تاملی کوتاه بر وظایف خیزش سراسری، انقلابی ومردمی ایران ، منبع:گفتمان ترکمنها ، رژیم جمهوری اسلامی علیرغم کاربرد خشن ترین شیوه های سرکوب وعلیرغم تهدیدهای غیرانسانی خود اما خیزش انقلابی ومردمی ایران همچنان دامنه وشدت اعتراضی خود را می گستراند وبرظفرمندی راهی که درپیش گرفته است همچنان مصمم وبراهداف غائی خود مصر میباشند، وبا این درک که دستیابی به نظامی دمکراتیک وعدالتخواه تنها با گذار ازنظام حاکم فعلی یعنی با عبور از نظام اسلامی تحمیل شده برجامعه ممکن خواهد گردید، درمسیر تحولاتی بنیادی درجامعه گام های استوار برمیدارد وهمچنان با شعارهای آزادیخواهانه خود توده های عظیمی از نیروی جامعه را با خود همراه وهمگام ساخته و می سازد. بکلامی دیگر، فریاد اعتراضی این خیزش در روند خود به نقطه مشترکی بین ناراضیان متشکل از طیفها و اقشار گوناگون جامعه بدل شده وخواسته های آنان را درکنارهم قرارداده است. درکنارهم بود نهایی متکی براشتراک درد و زخم مشترک، درکنارهم بود نهایی که أساس آن بر نفی نظام ولایی ونظام اسلامی تحمیلی بر جامعه استوار میباشند، است.
حکومت جمهوری اسلامی ایران با این خیال خام که اینبار نیز با توسل به
نیروی زور وبا ایجاد رعب و وحشت در جامعه بتواند مانع گسترش وارتقاء خیزش سراسری
وانقلابی درجامعه گردد، هرروز بر هجوم و کشتار بیرحمانه خود افزوده و می افزاید که
طبق آمارهای منتشر شده درسطح جامعه تعداد جانباختگان شصت روز اعتراضات بیوقفه
درشهرهای مختلف ایران به ۳۸۱ نفر رسید که ۵۷ نفر ازآنها کودکان زیر ۱۸ سال بودند.
بزعم حکومت تحمیلی اسلامی برایران ومکانیزم سرکوبگرآن یعنی سپاه
پاسداران، خیزش سراسری امروز نیز بمثال گذشته با رویکرد سرکوب با ایجاد رعب و وحشت
درجامعه که درموارد متعددی جواب داده است، ( از ۱۸تیر ۱۳۷۸ تا اعتراضات زنان درسالهای ۸۴ و ۸۵، واز جنبش سبز ۱۳۸۸ تا آبان خونین ۱۳۹۸، ودراین مورد آخر، با کشتار۱۵۰۰ معترض) میتوانند خاموش بکنند. غافل از آنکه رهبری ایران ودستگاه سیاسی
آن غافلگیر شده اند ونگران شیوه به چالش کشیدن مشروعیت جمهوری اسلامی تحمیلی خود
برجامعه میباشند.
حقیقت آنکه جمهوری اسلامی ایران با هدف گرفتن این نسل، یعنی نسلی از
دهه هفتادیها وهشتادی نسلی شجاع وبیباک، نسلی درگیر با نابرابری های
گسترده با آینده ای تاریک وتعریف نشده، نسلی که پایبند به ارزش های سنتی و
دینی، نمیباشند. نسلی که از زنجیره های نسل گذشته گسسته وجسارت خود را بر بستر
مختصات خاصه امروز خود بازتولید کرده ومی کند، نسلی که در مقاومت و در رویارویی با
عوامل سرکوب رژیم ددمنش و درتحسین وهمدلی جنبش خود نه تنها درسطح
ملی، همچنین در وسعت جهانی و فراملی نیز اجتماع وسیعی از نیروهای پشتیبان را با
خود همراه ساخت.
آری جمهوری اسلامی ایران با هدف گرفتن وبا کاربست سیاست رودررویی
با این نسل، عملا دست به خودکشی سیاسی زده است.
هرچند شجاعت وبیباکی وجسارت از جمله عنصرهای لازم درجنبشهای انقلابی
ومردمی میباشند اما برای تحقق وسرانجامی تحولی بنیادی درجامعه کافی نمیشوند. یکی
از سؤالهای مرحله کنونی که باید بدان پاسخی درخور ومطابق با نیازهای خیزش انقلابی
ومردمی داده بشود این است که؛ آیا جسارت ها وبیباکیها ورویارویی خیابانی این نسل
برای تحقق دگرگونی اساسی و بنیادی درجامعه کافی است؟
نمیتوان براین درک مبنی براینکه تاریخ و بخصوص تاریخ وقایع تاریخی را
نمیتوان پیش بینی نمود، به بحث نشست ویا آینده ویا سمتگیریهای خیزش سراسری امروز
را فرموله و تئوریزه کرد. چرا که سرنوشت و آتیه آن تابع برآمدی از تعامل نیروهای
متکثر و گوناگونیهای شرایط جامعه ای میباشد که أفعال فاعلان درآن صرف شده باشند.
بعبارتی در سمتگیری و سرانجامی خیزش سراسری و انقلابی امروز بسوی مقصد نهایی
نمیتوان تنها برگردان نسل هفتادی یا هشتادی بسنده نمود. خیزش انقلابی باید بتواند
در میدانهای مبارزاتی نیرو و توان خود را با مجموعه ای از نسلهای مختلف سازمان
بدهد. زیرا این خیزش نیاز به حضور مداوم خیابانی و اعتصابات سراسری و گسترده بخصوص
در حوزه های اقتصادی و کلیدی جامعه دارد تا موجودیت و مشروعیت نظام والایی را به
چالش بکشاند. از این منظر یکی از ارکان پیروزی خیزش سراسری و انقلابی امروز در
همبستگیهای اقشار متنوع جامعه بخصوص به همبستگی و همپیمانی مناطق اتنیکی
سیاسی جامعه با خیزش سراسری دارد چونکه از نظر این قلم این خیزش نمیتواند به
تنهایی و تنها توسط این نسل به نتیجه نهایی که پرچم ظفرمندی خود را برافرازد، برسد. ادامه دارد… - روز
نشر سه شنبه، 6.دسامبر 2022% پایان بخش اول در نشریه گفتمان
آغاز بخش2دوم تاملی کوتاه بر .... -۲ ، رشید آ. در9 دسامبر 2022
دربرخورد به روند پر پیچ و خم جنبشها و یا اعتراضات گسترده خیابانی ویا
خیزشها میتوان هریک را براساس نمای خاستگاه بیرونی آنها، مورد بررسی و بحث و در
نهایت با ترسیم چشم اندازها و حول بافت و ترکیب نیروهای آنان به نتایجی تحلیلی و
از آنطریق به قضاوتی فکری روی آورد.
امروز خیزش انقلابی و مردمی ایران با مشخصات وتمایزات متکی بر تجربیات
مجموعه روند جنبش واعتراضات حادث شده در محیط پیرامونی و جامعه، خود را با کنشهای
نوین وارد مبارزه ای ساخت که برخلاف گذشته و اما با بهره مندی از تجربیات آن بخصوص
با ترکیبی نوین برقلب نظام نشانه رفت و نمایی تازه، نفسی تازه و نیرویی تازه به
امیدهای سرکوب شده مردم وجامعه بخشید.
خیزش انقلابی ومردمی امروز در ایران علیرغم برخورداری از ویژه گیهای
خاصه خود بخصوص جهانی شدن آن، اما از طرف دیگر از امروز بایستی مسئولیت حفظ،
استمرار و درنهایت براساس نیازهای عاجل جامعه و خیزش برآمده از درد و زخمهای درونی
آن، پایبندی به تعهدات آزادیخواهانه و دمکراتیک خود را تعریف و متناسب با آن
سمتگیریهایش را شکل و تعریف بکنند. زیرا تا زمانیکه جنبشها، اعتراضات گسترده خیابانی
و خیزشها متکی بر قواعد روندهای متعلق به خود باشند چشم اندازهای تحولات نهفته در
مضامین رفتاری و گفتمان آنان قابل شناخت و تعريف هستند و میشوند. زیراکه
طبیعت سمتگیریهای تحولات مشتمل بر تواناييهای فکری و و ويژگي هاي ساختاری آنان است
كه انسان ها با يكديگر از طریق گفتمانی معرفتی، افکار و ایدههای نوی را می
پرورانند.
امروز یکی ازپرسشهای مطرح درگفتمان تحولخواهی گسترده جامعه بحث چگونگی
درک ازماهیت ومحتوای روند تحولات جاری درجامعه میباشد که برخی ازآن بنام خیزش
وبرخی آنرا با توسل به نظرات هانا آرنت نمادی ازانقلاب تعریف میکنند و
مینویسند که؛
«فقط جايي كه اين احساس نوآوري وجود داشته باشد ونوآوري نيز با مفهوم
آزادي پيوند بيابد حق داريم ازانقلاب صحبت كنيم.»
موافقان این نظرازهانا آرنت بدون ارائه درک از محتوا و اهداف انقلاب
موردنظر خود وصاحب نظر مورد ذکرشان، تلاش مینمایند تا مجموعه مختصات روند کنونی را
که با پرچم زن، زندگی، آزادی آغاز نموده است، درچارچوب عنصر آزادی بنام انقلاب
تعریف ومحدود بکنند.
آنچه که از نظرهانا آرنت بنام آزادی اشاره و تاکید میشود عمدتا
درفضای جوامعی قابل تصور میگردند که با دوری جستن از خشونت که عمدتا درجهت و«به
منظور تشكيل حكومت به شكلي نو وايجاد سازمان سياسي جديدي براي جامعه به كار »
میروند. تا ازآنطریق فضای گفتگو میان افکار وایده ها بوجود آمده، برآشکارشدن
توانائیهای افراد، فضا وامکانی فراهم نماید.
یعنی عنصر آزادی مورد بحث هاناآرنت متعلق به فضایی است که روح نوآوری
امکان استمرارواستقرار کنش خودرا بازیابد. دراصل آزادی خود نه درنمای انقلاب بلکه
تکامل بخش نوآوریهای انقلابی است که محتوای خود را با سمتگیریهای انقلابات می
پروراند. بکلامی؛ آزادی ازنظرآرنت «فرصت براي تدارك نهادها وكانالهاي تازه اي براي
مبادله عقايد» میباشند.
حال اگر با چنین درکی از آزادی که نه در راستای محو علل فقر و
بدبختیها و نه درجهت پاسخگویی به دیگر مطالبات اجتماعی درجامعه، بلکه تنها از برای
ایجاد «فرصت براي تدارك نهادها و كانالهاي تازه اي براي مبادله عقايد» به مقابله
با چالشهای نظام حاکم کهنه آنهم در نماد انقلاب وبعنوان هدف شناخته گردد، درحقیقت
بر گنگی آینده تحولات درجامعه میافزاییم. البته براین امر نمیتوان کتمان نمود که
عنصر آزادی یکی از ارکان اصلی و هویتبخش انقلابات دمکراتیک میباشند ولی آزادی را
نمیتوان در نماد تمامیت مفهوم انقلاب پذیرفت. علاوه بر آن امروز بایستی پیشبران
این خیزش انقلابی و مردمی درک روشن از مکانیزمهای رویکرد تحولات آینده جامعه ارائه
بدهند تا نمای اتحادها بیش از پیش گستره خود را با گامهای سترک و آگاهانه بگستراند.
امروز باید درانتخاب شعار به تنوع خواستی طیفهای حاضر وحامی خیزش
مردمی توجه جدی بشود تا زنجیره اتحادها و همبستگی ها براساس محدودیت پاسخگویی
شعارهای انتخاب شده دچار کسست و واگرایی ها نگردند.
زیراکه نیروهای درخفا با طرح شعارهایی تعریف نشده خود را برای مصادره
حرکت توده ای خیزش، خود را آماده میکنند تا مبارزات انقلابی ومردمی امروز را به
بیراهه بکشند. باید بیش از هرزمانی هوشیارانه ومدبرانه خیزش انقلابی ومردمی حاضر
را ازخطرات دوران گذار وحتی پس ازآن مراقبت نمود. چرا که در مقابل ما تجربۀ
رهبری انقلاب ۱۳۵۷، تجربۀ کشورهای عراق، افغانستان، میانمار، لیبی، سودان، تونس،مصرومانند
آنها به عینه پراز درسهای تلخ وشیرین انقلاب میباشند که باید برای ما پند وبعنوان
زنگ خطری باشند.%
رشید آ. 9 دسامبر 2022
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر