعمل آورد. وی دراولین دور تحقیقات خود ( از ماه اوت 1925 تا ماه مه 1926) ، در مجموع 115 اثر موسیقی را از خوانندگان و نوازندگان ترکمن ماری، تاغتا بازار، سرخس، تاغتا و پوُرسی به ثبت رساند. در میان این آثار، موسیقی های سنتی حرفه ای از جایگاه درجه اولی برخوردار بودند. بدین ترتیب براساس مجموعه کارهای صورت گرفته در این عرصه، درسال 1928 ازسوی بخش موسیقی انتشارات دولتی، جلد اول کتاب «موسیقی ترکمنی 7 » ومقاله « تحقیقات موسیقی- مردم شناسی من درترکمنستان درسالهای 26- 1925» نوشته اوسپنسکی و 115 ترانه ترکمنی با همراهی دوتار، غئجاق، تودوک ( نی)، و دیللی تودوک ثبت شده توسط اوسپنسکی آورده شده است. جلد نخست « موسیقی ترکمنی» نه تنها بمثابه نقطه آغازی برای به نت درآوردن موسیقی ترکمنی بشمارمی آید، بلکه آن یکی از آثار بنیادی موسیقی فلکلوریک ملت ترکمن محسوب میگردد.
دردور تحقیقات دوم ( از ژانویه 1927 تا اوت 1928 ) که در بخشها و روستاهای ترکمنستان شرقی و غربی صورت میگیرد، اوسپنسکی موفق به ثبت بیش از 200 اثر موسیقی سنتی و حرفه ای و 30 اثر ترانه های کودکان و زنان میگردد. در سال 1930 سومین دور تحقیقات از سوی وی سازماندهی میگردد، ولی آن نمیتواند نتایج مطلوب خود را بار آورد.
جریان تحقیقات اوسپنسکی در مناطق مختلف ترکمنستان، دائما در مطبوعات متعدد ترکمنستان، منجمله در نشریه « یادداشتهای ترکمنستان» و نشریه ماهانه « ترکمن شناسی» و همچنین برنامه های آتی آن درج میگردد. این امر موجبات علاقمندی فراوانی را در داخل و خارج و همینطور در میان دوستداران موسیقی ترکمنی برمی انگیزد.
در اطلاعیه بخش موسیقی- مردم شناسی انیستیتو علوم موسیقی دولتی در 5 ژانویه 1926 که با استناد به اظهارات اوسپنسکی داده شده، به ارزش هنری موسیقی ترکمنی بخصوص به ریتم، سیستم ترتیب صداها و ساختار فرم عمومی آن اشاره میگردد 8 . همچنین در مصوبه شورای بخش تئوری و تاریخ موسیقی دولتی انیستیتو تاریخ هنر در 25 اکتبر 1926، بر اساس بیانات بلیایف آمده است که، تحقیقات صورت گرفته توسط اوسپنسکی در عرصه موسیقی ترکمنی، نه تنها دارای اعتبار نوین و کاملا ارزشمندی در عرصه مطالعه ویژگیهای موسیقی- مردم شناسی خلقها میباشد، بلکه آن در کل به لحاظ داشتن ملودی خود ویژه، ریتم و شکل میتواند مدعی ثابت قدمی در برابر موسیقی شناسی اروپای غربی بشمار آید 9 .
در سوم نوامبر 1926، بلیایف سخنرانی ای در مورد موسیقی ترکمنی در کمیسیون مردم شناسی وابسته به انجمن جغرافیای روسی ایراد مینماید. سخنرانی وی در باره موسیقی ترکمنی در مجله « موسیقی و انقلاب» (شماره 11، سال 1926) و در نیویورک در مجله « Pro Musika quarterlu » ( سال 1927، مارس- ژوئن) بچاپ میرسد. علاوه بر آن، مقاله تحلیلی پیرامون جلد اول « موسیقی ترکمنی » در مجلات مختلف بزبانهای آلمانی، انگلیسی،ترکی و دیگر زبانها چاپ میگردد.
بلیایف و اوسپنسکی، نخستین گردآورندگان میراث موسیقی ترکمنی و اولین پیشگامان در این راه بودند. ثبت موسیقی خلقی ترکمنی، در شرایط بسیار دشوار، در دوران قحطی و بدون کمترین امکانات فنی ضبط و در شرایط سخت جغرافیایی ترکمنستان صورت پذیرفت. این امر بالطبع موجبات کاستیهایی را نیرفراهم آورد. در آن شرایط گاها برای ثبت ترانه ای یا آهنگی، از اجرا کننده آن خواسته میشد که آنرا چندین بار و بصورتی آرام تکرار نماید. بسیاری از ترانه های باغشی ها که تنها بصورت توضیحی ضبط گردیدند، به ثبت نرسیدند. بویژه در این بین میتوان به ملودیهای آواز خوانی باغشی ها و برخی دیگر اسالیب آواز خوانی ملی که توسط باغشی ها اجرا گردیدند اشاره نمود. اما آثاری که توسط اوسپنسکی مورد ثبت قرار گرفتند، دارای ارزش عظیم علمی و عملی میباشند. بلیایف بر پایه تجزیه و تحلیل موارد ثبت شده توسط اوسپنسکی، نخستین کار بنیادی خود را پیرامون موسیقی ترکمنی که درجلد اول « موسیقی ترکمنی » آورده شده به انجام رساند. نتیجه تحقیقات وکارهای اوسپنسکی وبلیایف، خود سنگ پایه ای شد برای موسیقی دانان روسیه درپایان سالهای 20 و آغاز سالهای 30 که به خلق آثاری با تم ترکمنی روی آورند.
اوسپنسکی در سالهای آخر عمر خویش که به درجه دکترای هنر شناسی نائل آمده بود، به ثبت آهنگهای ازبکی، فرغانه ای و دیگر ترانه های خلقهای ازبکستان پرداخته و در انیستیتو انجمن هنر تاشکند، کارهای زیادی را در امر تربیت کادرهای ملی به انجام رساند. او آهنگهای بسیاری را برای فیلم های سینمایی و اپراها و آثار سمفونیک و آوازهای کُر خلق نمود. به پاس خدمات شایان اوسپنسکی در امر احیای موسیقی ترکمنی و ازبکی بوی از سوی حاکمیت ترکمنستان و ازبکستان شوروی عنوان هنرمند خلق اعطاء گردید. اما پیری امکان ادامه کارهای با ارزش و علمی را بوی نداد و بدین سان پس از یک عمر تلاش و زحمت در راه موسیقی خلقهای ترکمنستان و ازبکستان، سرانجام در 9 اکتبر 1949 در تاشکند فوت نمود.
تحقیقات علمی اوسپنسکی وبلیایف، بعدها پایه نیرومندی برای گسترش هرچه وسیعتر عرصه های مختلف موسیقی ترکمنی گردید. انجمنها و انیستیتوهای مختلفی برای پرداخت به موسیقی ترکمنی و تربیت کادرهای ملی ایجاد گردید. دهها موسیقیدان تربیت شده و صدها اثر ارزشمند سمفونیک و اپرایی خلق گردیدند. با همه کارهای عظیمی که تا به امروز در عرصه غنای موسیقی ترکمنی صورت پذیرفته، ولی آن هنوز جا دارد که مضمون هر چه با کیفیت تری را کسب نموده و بیش از این تکامل یابد. این موسیقی برای روی پا ایستادن و تداوم خویش باید که پاسخگوی مطالبات زمان خویش و مردم خویش باشد، باید که این میراث موسیقی را پاسداری نمود و آنرا تا حد فرارویی به سلاح نیرومند معنوی توده های خلق در هر شرایط زمانی و مکانی ارتقاء بخشید.
پانویس ها: 1- ازیادداشتهای میان پاسپورتی که ازسوی شورای هنر کنسواتور پطربورگ به اوسپنسکی داده شده است. انیستیتو انجمن هنر بنام حمزه حکیم زاده نیازی ( تاشکند) ، آرشیو اوسپنسکی، جلد 1.
2- دوتار نواز نامی مئللی تأچ مرادف ازگؤک دپه، از سال 1921 تا 1930 درروستای مهین از بخش قاقا میزیست.
3- انیستیتو انجمن هنر بنام حمزه حکیم زاده نیازی، آرشیو اوسپنسکی، جلد3.
4- بنظر میرسد که در ترکیب آنسامبل نی نوازان، پیدا تودوک چی و دوستان وی ازماری حضور داشتند، ولی اسامی آنان در برنامه کنسرت آورده نشده است.
5- انیستیتو انجمن هنر بنام حمزه حکیم زاده نیازی، آرشیو اوسپنسکی، جلد3. > 6- همانجا.
7- جلد دوم « موسیقی ترکمنی » بنا به دلایل مختلف چاپ نشده و در سال 1936 تنها چند نسخه کنترل شده از آن که در آرشیوهای شخصی موجود بود بچاپ رسید.
8- انیستیتو انجمن هنر بنام حمزه حکیم زاده نیازی، آرشیو اوسپنسکی، جلد2. > 9- همانجا.
احمد مرادی، 24 خرداد 1387
moradi5704@yahoo.de
Quelle: turkmensahramedia
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر