بیاد احمد مرادی، دوستی فراموش نشدنی
احمد جان پایان زود به هنگام زندگی ات
مرا یکبار دیگر به دروان های گذشته وخاطرات مشترک شیرین وتلخی که داشتیم کشاند. آن
سال ها که با خواهر و برادرت زری و محمود درگرگان زندگی می کردید و بسکتبال ورزش
موردعلاقه ات را نیز پیگیرانه دنبال می کردی.
درسال های مهاجرت نیز همیشه با چهرهای
خندان پذیرای مان بودید. در مسافرت مشترک خانوادگی، نشان دادی که چقدر خوب می توانی
با نوجوانان برخورد سازنده داشته باشی. و بچه ها عاشق ات شده بودند ، عمویی که هیچ وقت فراموشت نمی کنند.
سرعت عمل و توانایی ات درنگارش و قلم روانت همیشه
مورد تحسین بود.
بیاد دارم در دیدارهای خانوادگی
علاقمندیت را به اینکه دریکی از رشته های علوم انسانی تخصص گرفته ونوشته هایت را
هرچه بیشتر عمق ببخشی ، ابراز می کردی.
اما متاسفانه امور زندگی روز مره این
آرزو و توانمندی را از تو گرفت. وسپس این بیماری مهلک همه ی توانایی ها و شایستگی
هایت را که درخدمت مردم ترکمن صحرا قرار می دادی را متوقف کرد.
و سرانجام وجود عزیزت را از دوستان
وخانواده گرامی ات، بویژه از مرجان و سونا گرفت وهمه را سوگوار کرد .
مریم محمدزاده
نوامبر ۲۰۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر