مروری بر طبیعت ترکمن صحرا در یک صد سال اخیر
ناز محمد یگن محمدی، گفتمان ترکمنها ، 30مه2025 : رودخانههای پرآب
و خروشتان گرگان و اترک شاهرگهای حیاتی دیار ترکمن از کوههای خراسان
سرچشمه گرفته و به موازات هم در سرتاسر ترکمن صحرا جریان داشته و پس از سیراب کردن
پهندشت صحرای ترکمن به سمت دریای خزر روانه بود. سالخوردگان تعریف میکردند که در
زمستانها سطح رودخانههای گرگان و اترک بر اثر سرمای شدید منجمد شده و یخ میبست
وکاروانهای شتران با بارشان از روی آنها عبور میکردند.
در شهر گنبد کاووس ارتفاع برف به هفتاد سانتیمتر میرسید و درکوهستانهای
مناطق آزادشهر، رامیان، مینودشت، گالیکش، کلاله و مراوهتپه حدود دو متر برف میبارید.
در حدود سال ۱۳۴۰ شمسی در ایام نوروز درشهر کوموشدفه (گمیشان) بارش باران به مدت دو
هفته بدون وقفه ادامه داشت.
دربخش شمالی دیوار باستانی قزل آلانگ، گلههای بیشمار مارال، غزال،
قوچ، گورخر وحیوانات درنده در محیط طبیعت به صورت آزاد و رها میزیستند. صحرا
زیستگاه پرندگان گوناگون ازجمله میش مرغ رنگارنگ و زیبا با وزنی درحدود ۱۰کیلو و ماکیان با وزن
حدود ۶ کیلو بود.
بتدریج بر اثر تغییرات اقلیمی و کاهش بارش و برودت هوا، میش مرغها به
اطراف شهر بجنورد کوچ کردند. به مرور جمعیت آنها در آن مکان هم رو به کاهش نهاد.
امروزه باقیمانده سل میش مرغها در نواحی دریاچه زریوار کردستان به صورت حفاظت شده
زندگی میکنند. مسیر گنبد کاووس آزادشهر و مسیر گنبد کاووس مینودشت، گالیکش، کلاله
پوشیده از جنگل بود آب رودخانهها قابل شرب بود. ماهیان خاویاری اوزون برون، فیل
ماهی و غیره وسایر ماهیهای دریای خزر در رودخانه گرگان که آب شیرین داشت، تخمریزی
میکردند.
قبل از ساخت سد وشمگیر، ماهیهای دریای خزر
تا روستای سارجهکر درشرق گنبد کاووس نیز مهاجرت فصلی میکردند. قندیلهای ناشی از
یخبندان و باریدن برف در شهرها و روستاها به وفور دیده میشد بزرگترها پوستین میپوشیدند.
غذاهای مردم تماماً سالم و طبیعی و بدور از
مواد شیمیائی بود. گوشت شتر، گاو، گاومیش، گوسفند، بُز، پرندگان گوناگون،
خاویار، ماهی تازه، دوغ شتر، فرآوردههای لبنی محلی طبیعی و با کیفیت در سفره همه
یافت میشد.
جوانان ورزشکار گنبدی قوی بنیه و نیرومند بودند و در اکثر رشتههای
ورزشی از قبیل فوتبال، والیبال، بسکتبال، دو میدانی، ژیمناستیک، کاراته، هندبال در
ایران اول و دوم بودند. مردم اکثر روستاها از جمله اگری بوغاز و چپر قویمه کوچ
نشین بوده و عشیرتی زندگی میکردند.
بکارگیری غیرعلمی مظاهر صنعت و
مدرنیته آینده منطقه را به گونهای دیگر رقم زد. زمینهای میدان سوارکاری کنونی
گنبد کاووس را به عنوان فرودگاه هواپیماهای سمپاش مورد استفاده قرار دادند وهواپیماهای
بلغارستان با خلبانان بلغاری وهواپیماهای ایرتاکسی با خلبانان ایرانی مزارع اطراف
گنبد کاووس به ویژه مزارع پنبه را سمپاشی میکردند. سمهای بسیار قوی که بوی
نامطبوع، زننده و غیر بهداشتی آن از فاصله دور به مشام میرسید ومیآزرد. مأموران
بهداشت محیط با پودر سم د- د- ت روستاها و شهرها را سمپاشی میکردند.
قبل از رایج شدن سمپاشیها، هندوانهها و خربزهها بسیار شیرین بودند
بقدری که خوردن خربزه جارجو و ساری تگلگ ترکمن لب و دهان را زخمی میکرد.
آبهای جاری زلال و گوارا که از ارتفاعات به سمت دریا روانه بود قابل
شرب برای انسان و دام بود.
هوای آن دوران بسیار تمیز و مطبوع بود. از هوای آلوده دی اکسید کربن
اگزوزهای وسائط نقلیه خبری نبود.
مسیرهای مواصلاتی گنبد کاووس به روستاهای نوار مرزی داشلی برون، اینچه
برون، کُرند، مراوه تپه عاری از جاده بود. اتومبیلهای آن دوره که تعدادشان اندک
بود از هر مسیری در دشت تردد میکردند.
کارخانجات هنوز ساخته نشده بود ومردم ازآسیاب برای تهیه آرد استفاده
میکردند. در خیابان سرابی آبی جریان داشت که خانوادهها، لباسهای خود را درمسیر
آن میشستند. اولین کارخانه برق گنبد کاووس در دوره رضاشاه توسط دو برادر به نامهای
حاجی قربان یگن محمدی معروف به قربان عینکی و حاجی جان محمد یگن محمدی روبروی درب
غربی باغ ملی (پارک قابوس) تأسیس گردید. بعدها کارخانه برق دولتی در قسمت شمالی
باغ ملی احداث شد.
یخچالی در کار نبود. برف مناطق کوهستانی را فشرده و متراکم کرده در
انبارهای بزرگی دپو کرده و درتابستان به عنوان یخ میفروختند. لوله کشی آب نبود و
هر منزلی چاهی داشت که با تلمبه آب میکشیدند. بخاریها هیزمی بود و نان در
تنورهای خانگی پخت میشد. در منازل حمام نبود و مردم از حمامهای عمومی استفاده میکردند.
نیلکوه گالیکش وپیرامونش جولانگاه گلههای خرس و گراز بود و دیپلماتهای سفارتخانههای
خارجی جهت استفاده از گوشت آنها را شکار میکردند. سیل شدید بر اثر بارشهای ممتد
کم بود.
مثل حالا نبود که بر اثر بارندگی چند ساعته در اکثر مناطق سیل جاری
شود.
هنگام کشیدن جاده شوسه گنبد به آزادشهر و گنبد به مینودشت انبوه
درختان جنگلی و بوتهزارهای تمشک را قلع و قم کردند.
ساخت سد وشمگیر هم زیست بوم منطقه را تغییر داد. آسیب شدیدی به محیط
زیست وارد کرد.محیط زیست بکر و دست نخورده بهشت گونه، با نعمتهای فراوان براثر
اهمال و دست بردن انسان به طبیعت با روشهای غیر علمی، موجب شد که بیماریهای حاد
و خطرناکی گریبان مردم را بگیرد واین است واکنش محیط زیست آسیب دیده و مظلوم.
نتیجه: مردم آن دوره فقط زنده نبودند بلکه زندگی میکردند که دراین
دوره زندگانی تبدیل به زنده مانی شد آن هم اگر بتوانند.
*برگرفته
از نشریه "گفتمان ترکمنها "
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر