پدیده ی تصور یکپارچگی اتنیکی درکشورهای کثیرالمله، پدیده ی تازه ای نیست. علت اصلی بروز این پدیده وجود تمایل قوی به "خود بزرگ بینی قومی" است که واژه ی اینترناسیونالیستی آن در فرهنگ سیاسی "شوونیزم" به معنی عظمت طلبی می باشد. به عبارت دیگر پدیده ای با عنوان " تصور یکپارچگی اتنیکی درکشورهای کثیرالمله" ، جلوه ای از وجود تمایلات قوی ناسیونالیستی و شوونیستی عقب مانده است. و قدرتمندی آن درمیان افراد ملیت هائی که در دوره های گذشته (استعمار، امپریالیزم و جنگ سرد) صاحب امتیازهای انحصاری درکشورهای کثیرالمله شدند از موانع اصلی استقرار استقلال، آزادی، دموکراسی وعدالت درکشورهای کثیرالمله می باشد. کشورهای ایران، عراق، چین و غیره از نمونه های بارزی است که هرکدام و بخصوص ایران ازجوانب مختلف قابل بررسی هستند. واین بررسی ومطالعه ی مقایسه ای، بی شک به باز شدن جوانب مختلف مسأله که ضرورت بسیار دارد کمک خواهد کرد.
مقاله ی "شورش اویغورها و نظام چند قومی چین" یک نوع بررسی پدیده ی " تصور یکپارچگی اتنیکی" درکشور کثیرالمله ی چین، در رابطه با اقلیت ملی اویغور است که برای علاقمندان به موضوع در زیر قرار داده می شود.
ایل گویجی
21 اکتبر 2009 - 29 مهر 1388
شورش اویغورها ونظام چند قومیتی چین
گستردگی شورش های اخیر در شهر اورومچی، و پیش از آن در لهاسا (تبت)، نشانه ی بارزی از غلط بودن تصور موجود در خصوص "یکپارچگی" چین است.
بسیاری از خارجیها، وخود مردم چین، براین تصور غلط هستند که اکثریت قاطع ساکنان چین از نژاد "هان" هستند ودر برخی مناطق مرزی آن کشور هم اقلیت هایی زندگی میکنند.
این درحالی است که مردم از 56 قوم و نژاد مختلف درچین زندگی میکنند واین گروههای متکثر تمایزات گویشی و فرهنگی کاملا جدی با اکثریت چینی "هان" دارند.
استان سین کیانگ چین که حدودا یک ششم مساحت آن کشور را تشکیل می دهد، شامل 45 در صد جمعیت اویغور ( که عمدتا مسلمان هستند) و حدود 40 در صد چینی "هان" است.
درگیری ها درشهر اورومچی هنگامی رخ داد که مسلمانان در واکنش به کشته شدن دو کارگر اویغور درجنوب چین و عدم جدیت مقامات چینی در پیگیری قضیه به خیابان ها آمدند.
حد اقل 156 نفر در درگیریها جان خود را از دست دادند وبیش از یکهزار نفر مجروح شدند. نیروهای امنیتی درادامه سرکوب، به بازداشت گسترده مردم پرداختند.
تحولات اخیر می تواند نشانه ای از آن باشد که حکومت چین با مشکل بزرگتر احساس ناامنی از سوی قومیتهای متفاوت و عدم یکپارچگی ملی روبروست.
خروج زودهنگام هو جینتائو، رییس جمهور چین، از اجلاس سران گروه 8 کشور صنعتی درایتالیا وبازگشت او به کشورش برای رسیدگی به مسائل قومی دراستان سین کیانگ، نشانگر درجه اهمیتی است که چین برای این مسئله قائل است.
بموجب نتایج رسمی سرشماری ملی چین در سال 2000، چینیهای اکثریت "هان" 91 در صد جمعیت آن کشور بودند و نه در صد باقی جمعیت، شامل 104 میلیون نفر از 55 گروه قومی و نژادی دیگر هستند.
چین در طول چند قرن گذشته کشوری چند فرهنگی شامل همه این گروههای قومی و نژادی در یک "دولت ملی" بوده است اما دولت نگران است که گسست های فرهنگی و زبانی با تضعیف شدن دولت مرکزی افزایش یابند. درگیریهای داخلی، رکود اقتصادی، رشد ناموزون و یا اختلافات سیاسی می توانند از جمله دلایل تضعیف دولت مرکزی تلقی شوند.
کمونیست ها هنگام بدست آوردن کنترل بر چین در سال 1949، با تاکید بر تمایز میان "هان"ها و اقلیت های قومی و نژادی می خواسته اند که اختلافات میان خود هان ها را کم اهمیت جلوه دهند.
در ایدئولوژی کمونیستها، قومیت "هان" در صدر حرکت توسعه و تمدن قرار داشته واقلیتها "عقب مانده" و"ضد مدرن" تلقی می شدند که مانع پیشرفت خود و کشور بودند.
اما واقعیت این است که هان های به اصطلاح یکپارچه، خود به هشت زبان کاملا متمایز از هم صحبت می کنند و زیر گروه های مختلف آنان نیز تفاوتهای فرهنگی و گویشی بارزی با هم دارند.
از سوی دیگر، با این که مجموعه اقلیت ها تنها نه درصد از جمعیت کل چین هستند، عموما در مناطقی مستقرند که دارای منابع طبیعی غنی هستند. %
*- برگرفته از بی بی سی به روز شده در پنج شنبه 09 ژوئيه 2009 - 18 تیر 1388
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2009/07/090709_em-xinjiang.shtml
-------------------------------------------------------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر