برگرفته ازسایت gunaz.tv ، طی سه دهه گذشته برای رها شدن ازشرایط خفقان آوری که جمهوری اسلامی برای تمام ایرانیان ایجاد کرده بیش از پنج میلیون ایرانی مجبور به ترک وطن خود شده ودراقصی نقاط جهان بویژه درکشورهای آمریکائی واروپائی ساکن شده اند. این نیروی میلیونی درگذشته بدلیل پراکنده بودن بچشم نمی آمد ولی اززمانی که جنبش دموکراسی خواهی درداخل اوج گرفته دیاسپورا نیز برای حمایت ازمبارزات داخل فعال شده واعتبارتازه ای یافته است دراین میان دیاسپورای ملل غیرفارس نیزکه بتدریج از گروه های سراسری ایرانی جداشده بودند توانسته اند تا اندازه ای خودرا سازمان بدهند وفعالیت درخارج را بصورت موثرپیش ببرند. حرکت عموم ایرانیان نیزچشمگیربوده ولی بیشترجنبه آکسیون اعتراضی داشته وهنوز نتوانسته است بعنوان یک نیروی تاثیر گذار در سیاست کشورهای بزرگ ظاهر شود.
ازطرف دیگرپدیده جهانی شدن وآغازسیل مهاجرت ازجبوب به شمال بعد ازپایان جنگ سرد اشکال پیچیده ترفعالیت دیاسپورا را موجب شده واکنون موثرترین شیوه فعالیت درخارج «لوبی گری» شناخته می شود بعلت غیرفعال وغیرمتشکل بودن ایرانیان مخالف رژیم، تابحال این خود جمهوری اسلامی بوده که با خرج بی حساب پول نفت وبکمک تکنوکراتهائی که دانش خود را درمقابل پول دراختیار جمهوری اسلامی قرارمی دادند وهمچنین به یاری مسلمانانی که جمهوری اسلامی را الگوی خود قرارداده بودند ازجمله لبنانی ها وفلسطینیها وبا استخدام وکلای مجرب بین المللی بنفع رژیم جمهوری اسلامی وخنثی کردن تحریم های خارجی درآمریکا واروپا لوبی های فعال ایجاد می کرد وازاین لوبی ها علیه اوپوزیسیون نیزاستفاده میکرد اما بعداز انتخابات تقلبی دوره دهم ریاست جمهوری وخشونت وبیرحمی بی سابقه ای که جمهوری اسلامی علیه مردم ازخود نشان داد ورق را کاملا برگردانده است وافکارعمومی بین المللی با اشتیاق آماده شنیدن صدای مخالفان داخلی واوپوزیسیون جمهوری اسلامی میباشد. با توجه به شرایط مناسبی که برای مخالفان جمهوری اسلامی درصحنه بین المللی فراهم شده است کلیه ایرانیان ازجمله غیرفارسها که درداخل تحت ستم مضاعف قراردارند دریافته اند که باید به امرلوبیگری توجه جدی بکنند .
اما قبل ازهمه لازم است بانگاه منفی که جریانات چپ نسبت به لوبیگری ایجاد کرده اند وآنرا پدیده منفی دردموکراسیهای غربی میدانند تعیین تکلیف شود زیرا نمی توان مخالف لوبیگری بود ودرعین حال ادعای مبارزه موثر برای رهائی ملی درتبعید وغربت داشت. قاعده کاراین است که باید نرمهای فعالیت سیاسی درجوامع دموکراتیک را شناخت وموثرترین شیوه را بکارگرفت. درحال حاضرکلیه گروههاوجریانات سیاسی جدی درکشورهای غربی ازلوبیگری برای پیشبرد اهداف خوداستفاده میکنند.
لوبیگری گروههای اوپوزیسیون
طی سی و یک سال گذشته سه گروه ازاوپوزیسیون جمهوری اسلامی یعنی سلطنت طلبها ، مجاهدین خلق واحزاب کردی در عرصه لوبیگری فعالیت داشته اند وموفقیتهای نسبی نیزکسب کرده اندامابا نگاه ازبیرون بنظر می رسد که هرکدام بدلایل خاصی نتوانسته اند حداکثر نتایج رابدست آورند بررسی بیلان کاراین جریانات بعهده خودشان است سایرگروههای سیاسی و شخصیتهای شناخته شده نیزکم وبیش قدمهائی برداشته اند ولی اقداماتشان پراکنده بوده و تاثیرآشکاری نداشته است درهمان حال بعضی از فعالین این گروهها درگذشته مقالاتی منتشر کرده وازاین راه کوشیده اند لوبی های جمهوری اسلامی راشناسائی وافشاء نمایند اما درمورد لوبی ولوبیگری نخواسته اند روشنگری بیشتری بکنند که برای آگاهی عموم ضروری بوده است نظرباینکه لوبی یک وسیله است لذادوست ودشمن هردو میتوانند برای رسیدن به اهدافشان ازآن استفاده کنند.
برای لوبیگری موثر مقدماتی لازم است که درصورت آماده نکردن آن مقدمات انجام کارممکن نیست. داشتن نیرو، تشکیلات، کادر حرفه ای وامکانات مالی ازآنجمله می باشند. هرگروه سیاسی تازمانی که قدرت نمائی نکرده ونیروی پشتیبان خودرا به جهانیان معرفی نکرده است لوبیگری آن گروه نا کارآمد خواهدبود. گروههای سیاسی لوبیگری سیاسی میکنند وبرای این کار به یک هیئت دیپلمات نیازدارند که درعرصه روابط بین المللی فعال باشد این هیئت نیز ضروراتا باید با لوبیهای دیگر همکاری کند تا کارش نتیجه بدهد. لوبیگری سیاسی حول سوژه های مشخصی مانند حقوق بشر، حقوق ملی، حقوق شهروندی ومبارزه بادیکتاتوری انجام میگیرد وبرای این فعالیتها استفاده ازگروههای تخصصی حقوقدانان بین المللی درعرصه لوبیگری کارآئی زیادی دارد .
لوبیگری فرهنگی
پان ایرانیست ها در کشورهای غربی لوبیگری را در پوشش فرهنگی پیش می برند یعنی پوششی که اتفاقا دولتهای غربی برای قدرت گیری آن راغب هستند وتقویت ناسیونالیسم ایرانی بعد ازانحلال امپراطوری عثمانی و بدنبال آن سقوط دولت ترک قاجار در ایران ازاهداف استراتژیک غرب بود تا مانع رشد مجدد فرهنگ ترکی وزایش قدرتی نظیر عثمانی گردد. بعداز جنگ دوم جهانی وتاسیس دولت اسرائیل ورشد ناسیونالیسم ضدغربی اعراب درمخالفت با آن هم نیزمزید برعلت گردید وناسیونالیسم ایرانی دفاع طبیعی درمقابل ناسیونالیسم عربی نیزشد.
با روی کارآمدن جمهوری اسلامی وستیزه گری آن باغرب اینبارازنظرغربیها ناسیونالیسم ایرانی آلترناتیوفرهنگی اسلام گرائی شیعی درایران شد ولذامواضع تند پان ایرانیستی رادیوها وتلویزیونهای فارسی زبان خارج کشورازین منظرقابل تحلیل است .
با توجه به موارد بالا لوبیگری ملل غیرفارس نه تنها بامخالفت لوبی های جمهوری اسلامی روبرومی گردد بلکه ازطرف لوبی های پان ایرانیست نیزکه خودرا اوپوزیسیون جمهوری اسلامی معرفی میکنند تحت فشارقرارمیگیرند. درچنین شرایطی لوبی هائی موفق خواهند شد که قوی تروسازمان یافته ترازدیگرلوبی ها باشند وبرای ایجاد لوبی قوی باید اطاق های فکرومراکز مطالعات استراتژیک تشکیل شود واگرلوبی های جمهوری اسلامی در پوشش مراکز اسلام شناسی ولوبی های پان ایرانیست از طریق مراکز ایرانشناسی فعالیت میکنند، آذربایجانیها نیزمی توانند با همکاری مراکز ترک شناسی کارخودرا پیش ببرند .
بعلت عدم آشنائی ایرانیان به امرلوبیگری وبی اطلاعی ازقانونی بودن این نوع فعالیت درکشورهای آزادجهان،جمهوری اسلامی با سوء استفاده ازبی اطلائی مردم وباجنجال تبلیغاتی می کوشد فعالیت اوپوزیسیون درامرلوبیگری را وابستگی به بیگانگان معرفی کند اماخود جمهوری اسلامی دراروپا وآمریکا لوبی سازی میکند وعواملش بی حساب پول خرج میکنند تا فلان نماینده ازکارهای خلاف عرف بین الملل جمهوری اسلامی دفاع کند. «کانون توحید» درلندن و«شورای ایران وآمریکا» درایالات متحده دولابی شناخته شده ای هستند که بنفع جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
فراموش نکرده ایم زمانی که خمینی درپاریس بود اطرافیانش بدستورمستقیم او درفرانسه، انگلستان وآمریکا لوبیگری میکردند تا بقدرتهای بین المللی بقبولانند که خمینی رابعنوان آلترناتیو شاه بپذیرند اگرچه جمهوری اسلامی فعال ترین عضو رابطین خمینی - صادق قطب زاده- رااعدام کرد ولی هنوزنسلی از مبارزان آن دوران درداخل وخارج درقید حیات هستند و شاهد زنده می باشند و روابط اطرافیان خمینی اعم ازآخوند ومکلا نیزدرآرشیو کشورهای بزرگ موجود است بنابراین آن نوع تبلیغات صرفا برای فریفتن اندک طرفداران خود جمهوری اسلامی است وگرنه سالهاست که دیگر مردم معمولی تبلیعات جمهوری اسلامی را باور نمیکنند اکنون هرخانواده وفامیل یک یا چندنفرازنزدیکانشان درخارج کار ویا تحصیل میکند وبا بی اعتبارشدن جمهوری اسلامی مخالفان سیاسی آن اعتبارپیداکرده اند وگذشت آن زمان که افکارعمومی طعمه تبلیعات زهرآگین رژیم بود .
تاریخچه پیدایش لوبی
کلمه انگلیسی لوبی بمعنی راهرو ، رختکن و دهلیز است که ازقرن نوزدهم به بعد وارد فرهنگ سیاسی شده است باین علت که در آن زمان گروههای غیر نماینده که حق ورود به سالن پارلمان را نداشتند برای تامین منافع خاص خودشان درراهروپارلمان انگلیس با نمایندگان تماس می گرفتند و آنها را وادارمی کردند که بنفع آن گروه ها قوانین و مقرراتی تصویب بکنند و ازسال 1830 به بعد رسما نام این گروهها تبدیل به گروههای لوبی شد و کاری را هم که انجام می دادند لوبیگری نامیده شد. درجنگ های انفصال آمریکا نیزبعد ازآتش سوزی کاخ سفید ژنرال گرانت در هتل کوچکی مستقر شد وطبقه همکف هتل به خبرنگاران ، مراجعه کندگان و بازدید کنندگان اختصاص یافت که این طبقه لوبی نام گرفت و همین حالانیزدرتمام هتل های دنیا سالن انتظار را که معمولا طبقه همکف است لوبی می نامند.
لوبی درمفهوم سیاسی آن عبارت است ازگروههای تاثیر گزار که برای تامین منافع خاصی ازارکان حاکمیت عمومی ونهادهای اجرائی وقانونگزاری استفاده میکنند این گروهها درمطبوعات، مراکز تحقیق، مراکزقانونگزاری وتصمیم گیری فعالیت میکنند تا افکار عمومی، تحقیقات علمی وقوانین مصوبه را درجهت تامین منافع خودشان سوق بدهند و از قدرت عمومی بنفع گروه خودشان استفاده کنند .
یهودی ها درکشورهای غربی قدیمی ترین وقدرتمند ترین لوبی هارا دارند و(ای پاک) لوبی قدرتمند یهودی های آمریکاکه طرفدار حزب لیکود است درمجلس سناومجلس نمایندگان قدرت بی رقیبی دارد گردهمائی های سالیانه این لوبی واقعه سیاسی بین المللی محسوب می شود. درمجمع عمومی امسال - ای پاک – که روز 23 مارس درنیویورک تشکیل شد وازجمله سخنرانان خانم هیلاری کلینتون وزیرخارجه آمریکا بود 7500 نفرشرکت کرده بودند ویکی ازسوژه های اصلی بحث چگونگی مقابله با خطرجمهوری اسلامی بود.(1)
لوبی درمفهوم عامیانه آن به گروههای مدافع منافع خاص، تاثیرگزاردر تدوین قوانینی که برای عموم نیست وفشار برنمایندگان وکارکنان دولت برای گرفتن امتیازاطلاق می شود ولی درواقع نوع خاصی از تشکل غیردولتی است که به سیاستمداران نزدیک می شود تاحداکثرتاثیررا داشته باشد. آنچه که باعث شده لوبی ولوبی گری در بعضی ازکشورها بارمنفی درافکارعمومی پیداکند استفاده کمپانی های بزرگ وشرکت های چند ملیتی ازاین شیوه برای معاف شده از پرداخت مالیات وانحصاری کردن بازاربوده است . برای نمونه درحال حاضرهفتاد درصد لوبی های فعال درپارلمان اروپا کنسرن های بین المللی و اتحادیه های کارفرمایان وصاحبان صنایع می باشد وتنها ده درصد لوبی های فعال دراین پارلمان ان جی اوهاهستند که برای دفاع ازحقوق بشر، اقلیت های ملی ومذهبی، برابرحقوقی زنان وغیره تلاش می کنند.
لوبی گری بیش از همه در آمریکا رایج است وازسال 1945 به بعد قانونی شده ودارای ضوابط خاص و علنی است درکبک از سال 2002 و در کل کانادا از سال 2005 لوبی گری دارای ضوابط قانونی است. درکشورهای اروپائی هنوز قوانین روشن در این باره تصویب نشده و لوبیگری اغلب زیر نام انجمنهای غیردولتی انجام می گیرد اما هم اکنون در پارلمان اروپا که مرکز اصلی فعالیت لوبی هاست مشخصات لوبی ها ثبت می شوند وفعالیت آنها کنترل می شود .
دردنیا بویژه در فرانسه پیروان ژان ژاک روسو معتقد ند که لوبی ها صرفا برای منافع خصوصی فعالیت می کنند لذا نباید درکار نهاد های عمومی دخالت بکنند . طرفداران دولت متمرکز قدرتمند نیز مخالف لوبی ها هستند اما با اندکی دقت متوجه می شویم که مخالفان اصلی لوبیگری درواقع لوبی های بزرگی هستند که باعنوان کردن منافع عموم می خواهند انحصارتاثیرگزاری در تدوین قوانین را دردست خود داشته باشند . درحال حاضرافکارعمومی اروپا لوبیگری را بعنوام یک واقعیت می پذیرد و درعین حال میخواهد که ضوابطی برای آن تهیه شود واز سوء استفاده بی حساب کمپانی های بزرگ جلوگیری شود زیرا پارلمان اروپا مرکز اصلی اتخاذ تصمیمات بزرگ برای اروپاست اما فعلا خلاء قانونی برای جلوگیری ازاعمال نظرها وجود دارد ولوبی ها از این خلاء استفاده می کنند.
لوبی های سیاسی اغلب ازنمایندگان وسیاستمداران سابق حقوقدانان واطاق های فکرتشکیل می شود ولوبی های اقتصادی بیشترازمتخصصین واقتصاددانان و وکلا ی مجرب می باشند.
درایران لوبی بمعنای مدرن آن وجودنداردولی دسته بندی های متعددی دردرون دولت و جنب دولت هست که ازمنافع گروههای خاص دفاع می کنند مثلا باند اصفهانی ها ، باند کرمانی ها وغیره که بودجه های دولتی رابه مناطقی که طرفدارآنها ست اختصاص می دهند .احزاب دولتی درایران هم که تعداد اعضاء آنها به تعداد اعضاء شورای مرکزیشان محدود است درواقع حزب نیستند بلکه لوبی وگروه فشارهستند وازنظرمردم فعالیت آنها کلا پارتی بازی وحامی پروری می باشد .
لوبی و دموکراسی
کارلوبی ها را ازنظرمحتوائی می توان به عمل کرد جامعه مدنی برروی قدرت سیاسی نامید. آلکسی توکویل تئوریسین لیبرالیسم فرانسه در قرن نوزدهم به جامعه مدنی اهمیت زیادی می دهد و معتقد است که خواسته های جامعه مدنی باید توسط دولت درک شود . اومعتقد است که دولت باید محدود باشد وتنها به کارهای عمومی بپردازد و برای بهترکار کردن یک رابطه خوب با جامعه مدنی اجتناب ناپذیراست. از این نقطه نظر لوبی ها تامین کننده این رابطه هستند درست مانند سندیکاها . متاسفانه نابرابری قدرت لوبی ها شانس برابرآنها را درتاثیرگزاری از بین می برد.
یورگن هابرماس فیلسوف وجامعه شناس معاصرآلمانی نیزجامعه مدنی راواسط بین قدرت سیاسی، حاکمیت و شهروندان می نامد و طرفدار شرکت شهروندان درتمام تصمیمات برای اداره امور است اوازجامعه تکثرگرا و دموکراتیک تجلیل می کند درعین حال هابرماس معتقد است که جامعه مدنی نباید درفعالیت های اقتصادی دخالت کند ومی گوید که هروقت تصمیم گیرندگان اعم ازمسئولین دولتی ،سندیکائی وجامعه مدنی خود درفعالیت های اقتصادی وارد می شوند دموکراسی آسیب می بیند.
در قرار داد اجتماعی مدرن اگر جامعه می خواهد کاملا خودگردان باشد درآن صورت مجری قانون باید مانند قانونگزار در روند بوجود آمدن قانون شرکت بکند.دموکراسی مدرن درشکل امروزی تاکید می کند که مخاطب قانونگزارحق دارد طرف مشاوره اصلی درتدوین قوانین باشد یعنی شهروندان حق دارند درروال قانونگزاری دخالت مستقیم بکنندوهمه اختیارات درانحصارنمایندگان نباشد .
البته لوبی های غیر انتفاعی تنها شکل جامعه مدنی نیستند . درپارلمان اروپا تشکل های محلی بیست در صد لوبی ها را تشکیل می دهند که برای کرفتن امتیاز و یا کمک مالی ازبودجه اروپا فعالیت می کنند .مثلا در پارلمان اروپا تصمیم گرفته شده است که برای توسعه مناطق عقب مانده اروپا و برای ایجاد خطوط هوائی وزمینی به نقاط دور دست کمک مالی بشود و برای گرفتن این کمک ها بین لوبی های آن مناطق و لوبی های شرکت های هواپیمائی رقابت شدیدی وجود دارد و لوبی های آنها می کوشند با ارائه پروژه برای توسعه ویا تعیین قیمت پائین برای حمل مسافر کمک های پارلمان اروپا را بخود اختصاص بدهند و برای این کارهم لوبی های تخصصی را درجنب پارلمان فعال کرده اند . تقریبا تمام گروههای مشاوره و تخصصی برای تدوین قوانین پارلمان اروپا از لوبی های بزرگ هستند که تحت عناوینی همچون مهندسین مشاور وجامعه حقوقدانان و یا شرکت کارشناسی محیط زیست وانرزی فعالیت میکنند. هرلوبیست برای تاثیرگزاری باید تخصص کامل درموضوع داشته باشد بدینجهت لوبی های حرفه ای ازافراد با تخصص بالا تشکیل می شوند مانند:
1 - حقوقدانان بین المللی ودیپلماتهای سابق، 2 - استادان دانشگاه، محققین و متخصصین علوم، 3 - صاحبان صنایع وتجارت
4 - روشنفکران شناخته شده ودارندگان جوایز بین المللی، 5 - اطاقهای فکرودفاتر برنامه ریزی
این نوع لوبی های سطح بالا فعالیت خودرا درمراکز تصمیم گیری بین المللی ونهادهای وابسته به سازمان ملل متحد وکنفرانس های بین المللی وهرنهادی که تصمیمات آن تاثیرات منطقه ای وجهانی داشته باشد متمرکز می کنند وعملا برای تمام دنیا خط می دهند بعنوان نمونه از بیست یکم تا بیست و پنجم ماه مارس 2010 کنوانسیون تجارت جهانی درباره موجودات وگیاهان حفاظت شده درقطرتشکیل شده بودکه تصمیمات آن اجرای جهانی داشت وژاپونی ها درآن کنوانسیون توانستند سیاست خود را پیش ببرند زیرا هفده لوبی قدرتمند ژاپونی همراه هیئت ژاپونی بودند وهمین لوبی ها قبلا برای هیئت های نمایندگی کشورهای کوچک بلیط هواپیما فرستاده وضمن قبول مخارج آنان امتیازات نقدی نیز داده بودند تا هنگام تصمیم گیری بنفع ژاپن رای بدهند وهمینطورهم شد وژاپن که بزرگترین صید کننده نهنگ، کوسه ماهی وماهی تن قرمز وغیره است مانع ممنوع شدن صید این موجودات گردید .(2)
تجربه نشان می دهد که دریک دموکراسی پارلمانی برای کننرل ونظارت برلوبی ها باید قوانین مدون وجود داشته باشد و درنبود قوانین احزاب سیاسی بزرگ ولوبی های قدرتمند منافع عمومی را دورمی زنند. درآمریکا قوانین آشکاری برای فعالیت لوبی ها وجود دارد(لوبینگ اکت) ولی درآن قوانین نیزضعف هائی هست ازجمله درموردتامین مالی احزاب درضمن شکل کار لوبی ها نسبت به کشوری که درآن فعالیت دارند تغییرمی کند.
لوبی ها درایالات متحده آمریکا
برای درک درست لوبیگری درایالات متحده آمریکا باید به پروسه تدوین قانون اساسی آن مراجعه کرد. تدوین کنندگان قانون اساسی آمریکا جمزمدیسون ، جان جای وآلکساندرهامیلتون که مقالات واستدلال های آنها درمجله « فدرالیست » چاپ می شد، مبنای کاررابرپلورالیسم گذاشته اند ودرک آنها ازپلورالیسم درقدرت هم عبارت است ازدولتی که براساس پرنسیپ منافع گروهها ودستجات مختلف شکل گرفته باشد.
امروزه نیزتاثیراین گروهها برای تنظیم ضوابط اداره جامعه آمریکاکاملامشهوداست ازنظرمدیسون گروهی که میخواهد منافع بیشتری برای خود بدست آورد توسط گروه دیگر که او نیزدرپی تامین منافع خویش است کنترل می شود و سیستم « چک اند بالانس » باعث می شود نتیجه حاصله برآیند منافع متعدد ونهایتا نزدیک برمنافع جامعه باشد درفکر مدیسون این نتیجه محصول مبارزه برای قدرت است که بعداز وی بصورت جنگ قدرت درحاکمیت(که برکه) تئوریزه شده است
با توجه به قانون اساسی آمریکا لوبیگری کاملا قانونی است وقوانین مربوطه لوبی ها وعملکردآنها را کاملا عیان می کند ونقش جناح های قدرت درهر بحثی برای عموم آشکارمی شود .
برای تشکیل یک لوبی افراد مختلفی ازگروههای متعدد بکارگرفته می شودولوبی ها برای پیشبرداهداف خودازشیوه های فشار گوناگون وگاها پیچیده استفاده می کنند ازجمله راههای قانونی شناخته شده عبارتند از :
1 - استفاده از آراء طرفداران گروه هنگام رای دادن، 2 - فعالیت درمطبوعات برای آماده کردن افکارعمومی
3 - کارزار تبلیغاتی هنگام انتخابات، 4 - فعال کردن روشنفکران ازطریق اطاق های فکر.
غیرازموارد فوق درپس هرجنجال مطبوعاتی وافتضاح سیاسی وگاها دلسوزی برای بشریت وطبیعت اغلب منافع گروههای سیاسی واقتصادی نهفته است و مبارزه بافساد و دفاع ازمنافع عموم چه بسا کاریک لوبی قدرتمند برای تامین منافع خاص است بهمین جهت قانونی کردن و تنظیم ضوابط برای لوبی ها مانع سوءاستفاده و فعالیت های خودسرانه لوبی ها می باشد . درحال حاضرمشکل عمده درآمریکا استفاده لوبی ها ازاطاقهای فکر است. اطاقهای فکر ظاهرا برای منافع عام سیاستگزاری میکنند ولی اطاق فکری که بودجه آن توسط لوبی ها تامین شده معلوم است که درپی تامین منافع لوبی هاست و نه منافع عموم .
با بقدرت رسیدن جمهوریخواهان درآمریکا تعداد فعالین لوبی ها ازسال 2000 تاسال 2005 درواشنگتن دوبرابرشدو از 16000 نفربه 34000 نفررسید و دستمزد لوبیست ها نیز دوبرابر گردید .بعضی ازلوبی های قدرتمند برای هر نماینده سابق سالیانه سیصدهزاردولارمزد می دهند تا برای آنها فعالیت کند .(3)
لوبی ها درایالت خودمختار کبک کانادا
دریک دموکراسی افراد وگروهها حق دارند روی تصمیم گیریهای عمومی اظهارنظر بکنند وصدایشان نیزشنیده شود دراین صورت این وظیفه دولت است که دراتخاذ تصمیمات بیشترین افراد وگروهها را دخالت بدهد. درکبک این امربادخالت دادن لوبی ها عملی می شود واز سال 2002 ضوابطی برای لوبیگری تعیین شده است قانون«علنیت درموضوع لوبیسم » حاصل بلوغ و تکامل جامعه کبک است این کاربرای مبارزه با فساد و سوء استفاده ازقدرت انجام گرفته است .
درکبک لوبیسم بصورت زیرتعریف شده است :
" کلیه ارتباطات شفاهی وکتبی با یکی ازمسئولین امورعمومی برای تاثیرگزاری درتصمیم گیری وی"
قانون لوبیسم درکبک مواردی را که لوبیگری نامیده می شود مشخص کرده ومقرراتی را برای لوبی ها تعیین کرده است عدم رعایت آن مقررات جرم تلقی می شودکه از جمله آن مقررات ثبت لوبی دریک مرجع رسمی ورعایت قانون لوبیسم میباشد. کمیسرلوبی درکبک از طرف پارلمان ایالتی تعیین می شودو برعملکرد لوبی ها نظارت می کند.
لوبی ها دراتحادیه اروپا
چنانکه قبلا اشاره شد دراغلب کشور های اروپائی قوانین مدونی برای لوبینگ وجود ندارد ولی این بدان معنا نیست که دراین کشورها لوبیگری انجام نمی گیرد برعکس درکشورهائی که قوانین مدون برای لوبیگری موجود نیست لوبی های بزرگ و انحصارات بین المللی از نبود قانون استفاده میکنند وبی حساب بر تصویب قوانین و انتخاب نمایندگان تاثیر میگذارند زیرا در اروپا گلوبالیزاسیون وبرداشته شدم مرزها وگردش آزاد اطلاعات وتجارت لوبیگری رابه امری روزمره تبدیل کرده است و در اتحادیه اروپا مرکز اصلی فعالیت لوبی ها پارلمان اروپا می باشد .
در پارلمان اروپا سه هزار لوبی ثبت نام کرده اند و بیست هزارنفر دراین لوبی ها فعال هستند ومی کوشند روی پانزده هزارنفر از کارکنان، نمایندگان وکمیسرهای پارلمان اروپا وشورای اروپا تاثیر بگذارند. کمپانی های بزرگ اتومبیل سازی، کمپانی های انرژی و حمل ونقل ، لوبی های بزرگ و ثابتی دراتحادیه اروپا دارند.
پارلمان اروپا به پیشنهاد پارلمان فدرال آلمان، ضوابطی را برای ورود لوبیها به داخل پارلمان معین کرده است. لوبیها باید قبلا ثبت نام کنند ومقرراتی رارعایت بکنند که ضمیمه فرم ثبت نام میباشد ( فرمول ثبت نام درسایت پارلمان اروپا موجود است). ضوابطی نیزبرای منظم کردن وکنترل لوبی ها میباشد که درنوامبر سال 2005 تصویب شده وازطرف کلیه کشورهای اروپائی پذیرفته شده است. این ضوابط برای شفافیت کارلوبی ها وجلوگبری ازتخلف وفساد برچهار اصل استوار است که عبارتند از:
1 - شناسائی دقیق استفاده کنندگان از کمک های مالی اتحادیه اروپا، 2 - مبارزه با رشوه خواری و فساد،
3 - افزایش علنیت هرچه بیشتر لوبیسم ، 4 - وضع مقررات دقیق وگزارش خواستن ازکسانی که قانون تصویب میکنند ( کمیسرها، نمایندگان پارلمان اروپا وشورای اتحادیه اروپا)
لوبی های مختلف ضمن رعایت مقررات عمومی همواره درجستجوی راههای دیگری برای تاثیر گزاری برنمایندگان اروپا هستند. ازسال 2008 اتحادیه اروپا امکان شرکت علاقمندان دربحث های موجود اتحادیه را فراهم کرده واتباع کشورهای اروپائی با ثبت نام قبلی می توانند درجلساتی که برای تصمیم گیری روی موضوع خاصی تشکیل میشود شرکت بکنند وهمچنین با نمایندگان ملاقات بکنند .(4)
نتیجه گیری: لوبیگری دربین دیاسپوراهای کشورهای مختلف چه اوپوزیسیون باشند یا نباشند برای بسیج افکارعمومی بین المللی و گرفتن کمک برای پیشبرد امرمبارزه سیاسی ویا تامین رفاه دیاسپورا وهمچنین افشاءحکومتهای دیکتاتوری کاری است متداول و از نظرقوانین بین المللی ومنشورحقوق بشر پذیرفته شده میباشد وموثرترین شیوه فعالیت درخارج ازوطن محسوب می شود. برای لوبیگری متخصص لازم است وبرهمین منوال برای لوبیگری سیاسی احتیاج به دیپلمات کاردان وجود داردیعنی کسانی که ضمن داشتن تجربه سیاسی آشنا به زبانهای خارجی وهمچنین زبان دیپلماتیک باشند چنین آدم هائی درمیان ما کم نیستند واحزاب ایرانی از یکصدسال پیش به این طرف به تشکیل کمیته های روابط بین الملل اقدام کرده اند اماکاراصلی آنها همکاری با احزاب همفکر و برادر بوده است ومتاسفانه تابه حال به امرلوبیگری که نزدیک شدن به مراکز قدرت وتاثیر گزاری درتصمیم گیریها میباشد اهمیت نداده اند وازاین امکان دموکراتیک استفاده نکرده اند.% ، منابع استفاده شده :
1 – le monde 24 mars 2010, 2 – le monde 27 mars 2010
3 – proposition de resolution n° 3399 assamblee nationale 30 octobre 2006
4 – lobbying in the european union – novembre 2007
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر