۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۰, چهارشنبه

بیانيه مشترک به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر 2025

درآستانه‌ روز جهانی کارگر، در لحظه‌ای انفجاری و تاریخی ایستاده‌ایم. زمین زیر پای جمهوری اسلامی می‌لرزد و نفرت و خشم، کوچه، خیابان، کارخانه، دانشگاه و مدرسه را فرا گرفته است.
هنوز آتش داغ کارگران جانباخته در معادن خاموش نشده بود که فاجعه‌ تلخ و خونین بندر رجایی که جنایتی دیگر از سوی صاحبان قدرت و ثروت است، ده‌ها جان را بی جان کرده و در دل خاک نشانده، ده‌ها نفر را مفقود کرده و هزاران نفر را زخمی و معلول ساخته است.
فقر، بیکاری، ناامنی، استثمار، تبعیض، جنایت، این‌ها چهره‌ واقعی حکومتی است که تنها با سرکوب و خونریزی و جنگ افروزی بر قدرت چنگ انداخته است.
جمهوری اسلامی، این رژیم دزدسالار، مافیایی و به غایت ضدانسانی، امروز بیش از هر زمان دیگری بر لبه‌ پرتگاه سقوط ایستاده است. ابَر‌بحران‌های عمیق اقتصادی، انرژی، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، زیست‌محیطی و بین‌المللی، پایه‌های حکومت را پوسانده و هر فاجعه‌ تازه، گواهی خونین بر فروپاشی نظم موجود است؛ حاکمیتی که زیست انسان در آن به صحنه‌ای دهشتناک از فیلم‌های آخرالزمانی بدل شده است.
اما مردم جان به لب رسیده، از کارگران گرفته تا معلمان، پرستاران و کادر درمان، بازنشستگان، دانشجویان، دانش‌آموزان، هنرمندان و ورزشکاران و نویسندگان و وکلا، بیکاران، آتئیست‌ها، رنگین‌کمانی‌ها، فعالان محیط زیست، کارگران مهاجر، دادخواهان، و زنان مبارز، امروز در صفوفی به هم فشرده، پرچم انقلاب زن زندگی آزادی را همچنان برافراشته‌اند و تسلیم این شرایط اسفناک نشده‌اند.
انقلاب ما آغاز شده است، اما هنوز در راه پرچالش رسیدن به پیروزی در پیش است.
دشمن درمانده اما خون‌آشام، با تداوم جنگ علیه زنان، سرکوب مدارس و دانشگاه‌ها، زندانی کردن معترضان، اعدام‌های پی در پی و حتی دست دراز کردن به سوی آمریکا پس از سال‌ها دروغ‌گویی و دشمن‌تراشی، به وضوح نشان داده که بوی پایان را حس کرده است.
این حکومت از معدن تا بندر را به محل قتل کارگر تبدیل کرده، و زندانی به وسعت یک ایران ساخته که هیچ انسانی در آن از محرومیت و شکنجه و مرگ، در امان نیست.
ما امضا کنندگان این بیانیه عمیقا بر این باوریم که در این نبرد مرگ و زندگی، دیگر راهی برای انتظار یا توهم به نجات دهنده نمانده است.
قدرت در دستان ماست و تنها سازماندهی انقلابی و اعتراضات و اعتصابات سراسری می‌تواند این ماشین سرکوب را درهم بشکند. بنابراین هر کارگاه، هر کارخانه، هر میدان نفتی و گازی، هر مرکز تولیدی و خدماتی، هر دانشگاه و مدرسه میتواند به سنگر مبارزه بدل گردد.
ما برای دستیابی به «آزادی و برابری، رفاه همگانی، سکولاریسم، مدرنیسم، امنیت، عدالت اجتماعی، رفع فوری هرگونه تبعیض طبقاتی، جنسی-جنسیتی و اتنیکی، بهداشت و درمان رایگان، بیمه‌ بیکاری و درمان کارآمد برای همگان، تحصیل رایگان و اجباری مطابق آخرین استانداردهای جهانی برای همه‌ کودکان، آموزش جنسی استاندارد در مدارس، ممنوعیت کامل کار کودک، پاکسازی مدارس و دانشگاهها از آموزش دینی و نیروی نظامی و امنیتی، آزادی بی‌قید و شرط بیان و اندیشه و عقیده، آزادی اعتراض و اعتصاب و تجمع و تشکل و تحزب، آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه‌ زندانیان سیاسی، لغو مجازات شنیع اعدام، به رسمیت شناختن کامل حقوق افراد +LGBTQIA، و تحقق کامل مطالبات زنان طبق منشور پیشرو زنان ایران و منشور مطالبات حداقلی تشکل‌های صنفی»، انقلاب زن زندگی آزادی را فرصتی تاریخی میدانیم و تاکید داریم برای گرفتن این حقوق اولیه انسانی که نجات میلیونها انسان را تضمین میکند، در گام اول می بایست این نظام را از سر راه خود برداریم.
در این مسیر به جامعه‌ جهانی هشدار می‌دهیم: ما نه جنگ طلبیم و نه مذاکره و توافق مساله ماست، بلکه پایان ریشه ای وضعیت ضدانسانی موجود و مسبب آن امر ماست. لذا جمهوری اسلامی باید از سازمان جهانی کار (ILO) و تمام نهادهای بین‌المللی اخراج، و به عنوان حکومت آپارتاید جنسی-جنسیتی در سطح جهانی بایکوت شود.
ما تاکید داریم اکنون زمان آن است که همه‌ جنبش‌ها و نیروهای مبارز و انقلابی از کارگران و معلمان و بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران و کادر درمان، کسبه و مغازه‌داران، رانندگان حمل و نقل شهری و کامیون‌رانان، به هم بپیوندند چراکه با ایجاد یک شبکه بزرگ و سازماندهی سراسری اعتراضات و اعتصابات همزمان و مستمر است که می‌توانیم این نظام پوسیده را از قدرت به زیر بکشیم.
پیروز باد انقلاب زن زندگی آزادی!
زنده باد اتحاد و همبستگی مردمی!
پیش بسوی اعتراضات و اعتصابات سراسری!

امضا کنندگان: تشکل دانشجویان پیشرو، انجمن آزادی‌خواهان بهشتی، نهاد آزادی‌خوان دانشگاه تهران شمال، اتحاد دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان، اتحاد دانشجویان دانشگاه الزهرا

جمعی از دانشجویان: دانشگاه اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ، دانشگاه تهران ، دانشگاه آزاد اصفهان ، تشکل دانش‌آموزان انقلابی بوشهر ، تشکل دانش‌آموزان انقلابی تهران ، یاسمن آریانی – فعال حقوق زنان ، ویکتوریا آزاد – فعال و تحلیلگر سیاسی موسس شبکه ایرانیاران، فرید آشنا ـ نویسنده وفعال کوییر ازافغانستان، ایمان آقایاری – فعال سیاسی، آرش احترامی – شاعر، مینا احدی – سخنگوی کمیته علیه اعدام، فعال حقوق زنان
الهه اجباری – فمینیست و فعال حقوق بشر، فاطمه اختصاری – شاعر و نویسنده، فعال حقوق زنان
مرجان اروندی – پژوهشگر و استاد دانشگاه
عظمت اژدری – خواهر دادخواه غنیمت اژدری، عضو انجمن خانواده‌های PS752
سارا افراسیابی – روانشناس، نویسنده و فمینیست، الهام (الی) امیدواری – فعال اجتماعی
ملیکا امینا – هنرمند و فعال حقوق زنان و حقوق رنگین کمانیها ، سهیلا انزلی ـ فعال مدنی و کادر درمان
آستاره انصاری – وکیل دادگستری، از بازداشت شدگان انقلاب زن زندگی آزادی
سوری بابایی چگینی – فعال حقوق زنان و کارزار حجاب بی‌حجاب
آزاده بارزاده – روزنامه نگار و فعال حقوق زنان، حسن باقری‌نیا – استاد اخراجی دانشگاه حکیم سبزواری
شهین باور – فعال حقوق زنان، کوکب بداغی پگاه – فعال صنفی معلمان
نادیا بهاری – فعال حقوق زنان، شعله پاکروان – مادر دادخواه ریحانه جباری
ندا پاکروان ـ ترنس، فریبرز پویا – فعال حقوق سکولار و برنامه نان و گل سرخ
پریسا پوینده – دبیر کمیته آزادی زندانیان سیاسی
جاستینا – رپر و فمینیست، فروزان جلالی – کارگردان، فعال حقوق زنان
امید حبیبی نیا – روزنامه نگار، احسان حکیمی – فعال سیاسی
مهران حمیدی – عضو هیات اجرایی تشکل رنگین‌کمانان ایرانی
محمد خاکساری – مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه قلم معلم
دره خطیبی – مدرس، محقق و کنشگر،  شهلا دانشفر– سخنگوی کمپین آزادی کارگران زندانی (فری‌دم‌ناو)
فاطمه داوند – زندانی سیاسی سابق و از شاهدان دادگاه آبان ۹۸
بهار دهکردی – رپر و بازیگر تئاتر، فعال حقوق زنان
فرشته دیدنی – فعال حقوق زنان، امیرا ذوالقدر – فعال برابری جنسیتی
کیان آذر – دبیر سازمان جوانان کمونیست، زویا سپهری – فعال حقوق بشر، یحیی سرخانی – فعال محیط زیست
سعید سعادتی – زندانی سیاسی سابق، احسان شربتی – شورای بین‌الملل کانادا
شیرین شمس – از مسئولین تشکل انقلاب زنانه، ارغوان شمس‌آرا – روزنامه‌نگار و فعال کوییر
نیلوفر صابری – فعال حقوق بشر، حسن صالحی – سخنگوی کمیته علیه اعدام
سیمین صبری – روانپزشک و فعال فمینیست اینترسکشیونال تورک
حدیث صبوری – فعال حقوق زنان، ساره صدیقی همدانی – فعال ال‌جی‌بی تی‌کیو و حقوق زنان
نرگس ظریفیان – فعال حقوق زنان، خلیل عبیات – فعال حقوق جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ و مسئول بخش عربی شش‌رنگ
دلنیا عزیزمرادی – فعال حقوق زنان و فعال رسانە، رادا مردانی – فعال صنفی معلمان ، مهناز علائی – فعال حقوق زنان
مهین علیپور – فعال سیاسی و مدافع حقوق زنان،رادا فاتحی – خواهر دادخواه رامین فاتحی،‌ جانباخته انقلاب زن زندگی آزادی
محبوبه فرح‌زادی – عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران
سارا قربانی – فعال حقوق زنان و عضو کمپین اتحاد علیه آپارتاید جنسیتی، علی قلی‌لو – زندانی سیاسی سابق
عزیزه لطف الهی – از مسئولین کمپین نه به تابو، نه به خشونت علیه زنان ، مژگان کشاورز – فعال حقوق زنان
شیوا گنجی – روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان ، شیوا محبوبی – سخنگوی کمیته آزادی زندانیان سیاسی و فعال حقوق زنان
برزان محمدی – زندانی سیاسی سابق، دادخواه، رويا محمودی – فعال حقوق زنان
ماریا محمودی – همسر دادخواه محمد فرامرزی جانباخته راه آزادی
رضوان مقدم – سخنگوی کمپین توقف قتل‌های ناموسی، مهدی موسوی – شاعر و نویسنده ، پوران ناظمی – فعال حقوق زنان
ماه‌منیر ندیم – خواننده و مدل، فعال حقوق زنان و افراد دارای معلولیت ،  آرش نظامی – روزنامه‌نگار
هیرش نقشبندی – بازیگر و کارگردان تئاتر و از آسیب دیدگان چشم زن زندگی آزادی
مریم نمازی – فعال حقوق زنان، سبحان نوفر – فعال کوییر ، هرمینه هورداد – فعال حقوق بشر، فمینیست

https://wriran.com/bayanie-1may2025/

======  

کشته و مجروح شدن صدها تن از کارگران و کارمندان در انفجارِ بندرِ رجایی شهر بندرعباس در آستانه سالگرد روز جهانی کارگر، آنهم پس از مرگ کارگران معدن در نبود ایمنی در سال گذشته، تنها گوشه کوچکی از وضعیت اسفبار کارگران ایران پس از گذشت 46 سال از عمر رژیم حاکم بر ایران است. این در حالیست که بنا بر آمار گردآوری شده، فقط در حدفاصل ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ تا ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، مرگ دستکم ۲۰۷۹ و مصدومیت دستکم ۱۶۲۷۳ کارگر در پی حوادث ناشی از فقدان ایمنی محیط یا شرایط کار ثبت شده است. در اقصی نقاط کشور، وضعیت کارگران نه تنها مسیر قهقرایی مشابه‌ای با شرایط فاجعه آمیز محیط زیست طی می‌کند، بلکه اغلب کارگران خود در مرکز این فجایع زیست محیطی قرار دارند.

به جرات می‌توان ادعا کرد که موقعیت کارگران در ایرانِ 1404 خورشیدی از وضعیت کارگران در دهه‌های پایانی سده 19 میلادی در آمریکا که اعتراضات و اعتصابات اتحادیه کارگری منجر به گرامیداشت اول ماه مه (یازدهم اردیبهشت) به عنوان روز جهانی کارگر شده، به مراتب بدتر است. سرکوب سیستماتیک اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری در ایران توسط دو رژیم پهلوی و اسلامی حاکم، همسو با سرکوب آزادیهای سیاسی و اجتماعی در جامعه برای ادامه حیات حکومتشان، دستاوردی به جز آنچه که اکنون به عنوان فقر مطلق نصیب کارگران و زحمتکشان در نقاط مختلف ایران شده، نداشته است.

در طول حیات جمهوری اسلامی ایران، زیر ضرب بردن تشکلهای کارگری با ایجاد نهادهای موازی امنیتی مانند خانه کارگر و دستگیری، شکنجه و اعدام فعالان کارگری همراه بوده است. در چهارمین دهه رژیم اسلامی حاکم، وضعیت در مناطق حاشیه و دور از مرکز به مراتب بدتر از شهرهای مرکزی و مناطق صنعتی است. تعطیلی مراکز تولیدی و صنعتی در حاشیه کشور جوانان و افراد سرپرست خانواده‌ها را بالاجبار بسوی کولبری و سوختبری و کارهای کاذب رانده است. جنایت حکومت در همین حد باقی نمانده و دستگاه سرکوب رژیم این زحمتکش‌ترین اقشار محروم جامعه را یا در کوهستان و دشت با گلوله به قتل می‌رساند و یا آنها را در زندانها اعدام می‌کند. اعدام حمید حسین نژاد حیدرانلو، آخرین نمونه از این جنایات است. همچنین اخراج و یا عدم استخدام افراد بومی در مناطق صنعتی مثل پالایشگاهها و بکارگیری نیروهای غیر بومی و در مقابل قرار دادن آنها با مردمانی که نسلها در آن خطه زندگی کرده‌اند، روش دیگری برای کنترل اعتراضات کارگری در این مناطق است.

علیرغم سرکوب هدفمند جنبش کارگری، زندانی کردن و صدور احکام اعدام، یکی دیگر از ابزارهای حکومت در سرکوب و ارعاب کارگران است. احکام زندان و اعدام فعالان کارگری مانند شریفه محمدی یکی از نمونه‌های چنین روشی است که حکومت از آن استفاده می‌کند.

با وجود همه ترفندهای رژیم حاکم بر ایران بر علیه کارگران و زحمتکشان، روزی نیست که کارگران در شهرها و استانهای مختلف کشور دست به اعتراض و اعتصاب نزنند. اعتراضات کارگری همراه با مبارزات زنان، جنبش اعتراضی بازنشستگان و فرهنگیان و همسو با کارزار قهرمانانه "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" زندانیان سیاسی و مبارزات ملیتهای ایران در بدست آوردن حقوق اساسی خود، اکنون موتور محرکه جنبش انقلابی زن زندگی آزادی است. کارگران و زحمتکشان به عنوان پیگیرترین طبقه همراه با دیگر اقشار جامعه تا سرنگونی تمامیت رژیم حاکم بر ایران به اعتراض و مبارزه ادامه خواهند داد زیرا که چاره‌ای بجز مبارزه و شکست جمهوری اسلامی پیش رویشان نیست.

همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری در ایران

کنگره ملیتهای ایران فدرال

یازدهم اردیبهشت 1404 برابر با اول مه 2025

هیچ نظری موجود نیست: