۱۴۰۴ شهریور ۲۴, دوشنبه

هنرمند برجسته ای از بنیانگذاران تئاتر ونمایش ترکمن صحرا درگذشت

 دو مطلب باز نشری بمناسبت درگذشت هنرمند گرانقدر آی محمدی

2-درسوگ ستاره‌ای که خاموش شد؛ تسلیت به مناسبت درگذشت اسطورهٔ تئاتر ونمایشنامه نویس زبردست ترکمن صحرا

 1-آی محمد آی محمدی، هنرمند قدیمی وبرجسته ترکمن درگذشت

پایگاه خبری اولکامیز– استاد آی محمد آی محمدی هنرمند پیشکسوت تئاتر ترکمن صحرا در ۷۸ سالگی درگذشت. در باره شخصیت هنری وآثار ماندگار آن مرحوم با یار قدیمی اش نازمحمد یگن محمدی گفتگویی انجام دادیم. سخنان این نویسنده و محقق گنبدی که عمری با استاد آی محمدی حشر و نشر داشته را در پی می خوانید:

به گزارش اولکامیز استاد آی محمد آی محمدی درسال ۱۳۲۶ شمسی در شهر فرهنگ پرور گنبد چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش گذراند و  پس از اخذ دیپلم به دانشگاه رفت و کاردانی ادبیات فارسی را دریافت نمود.

حدود ۱۰الی۱۲سال به معلمی پرداخت و درمدارس راهنمایی شهرستان گنبد تدریس داد. وی درایام خدمت در دانشسرای راهنمایی نیز دوره دیده بود.

درمورد کارنامه درخشان هنری استاد آی محمد محمدی باید گفت:

وی از بنیانگذاران تئاتر و نمایش گنبدکاووس بود که در سطح کشوری توانست به مقام های پرافتخاری دست یابد.

تئاترها و نمایشنامه هایی که اجرا می کرد در سطح استان، منطقه و کشور مورد تقدیر قرار می گرفت.

دهه چهل در گنبد استادی به نام منوچهر آذر هنرمند معروف کشوری که دوره دیده تئاتر بود اقدام به آموزش تئاتر نمود. آی محمدی با عشق و علاقه در کلاس های وی شرکت می کرد و هنر بازیگری را فرا گرفت.

استاد آی محمدی در سال ۱۳۵۲ نمایشنامه « پرخان » را نوشت و در سالن پیشاهنگی گنبد اجرا کرد.

وی در سال ۱۳۵۳ در نمایشنامه « سنت » نوشته هدایت الله نوید و به کارگردانی منوچهر آذر به عنوان بازیگر ایفای نقش داشت که تحولی در تئاتر گنبد به وجود آورد. موضوعات مطرح شده در نمایشنامه مسائل مربوط به قوم ترکمن بود. این تئاتر در جشنواره تئاتر مشهد خوش درخشید و مورد تقدیر قرار گرفت.

آی محمدی در سال ۱۳۵۴ نمایشنامه برجسته و مشهور «  اورال  » که یک سر و گردن بالاتر از نمایشنامه « سنت  » بود را نوشت. این نمایشنامه به کارگردانی منوچهر آذر و با بازیگری آی محمدی به همراه بازیگران کار کشته ای چون منصور اساسی ( میرزا علی خان ) ، آنامحمد عاج ، نورمحمد گوگلانی و عبدالخالق حجازی به روی صحنه رفت و به عنوان نمایش برتر در استان مازنداران انتخاب شد. این نمایشنامه در رقابت های کشوری نیز حائز رتبه اول گردید.

در سال ۱۳۵۴ آی محمدی به عنوان مدیر صحنه در نمایشنامه « سیاه  » نوشته علی نصیریان و کارگردانی استاد حکیم بهرامی ایفای نقش کرد.

در سال ۱۳۵۵ نمایشنامه «  قره چویون  » را نوشت که همتراز با نمایشنامه « اورال » تحول تازه ای در نمایش و ادبیات ترکمن صحزا به وجود آورد.

کارگردان نمایشنامه « قره چویون » مرحوم دکتر بردی آهنگری  بود.

استاد آی محمدی پس از انقلاب خاموش ننشست و به فعالیت هنری خود ادامه داد. نمایشنامه « موسی خان و اسب های دشت »  را  به رشته تحریر در آورد. این نمایش نامه به کارگردانی سهراب مغروی در تئاتر فجر حائز رتبه ممتاز گردید.

این هنرمند نام آشنای گنبدی چند سالی در تهران زیست در این ایام بود که سال ۱۳۷۱ نمایشنامه « پرندگان دریایی » را نوشت در عرصه کارگردانی هم قدرت نمایی کرد. این نمایشنامه با حضور استاد تئاتر ترکمن صحرا حکیم بهرامی در سالن محراب تهرن به روی صحنه رفت.

بعدها نمایشنامه « زنی در زنجیر » را نوشت و به کارگردانی تورج قدیرزاده و حسین یاسمی با مشاوره فرهنگی و آیینی سنتی استاد محمد خالدزاده به روی صحنه رفت. این اثر در پانزدهمین جشنواره تئاتر فجر در منطقه ۴ کشور اول شد و موفق به دریافت نشان طلا گردید.

استاد آی محمدی، رمانی به نام « اوراس»را نوشت که امکان چاپ نیافت. این رمان درحال و هوای افسانه های ترکمنی بود.

درسال ۱۳۶۹ درفیلم « راز خنجر » ایفای نقش نمود درسال ۱۳۷۸ درفیلم «دلباخته» به عنوان بازیگز شرکت داشت .

استاد لغت نامه ای نیز در۲۰۰ صفحه نوشت که کلمات فارسی و خارجی را به زبان ترکمنی تطبیق می دانست واعتقاد داشت که آن واژه ها ریشه های ترکمنی دارند.

قلمش حیرت انگیز و قوی بود چرا که به ادبیات فارسی مسلط بود. به جرات می توان گفت، کسی درترکمن صحرا به قدرت و زیبایی قلم وی نرسید.

گفتنی است استاد نازمحمد یگن محمدی درپایان گفتگو تاکید کرد: در بیان این مطالب علاوه بر اطلاعات شخصی، از نوشته های استاد حکیم بهرامی پیشکسوت و کارشناس ارشد تئاتر و سخنان استاد محمد خالدزاده کارگردان و پیشکسوت عرصه تئاتر و نمایش و همچنین نقل قول صاحبنظران بهره مند شده است.

لینک کوتاه خبر  https://www.ulkamiz.ir/?p=48030  

2-مطلبی از مدیر نشریه گفتمان ترکمنها با عنوان درسوگ ستاره‌ای که خاموش شد؛ تسلیت به مناسبت درگذشت اسطورهٔ تئاتر و نمایشنامه نویس زبردست ترکمن صحرا

گفتمان ترکمنها 15سپتامبر 2025:  اندوهی ژرف وسکوتی حسرتبار جامعهٔ هنری وتمامی دوستداران فرهنگ وهنر اصیل ترکمن صحرا وایران زمین را فرا گرفته است. ستاره‌ای از آسمان پرافتخار هنر این دیار غروب کرد و«آی محمد آی محمدی»، آن استاد بی‌بدیل و اسطوره‌ای راستین، صحنهٔ دنیای فانی را ترک گفت.

او که تنها یک هنرمند نبود؛ بلکه گنجینه‌ای زنده از حکمت، خلاقیت و عشق به هنرهای نمایشی بود. استاد آی محمدی، با قلمی توانا، نفسی ژرف و اجرایی بی‌نظیر، درقامت نویسنده‌ای چیره‌دست، سناریست‌ای هوشمند، کارگردانی الهام‌بخش و بازیگری پیشکسوت، عمر خود را وقف روایت رنج‌ها، شادی‌ها، فرهنگ و اصالت مردمان سرزمینش کرد. هر نقش او بر پردهٔ سیمای زندگی و هر نمایشش بر صحنهٔ تئاتر، درسِ زندگی، شرافت و انسانیت بود.

او با خلق آثاری ماندگار، نه تنها میراثی غنی برای هنر ترکمن و ایرانی به جای گذاشت، بلکه پلی مستحکم بین فرهنگ‌ها بنا نهاد و صدای مردمانش را به گوش سرتاسر ایران رساند. فروتنی‌اش در کنار عظمت هنری‌اش، و مردم‌داری‌اش در همراهی با استادی‌اش، از او چهره‌ای محبوب و قابل احترام در دل‌ها ساخت.

اکنون که او از میان ما رفته، افسوس جانسوز بر ما که آن بزرگ‌مرد را از دست داده‌ایم، اما افسوس بر هنر ترکمن صحرا که محرم اسرارش را از دست داد. نام و خاطرهٔ او، و آثار گران‌بهایش، همچون نگینی درخشان در تارک فرهنگ این مرز و بوم خواهد درخشید و راهش برای نسل‌های آینده چراغی فروزان خواهد بود.

دراین ساعت‌های سنگین، فقدان این شخصیت هنری و نمایشنامه نویس زبردست تئاتر را به خانوادهٔ محترمش، به جامعهٔ هنری ترکمن صحرا، به همهٔ شاگردانش که وامدار دانش او هستند وبه تمامی علاقه‌مندان هنر اصیل، صمیمانه تسلیت می‌گوییم.

یادش برای همیشه در دل‌های ما زنده و جاوادان

یادش گرامی و روحش شاد باد.

https://turkmentalk.wordpress.com/2025/09/15/%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d9%88%da%af-%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%ae%d8%a7%d9%85%d9%88%d8%b4-%d8%b4%d8%af%d8%9b-%d8%aa%d8%b3%d9%84%db%8c%d8%aa-%d8%a8%d9%87-%d9%85/#respond

=کامنت ی. کرُ : طنین صدای هنرمندانه ی مرحوم آیمحمدی در روزهای دفاع تحمیلی از بلندگوی مسجد، فراموش نشدنی بود ویاد او را در درون خیلی ها برای همیشه زنده و ماندگار خواهد نمود. متاسفانه موفق به دیدارش نشدم ولی صدای اش با طنین شیوایی در وجودم همچنان زنده است. 

هیچ نظری موجود نیست: