مصاحبه با آقای یوسف عزیزیبنیطرف
همزمان با دستگیریها درتهران، حبس فعالان قومی نیز ادامه دارد. باوجود آن در"جنبش سبز" نقش قومیتها "کم رنگ" است. یوسف عزیزیبنیطرف، نویسندهی عرب ایرانی وعضو کانون نویسندگان ایران دلایل آن را توضیح میدهد.
دویچه وله: آقای بنی طرف درروزهای اخیر اعتراضها درتهران ودیگر شهرهای ایران ادامه داشت، ولی ما شاهد چنین اعتراضهائی درنواحی وشهرهایی که قومیتها درآن زندگی میکنند، نبودیم. دلیل اینکه نخبگان ویا مردم نواحی مناطق قومی دراین اعتراضها شرکت فعالی نکردند، چیست؟
یوسف عزیزی بنیطرف: درجامعهی ایران یک جامعهی مدنی نسبتا قوی در قیاس با سایر کشورهای خاورمیانه وجود دارد که اساسا درتهران متمرکز هست ودرمناطق پیرامونی ضعیفتر هست. مسئلهی دیگر اینکه از طرف فعالان قومیتهای غیرفارس گفته میشود، نوعی بیاعتمادی هست که درطی دهههای گذشته رشد کرده. آنها میگویند، وقتی که درسالهای ۸۴ و ۸۵ در خوزستان، کردستان وآذربایجان ما شاهد خیزشهای دمکراتیک بودیم ازطرف گروههای "مرکزنشین" هیچگونه مساعدتی و حمایتی ازما نشد وما سرکوب شدیم. درنتیجه آنها به سالهای گذشته ارجاع میدهند.
بنظرمن اینها میتواند یک موانعی باشد درعدم مشارکت جدی و وسیع خلقهای غیرفارس در خیزش کنونی جامعه ایران علیه استبداد و دیکتاتوری.
اگر واقعا این نیروی عظیم خلقهای غیرفارس درآذربایجان، اهواز، بلوچستان، ترکمنصحرا ودرکردستان به رودخانهی مبارازات مردم تهران، اصفهان و شیراز بپیوندند، چه اقیانوسی ایجاد خواهد شد.
مشارکت فعال مردم مناطق قومی وبه عبارتی دیگر کشانده شدن قومیتها به اعتراضات جنبش سبز، چه تاثیری برآن خواهد داشت؟
اگر این نیروی عظیم بپیوندد به اعترضات و تظاهرات مردم درتهران، اصفهان، شیراز ومشهد، میتواند زودتر به نتیجه برسد. الآن درتک بودن تهران و۲ یا ۳ شهر دیگر مبارزه طولانی میشود وحتی نسبت به پیروزی آن شک وتردیدهائی وجود خواهد داشت. این به معنای نیرومند بودن نظام استبدادی نیست، بلکه به معنای تفرقهی درون جامعهی ایران است که ناشی ازعدم اعتماد خلقهای غیرفارس و تهران میباشد.
برای ازبین بردن این بیاعتمادی که شما طرح میکنید، نخبگان قومیتها ویا نیروهایی که درجنبش سبزهستند ویا رهبران جنبش سبز، برای کشاندن مردم مناطق قومی چه سیاستی را بایستی اتخاذ کنند؟
بنظر من باید یک هماهنگی بین رهبران جنبش سبز ورهبران وفعالان خلقهای غیرفارس بوجود بیاید. حال اگر این در داخل انجام بگیرد چه بهتر واگر امکانپذیر نباشد باید درخارج صورت بگیرد. یعنی نوعی هماهنگی بین فعالان و رهبران جنبش سبز ونیروها وفعالان قومیتهای غیرفارس که معتقد به همکاری باجنبش سبزهستند. به نظرمن این هماهنگی لازم است در درجهی اول درداخل ایجاد شود واگر درداخل شرایط امنیتی امکان آن را ندهد، دستکم درخارج باید هماهنگی بین فعالان قومیتهای غیرفارس ورهبران جنبش سبز ایجاد شود وگرنه مبارزات مردم باموانع ودشواریهایی روبروخواهد شد.
شما توان این قومیتها را درجامعه ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
درتاریخ معاصرایران همیشه ازانقلاب مشروطیت تا انقلاب بهمن ماه ۵۷، تهران بدون تبریز نتوانسته انقلابهارا به ثمربرساند. درانقلاب مشروطیت این ستارخان، باقرخان وجنبش آذربایجان بود که توانست انقلاب مشروطیت را به پیروزی نهائی برساند. درانقلاب بهمن ۵۷ هم این قیام تبریز در ۲۹ بهمن ۵۶ وبستن شیرهای نفت توسط کارگران عرب درخوستان ومبارزات سایر خلقهای ایران بود که انقلاب ۵۷ را به پیروزی رساند.
اکنون با جدا بودن مبارزان وفعالان خلقهای غیرفارس ازمبارزات آزادیخواهانه ودمکراسی خواهانهی مردم تهران، مشهد، اصفهان وتبریز، بنظر من یا ناکام خواهد بود و یا طولانی مدت خواهد بود و حتی درصورت پیروزی در نبود فعالیت وکوشش و تظاهرات مردمان غیرفارس این پیروزی ناقص خواهد بود. وما دوباره شاهد سربرآوردن مشکل ملی قومیتهای غیرفارس خواهیم بود. بنابراین ایجاد هماهنگی وهمگرائی در لحظهی کنونی بهترین راه حل هست.
یعنی به نظر شما کشانده شدن قومیتها به اعتراضهائی که درایران انجام میگیرد، سبب پیروزی این جنبش خواهد شد؟
بیگمان این گونه خواهد بود. با توجه به تجارب تاریخی گذشته دریک قرن و اندی که ایران شاهدش بود وبا توجه به شرایط کنونی جهانی وآگاهیهای فزایندهی خلقهای ستمدیده درخاورمیانه، جهان عرب وحتی غرب، من براین باورم که این قومیتها دارای پتانسیل فوق العاده نیرومندی هستند که اگر با تظاهرات و اعتراضات کنونی جنبش سبز درهم بیامیزد، این دو نوع مبارزه میتواند نتایج درخشانی را به سود دمکراسی، آزادی وحقوق بشر وازهمه مهمتر حقوق خود همین خلقهای غیرفارس به اینها به دست آورد.%
مصاحبه گر: طاهر شیرمحمدی، تحریریه: جمشید فاروقی
--------------------------------------------------------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر