۱۴۰۱ مهر ۲۵, دوشنبه

بیانیه مرکز مطالعات تورکمن برای فرموله کردن مطالبات ملی

 مطالبات ملی ملت مان را فرموله کنیم!

  این روزها درسراسر ایران ازآن جمله درشهرهای مرکزی تورکمنصحرا، گنبد، آق قالا شور وهیجانات انقلابی دراعتراض به عملکردهای وحشیانه نیروهای سرکوبگر رژیم درحال اوج گرفتن می باشد وامید می رود با پیوستن اعتصابات سراسری کارگران نفت و دیگر زحمتکشان، فرهنگیان، زنان و… به موج گسترده درهم کوبیدن تمامی بدنه این دیکتاتوری بی بند و بار جهل و خرافه نزدیک به نیم قرن پایان دهد.

برای ملت تورکمن ونیروهای پیشرو آن قبل از هرچیز بکاربستن آموزه های انقلابات پیشین، درسگیری از تجربیات جنبش های یکصد سال اخیر بسیار الزامی است که باید چراغ راه آینده باشد. دراینجا احتیاجی به تکرار مکررات نیست که چسان در تمامی جنبش های ملی سراسری ملت ما با عزمی راسخ در کنار سایر انقلابیون قرار گرفت؛ از شرکت گسترده درانقلاب مشروطه (1905)، مبارزه علیه دیکتاتوری رضاخانی با شرکت درجنبش جمهوریخواهی سالهای 1921/1300 مبارزه در صف نیروهای دمکرات وچپ سالهای پس از سقوط دیکتاتوری بیست ساله (1941)، مبارزه درصف میلیون درجبهه ضد دیکتاتوری و ضد کودتائی آمریکایی-انگلیسی وملی کردن صنعت نفت ( 1946)گرفته تا مبارزه جانانه برعلیه ساواک و رژیم پهلوی در سالهای خفقان پنجاه، (1977) و بالاخره «نه» گفتن به جمهوری اسلامی درست درفردای اعلان رسمی آن و دادن قربانی بهترین فرزندان خویش تابه امروز 

سئوال اساسی این است، آیا تورکمن توانست پس ازاین همه جانفشانی‌ها به خواسته های ملی خویش دست یابد یا خیر؟ جواب خیر می باشد. بازهم مجبوریم برای جواب یافتن به چرائی آن کمی به عقب برگردیم.

سیستم ولایتی وغیر ولایتی- در دوران اواخر قاجار درایران سیستم ولایتی برقراربود. مثل ولایت مازندران، ولایت خراسان، ولایت استراباد… ساکنین ایالت را تورکمنها ولایتی می خواندند یعنی آنها جزو محدوده جغرافیایی به سخنی دیگر جزو شهروندان بودند وخارج از محدوده ایالت را غیرولایتی… با این تعاریف تورکمنها جزو ولایتی محسوب نشده بجز پرداخت مالیات ازدیگر حقوق ولایتی (بخوان شهروندی) محروم بودند، نه برای منطقه تورکمن نشین آبادانی وعمرانی درکار بود ونه اختیارات رسمی دیگر… هر وقت حاکم اراده می کرد بر سر آنان تاخت و تاز می کرد… این مسئله سبب می شد که تورکمن با داشتن فرهنگ و مذهبی متفاوت با داخل ولایتی ها و دیگر آداب و سنن ملی خویش، آنچنان درسیر جنبشهای ولایتی احساس همبود نکند. مثلا درایام مبارزه علیه رژیم پهلوی دراواخرسال1357، تورکمنها درصفی مجزا با شعارهایی غیرازشعار آخوند های شیعه در راستای برقراری خواسته های ملی خویش در تظاهرات شرکت می کردند. شعارهایی چون: «اوقوو گه‌رک حاط گه‌رک―تۆرکمنچه مکتب گرگ»، «الدن گیدن یرلری غایتارئپ آلماق گه‌رک»…

ستم ملی ومضاعفاساسان شرکت تورکمنها درانقلابات وجنبشهای سراسری امری طبیعی است، چرا که ظلم و ستم به این ملت با تبعیضی دوگانه همراه است، تورکمن مثلا بیشتر ازاصفهانی وشیرازی ازستم مضاعف (زبانی، فرهنگی، مذهبی و تاراج وغارت…) رنج می برد وبرای پایان دادن به این جبر و ستم وبرای هستی وحفظ هوویت ملی دراشکال گوناگون ( فرهنگی وادبی) همچنان می رزمد.

فرمانداری ویژه برای گنبدکاوس- قرار گرفتن تورکمنصحرا درنزدیکی مرز شوروی سابق ضربات سنگینی را در راستای کنترل و امنیت مرزی به جامعه تورکمن زد. رژیم شاه و اربابان آمریکایی آن به بهانه جنگ سرد درتورکمنصحرا پایگاهای شنود جاسوسی علیه شوروی (تورکمنستان شوروی) براه انداختند، کوچکترین شکاکیت را با انگ جاسوسی برای شوروی راهی سیاهچالها میکردند. در دوران ما نیز پس از سرکوبی وحشیانه سال 1358، در گنبد بجای فرمانداری معمولی، پست مخصوص «فرمانداری ویژه» را جایگزین کردند. این بدین معنی است که دست عمال رژیم در سرکوب تورکمن کاملا باز می باشد. وصد البته که وجود نیروهای سرکوبگر از میان کوچ داده شدگان به منطقه به این شدت و سرکوب می افزاید.

با تمامی این احوال این روز جوانان تورکمن با شرکت درجنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» وشعارنویسی بر در و دیوار شهرها خواب را از چشم گزمگان رژیم پرانده است. شعارهایی چون «یاتان ملت چکر ذلت»، «اویان تورکمن» خشم وغیض خود را علیه رژیم ضد بشری اعلام می کنند.

در تورکمنی مثلی است که می گوید: «سۆیتدن آغزی بیشن، سووئی اۆفلأپ ایچر» (مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد). همانطوری که دربالا نیز اشاره کردم ملت تورکمن قهرمانانه درتمامی جنبش های سراسری و انقلابات شرکت کردند ولی در آخر چیزی نصیبشان نشد که هیچ بعنوان یاغی و شورشگر سرکوب نیز شدند. ولی این بار این «تو بمبری، از اون تو بمیری‌ها» نباید باشد، برای همین است که تیتر مقاله مان را «خواسته های ملی مان رافرموله بکنیم» آوردیم. ما در اینجا قصد نداریم با طولانی کردن این نوشتار حوصله خواندن را از خوانندگان بگیریم، می خواهیم توجه خوانندگان را فقط به چند نکته اساسی جلب کنیم.

ما بیشماریم- نیروهای جوان وبه خشم آمده از تبعیضات رژیم همانند ولکان آتشفشانی آماده اند تا درفرصتی مناسب طومار رژیم استبدادی و عوامل آن درمنطقه را درهم بکوبند. رژیم به منظور بیطرف نگهداشتن این توده‌های آتشفشانی با آزاد گذاشتن دست مافیای زابلی، قاچاق تریاک و توزیع آن را در منطقه باز می گذارد.

از طرف دیگر رژیم به منظور کشیدن خط حائل وجدائی بین رزمندگان داخل و خارج از کشور دست به تبلیغات منفی علیه جلای وطن کردگان می کند. رژیم و جاش های محلی آن اینگونه القاء می کنند که مهاجرین سیاسی تورکمن درخارج کشور ارتباطی با جنبش تورکمنصحرا ندارند وآنها بدنبال کیف و صفای خود هستند. آنها فراریان و فدائی هستند و … از اینگونه تهمتها… باید اذعان کرد که نیروهای انقلابی جلای وطن کرده تورکمن درکنار برادران خویش دراین روزهای حساس قرار داشته و به طرق مختلف از آنها حمایت می کنند.

انگ تجزیه طلبییکی دیگر تشبثات رژیم برای دور نگهداشتن نیروهای بالنده تورکمن از جنبش زدن اتهام تجزیه طلب بودن به آنها می باشد. باید بگوئیک که از ماورالنهر تا بین النهرین- که ایران کنونی هم جزو آن محدوده می باشد- جزئی از امپراتوری شکوهمند تورکان و تورکمنهای سلجوقی بود و ما خود صاحبان اصلی این سرزمین می باشیم. بگذارید به دو فاکت دیگر در مورد تورکمن بودن باشندگان این سرزمین را نشان بدهیم که هر دو دانشمندان اروپائی می باشند. یکی باستانشناس و آرخئولوگ فرانسوی بنام «ژان داهه» فرانسوی می باشد که پس از حفاری در تورنگ تپه تورکمن صحرا و در مصاحبه روزنامه رستاخیز سال 1354 اعلام کرد که ساکنین اصلی این مناطق تورکانی هستند که تمدن آنها ادامه تمدن آسیای مرکزی می باشد. عین همن بیانات را آرخئولوگ برجسته سوئدی «یان. آرنه» پس از حفریات شاه تپه- شرق بندرتورکمن- اعلام کرد. با اطمینان می گوئیم ما تورکمنها هرگز تجزیه طلب نبوده و نمی خواهیم که مناطق خود را تجزیه بکنیم، بلکه خواهان یکپارچگی آن می باشیم.

ضرورت تشکیل استان تورکمن- اگر بخاطرداشته باشیم، انقلابیون تورکمن دراسفند 1358 نام شهر بندرشاه را به بندرتورکمن تغییرداده تابلوی جدید را نصب کردند ودرتابستان سال58 وزارت کشور درتهران این عنوان شهر را تصویب کرد. با وجود اینکه انقلابیون خواستار تشکیل استانی به نام «تورکمن صحرا- از دریای خزر تا جرگلان» را مطرح کردند، ولی بعلت سیر سریع حوادث سیاسی این خواست بسیار مهم وضروری میسر نگردید وبعدها با تشکیل استان گلستان وزودن نام «تورکمن»از جغرافیای منطقه… که چنان آشی پختند، نه مرزی برای تورکمن درنظرگرفته شد ونه حدودی…بطوری که به این منطقه از هرگونه انسانی کوچانیده شد که نتیجه‌اش را امروزه شاهدیم. به همین منظور وبه منظورجلوگیری ازاشتباهات بسیار تراژیک تاریخی، انقلابیون و رهبران جنبش فعلی، برقراری حداقل خواستهای زیر را سرلوحه مطالبات سیاسی خویش قراربدهند:

تشکیل شورای رهبری موقت به منظور درمسیر درست وانقلابی قرار دادن جنبش.

ارتباط با آن دسته از نیروها، احزاب و جنبش هایی که به خواست‌های ملی مناطق ملی احترام می گذارند با شرط استقلال داخلی خویش.

خواهان تشکیل استانی بنام«تورکمنستان»با محدودۀ جغرافیایی معین؛ ازغرب آشوراده-دریای خزر، شمال مرزهای جمهوری تورکمنستان، درجنوبغربی از شمال کردکو درامتداد روستاهای زیر محمدآباد گرگان و در امتداد روستاهای جنوب گنبد و بالاخره جرگلان (- در زمان ناصرالدین شاه به نقل از کنسول بریتانیا در رشت لویی رابینو مرز بین تورکمن و ولایت را شاهمرز می خواندند وآن از جر کلباد بهشهر شروع میشد-این مناطق را متخصصین البته بدقت بررسی خواهند کرد- اینجا صرفا پیشنهاد داده می شود)

ملی اعلام کردن اراضی زراعی وبازپسگیری زمین‌های غصبی بویژه ازسال 1358 به بعد.

درشرایط کنونی اینها حداقل خواستها می باشند که با تعمیق جنبش آنها با جزئیات فرموله شده اعلام می گردد.

به امید پیروزی برای رزمندگان جنبش سراسری وایجاد دمکراسی درایران!

وبه امید بهروزی و آزادی برای تورکمنستان جنوبی!

مرکز مطالعات تورکمن www.turkmenstudy.com

۱۵ اکتبر ۲۰۲۲/ ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ 

برگرفته از سایت شورای همبستگی تورکمن صحرا

https://www.turkmenshura.com/

هیچ نظری موجود نیست: