هفت نکته درباره آموزش زبان
مادری
به بهانه اظهارات عجیب اعضای فرهنگستان زبان وادب فارسی
به بهانه اظهارات عجیب اعضای فرهنگستان زبان وادب فارسی
عصر ایران: جعفر محمدی - «اکثریت اعضاء فرهنگستان زبان وادب فارسی با
مخالفت درموضوع آموزش به زبان مادری به وسیله آموزش و پرورش دراستانها که اخیرا از
سوی دولت اعلام شده است این مسئله را تهدیدی جدی برای زبان فارسی ویک توطئه برای
کمرنگ کردن این زبان عنوان کردند.»
دو توضیح از ایل گویجی: جملات بالا، بخشی از خبر خبرگزاری مهر است که
درادامه اش جملاتی از مخالفت های اعضای فرهنگستان زبان وادب فارسی با تصمیم دولت
درباره تدریس زبانهای مادری آمده که از لینک زیر قابل دریافت است.
در زیر پاسخی برمخالفت اعضای
فرهنگستان زبان وادب فارسی زیرعنوان: درباره سخنان
فوق، نکات زیر قابل ذکر و تذکر است که در نشریه «عصر ایران» باعنوان هفت نکته درباره آموزش زبان مادری درج شده
1 - اهتمام اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به زبان وادب فارسی، هم قابل درک است وهم قابل احترام.
زبان فارسی، به عنوان زبان رسمی کشور ویکی از وجوه اتحاد ملی وارتباط ما ایرانیان، همواره باید مورد احترام و صیانت قرار گیرد.
2 - قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی ما ایرانیان، درهمان اصلی که فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور معرفی کرده، زبانهای محلی وقومی را نیز مورد توجه ویژه قرارداده وگفته است:
« زبان وخط رسمی ومشترک مردم ایران فارسی است. اسناد ومکاتبات و متون رسمی وکتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی درمطبوعات ورسانه های گروهی وتدریس ادبیات آنها درمدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.» (اصل 15)
بنابراین، همان طور که کسی حق ندارد خلاف این اصل ، فارسی را ازدورخارج کند، این حق را هم ندارد که زبانهای دیگر ایرانی را نیز مورد مناقشه قرار دهد.
اعضای محترم فرهنگستان زبان وادب فارسی، باید تمام همّ وغمّ خود را مصروف زبان زیبای فارسی کنندوازپرداختن به امورسایر زبانهای زیبای ایرانی خودداری کنند چه آن که اولاً اینان برای حراست از زبان فارسی عضو فرهنگستان شده اند و پول می گیرند نه برای اظهار نظر درباره زبان هایی که درباره شان هیچ نمی دانند.
ثانیاً سخنانی ازآن دست، شأن والای ملی فرهنگستان را درحد یک تشکل صنفی وقومی پایین می آورد حال این که چنین نیست.
زبان وادبیان فارسی به عنوان زبان رسمی ومشترک همه ایرانیان ، باید همچنان درمدارس تدریس شود و در مکاتبات رسمی و انتشارات عمومی (مانند همین متن) ، مورد استفاده عمومی باشد و درعین حال، هرکدام از ایرانیانی که زبان مادری شان، جز فارسی است، این حق قانونی را دارند که درکنار فارسی، اززبان مادری خود در رسانه های گروهی و مدارس بهره گیرند و اگر خواستند ، ادبیات زبان مادری شان را درمدارس یاد بگیرند. دراین باب، نه اجباری برای یادگیری وجود دارد و نه ممنوعیتی برای آن.
3 - هم اکنون درمدارس ما، دو زبان عربی و انگلیسی در کنار زبان فارسی تدریس می شود. همان طور که تدریس این دو زبان ، منافاتی با تدریس فارسی نداشته و ندارد و ضرری بدان نمی زند ، تدریس اختیاری زبان های محلی و قومی نیز هیچ آسیبی بدان وارد نمی کند.
4 - هم اکنون زبانهای زیادی دردنیا درمعرض نابودی اند کما این که بسیاری از زبان ها نیز نابود شده اند. زبانهای موجود در ایران ، بخشی از "میراث تاریخی ایران" هستند و تدریس آنها می تواند در بقای این میراث ارزشمند بسیار مثمر ثمر باشد. یادمان باشد یکی از زیبایی های ایران ، همین تنوع قومی و زبانی است و همان طور که حفاظت از یک کاخ تاریخی ، وظیفه ماست ، حراست از این زبان ها نیز رسالتی تاریخی است.
5 - این "سنت قدیمی زشت" که اگر چیزی باب میل مان نبود ، نیرنگ آمریکایی ها، نقشه انگلیسی ها و کار صهیونیست هاست و از آن بوی توطئه می آید، اگر از سوی برخی سیاست بازان جناحی چاله میدانی مطرح شود، به عادت مألوف، قابل درک است(!) اما بهره گرفتن از این ادبیات اتهامی و برچسب زدنی چنین ناروا ، از یک عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، نه منتظره بود و نه قابل قبول.
این که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم بتوانند ادبیات زبان مادری شان را درمدارس فراگیرند، کجایش بوی توطئه می دهد؟!
6 - مردم ایران ، اعم از فارس ، ترک ، لر ، کرد ، عرب ، بلوچ و ... به تعبیر رئیس جمهور روحانی ، گل های رنگارنگ باغ ایران هستند و همه زبان ها نیز به عنوان میراث های ارزشمند فرهنگی ایران، محترم هستند. کسی حق ندارد نازک تر از گل به هیچ قوم و زبانی سخنی بگوید و وحدت ملی ایرانیان را که سرمایه ارزشمند همه ماست، با خام گویی هایش، دچار خدشه کند هر چند که قوام ملت ایران و اتحاد ملی ایرانیان بسیار مستحکم تر از آن است که دشمنان دانا یا دوستان نادان ، بتوانند لطمه ای بدان وارد کنند کما این که در دوران دفاع مقدس هم نتوانستند و همه اقوام ایرانی، دوشادوش یکدیگر در دفاع از "میهن" سنگ تمام گذاشتند و بعد از آن هم - همانند پیش از آن - در دوستی و مهربانی و انسجام ، با یکدیگر زندگی می کنند.
7 - تعدد اقوام در یک کشور ، به ویژه اگر نظام آن کشور مخالفان و دشمنان خارجی هم داشته باشد ، می تواند دشمنان یک ملت را به طمع بیندازد که از این موضوع ، بهره برداری کنند.
عقل و تدبیر حکم می کند که چنین فرصتی به بدخواهانی داده نشود که بی آن که دغدغه قومیت ها را داشته باشند ، در تنور مطالبات می دمند که مثلاً "نگاه کنید! این ها نمی گذارند زبان مادری شما تدریس شود." حال آن که اگر زبان و ادبیات مادری تدریس شود ، هم هنر و ادبیات محلی در ایران قوام و تعالی پیدا می کند، هم مردم احساس نمی کنند که کسی آنان را از حقی محروم کرده و هم بهانه و دستاویز از دست گروه های تندوری قومی که با انواع "پان" ها ، مسیر افراط را می پیمایند ، گرفته می شود.
این ، همان تدبیر خردمندانه ای است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دوراندیشانه بدان پرداخته است.
منبع : عصر ایران ، برگرفته از سایت اوًکأمیز
1 - اهتمام اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به زبان وادب فارسی، هم قابل درک است وهم قابل احترام.
زبان فارسی، به عنوان زبان رسمی کشور ویکی از وجوه اتحاد ملی وارتباط ما ایرانیان، همواره باید مورد احترام و صیانت قرار گیرد.
2 - قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی ما ایرانیان، درهمان اصلی که فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور معرفی کرده، زبانهای محلی وقومی را نیز مورد توجه ویژه قرارداده وگفته است:
« زبان وخط رسمی ومشترک مردم ایران فارسی است. اسناد ومکاتبات و متون رسمی وکتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی درمطبوعات ورسانه های گروهی وتدریس ادبیات آنها درمدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.» (اصل 15)
بنابراین، همان طور که کسی حق ندارد خلاف این اصل ، فارسی را ازدورخارج کند، این حق را هم ندارد که زبانهای دیگر ایرانی را نیز مورد مناقشه قرار دهد.
اعضای محترم فرهنگستان زبان وادب فارسی، باید تمام همّ وغمّ خود را مصروف زبان زیبای فارسی کنندوازپرداختن به امورسایر زبانهای زیبای ایرانی خودداری کنند چه آن که اولاً اینان برای حراست از زبان فارسی عضو فرهنگستان شده اند و پول می گیرند نه برای اظهار نظر درباره زبان هایی که درباره شان هیچ نمی دانند.
ثانیاً سخنانی ازآن دست، شأن والای ملی فرهنگستان را درحد یک تشکل صنفی وقومی پایین می آورد حال این که چنین نیست.
زبان وادبیان فارسی به عنوان زبان رسمی ومشترک همه ایرانیان ، باید همچنان درمدارس تدریس شود و در مکاتبات رسمی و انتشارات عمومی (مانند همین متن) ، مورد استفاده عمومی باشد و درعین حال، هرکدام از ایرانیانی که زبان مادری شان، جز فارسی است، این حق قانونی را دارند که درکنار فارسی، اززبان مادری خود در رسانه های گروهی و مدارس بهره گیرند و اگر خواستند ، ادبیات زبان مادری شان را درمدارس یاد بگیرند. دراین باب، نه اجباری برای یادگیری وجود دارد و نه ممنوعیتی برای آن.
3 - هم اکنون درمدارس ما، دو زبان عربی و انگلیسی در کنار زبان فارسی تدریس می شود. همان طور که تدریس این دو زبان ، منافاتی با تدریس فارسی نداشته و ندارد و ضرری بدان نمی زند ، تدریس اختیاری زبان های محلی و قومی نیز هیچ آسیبی بدان وارد نمی کند.
4 - هم اکنون زبانهای زیادی دردنیا درمعرض نابودی اند کما این که بسیاری از زبان ها نیز نابود شده اند. زبانهای موجود در ایران ، بخشی از "میراث تاریخی ایران" هستند و تدریس آنها می تواند در بقای این میراث ارزشمند بسیار مثمر ثمر باشد. یادمان باشد یکی از زیبایی های ایران ، همین تنوع قومی و زبانی است و همان طور که حفاظت از یک کاخ تاریخی ، وظیفه ماست ، حراست از این زبان ها نیز رسالتی تاریخی است.
5 - این "سنت قدیمی زشت" که اگر چیزی باب میل مان نبود ، نیرنگ آمریکایی ها، نقشه انگلیسی ها و کار صهیونیست هاست و از آن بوی توطئه می آید، اگر از سوی برخی سیاست بازان جناحی چاله میدانی مطرح شود، به عادت مألوف، قابل درک است(!) اما بهره گرفتن از این ادبیات اتهامی و برچسب زدنی چنین ناروا ، از یک عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، نه منتظره بود و نه قابل قبول.
این که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم بتوانند ادبیات زبان مادری شان را درمدارس فراگیرند، کجایش بوی توطئه می دهد؟!
6 - مردم ایران ، اعم از فارس ، ترک ، لر ، کرد ، عرب ، بلوچ و ... به تعبیر رئیس جمهور روحانی ، گل های رنگارنگ باغ ایران هستند و همه زبان ها نیز به عنوان میراث های ارزشمند فرهنگی ایران، محترم هستند. کسی حق ندارد نازک تر از گل به هیچ قوم و زبانی سخنی بگوید و وحدت ملی ایرانیان را که سرمایه ارزشمند همه ماست، با خام گویی هایش، دچار خدشه کند هر چند که قوام ملت ایران و اتحاد ملی ایرانیان بسیار مستحکم تر از آن است که دشمنان دانا یا دوستان نادان ، بتوانند لطمه ای بدان وارد کنند کما این که در دوران دفاع مقدس هم نتوانستند و همه اقوام ایرانی، دوشادوش یکدیگر در دفاع از "میهن" سنگ تمام گذاشتند و بعد از آن هم - همانند پیش از آن - در دوستی و مهربانی و انسجام ، با یکدیگر زندگی می کنند.
7 - تعدد اقوام در یک کشور ، به ویژه اگر نظام آن کشور مخالفان و دشمنان خارجی هم داشته باشد ، می تواند دشمنان یک ملت را به طمع بیندازد که از این موضوع ، بهره برداری کنند.
عقل و تدبیر حکم می کند که چنین فرصتی به بدخواهانی داده نشود که بی آن که دغدغه قومیت ها را داشته باشند ، در تنور مطالبات می دمند که مثلاً "نگاه کنید! این ها نمی گذارند زبان مادری شما تدریس شود." حال آن که اگر زبان و ادبیات مادری تدریس شود ، هم هنر و ادبیات محلی در ایران قوام و تعالی پیدا می کند، هم مردم احساس نمی کنند که کسی آنان را از حقی محروم کرده و هم بهانه و دستاویز از دست گروه های تندوری قومی که با انواع "پان" ها ، مسیر افراط را می پیمایند ، گرفته می شود.
این ، همان تدبیر خردمندانه ای است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دوراندیشانه بدان پرداخته است.
منبع : عصر ایران ، برگرفته از سایت اوًکأمیز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر